به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله علوی گرگانی در سلسله مباحث تفسیری در ماه رمضان به آیه 91 سوره یوسف « قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ»(به خدا سوگند یقیناً که خدا تو را بر ما برتری بخشید و به راستی که ما خطاکار بودیم) اشاره کردند گفتند: امام معصوم فرمود« خدای تعالی از میان انبیاء الهی، 4 نفر نبی را برای دیگران حجت والگو قرار داده است، اولین پیمبر، حضرت ایوب بود. این پیامبر 70 سال در راحتی و رفاه بود و بعد از این مدت خدا او را در انواع بلاها غرق کرد. همه نعمت های که خدا به او داده بود، همه را یکجا از او گرفت حتی او را گرفتار بیماری پیسی کرد.
حضرت آیت الله علوی گرگانی گفتند: اینجا بود که طعنه های مردم زیاد شد که ای ایوب چه شد که گرفتار انواع بلاها شده ای؛ ایوب پیغمبر معروف به صبر بود گفت خدا 70 سال ما را در ناز و نعمت و امروز در بلا قرار داده است و این هیچ منافاتی با نعمت ندارد.
ایشان افزودند: پیغمبر دوم را هم در فقر برای مردم حجت قرار داد و آن عیسی بن مریم است؛ او خانه ای نداشته تا در آن زندگی کند؛ در ادامه خدا سلیمان پیغمبر را به عنوان کسی که در شرایط بسیار خوبی از لحاظ امکانات و رفاه قرار داشته، برای مردم حجت قرار داد و به عنوان فهماند که هیچ وقت این پیغمبر، گرفتار غرور و اسیر ثروت نشد. همه چیز در اختیار او بود. اما طغیان نکرد.
حضرت آیت الله علوی گرگانی گفتند: حضرت یوسف را هم به عنوان پیغمبر چهارم در زیبایی برای دیگران حجت قرار داده است. حضرت یوسف بسیار زیبا بود. در عالم به زیبایی او نبود، اما او دامن خود را از آلودگی حفظ کرد. خدای متعال از چنین جوانانی خوشش می آید که جوان در اوج لذت های دنیایی خود را از گناه حفظ کند.
معظم له بیان اظهارداشتند: یوسف در دوران جوانی خوابی دید که 11ستاره و خورشید به او سجده کردند، یعقوب نبی این خواب را تعبیر و در ادامه از خطراتی که از جانب برادران به او تهدید می شده، سفارش کرد. بعد از مدتی برادران یوسف او را در میان چاهی قرار دادند، قبل از این که آن را داخل چاه بیاندازند او خندید، سوال کردند چرا خندیدی؟ گفت فکرم این بود که 11 برادر دارم و غصه ای نخواهم داشت، الان که قصد کردید من را داخل چاه بیاندازید، به خودم گفتم، عجب اشتباهی کردم به بردارانم تکیه کردم، باید به خدا تکیه می کردم. این بزرگترین اشتباه من بوده است.
حضرت آیت الله علوی گرگانی گفتند: ارتباط با خدا است که انسان را از مشکلات و بلا حفظ می کند، ارتباط با اقوام و تکیه بر والدین هیچ ارزشی نخواهد داشت.
ایشان در ادامه افزودند: اما یوسف به دلیل این که استاد در تعبیر خواب بود، توانست به جایگاه ولایی برسد، اما چه شد یوسف به این مقام رسید، مهمترین دلیل، این بود این پیغمبر خود را از آلودگی حفظ کرد. او نگذاشت دامنش به گناه آلوده شود.
معظم له بیان اظهارداشتند: برادران یوسف به او گفتند« ما خواستیم تو را ذلیل کنیم و در چاه بیاندازیم اما خدا تو را عزیز کرده است»؛ بعد از این قضیه یوسف از برادرانش در گذشت و آنها را بخشید.
حضرت آیت الله علوی گرگانی گفتند: در ادامه قرآن اشاره می فرماید برادران یوسف پیش یعقوب نبی آمدند و گفتند ما را ببخش، اما حضرت یعقوب گفت بعدا شما را خواهم بخشید؛ سوالی اینجا مطرح است؛ چرا وقتی برادران یوسف بحث بخشش را مطرح کردند، یوسف بلا فاصله آنها را بخشید اما یعقوب همان لحظه آنها را عفو نکرد، بلکه زمان عفو را عقب انداخت.
ایشان افزودند: امام صادق(ع) در روایتی پاسخ می دهند که علت این که یوسف برادرانش را بلافاصله عفو کرد، به خاطر جوانی او بود، زود اشتباهشان را پذیرفت، اما یعقوب نبی پیرمرد و قلب او سخت تر است و مانند جوانها نیست؛ برای همین وعده بخشش را به آینده موکول کرد. این مسئله مهمی است که نباید جوانان را رها کرد، باید به سمت شان رفت، جوانها قلب شان برای پذیرش دین و ارزشهای اخلاقی آماده است. اما این خصوصیت در پیرمردان وجود ندارد و قلب شان برای پذیرش سخت تر شده است.
313/40