به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، حجت الاسلام والمسلمین عمران رحیمی، در سال 1324 هجری شمسی در روستای قره داغ منطقه خروانک شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی متولد شده است، با حضور در منزل این روحانی مبلغ در شهرستان مرند، خاطرات تبلیغی و دوران مبارزاتی ایشان در اوایل انقلاب را جویا می شویم.
دریک روز زمستانی، خانه ای قدیمی و بزرگ، درختی در وسط حیات، از پنجره رو به حیات، اتاقی کوچک و ساده را می شود دید. ما را به این اتاق دعوت می کند، در گوشه ای از این اتاق، سماوری قدیمی قل قل می کند و بخاری ای که شاید تنها تکیه گاه آدم، در روزهای سرد زمستان باشد، و طاقچه ای قدیمی که با چینش چند کتاب به قفسه کتابخانه تبدیل شده و قرآنی بر روی رحل در گوشه ای از اتاق، چشم نوازی می کند.
سرفه های مداوم که گاهی کلماتش را ناتمام می گذارد، نشان از ناخوش احوالی اش دارد، می گوید: در اوایل انقلاب اسلامی، کفن پوشان در خط مقدم مبارزه و راهپیمایی به هدایت مردم پرداختم، در زمان جنگ نیز چندماهی در جبهه های نبرد حق علیه باطل به انجام وظیفه پرداختم، اما دیگر سن و سالی از ما گذشته و پیر شده ایم. این روزها با تاکید پزشک معالجم، اجازه منبر رفتن ندارم و باید به استراحت مطلق بپردازم.
سفره دلش را باز می کند و ادامه می دهد: امروزه از روحانیون شهرستان مرند حمایت چندانی صورت نمی گیرد، من که این روزها در بستر بیماری افتاده ام، از مسئولین حوزه علمیه انتظار دارم که سراغی از من بگیرند، هفته ای باید یک واکسن تزریق کنم که هزینه آن 35 هزار تومان است.
دعا برای شاهنشاه روی منبر!
حجت الاسلام والمسلمین رحیمی، یاد خاطرات قدیمی و انقلابی اش را زنده می کند و می گوید: در زمان رژیم شاهنشاهی زمانی که در روستای "اصلی کند" در حوالی شهر صوفیان آذربایجان شرقی تبلیغ می کردم، چند نفر با لباس شخصی در مسجد حضور پیدا کردند، حتی یکی از آنها مبلغی پول به من داد تا برای شاهنشاه دعا کنم! که من هم با نیت دعا برای سلامتی امام زمان(عج) زیرکانه به نحو دیگری خواسته آنها را عملی کردم. ماه محرم بود و مشغول سخنرانی پیرامون اباعبدالله الحسین(ع) و ظلم های طاغوت بودم که با مشاهده حرکات این چند نفر غریبه به شک افتادم و بلافاصله جهت و محور سخنان خود را تغییر دادم. بعد از اتمام منبر، آن سه نفر خودشان را به عنوان ماموران ساواک معرفی کردند و گفتند که فردا باید به همراه آنها به شهر خوی برویم.
وی افزود: یکی از اهالی این روستا که بنده در ایام تبلیغ در منزل ایشان سکونت داشتم، پاسی از شب بدون اطلاع من، نزد کدخدا می رود و از او می خواهد تا مانع اقدام ساواک شود، پس از صحبت کدخدا با ماموران ساواک، از آنها می خواهد با دریافت مبلغی از کار خود صرف نظر کنند که آنها نیز با دریافت سه هزار تومان منصرف می شوند و من از دستگیری توسط ساواک نجات پیدا می کنم، هر چند ما در راه اسلام خود را برای تحمل همه سختی ها آماده کرده ایم.
حضور مامور ساواک پای منبر
این مبلغ همچنین به ذکر خاطره دیگری از دوران تبلیغ در یکی از روستاها می پردازد و عنوان می کند: در یکی از ایام پیش از انقلاب برای تبلیغ به یکی از روستاهای شهر صوفیان رفته بودم، در بدو ورود به این روستا فرد سیدی را دیدم که در مسجد حضور داشت، بر روی منبر در حال سخنرانی و دفاع از امام خمینی(ره) بودم که یکی از اهالی روستا با ابروهای خود به من اشاره کرد، متوجه شدم این فرد غریبه که پای منبر نشسته از ماموران ساواک است، بلافاصله با تغییر محور سخنان خود برای دومین بار از دست مأموران ساواک رهایی پیدا کردم.
کار تابستانی برای ادامه تحصیل حوزوی
حجت الاسلام والمسلمین رحیمی با اشاره به اینکه دروس سطح حوزه علمیه را در شهر تبریز با همراهی مدیر فعلی حوزه های علمیه آذربایجان شرقی گذراندم، تصریح می کند: شرح لمعه را در خدمت میرزا خلیل جلیلی از اساتید حوزه علمیه قم سپری کردم. همزمان با تبعید حضرت امام(ره) به خدمت سربازی رفتم و پس از اتمام خدمت سربازی، پدرم سفارش کردند تا دروس حوزوی را ادامه دهم که با هجرت به قم در مدرسه حجتیه ادامه تحصیل دادم.
وی از کار برای امرار معاش در دوران طلبگی اش می گوید: در فصل های تابستان به شهر مرند برگشته و کار می کردم و با پس انداز مبلغی، مجدد در ایام آغاز سال تحصیلی به حوزه علمیه قم برمی گشتم.
سخت ترین روزهای طلبگی
این مبلغ در ادامه در پاسخ به این پرسش که تفاوت تحصیل طلبگی در گذشته و امروز در چیست، می گوید: تحصیل طلبگی در گذشته بسیار با سختی و مشکل همراه بود، حتی نانی برای خوردن پیدا نمی کردیم و طلبه ها در مشقت و مضیقه بودند، این وضع ما در گذشته در راه تحصیل دروس حوزوی بود. اما در عصر امروز تحصیل در دروس طلبگی و خدمت سربازی با آسایش و رفاه همراه است.
یک توصیه به طلاب
این روحانی باتجربه، در پایان صحبت هایش توصیه هایی به طلاب جوان دارد. وی ادامه می دهد: طلاب و روحانیون حوزه های علمیه باید مراقب برخی اصول و رفتار باشند، ما باید در احترام و تکریم مردم تلاش کنیم و با نیت خالص به تبلیغ اسلام بپردازیم.
گفتگو: بیت اله احمدی