جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
انارستان

حوزه/ شیردل با تسلط بر نوع خاطره نویسی دفاع مقدس توانسته در انارستان جغرافیای جنگ هشت ساله دفاع مقدس را به نمایش بگذارد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، «نِنا» چنگ انداخت توی موهایت، موهای بلند تا کمرت، موهایی که از دم کردگی اتاق خیس عرق شده بودند چنگ انداخت به موها و پیچیدشان دور کف دست. توده‌ی کلفتی شد. موها را برد سمت دهانت، گفت:«باز کن دهنت رو!» لب‌هایت را از هم باز کردی. جای فشار دندان‌ها روی لب‌هایت مانده بود. موها را با انگشت‌هایش فرو کرد توی دهانت. تا برسد به حلق فشار داد. لختی موها توی حلقت گیر کرد.

حال تهوع دست داد به تو. خیزبرداشتی که بالا بتوانی بیاوری، هی بالا بیاوری، زور بزنی که بالا بیاوری، بلکه از فشار زیاد، بچه مرده توی شکمت بیاید بیرون.»

شروع داستان با تولد و مرگ آغاز می‌شود. عیسی راوی و شخصیت اصلی داستان منتظر تولد بچه‌اش است که ننا مامای روستای خبر مرگ بچه را در شکم صنم می‌دهد. عیسی دختر مرده‌اش را کفن پیچ می‌کند و می‌رود که او را دفن کند بی خبر از اینکه صنم هم از دست رفته است.

داستان با معرفی فضا در روستایی به نام انارستان و شخصیت‌ها درهمان آغاز خواننده را با داستانی بومی مواجه می‌کند. حسین شیردل با بهره گیری از فضای زیستی خود در استان مازندران و تجربه مستندنگاری جنگ در آن استان توانسته است اتمسفر یک داستان بومی را شکل دهد.

شیردل داستان خود را به دو بخش تقسیم می‌کند: در بخش اول راوی عیسی است که عاشقانه‌هایش را برای از دست رفتن زن و بچه‌اش همراه با اتفاقات داستان به شکلی عاشقانه روایت می‌کند انگار که با رفتن آنها عیسی هم از دست رفته است در واقع بخش اول را می‌توان به تعبیری به بخش مرگ نامید. در بخش دوم عیسی در جبهه غرب کشور حضور پیدا می‌کند و سهمگینی و اتفاقات پشت هم مهیب و عریانی جنگ با او آنچنان پنجه درپنجه می‌شود که عیسی تمام گذشته تلخ و زیست و روزمرگی‌هایش را فراموش می‌کند. برای عیسی وصل و هجران درجنگ دیگر گونه می‌شود و مرگ رنگ دیگری با عنوان شهادت پیدا می‌کند و معانی دم دستی که عیسی می‌شناخت به مفاهیم متعالی تغییر می‌کند. انگار او با هر از دست دادنی دوباره متولد می‌شود. در واقع در بخش دوم عیسی دوباره به زندگی بر می‌گردد و متولد می‌شود بخش دوم را می‌شود تولد یا زندگی نامید.

این زنجیره‌های تصاویر و حوادث مرگ و زندگی با زبانی که تماماً فصل به فصل خواننده را به پیش می‌برد تعلیق بیشتری را در داستان به وجود می‌آورد.

دو بخش مجزای داستان در قالب روایی هم وزن با فضا و فرم و حوادث و شخصیت‌ها با زبان شاعرانه توانایی بروز پیدا کرده و نویسنده توانسته است پلی بین زندگی و مرگ بزند این پل چیزی نیست جز به شناخت و معرفت رسیدن عیسی در جبهه ی جنگ. او که بخاطر از دست دادن زن و فرزندش به جبهه پناه می‌آورد در آنجا با دیدن از خودگذشتگی‌ها و شهادت رزمندگان و حوادثی چون بمباران شیمیایی و شهادت زنان و بچه‌ها به آگاهی و معرفت نسبت به تولد و مرگ می‌رسد.

در این رمان عریانی جنگ عاطفه زخم خورده زندگی را پر رنگ و مؤثر که بی شباهت با زندگی و عواطف امروز ما نیست همراه با زبان شیرینی که انارستان را به نمایش می‌گذارد، مخاطب را مبهوت واقعه‌ها و شخصیت‌ها تا پایان داستان به پیش می‌برد.

رفت و برگشت شخصیت‌ها همراه با نگاه تیزبینانه نویسنده به تزکیه و سیر و سلوک به رمان در لایه زیرین داستان شیرینی خاصی را به ذهن خواننده القا می‌کند. شخصیت‌های داستان قالب روستایی دارند. داستان به شدت بومی زده هست. حسین شیردل بیش از این دومجموعه موفق غزل داشته که به نظر می‌رسد به خوبی از تکنیک و روایت‌های غزل‌هایش در انارستان استفاده کرده که به شدت فضای بومی را با زبان و نثر شاعرانه و اسامی مانند «ننا» «ساقنفار» در هم آمیخته که خواننده در متن احساس بیگانگی نمی‌کند.

این نویسنده دهه شصتی که سال‌ها در حوزه خاطرات دفاع مقدس، دارای چند جایزه کشوری است با تسلط بر نوع خاطره نویسی دفاع مقدس توانسته در انارستان جغرافیای جنگ هشت ساله دفاع مقدس را در صفحات کتاب به نمایش بگذارد.

کتاب «انارستان» به قلم حسین شیردل در ۱۸۳ صفحه و دو فصل و ۳۷ بخش با قیمت بیست هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی در نیمه دوم سال ۹۸ تهیه  و روانه بازار کتاب شده است.

313/60

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha