شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
کد خبر: 453146
۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۵
سر دلبران

حوزه/ یکی از مهمترین موضوعات، در سریال «سر دلبران»، نقش روحانیت و باورهای سنتی مردم است که جسارت سیما در طرح موضوعی این چنین مهم واقعا جای تحسین دارد.

خبرگزاری «حوزه»، شاید دیده باشید این شب ها شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی فیلمی را با نام سر دلبران پخش می کند که زندگی یک روحانی و مبلغ دینی را به تصویر کشیده است .

آقای محمد حسین لطیفی به حق مانند فیلم دیگرش صاحبدلان توانسته که این فیلم را هم با قدرت و قوت به تماشگر عرضه کند و علی رغم برخی کاستی ها و حواشی، ولی زندگی پر فراز و فرود یک مبلغ دینی اصیل را به خوبی ترسیم کرده است .

این فیلم به خوبی به مخاطب می گوید که وظیفه اصلی یک مبلغ دینی حضور در میان مردم و دست و پنجه نرم کردن با مردم و مشکلات آنهاست و یک روحانی باید به خوبی با منکرات محیط خود مقابله کند و معروف ها را مانند برگزاری مراسم عقد و عروسی  و مرجع قرار دادن مساجد برای حل و فصل مشکلات مردم و میهمانی دادن  و برگزاری مراسم افطاری در مسجد را ترویج نماید.

قبل از انقلاب اسلامی  که مصادر و پست های جذاب مدیریتی در میان روحانیت و حوزویان نبود، روحانیون مردمی و مردم دار بودند، ولی بعد از انقلاب اسلامی روحانیون به دلایل فراوان کم کم از مردم فاصله گرفتند و بسیاری از آنها جذب وزارت خانه ها ، سازمانها، نهادها، موسسات و دانشگاهها و ... شدند و خیلی از آنها زندگی کارمندی را برگزیدند و ارتباط مستقیم آنها با مردم روز به روز کم رنگ تر شد تا جایی که بیشتر مردم احساس می کنند که با روحانیت ارتباطی چندانی ندارند و اساسا از دو جنس هستند و با هم کاری ندارند. و برخی از روحانیان و طلاب هم ترویج دین و تبلیغ آموزه های دینی و فرهنگی را در ایام تبلیغی ماه محرم و رمضان  منحصر کرده اند و در باقی فصول سال با مردمی کار آنچنانی ندارند.

واقعیت این است که مردم روحانی و مبلغی را دوست دارند که در بین مردم و برای مردم باشد مشکلات آنها را درک کند و در شادی ها و غم ها در کنار آنها باشد، آنها را درک کند و هم درد آنها باشد و احساس کنند از جنس خودشان هستند . و مسجد را به پایگاه شور و نشاط و حل وفصل مشکلات مردم تبدیل کنند ومردم مسجد را مامن و مرجع حل مشکلاتشان ببینند.  

البته هنوز چنین مبلغانی هستند و در دل و قلب مردم جا دارند ولی تعدادشان خیلی کم شده است  و جامعه امروز ما از این جهت خلا زیادی دارد  

بی شک رمز موفقیت روحانیت حکومت بر دل و قلب مردم است و نه چیز دیگر؛ امروز مردم از جامعه روحانیت دور از توده مردم ، گلایه دارند و اوضاع به گونه ای پیش می رود که این گلایه به قهر تبدیل شود و اگر مردم با روحانیت قهر کنند روحانیت حامی و پشتیبان اصلی خودش را از دست داده است و هیچ دولت و حکومتی مانند مردم نمی تواند از جامعه روحانیت حمایت کند.

جا دارد جامعه روحانیت و عموم حوزویان در سبک زندگی اجتماعی و منش و روش خود به ویژه در تبلیغ و سلوک با مردم تجدید نظر جدی کند و به میان مردم رجعت کنند و از مناصب و حکومت  و وابستگی به امور دنیوی مقداری فاصله بگیرد  و اجازه ندهند که بیش از این از مردم دور شوند البته این به معنای جدایی از سیاست و عدم دخالت در امور سیاسی نیست بلکه منظور حفظ حریت و استقلال حوزویان و روحانیت است در غیر این صورت زمانی متوجه این آسیب و درد خواهند شد که دیگر خیلی دیر شده است.

در ادامه سریال سر دلبران آقای محمد حسین لطیفی به معضلات و منکراتی که جامعه امروز ما گرفتار آن است می پردازد و موضوع ربا و دریافت نزول در میان جامعه بازاری ما مورد اشاره قرار می دهد و آن را به نقد و چالش می کشاند، شخصی به اسم آقای  پروانه پولی را به صورت نزول و تعیین سود به شخص بدهکاری داده بود و در جریان بگو و مگو آنها سید و روحانی و اهالی محل فهمیدند که آقای پروانه به برخی پول نزول داده و اسم این کار را نوعی کاسبی می داند.

 پروانه های جامعه ما متاسفانه کم نیستند که با توجیه و دلیل های آبکی آلوده به ربا و رباخواری هستند و به جنگ خدا می روند و اسم این کار را قرض می دانند و توقع دارند که از آنها قدر دانی هم بشود.

در بخشی دیگر موضوع توبه یک دزد و سارق حرفه ای و بد نام به اسم بهمن مطرح می شود که حضور سید روحانی در مسجد و محل در تغییر سرنوشت او بسیار موثر است تا جایی که از توابین واقعی می شود و خود به اصلاح گری مشفق در محل تبدیل می گردد.که این هم از توفیقات نویسند و کارگردان این سریال است که این موضوع را به خوبی به تصویر کشیده است.

همچنین به موضوع بیکاری و ایجاد اشتغال و وظایف سایر هم محلی ها در برابر کسانی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند می پردازد.

جالبه بدانید حجت بر حق اینها بانک های جمهوری اسلامی هستند و با اطمینان کار خودشان را با بانک ها مقایسه می کنند و نتیجه می گیرند که اینها هم مرتکب خلافی نشده اند و کار درستی را انجام می دهند، غافل از این که امروزه برخی از مراجع تقلید کار بانک ها را هم ربا می دانند و حتی داد و فریاد کردند ولی کسی گوش نمی دهد.

هیچ وقت یادم نمی رود به کارمند یکی از بانک ها که ادای بانک داری اسلامی را در می آورد، گفتم، مگر جریمه تاخیر وام از نظرمراجع تقلید حرام نیست، پس چرا از ما جریمه تاخیر قسط وام می گیرید؟! ایشان گفت مراجع کار خودشان را می کنند و ما هم کار خودمون را می کنیم!!!!

خداوند در سوره بفره آیه 279 می فرماید:« اگر دست از رباخواری نکشید، بدانید که با خدا و رسول او به جنگ برخاسته اید...»

یکی از مهمترین موضوعات، نقش روحانیت و باورهای سنتی مردم بوده که جسارت سیما در طرح موضوعی این چنین مهم واقعا جای تحسین دارد. وقتی مردم ذهنیتی پیدا کرده اند که حاج آقا(روحانی سریال) صاحب کرامات  و مستجاب الدعوت است ، ولی سید روحانی جوان می گوید من نمی خواهم از باور مردم دزدی کنم!. سید می گوید: "این شفایی نیست که کار من باشد، این شفا نیست، من اگر می توانستم شفا بدهم مریض خودم را که روی تخت بیمارستان است شفا می دادم"! جماعت می گویند: "این بزرگی و تواضع شماست، صلوات بفرست"!. روحانی جوان می گوید: "شفا نیست، شما حالا می خواهید صلوات بفرستید، بفرستید! ولی این شفا نیست".

این  بخش از فیلم به خوبی اشعار دارد به این حقیقت که از قدیم و به ویژه امروز همواره هستند که عده ای از روحانیت استفاده می کنند و بجای روحانیت جواب می دهند و برای کاسبی خودشان از روحانیت مایه می گذارند و اتفاقا همین دسته نیز در آخر سر بر ضد روحانیت حرف می زنند و پشت سر آنها صفحه می گذارند و روحانیت را بد نام می کنند.

علی رغم تمام نقاط مثبت سریال سر دلبران مانند هر کاری نواقص و کاستی هایی نیز دارد مثلا تنش ها و اختلافات خانوادگی و بگو و مگو های روحانی سریال با مادر و همسرش شاید برای مردم قابل تصور و هضم نباشد افزون بر این استفاده از یک شخصیت طنز پرداز در نقش یک روحانی برای مخاطب زیاد ملموس و حقیقی جلوه نمی کند. و یا آن که اهالی محل خیلی  راحت و گاهی بدون اجازه  به خانه و اندورنی خانه روحانی محله خود تردد می کنند که این می تواند نقص باشد و با دنیای واقع فاصله داشته باشد .

حجت الاسلام علی امیرخانی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha