به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، به نظر می رسد اولین نشانه های تغییرات منطقه در حال ظهور و بروز است به ویژه در عرصه لبنان که این روزها شاهد تغییرات ریشه ای به ویژه در عرصه سیاست می باشد؛ امری که برخی گروه ها و مجموعه های اسلامی به ویژه سلفی را بر آن داشته صفوف خود را مرتب ساخته و با توجه به تصمیم جامعه بین الملل برای مبارزه با داعش، برای رویارویی با وضعیت های احتمالی آینده آماده شوند.
مجموعه های سلفی با نام های مختلف در لبنان پراکنده هستند تا جایی که هر گروهی به شاخه خاصی از سلفیت تبدیل شده و مذهب ویژه خود را دارد و سلفیت با وهابیت در آمیخته و مذاهبی تشکیل شده که همه خود را مسلمان می دانند که آخرین آنها داعش و النصرة هستند.
برپایه این گزارش به نقل از "العهد"، سلفی ها و حضور شمار زیادی از آنها در ترابلس باعث شده این شهر به بزرگ ترین پایگاه سلفی های لبنان تبدیل شود؛ همان کسانی که اکنون بیشترین پیروان آنها طرفدار داعش و النصرة هستند و به وفور در ترابلس حضور دارند و ترابلس این روزها شاهد تحولات و تحرکات مشکوک صدها نفر از این عناصر است که توانسته اند با اعلام خلافت داعش و النصرة و سر دادن شعار و تظاهرات و تبلیغات سازمان یافته خود، فضایی مسموم را بر ترابلس حاکم سازند. آخرین این تحرکات، تظاهرات گذشته آنها (شنبه 5 مهرماه) در "باب التبانة" بود که برای تشویق و حمایت مسلحان داعش در عرسال صورت رفت و تظاهرات کنندگان شعارهایی در حمایت از داعش سر می دادند و همچنین تظاهراتی که تقریبا یک هفته پیش از آن در مسجد التقوی برگزار شد و تعدادی از نمازگزاران خواستار تشکیل حکومت اسلامی داعش شدند.
در شهر ترابلس چند گروه سلفی برای امارت این شهر چنبره زده اند که این گروه ها غالبا وانمود می کنند که زیر یک پرچم اسلامی، متحد و یکپارچه هستند اما این ادعایی است که هنگام پیش آمدن منافع سیاسی و شخصی رنگ می بازد و به دو دسته "سالم الرافعی" و "شورای علمای مسلمان" تقسیم می شوند.
سالم الرافعی کیست؟
سال 2005 بود که شیخ سالم الرافعی پس از ده سال سکونت در آلمان به لبنان بازگشت. در آن زمان دولت آلمان جواز اقامت او را تحت عنوان مبارزه با تروریسم باطل کرده بود تا بدین ترتیب اسم رافعی همزمان با آغاز اتفاقات سوریه در اذهان بماند؛ چرا که وی در آن زمان حمایت کامل خود را از شورشیان مسلح سوریه اعلام کرد تا جایی که جوانان را نیز به مبارزه در سوریه تشویق می کرد و هیچ مناسبتی نبود مگر اینکه برای وارد شدن مردم در این جنگ ها اصرار میکرد که معروف ترین این مناسبت ها زمانی بود که رافعی به همراه ده ها اسلامگرا در میدان النور ترابلس برای درخواست آزادی شخصی به نام شادی المولوی تحصن کرد و به مردم میگفت: «من متاثر از شادی هستم و نقش او در انقلاب سوریه مایه افتخار ما است».
بدین ترتیب مطرح شدن سریع رافعی باعث شد وی از بارزترین چهره های سیاسی و بزرگان ترابلس و بلکه از برجسته ترین اساتید جنبش سلفی لبنان به شمار بیاید تا بتواند بساط را از زیرپای بیشتر سیاسیون بارز ترابلس بکشد و بتواند با خدمات و ارتباطات خود پایگاه مردمی وسیعی به دست بیاورد. رافعی علاوه بر این همچون بمبی برای افراد مسلح شرور بود که به کمک وی نیروهای امنیتی توانستند این افراد را توقیف ساخته و شهر را از دست آنها و تهدیدهای آنها نجات دهند.
البته کار رافعی با پایان یافتن درگیری های ترابلس پایان نیافت و آماده ایفای نقش جدید خود شد و این بار از طریق شورای علمای مسلمان که خودش آن را تاسیس کرده بود و ریاست آن را بر عهده داشت وارد شد، بدون اینکه این شورا هیچ ساختار اداری و برنامه ای روشن اسلامی داشته باشد و کسی بداند که چرا و چگونه و برای چه هدفی ایجاد شده و فقط مجموعه ای بود از شیوخ سلفی به سرکردگی شیخ رافعی. رافعی این بار تلاش کرد در ماجرای سربازان ربوده شده ارتش نقش میانجی را میان حکومت و ربایندگان ایفا کند تا اعلام کند که این شورای علمای مسلمان بود که توانست غائله را ختم کند اما این بار کاروان شیوخ شورا مورد اصابت قرار گرفت و شیخ رافعی و یک شیخ دیگر مجروح شدند.
جراحت رافعی همان طور که رسانه ها اعلام کردند مهم نبود و فقط یکی از پاهایش مورد اصابت ترکش قرار گرقته بود اما رافعی بنا به گفته منابع مطلع نزدیک به وی نخواست که به این زودی ها مداوا شود و به خواست خود بیشتر از زمان لازم در بیمارستان باقی ماند.
کناره گیری رافعی از سیاست!
منابع نزدیک به رافعی میگویند وی تصمیم گرفته بار دیگر وارد پرونده ترابلس و مسایل آن نشود تا جایی که از حضور در مسجد التقوی و ایراد خطبه جمعه در آن خودداری می کند و شیخ خالد حبلص یکی از شیوخ تندرو سلفی را مکلف کرده تا پایان یافتن روند درمان وی در این مسجد سخنرانی و تبلیغ کند و در نتیجه رافعی توانسته با اعتکاف در منزل خود از میدان عقب نشینی تاکتیکی کند. این منبع، شایعات در مورد سفر رافعی به ترکیه را با قاطعیت رد می کند و می گوید شیخ تصمیم گرفته برای همیشه از سیاست کناره گیری کند.
کناره گیری رافعی پرسش های متعددی را درباره علت کناره گیری وی از پروژه ای که در سالها برای آن تلاش کرده ایجاد می کند و به هر ترتیب این اقدام وی ضربه ای سهمگین برای صفوف اسلامگراهای شهر ترابلس در غیاب بهترین بازیگر صفوف سلفی این شهر خواهد بود به ویژه در این روزها که ترابلس شاهد رشد النصرة و داعش است؛ دو جبهه ای که در کنار هم یکی از اسباب کناره گیری رافعی را تشکیل می دهند چون وی را بر سر این دوراهی دشوار قرار خواهند داد که یا از داعش و النصره حمایت کند و یا با آنها مخالفت کرده و مبارزه کند که گزینه دوم برای او خطرناک تر خواهد بود.
همزمان با بالا گرفتن اتفاقات سیاسی ترابلس و بازگشت سلطه حکومت بر این شهر شیوخی که وارد عملیات نظامی در باب التبانة و جبل محسن شده بودند راهی نداشتند مگر اینکه به دنبال راهی برای حمایت از خود در برابر مجازات نیروهای امنیتی و قضایی باشند که قرعه به نام شورای علمای مسلمان افتاد.
شورای 500 نفره از علما؛ واقعیت یا تنها در صفحات مجازی؟
شورای علمای مسلمان که خود را در صفحات فیس بوک فقط با چند کلمه معرفی میکند: شورایی علمایی شامل پانصد عالم از علمای اهل سنت لبنان!!! به اضافه تاریخ ایجاد صفحه فیس بوک در 26/05/2012.
روشن است که این معرفی فقط به دنبال آن است که حجم مشایخ وابسته به شورا را نشان بدهد. این صفحه فیس بوک هیچ اطلاعاتی درباره شرایط ایجاد و علل ایجاد این شورا و روند احتمالی تاسیس و همچنین ساختار اداری و سازمانی آن ارائه نمیدهد و به مردم نمی گوید که علمایی که این شورا را تشکیل می دهند چه کسانی هستند و چه برنامه و گرایشات دینی یا سیاسی دارند.
شورایی که قرار بود نماینده یک طایفه باشد و همچون مجمع آن طایفه و علمای آن عمل کند ثمر نداد و به عکس نشانه های فساد و پیگیری منافع شخصی در داخل آن آشکار شد، درست به عکس زمان تاسیس آن و ریاست شیخ رافعی برآن. و اکنون دیگر هیچ شورا و کمیته ای نیست که مصالح کشور و دین را قبل از منافع شخصی خود تشخیص دهد.
