به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، حجت الاسلام حکمت حکیمی فر، مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) بیجار در یادداشتی به سیاست صهیونیسم جهانی برای کاهش جمعیت جهان با اهداف استعمار پرداخته است.
ایران قویم و قوی و مقتدر افق آینده ایران انقلابی است. قوام ایران به هویت اسلامی و ایرانی و انقلابی اوست و قوت ایران به جمعیت و نیروی انسانیاش و قدرت ایران دربازدارندگی دفاعی و امنیتی او. بحث ما از جمعیت بود بهعنوان نقطه اصلی ایران قوی. این چالش مهمی است که چشمها و دلها را نگران آینده کرده است. چشم بیدار و دل آگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این میان بیش از همه نگران است، چراکه در کنار انواع جنگهایی که برعلیه ایران انقلابی بهعنوان محور مقاومت اسلامی تدارک دیده شده است؛ جنگ جمعیتی خطرناکترین است، چراکه نقطه اصلی قوت ایران را نشانه رفته است.
دشمنان برای نیروی انسانی ما اینگونه میاندیشند!
یکی از طرحهای صهیونیستیِ استکبار جهانی، جنگ جمعیتی یا کاهش جمعیت جهان است. قدرتهای غربی از طریق روشهایی شیطانی نظیر اشاعهی بیماریهای کُشنده و بیوتروریسم، عقیمسازی ملتها، جنگافروزی، دیکتهی سیاستهای کنترل جمعیت به کشورهای بهاصطلاح جهانسومی و درحالتوسعه و روشهای دیگر بهدنبال کاهش جمعیت جهان و به عبارت دقیقتر «قتل عام جهانی» هستند.
این حقیقت از اظهارات شخصیتهای غربی بهروشنی فهمیده میشود. بهطور نمونه: «هنری کسینجر سیاستمدار کهنهکار آمریکایی در گفتگو با روزنامه وال استریت ژورنال در سال ۲۰۰۹ میگوید: از فکر کردن به حمله پیشدستانه علیه تاسیسات هستهای ایران بپرهیزید و گفتگوها را بات هران حفظ کنید. بالاتر از همه، بازی طولانیمدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست!
این سیاست البته برای همه جهان بهخصوص جهان اسلام است، به نمونهها بنگرید:
* همین شخصیت صهیونیستی (هنری کسینجر) میگوید: «سیاست آمریکا در قبال کشورهای جهانسوم، باید سیاست جمعیتزُدایی باشد.»
* «تِد ترنر» - مؤسس شبکه سی انان- معتقد است: «وضعیت ایدهآل این است که کل جمعیت دنیا بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر باشد، یعنی ۹۵درصد از جمعیت کنونی کم شود.»
* «مایکل کافمن» - سیاستمدار آمریکایی - میگوید: «دوسوم از جمعیت جهان باید کم شود.»
*«مارگارت سانگر» - بنیانگذار سازمان فرزندآوری برنامهریزی شده که بودجهاش توسط خاندان مشهورِ صهیونیستیِ راکفلر تأمین شده است- مینویسد: «محبتآمیزترین کاری که یک خانواده بزرگ میتواند با یکی از نوزادان خود بکند این است که او را بکُشد.»
* «بِرتِراند راسِل» - فیلسوف، تاریخدان و «ژاک کوستو» - نظامی و دانشمند فرانسوی در مصاحبه با مجله «یونسکو کوریر» میگوید:«جمعیت دنیا باید تثبیت شود و به این منظور، باید روزی سیصدوپنجاههزار نفر را حذف کنیم.»
تنِ انسان میلرزد!!
آگاهی از این جنگ خطرناک است که امام خامنهای، نسبت به تهدیدات و خطرات ناشی از جنگ جمعیتی چنین هشدار میدهند:«یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسألهی جمعیّت است... مسألهی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. مسألهی کاهش جمعیّت مسألهی بسیار مهمّی است. برای دشمنان، بهترین چیز این است که ایران یک کشوری باشد با بیست سی میلیون جمعیّت که نصف این جمعیّت هم کهنسال و میانسال و ازکارافتاده باشند؛ این برایشان بهترین چیز است؛ اگر برای این برنامهریزی بتوانند بکنند، حتماً میکنند، پول بتوانند خرج کنند، حتماً خرج میکنند؛ ما باید حرکتمان در مقابل این حرکت، حرکت صحیح و منطقی و خردمندانه و عالمانه باشد.
بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست؛ کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی است. کشور ما یکی از نادرترین کشورها در زمینههای عمران و آبادانی است. ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز هم میتوانیم بدون کمترین نیازی به کشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره کنیم.» (۲/۹/۱۳۹۲)
جنگ روانی؛ جنگ بدون خونریزی
این جمله را در طول سالهای اخیر زیاد شنیدهایم که: «بهترین دفاع، حمله است». بر اساس جمله بالا، دولتهای مستکبر، امنیت ملی و دفاع ملی را بهعنوان دستاویزی برای حمله به دیگر کشورها مورد سوء استفاده قرار دادهاند. تاریخ معاصر، چگونگی شکلگیری این مفاهیم (امنیت ملی و دفاع ملی) در سیاست سنتی و تکامل آن تا زمان حاضر را نشان میدهد.
طی قرن حاضر، علوم نظامی به سرعت از الگوهای سنتی، به مدلهای غیرسنتی تحول پیدا کرده و پس از آن، جنگ غیرسنتی به سمت جنگ روانی توسعه پیدا کرد. جنگ روانی جنگ عملیات تبلیغاتی یا هر نوع فعالیت برای تغییر افکار مخاطبان، برای به هم ریختن و تضعیف روحیه دشمن، تعریف میشود. به عبارت دیگر جنگ روانی بهمعنای «استفاده برنامهریزی شده از پروپاگاندا و دیگر فعالیتها، که برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، احساسات، گرایشها و رفتارهای گروههای خارجیِ دشمن، بیطرف و دوست، طراحی شدهاند. این فعالیتها به گونهای طراحی میشوند که پشتیبانی و تامینِ اهداف و غایتهای ملی محقق شود.
جنگیدن و پیروز شدن در تمامی نبردها عالیترین مزیت نیست؛ بالاترین مزیت شکستن مقاومت دشمن بدون جنگ می باشد. در هنر عملی جنگ، بهترین چیز فتح کامل و سالم کشور دشمن میباشد؛ خرد و خراب کردن آن چندان مطلوب نیست.
کنترل جمعیت بهعنوان جنگ روانیِ تمام عیار
تاریخ جنگ و استعمار نشان میدهد که جنگهای تجاوزکارانه سه هدف غایی را دنبال میکردهاند:
۱- توسعه ثروت؛ سرمایه
۲- اشغال سرزمین؛ زمین
۳- افزایش نفرات (زن و برده)؛ کارگر
در یک کلام هدف جنگ تجاوزکارانه افزایش دسترسی و سیطره بر منابع است؛ منجمله منابع مالی، تجاری، طبیعی و انسانی.
راهبرد تجاوزگران برای رسیدن به این هدف، آن است که کنترل دشمن بر منابع را به حداقل برسانند؛ و این امر را از طریق جنگ مستقیم و کشتن جنگجویان دشمن، از طریق کاهش سیطره و نفوذ دشمن بر منابع، کاهش مصرف آنها از این منابع و اگر لازم باشد، کاهش جمعیت دشمن محقق مینمایند. به عبارت دیگر یکی از استراتژیهای نوین جنگ، کاهش و به عبارت دقیقتر کنترل جمعیت دشمن میباشد. پروفسور ژاکلینکاسون، طی بررسی خود در کتاب جنگ علیه جمعیت (The War Against Populations)، نشان میدهد که کنترل جمعیت جهانی کاملاً منطبق بر پارامترهای دکترین نظامی و یک جنگ تمام عیار است.
پیشینهی جنگ جمعیتی
در سال ۱۹۴۸، طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز، پایههای تئوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی استخراج شد. بعدها طی دهه هفتاد، ما حصل این تحقیقات، تبدیل به رشتهی دانشگاهی ارتباطات سلامت عمومی در دانشگاه جان هاپکینز شد.
هدف از تأسیس این رشته و مراکز مرتبط به آن، ارایهی یک برنامهی هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته میباشد. این برنامه با پشتوانهی آمریکا و با همکاری بسیاری از سازمانهای بینالمللی با عناوینی زیبا و جذاب چون «تنظیم خانواده» در این کشورها ترویج شد. از اولین اهداف برنامه تنظیم خانواده، جمعیتهای غیر سفید پوست و جهان سومیهای ساکن در آمریکا بود. سرخپوستهای بومی از اولین قربانیان بودند.
در سال ۱۹۶۶ در تمامی بیمارستانهای مربوط به سرخپوستان برنامه عقیمسازی در دستور کار قرار گرفت و تا سال ۱۹۷۷ حدود یک چهارم زنان سرخپوستی که به هر دلیلی به بیمارستانی در اوکلاهاما مراجعه کردند عقیم شدند.
