به گزارش خبرگزاری «حوزه»، اگر بخواهیم ارزیابی منصفانه از جشنواره فیلم فجر در سیوهفت دوره گذشته داشته باشیم، باید گفت این رویداد توانسته جریان سازی ویژهای در سینمای کشورمان داشته باشد، زیرا اگر اینگونه نبود پیرامون آن تا به این اندازه بحث و جدل وجود نداشت، البته پر واضح است این رویداد نقاط ضعف خود را هم دارا است، اما نکات مثبت آن به اندازهای است که میتوان به آن نمره قبولی داد. بیاید موضوع را جور دیگر بررسی کنیم، آیا در حوزه فرهنگ عرصه ای را سراغ دارید که به اندازه سینما نام ایران را در دنیا طنین اندازه کرده باشد، آیا جشنواره های متعدد خارجی با آثار نمایشی فستیوال خود را پررنگ تر نمیکنند؟ جواب به چنین سوالهایی اگر از روی انصاف داده شود مطمئناً منفی نخواهد بود.
نظر فوق کلیت جشنواره فیلم فجر را بر میگرفت، والا دورههایی وجود داشته که موضوعات دینی و انقلابی به صورت ویژه در جشنواره مد نظر قرار گرفته و در دورههایی هم، نگاه به این موضوعات کم رنگتر از گذشته بوده است، اما درباره دوره سیوهفتم باید بگویم این رویداد توانست به امتیاز خوبی دست پیدا کند. این نمره قبولی هم تنها برای کمیت تولیدات نبوده، بلکه بیشتر آثار به لحاظ به صورت کیفی توانستند برداشتی مناسب از مباحث مورد نظر داشته باشند. برای مثال در فیلم سینمایی «قسم» به موضوعی چون «قسامه» پرداخته می شود. این یکی از مباحث شرعی و قضایی است که در برخی موارد اجرایی هم می شود، اما تا به امروز در سینما به آن پرداخته نشده است، اما محسن تنابنده در فیلم جدید خود این مفهوم را به شکل درستی مد نظر قرار داده است.
در کلامی دیگر باید گفت؛ در فیلمهایی جشنواره سی و هفتم مفاهیم به شکلی عمیق تر مد نظر قرار گرفته است و شعارگویی کمتر در کارها دیده میشود. این رویکرد نیز در جای خود بسیار مهم است، زیرا در سالهای گذشته عمدتاً موضوعات مطروحه به شکل کلیشه ای مد نظر قرار می گرفت. در کنار این تولیدات آثاری هم بودند که به اقتدار نظام توجه داشتند. برای مثال در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، «ماجرای نیمروز 2» یا «دیدن این فیلم جرم است» چنین اتفاقی را شاهد هستیم. در این سه کار جدا از صلابت نظام موضوعی دیگر هم مد نظر قرار میگیرد که کمتر به آن توجه شده است، آنهم اینکه این تولیدات میگویند نظام به چنان صلابت و قوامی دست یافته که قادر است تندترین انتقادات را مطرح کند، برای مثال سخنانی که در فیلم «دیدن این فیلم جرم است» گفته میشود بیانش در سینما شاید کمی دور از ذهن به نظر میرسید. در فیلم نرگس آبیار هم (شبی که ماه کامل شد) دوربین به داخل خانواده یکی از خطرناکترین تروریستهای چند سال اخیر میرود و تماشاگر با زندگی عبدالمالک ریکی تا حدی آشنا میشود.
مطلب دیگری که میخواهیم به آن اشاره کنیم به برخی از نقدها مربوط میشود. این گفته را از زبان تعدادی از منتقدان سینما می شنویم که رویکرد سه فیلمی که از آنها نام بردیم سفارشی و دولتی است! من چندان با این گفته نمیتوانم ارتباط برقرار کنم، چون مگر در کشورهای دیگر تولیدات اینگونه تولید نمیشود. برای مثال سینمای آمریکا را مثال میزنم در این کشور سالیانه آثار متعددی ساخته میشود که با بودجه و حمایت دولتی تولید میشود، اما هیچگاه این دست تولیدات متوقف نمیشود، بلکه سعی شده اگر کاری اینچنینی تولید شد با کیفیت خوب شاخته شود. نکته جالب تر اینکه این قبیل آثار از سوی جشنواره مختلف مورد حمایت هم قرار می گیرد، برای مثال فیلم «آرگو» که یک کاری ایران ستیزانه بود در جشنواره اسکار بیشترین جوایز را به خود اختصاص داد، حتی فیلم «تک تیرانداز» هم که در آن رویکرد اسلام ستیزانه مد نظر قرار گرفته بود، بارها مورد حمایت منتقدان قرار گرفت! بنابراین اگر در این زمینه می خواهیم نقدی وارد کنیم باید تمرکزمان روی کیفیت آثار باشد نه اینکه اصل تولید چنین فیلمهایی را زیر سوال بریم.
جدا از نکات مثبت باید نقدی را هم پیرامون موضوعات مطرح شده در جشنواره مطرح کنم که من آن را ناشی از خامی فیلمسازان جوان آن میدانم. در برخی از آثار این دوره برخی احکام فقهی زیر سوال رفت که قصاص مهمترین آن است. در فیلمهایی چون «جاندار» یا «متری شیشونیم» به موضوع قصاص پرداخته میشود. این رویکرد به هیچ وجه خطا نیست، چون فیلمساز قادرند موضوعات مد نظرش را نقد یا بررسی کند، به شرطی که پیرامون آن اطلاعات کافی داشته باشد، والا چگونه یک جوان کم تجربه میخواهد پیرامون یک دستور فقهی اظهار نظر کند؟
اینکه میگوییم نگاه به احکام باید آگاهانه باشد منظور این نیست که فیلمساز خود باید در این حوزه صاحب نظر باشد، چون داشتن نظر در عرصه موضوعات دینی نیاز به سالهای تحقیق و درس در حوزههای علمیه را دارد، اما کارگردان میتوان با مشاورههایی که با مراکز دینی انجام میدهد به بسیاری از موضوعات نگاهی صحیح داشته باشد. این خواسته هم به راحتی قابل وصول است، زیرا در سالهای اخیر حوزههای علمیه نگاهی جدی به سینما دارند. این مطلب را به خوبی در حضور روحانیون در سالنهای سینما به خوبی مشاهده کرد.
در انتهای مطلب باید تاکید کرد که جشنواره سیوهفتم را باید یکی از دورههای موفق جشنوارهام برد، چون منتقدی نظیر مسعود فراستی که نهایتاً سالی یک فیلم را در جشنواره میپسندد، امسال از 4 کار دفاع کند. این موضوع نشان میدهد حتی افرادی که به سینما میروند تا از فیلمها ایراد بگیرند هم چند فیلم را پسندیدهاند، در چنین شرایطی باید به این فستیوال نمره قبولی داد.
داود کنشلو، نویسنده و منتقد سینما و تلویزیون