چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ |۷ شوال ۱۴۴۵ | Apr 17, 2024
آیت الله مظاهری

حوزه/ خدا نکند آدم لجباز باشد، آنگاه به خاطر يک رفيق ‌بازی و يک هوی و هوس، ناگهان کارش به جایی می ‌رسد که خانواده با آن عظمت و با آن عفّت و عصمتش نابود می ‌شود.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مظاهری در سلسله درس های اخلاق خود به بیان لزوم توجه به شاهد یا شاهدان در روز قیامت و چگونگی برخورد منکران با شاهدان را مورد بحث قرار داده اند که در ذیل می آید.

بحث این جلسه دربارۀ شاهد در روز قیامت است که نيروی کنترل ‌کننده ای برای اعمال انسان ها است. این بحث در منابع قرآن و روايات بیان شده و آن اين که ما در روز قيامت شاهدهايی برای اعمالمان داريم. اگر اعمال ما خوب باشد، ‌آن شاهدها که شهادت می ‌دهند، سرفرازی برای ما پيدا می ‌شود. به قول قرآن به اندازه‌ ای که با افتخار می ‌گويد: «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ»[1]

ببينيد چه شاهدها و چه اعمال بلندمرتبه ‌ای است. و اگر اعمال ما بد باشد، شاهدها شهادت می ‌دهند و به قول قرآن اين شخص سرافکنده می ‌شود. رسوايی به اندازه ‌ای است که می ‌گويد: ای کاش مرده بودم و زنده نشده بودم. می‌ گويد: ای کاش اين شاهدها نبودند. ای کاش اين رسوايی برای من جلو نيامده بود.

* شاهد نخست: خدا

شاهدها از نظر قرآن بيش از ده دسته هستند. نخستین شاهد،‌ خداست. پروردگار عالم، شهيد بر اعمال ماست. پروردگار عالم به اعمال خوب و بد ما شهادت می‌ دهد. اگر اين آدم حسابی باشد، سرافکنده می ‌شود و اگر آدم حسابی باشد، ولو حال رسوايی برايش جلو می ‌آيد، اما بالاخره در مقابل خدا متواضع می ‌شود و اما اگر آدم جسور و لجبازی باشد، در اين دنيا به لجبازی و عناد در مقابل خدا و در مقابل مردم و در مقابل اوصيا و انبيا، پرورش يافته باشد، در روز قيامت نيز چنين می ‌شود، ‌و اين مصيبت از آن شهادتی که خدا می‌ دهد، خيلی بدتر و عذابش بيشتر است و او شهادت خدا را منکر می ‌شود. قسم هم به خدا می‌ خورد و می‌ گويد: خدايا! به حق خودت اين شهادت دروغ است. قرآن می ‌فرمايد: ببين چقدر بدبخت شده است و چقدر ورشکسته شده است که در مقابل شاهدها و از جمله من،‌ حالت انکار پيدا می‌ کند: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ»[2]

* انسان های لجوج و معاند در مقابل افراد متواضع و انعطاف ‌پذیر

در روز قيامت آدم ‌های لجوج و دروغگو و آدم ‌های عناددار در مقابل خدا می ‌گويند: خدايا! به حق خودت اين شهادت ‌ها بي خود است. شهادت خدا و شهادت ائمّۀ طاهرين(سلام ‌الله ‌عليهم) را منکر می‌ شود.

قرآن می ‌فرمايد: ببين چقدر بدبخت است و کارش به کجا رسيده است. البته اينها کم ‌هستند؛ بنده يک تقاضا از همه و مخصوصاً جوان ‌ها دارم که مواظب باشيد که قابل انعطاف باشيد. مواظب باشيد در زندگی لجباز نباشيد. بعضی اوقات اينطور است که می ‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند از هر راهی که بشود، ولو به ديگران تهمت بزند يا شايعه ‌پراکنی کند يا بزرگان را مورد اتّهام قرار دهد و بالاخره در صدد اين است که حرف، حرفِ خودش است و نه ديگران. اينها خيلی خطرناک است.