بنگاههای صهیونیستی، عامل اصلی جنگ جمعیتی
ورود جمعیت شناسان به مباحث سیاستهای جمعیتی، سبب شد تا به پشتوانه حمایت مالی بنیادهای فراملیتی، نظیر بنیادهای یهودی فورد، راکفلر و نهادهایی که در سطح بینالمللی فعالیت داشتند، نظیر آژانس توسعه ایالات متحده و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد بودجه هنگفتی به فعالیتهای علمی و پژوهشی جمعیتشناسی اختصاص یابد.
آنها در پی آن هستند که زنان و مردان فقیرترین کشورها را در قالب ژست انساندوستانه واکسیناسیون، با واکسنهایی چون کزاز و دیفتری، برای همیشه عقیم سازند.
واکسنهای ضد باروری اتحاد جهانی برای واکسینه کردن و مصونسازی (GAVI)
هدف اعلام شده اتحاد جهانی GAVI که در سال ۲۰۰۰ با کمک «بنیاد یهودی گیتز» ایجاد شد، واکسینه کردن تمام مردم جهان سوم است. ازجمله سازمانهای عضو GAVI به گواهی وب سایت آن عبارتند از: دولتهای ملی اهدا کننده و کشورهای در حال توسعه، برنامه واکسینه کردن کودکان «بیل و میلندا گیتز»، «فدراسیون بینالمللی انجمنها و مجامع تولید کنندگان»، «بنیاد راکفلر»، «یونیسف»، گروه بانک جهانی و سازمان بهداشت جهانی هم یکی از شرکای اتحاد GAVI هستند.
هنری کیسینجر وزیر سابق امور خارجه آمریکا نیز در یادداشت مطالعات امنیت ملی ۲۰۰ در سال ۱۹۷۴ نوشت جمعیت جهان باید به ۲ میلیارد نفر کاهش یابد و راه خلاص شدن از ۴ میلیارد دیگر کشف و گسترش ویروس ایدز بود.
پروژهی بزرگ NSSM۲۰۰
طی دهه هفتاد و در زمان هنری کسینجر مشاور امنیت ملی رییس جمهور وقت، پروژهی مطالعاتی دربارهی تأثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا انجام شد. این پروژه که NSSM۲۰۰ نام گرفت، روند فزایندهی رشد جمعیت جهانی را بر خلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاستها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمانهای بینالمللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین میکند.
بر اساس این پژوهش، جمعیت کشورهای در حال توسعه و با منابع غنی در صورتی که با همان ضریب رشد، افزایش یابد، موجب بهشدت بالا رفتن خواستها و انتظارات عمومی در میان مردم ازجمله آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن میشود که خود به ناپایداریهای اجتماعی و سیاسی در این کشورها تبدیل خواهد شد. این ناپایداریها در کشورهای دارای منابع غنی تا اندازهی زیادی منافع کشورهای صنعتی همچون آمریکا و بهره آنها از این منابع و سرمایهگذاری در کشورهای فوق را به خطر خواهند انداخت.
در بحث درباره جنگ جمعیتی و ابعاد روانی آن، نباید اهمیت NSSM۲۰۰ را دست کم گرفت، زیرا این برنامه مؤثرترین برنامهای است که برای دو دهه، بر جمعیت زدایی جهانی مسلط بوده است.
به زبان NSSM۲۰۰ برنامه عمل جمعیت جهانی به خودی خود رشد نمیکند و به تلاشهای جدی توسط کشورهای ذی نفع نیازمند است، که فعالیت آژانسهای سازمان ملل و دیگر مجموعههای بین المللی آنرا اثر بخش مینمایند. رهبری ایالات متحده عاملی ضروری و اصلی است. در گذشته و در دهه ۷۰ میلادی، سیزده کشورِ هند، بنگلادش، پاکستان، اتیوپی، مکزیک، اندونزی، برزیل، فیلیپین، تایلند، مصر، ترکیه، نیجریه، کلمبیا، هدف اول این جنگ بودند.
اما از دهه هشتاد به بعد باپیروزی انقلاب اسلامی کشورهایی مانند ایران، افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و در این فهرست وارد شدند. دو روش جنگ مسلحانه برای نسل کشی و جنگ جمعیتی برای نسلسوزی همزمان، مدّ نظر قرار گرفت. صدها هزار کشته و میلیونها مجروح و بیخانمان در جنگهای چهاردهه اخیر در منطقه و جهان نمونه آن است. اما جنگ غیرمسلحانه یا جنگ جمعیتی که بخشی از جورچین جنگ فرهنگی و تهاجم فرهنگی است در اولویت قرار گرفت. گویا در این جنگ ایران هدف اول بود.