به گزارش خبرگزاری«حوزه»، دکتر قاسم اخوان نبوی عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارائه دهنده نشست، گفت: بحث درباره نقش و کارکرد دین در جامعه از جمله مسائلی است که در دینپژوهی مورد بررسی قرار گرفته میشود، و دینپژوهان دیدگاههای مختلفی در این باره مطرح شده است با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران که به منظور تغییرات بنیادی و اساسی در نظام اجتماعی و سیاسی ایران اتفاق افتاد؛ دارای هویتی دینی است. از اینرو بحث درباره آن و پیامدها و آثاری که دارد از منظر دینشناسی علمی قابل بررسی میباشد. این انقلاب مانند هر انقلاب دیگری دارای عوامل و زمینهها و پیامدهایی است که میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد.
به نظر میرسد این عوامل و زمینهها را از دو جهت میتوان مورد بررسی قرار داد یکی از جهت تحلیلی که نسبت به اصل وقوع انقلاب از جهت علمی میتوان ارائه داد، جهت دیگر به جنبه دینی و الهیّاتی انقلاب بر میگردد.
وی افزود: مسئلهایی که در این نشست مورد نظر میباشد نقش و تأثیر دین در جامعه در پرتو انقلاب اسلامی است. با توجه به اینکه هم در بیانات امام(ره) و هم در بیانات شهید مطهری به این مسئله اشاره شده است که انقلاب ایران نمونهایی از حرکت صدر اسلام است. به نظر میرسد؛ لازم است مسئله بر اساس دو محور مورد بررسی قرار گرفته شود. یکی تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی و دیگری بحث درباره کارکرد و نقش دین در جامعه ارتباط پیدا میکند.
اخوان نبوی بیان داشت: انقلاب اسلامی از دو جهت در نقش دین در جامعه تأثیرگذار بوده، یکی از جنبه نظری این مسئله است که آیا دین در جامعه نقش و تأثیری دارد و دیگری از جنبه عملی از جنبه نظری خط بطلانی بود بر نظریاتی که به افول دین در دنیای مدرن معتقد بودند و یا انقلاب را محصول اختلاف طبقاتی و محرومیت نسبی یا بطورکلی وابسته به عوامل اجتماعی میدانند زیرا آنچه در انقلاب اسلامی دارای اهمیت است تغییر و تحول روحی بود که در مردم به وجود آمد و مردم را از خودباختگی رها کرد و موجب ایمان و اعتقاد به خود شد البته این فرآیند با تکیه بر ارزشهایی به وجود آمد که جنبه الهی داشته و ریشه در فطرت انسانی دارد و موجب ارزشمندی انسان میشود.
عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه اضافه کرد: این تحول موجب تغییرات اجتماعی شد بر این اساس مسئله دیگری که لازم است مورد توجه قرار بگیرد نقش این ارزشها در جامعه به عنوان زمینهایی است که در آن انسان رشد پیدا میکند و به کمال میرسد. چنانچه امام(ره) در بیاناتشان درباره انقلاب این چنین بیان میکنند «انقلاب اسلامى بر مبناى اصل توحید استوار است که محتواى این اصل در همه شئون جامعه سایه مى افکند. در اسلام، تنها معبود انسان و بلکه کل جهان، خداست که همه انسانها باید براى او یعنى براى رضاى او عمل کنند. هیچ چیز و هیچ کس را نپرستند. در جامعهاى که شخصپرستیها و نفعپرستیها و لذتپرستیها و هر نوع پرستش محکوم مىشود و فقط انسانها دعوت مىشوند به پرستش خدا، در آن صورت همه روابط بین انسان ها، چه اقتصادى و یا غیر اقتصادى در داخل چنین جامعهاى و در رابطه این جامعه با خارج تغییر مىکند و ضوابط عوض مىشود، همه امتیازات لغو مىشود. فقط تقوا و پاکى ملاک برترى است. زمامدار با پایین ترین فرد جامعه برابر است. ضوابط و معیارهاى متعالى الهى و انسانى، مبناى پیمان ها و یا قطع روابط است »