* انکار معجزه رسول خدا (ص)

کسانی که در زمان پيغمبر اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم) منکر نبوّت بودند، نه اينکه به راستی منکر باشند، بلکه لجوج و عنود بودند و الاّ‌ عرب ‌های بافصاحت و بلاغت نمی توانستند منکر قرآن شوند. يک آدم عامی کتابی بياورد و همه چيز در اين کتاب باشد و باز بگويند تو پيغمبر نيستي!؟ اميرالمومنين (سلام ‌الله ‌عليه) در نهج ‌البلاغه می ‌فرمايند: به پيغمبر اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم) گفتند: ما به تو ايمان می ‌آوريم، به شرط اينکه به درخت بگويی جلو بيايد. رسول خدا (صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله‌ وسلّم) فرمودند: اين کار را می ‌کنم و همۀ لجوج ‌ها و عنودها را جمع کردند. پيغمبر خاتم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم) به درخت امر کردند جلو بيا و درخت جلو آمد. اميرالمؤمنين (سلام ‌الله ‌عليه) در نهج ‌البلاغه می ‌فرمايند: شاخه ‌های درخت روی شانۀ من و پيغمبر بود. بعد امر کردند: درخت به جای خود برگرد؛ آنگاه درخت به جای خود برگشت. آنها به جای اينکه «‌‌أشهد ان لا اله الاّ الله» بگویند، اما گفتند: عجب جادوگر و ساحری است و يک نفر ايمان نياورد! [3] اين از لجاجت و عناد سرچشمه می ‌گيرد. اين خيلی زشت و بد است و آنچه خوب است اينکه انسان متواضع و انعطاف ‌پذیر باشد.

قرآن شريف تعريف نصراني ‌ها را در مقابل يهودي ‌ها می ‌کند و می ‌فرمايد: يهودي ‌ها خيلی لجاجت و عناد دارند، اما بعضی از نصراني ‌ها اينطور نيستند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْيُنَهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ» [4] وقتی قرآن برايشان خوانده می‌ شود گريۀ شوق می ‌کنند و ايمان می ‌آورند و می‌ گويند حق را ديديم و چرا زير بار حق نرويم؟

* خنثی شدن توطئه در غدیر خم با عذاب الهی

وقتی غديرخم به پا شد، همه ايمان آوردند؛ اما عده ای می ‌خواستند به دست يک عرب ناشناسی توطئه ‌ای بکنند. عربی در مقابل پيغمبر خدا صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: اين کار از خودت بود يا از طرف خدا بود؟ اگر از خداست، من نمی ‌توانم ببينم و از خدا بخواه سنگی بيايد و مرا نابود کند؛ و اگر از خودت است، من قبول ندارم. پيغمبر فرمودند: مگر نديدی آيۀ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي»[5] از طرف خدا آمد! سپس فرمودند: در ميان ما عذاب نمی ‌شوی، تو برو آنگاه نابود می‌ گردی. آن مرد رفت و سنگ الهی او را نابود کرد و آيات اول سورۀ معارج دربارۀ او نازل شد. خبر دادند به پيغمبر که سنگی آمد و او را نابود کرد.[6]

* مردم دو دسته هستند

قرآن می ‌فرماید که مردم دو دسته ‌اند: يک دسته اينطورند که زير بار نمی ‌روند و حتّی مثلاً حاضر است خودش را بکُشد برای اينکه ضرر به صاحبش بزند. يک دسته هم قابل انعطاف هستند. وقتی جداً حق و حقيقت را ديد، زير بار می ‌رود و به قول قرآن گريۀ شوق می ‌کند.

* طلاق گرفتن زوج ها از لجبازی و رفیق بازی است

من از همۀ شما تقاضا دارم که در زندگی لجوج نباشيد. الان طلاق خيلی واقع می ‌شود. هيچ وقت چنين نبود. در زمان طلبگی ما سالانه، پنجاه ‌مورد طلاق در اصفهان واقع نمی ‌شد؛ امّا فعلاً آمار می ‌دهند از هر پنج ازدواج، يک مورد به طلاق می انجامد. اين طلاق ‌ها از لجبازی پيدا می ‌شود. دليل بعدی آن هم رفيق ‌بازي ‌هاست.