پولهای عربستانی و قطری
برخی منابع مطلع از امور این شورا از منابع مالی این شورا پرده برمی دارند. منابعی از عربستان و قطر و برخی کشورهای خارجی که نامی از آنها برده نشده است به اضافه برخی کمک های داخلی از سوی برخی ثروتمندان و سیاسیون ترابلس. البته در روزهای اخیر تغییراتی نیز در منابع مالی این شورا صورت گرفته و یکی از وزرای سابق از حمایت این شورا خودداری کرده است. این منبع می گوید کمبود بودجه موجب اختلاف و درگیری میان مسؤولان این شورا و تعدادی از هتل های بیروت شده که دیگر از استقبال از فعالیت های این شورا خودداری میکنند. بنا به گفته این منبع برخی از این هتل ها طلبی در حدود 30 هزار دلار از این شورا دارند که تاکنون پرداخت نشده و البته تاکنون برخی سیاسیون شهر نیز این مبالغ را پرداخت کرده اند و به مسؤولان شورا پول هایی پرداخت کرده اند اما این پول ها به دست صاحبان هتل ها نرسیده و آنها تهدید کرده اند که اگر طلب آنها پرداخت نشود به رسانه ها و شب نامه ها پناه میبرند.
شورای علمای مسلمان: موفقیت یا شکست؟
در نگاهی به اکثر فعالیت های شورای علمای مسلمان می بینیم که این شورا در بسیاری از این فعالیت ها با شکست مواجه شده که برجسته ترین این فعالیت ها عبارتند از:
- شکست در ایجاد فضایی عمومی مخالف ارتش در ظاهر و باطن که این شورا در کنفرانس ها و برنامه های رسانه یا خود برای ایجاد آن تلاش میکرد که البته گوش شنوایی برای حرف ها و تبلیغات خود در این زمینه نیافت.
- شکست شورا در تحریک اهل سنت به قیام. این شورا در کنار الجماعة الاسلامية با معرفی شیخ احمد درویش الکردی به عنوان نامزد خود برای منصب افتا تلاش کردند در این زمینه موفق باشند که شکست خوردند و حتی عماد الحوت نماینده الجماعة الاسلامية به الکردی رای نداد.
- شکست پیاپی شورا به عنوان طرف مذاکره کننده درباره سرابازان ربوده شده ارتش. این شورا از زمان آغاز بحران عرسال تلاش کرد نقش میانجی را در این مساله بازی کند و فعالیت خود در عرسال و بیروت را برای انتقال خواسته های ربایندگان آغاز کرد که خود شورا به صورت ناگهانی از این میانجی گری کناره گرفت.
اهداف و ارتباطات خارجی
شورای علمای مسلمان و هیچ یک از اعضای آن ارتباط خود با مسلحان سوری را مخفی نمی کنند بلکه تسلیت اخیر آنها به خاطر کشته شدن"قادة احرار الشام" علامت های سؤال بزرگی را در اذهان ایجاد کرد؛ چرا که در پیام تسلیت آنها آمده بود: شورای علمای مسلمان لبنان درگذشت امیر جنبش احرار الشام، فرمانده مجاهد، حسان عبود را به امت اسلام تسلیت می گوید. وی به همراه جمعی از بهترین رهبران "انقلاب مبارک سوریه" در یک عملیات تروریستی جنایتکارانه به دست ایادی خائن نظام سوریه کشته شدند.
علاوه بر اینها شورای علمای مسلمان این روزها نیز شمار زیادی از پناهندگان سوری در "عرسال" را برای اقدام علیه ارتش لبنان و عناصر ارتش تحریک می کند و در گوشه و کنار لقب های عجیبی به ربایندگان سربازان ارتش سوریه می دهند که در عرسال سربازان ارتش لبنان را سر بریده اند. علاوه بر اینها نشانه هایی از ارتباط برخی از اعضای شورا با مسلحان داعش وجود دارد که باعث شد این شورا نقش میانجی را در این ماجرا بازی کنند تا از این طریق بتوانند خود را بر عرصه سیاسی لبنان و همچون منجی لبنان تحمیل کنند.. که میان گفتار و کردار آنها فاصله زیادی بود.
ترجمه: سید احمد احمدزاده