وقتی مراعات عفاف و حجاب نشود و وقتی رفاقت ‌بازی باشد، خواه ناخواه تمايلات جنسی شيطانی جلو می ‌آيد و خانواده با آن همه عظمتش از بين می‌ رود. نگوييم فقط تقصير مردها است، بلکه زن‌ ها از مردها بدتر؛ و مردها از زن ‌ها بدترند. خدا نکند آدم لجباز باشد، آنگاه به خاطر يک رفيق ‌بازی و يک هوی و هوس، ناگهان کارش به جایی می ‌رسد که خانواده با آن عظمتش و با آن عفّت و عصمتش نابود می ‌شود.

* فرق بين احمق و عاقل

فرق بين احمق و عاقل اين است که احمق اوّل کار می‌ کند و بعد فکر می ‌کند، اما عاقل اول فکر می‌ کند و بعد کار می‌ کند. لذا اگر کارهای ما عاقلانه بود، ‌اين بی ‌عفتی را در جامعه نداشتيم. دشمن خيلی از اين بی ‌عفتی و بی ‌عصمتی شاد است، مخصوصاً صهيونيسم ‌ها و همان کسانی که دنيا را به لجن کشيده ‌اند و می‌ گويند از بی ‌عفتی که در ايران پيدا شده شاد هستیم. اين وضع خانم ‌ها و آقايان و وضع رفيق‌ بازي ‌ها و موبايل ‌بازي ‌ها و سايت ‌بازي ‌ها تا نصف شب و اينکه همه خوابند و اين دختر و پسر با ماهواره سروکار دارند و بدبختی روی بدبختی برای خود ايجاد می ‌کنند. اگر چنین فردی اول فکر کند، به اينجاها نمی ‌رسد و وقتی فکر نمی ‌کند، آنگاه احمق می ‌شود و برای هيچ، ناگهان طلاق می‌ گيرند؛ گاهی از طرف زن و گاهی از طرف مرد است. روان ‌شناسان و علمای علم اخلاق می ‌گويند فرق بين احمق و عاقل همين جاست.

* چند شاهد دیگر

شاهد دوم، اهل ‌بيت (سلام ‌الله ‌عليهم) هستند و شاهدهای دیگر نیز ملائکۀ رقيب و عتيد و ملائکۀ محافظ ما هستند که در جلسات قبل بحث شد.  

قرآن می ‌فرمايد: اگر انسان قابل انعطاف نشد و اگر تابع عقل نشد و اگر تابع شهوت و هوی و هوس شد، اگر جامعه ‌ای رفيق ‌باز شد و اگر جامعه ‌ای اختلاط زن و مرد داشت و اگر جامعه ‌ای عفّت و حجابش مراعات نشد، اين جامعه نابود است. بعد قرآن می ‌فرمايد نابودی آن به اندازه ‌ای است که حد ندارد. در روز قيامت با کمال بی شرمی می ‌گويد خدايا! آقا امام زمان (عجّل ‌الله ‌تعالی ‌فرجه ‌الشّریف) که عليه من شهادت می ‌دهد، دروغ می‌ گويد! حتّی می‌ گويد خدا دروغ می ‌گويد: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ» و خيال می ‌کند آدم حسابی است؛ قرآن در پایان آیه و در معرفی چنین افرادی می ‌فرمايد: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ».

ببين آدم به کجا می ‌رسد. خدا نکند کسی هوسی باشد، آنگاه حاضر است خانواده و زن و بچه و دختر و همه را به خاطر شهوتش زير پا بگذارد. زنش همين است و مردش نيز همين است. اگر آدم هوسی شد؛ تابع شهوت شد و اگر انسان عقلش را زير پا گذاشت و نفس اماره را جلو آورد، آنگاه شيطان کار می ‌کند.

دربارۀ وضع ما دو دسته خوشحالند، يکی استکبار جهانی و عمده صهيونيسم‌ ها و يکی هم شيطان، که خيلی خوشحال است از اينکه می ‌تواند افراد را به ‌خاطر شهوت و بی ‌عقلي دسته ‌دسته به جهنم ببرد؛ و اينکه می ‌تواند دسته‌ دسته خانواده را بيچاره کند. اين بيچاره شدن خانواده به مفاسد عجيبی منتهی می‌ شود. بعضی اوقات می ‌بينيم نه تنها آبروريزی دو خانواده است، بلکه بی ‌بند و باری و بی ‌عفّتی خانم و بی ‌عفّتی آقا و بی ‌عفّتی بچه ‌هاست و بعضی اوقات بچّه ‌‌اش را به ‌خاطر موبايل ‌بازي بی ‌پدر می ‌کند. روز قيامت هم موبايل می ‌آيد و عليه او شهادت می‌ دهد. آنگاه اين می ‌گويد: خدايا! دروغ می‌ گويد و من آدم خوبی هستم. بعضی اوقات حتّی می‌ گويد: امام حسين (سلام‌ الله ‌علیه) دروغ می‌ گويد!.

قرآن می ‌فرماید: «قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون‏»[7]؛ هرکاری که می‌ خواهی بکن، اما بدان که ائمّۀ طاهرين (سلام ‌الله ‌علیهم) روز قيامت عليه تو شهادت می ‌دهند. يعنی در روز قيامت حضرت زهرا (سلام ‌الله‌ علیها) ضد اين دخترها شهادت می ‌‌دهند. همين هويت و همين عروسک را به صف محشر می ‌آيند و حضرت زهرا (سلام‌ الله ‌علیها) عليه او شهادت می ‌دهد و او هم چاره ‌ای ندارد و تقلب و حقه ‌بازی او رو می ‌افتد و منکر حضرت زهرا (سلام‌ الله ‌علیها) می ‌شود و می ‌گويد: خدايا! حضرت زهرا (سلام‌ الله ‌علیها) اشتباه می‌ گويد!.

* قرآن کریم رفیق بازی را در کنار زنا قرار داده است

یک روان ‌شناس مشهور گفته بود: مردم معمولاً خُل هستند و همه ضعف عصب دارند، اما جدّاً از نظر کارها اگر در جامعه برويم، خواهيم ديد که جامعه خُل است. يک دختر و پسر با موبايل رفيق ‌بازی کنند، همۀ اينها ديوانگی است و گناهش خيلی بزرگ است. قرآن می ‌فرمايد: مرد شايسته آن است که اهل زنا نیست، رفيق ‌بازی هم نمی ‌کند. «مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدان‏»[8]؛ بعد می ‌فرمايد: زن حسابی و با عفّت آن است که اهل زنا نیست، رفيق ‌بازی هم نمی ‌کند: «مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان‏»[9]

اخدان به معنی رفيق ‌بازی است. قرآن گناه رفيق ‌بازی را در کنار زنا گذاشته است. به راستی اگر همين آيه عمل نشود و زن برای شوهر و شوهر برای زن نباشد و خيانت به يکديگر باشد، مسلّم همۀ اينها گناه دارد و ديوانه ‌بازی است.

پاورقی:

[1]. الحاقه، 19: «بياييد و كتابم را بخوانيد.»

[2]. المجادله، 18: «روزى كه خدا همه آنان را برمى‏انگيزد، همان‏گونه كه براى شما سوگند ياد مى‏كردند براى او [نيز] سوگند ياد مى‏كنند و چنان پندارند كه حقّ به جانب آنهاست. آگاه باش كه آنان همان دروغگويانند.»

[3]. نهج البلاغه، خطبه 192.

[4]. المائده، 83: «و چون آنچه را به سوى اين پيامبر نازل شده، بشنوند، مى‏بينى بر اثر آن حقيقتى كه شناخته‏اند، اشك از چشمهايشان سرازير مى‏شود. مى‏گويند: پروردگارا، ما ايمان آورده‏ايم؛ پس ما را در زمره گواهان بنويس.»

[5]. المائده، 3: «امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم‏.»

[6]. ر.ک: الغدیر، ج 2، ص 460 تا 501.

[7]. التوبه، 105: «و بگو: [هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست‏.»

[8]. المائده، 5: «خود پاكدامن باشيد نه زناكار، و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد.»

[9]. النساء، 25: «پاكدامن باشند نه زناكار، و مردان را در پنهانى دوست خود نگيرند.»

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مظاهری

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha