شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
حجت الاسلام و المسلمین حیدر همتی

حوزه/ مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) با اشاره به ادعای برخی مبنی بر اینکه اسلام علم نیاورده است، گفت: اگر اسلام علم نیاورده و موضوعاتش فقط ارشادی است، شاید یک یا دو بار اشاره کافی بود، اما در کتاب اصول کافی می بینیم که این همه ترغیب، تشویق، استحباب، کراهت، حرمت و توجه نسبت به احکام علم؛ آیا می شود گفت اسلام کاری با علم نداشته؟

حجت الاسلام والمسلمین حیدر همتی، مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) تهران، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با اشاره به مواضع اخیر آیت الله علوی بروجردی مبنی بر عدم وجود اقتصاد اسلامی، اظهار داشت: بحث هایی که ایشان مطرح کرده اند از چند منظر قابل نقد و بررسی است، اما محور اول سخنان آیت الله بروجردی در نقد اقتصاد اسلامی است و اینکه این اقتصاد بر پایه سیره عقلا است و در ادامه به مدل رفتاری پیامبر(ص) در دوره جاهلیت اشاره کردند. خب! اولین نکته ای که در اینجا باید به آن پرداخت این است که معمولا در ذهن افرادی که نگاه های تاریخی جدی ندارند دوره جاهلیت را دوره بی دینی تفسیر می کنند، در حالی که قبل از پیامبر مردم روابط سیاسی و اجتماعی خودشان را بر اساس مبانی ادیان قبل تنظیم کردند اما آنچه اتفاق افتاد بحث تحریف احکام بود.

وی افزود: کسانی که قبل از پیامبر روابط اجتماعی و سیاسی خود را در مکه و مدینه تنظیم می کردند، به زعم خودشان بر اساس شریعت بود، اما شریعتی که دچار تحریف شده و گرفتار بدفهمی هایی شده بود و در قرآن نیز به این امر اشاره دارد و می فرماید «آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ» یعنی به آنچه قبل از خودشان هم بوده، ایمان آوردند. از این رو یک اشتباه تاریخی که نسبت به تحلیل های دوره جاهلیت وجود دارد، این است که جاهلیت را به نوعی تفسیرِ از دنیای بی دینی و لائیک می دانند که یک امر اشتباهی است.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) ادامه داد: بنابراین روابط تجاری، سیاسی و اجتماعی دوره جاهلیت بر اساس موازین دینی بوده، اما دینی که دچار تحریف شده است «لکم دینکم ولی دین» به نوعی سیره متشرعه بوده اما سیره متشرعه ای که دچار تحریف شده است و در آیات قرآن نیز در نسبت با یهود به این موضوع اشاره کرده است که دچار اختلال معرفتی شده بودند و بین بیع و ربا تفکیک قائل نمی شدند و قرآن به این نکته اشاره دارد.

وی با اشاره به مباحث پیرامون اقتصاد اسلامی، عنوان داشت: امروزه آنچه در فضای حوزه علمیه نسبت به اقتصاد اسلامی وجود دارد این که ذهنیت ها را معطوف به کتاب مکاسب شیخ انصاری می کنند! اینجا دو نقد وارد است. اول اینکه با توجه به عبارت حضرت امام(ره) که فرمود یک فیلسوف، عارف یا متکلم نمی تواند ادعا کند که من اسلام شناس و تمام اسلام هستم، همانطور یک فقیه هم نمی تواند ادعا کند که تمام اسلام پیش من است. متاسفانه به لحاظ تاریخی دچار تجزیه گرایی معرفتی شده ایم و بگذریم از اینکه فلسفه، کلام و عرفان را از دین شناسی کنار گذاشته ایم و محور را در دین فقط فقه فردی قرار داده ایم و این را تمام اسلام معنی کرده ایم.

حجت الاسلام همتی تصریح کرد: بحث های علوم انسانی از فقه محض قابل اصطیاد نیست چه برسد به اینکه بخواهیم منبع معرفت خود را فقط کتاب مکاسب بگذاریم. البته کتاب مکاسب، کتاب پرغنی و یکی از بهترین منابع معرفتی است، اما کتابی است که به نوعی فقه العقود الاقتصادیه و فقه عقود معاملات است و بحث عقود شاید ده درصد اقتصاد و روابط را شامل شود و همه دین نیست.

وی ادامه داد: بنابراین معضلی که ما در رویکرد دین شناسی دچارش هستیم این است که گاهی اوقات یک فقیهی با اینکه به درجه بالایی از اجتهاد در فقه دست یافته اما در این رابطه به بخشی از آیات قرآن مراجعه داشته است و این را نمی شود گفت که تمام دین است. یک فقیهی که صرفاً در فقاهت به اجتهاد رسیده است به نوعی با یک دوازدهم قرآن سر و کار داشته است لذا باید مسئله اسلام را با موضوعات علمی جدا کرد. پس ایشان کل منابع معرفتی خود را صرفا در کتاب مکاسب متمرکز کرده و این مشکل بنیادی به مبحث دین شناسی مربوط می شود.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) با اشاره به مبانی و اهداف اقتصاد لیبرالیسم، ابراز داشت: مبانی اقتصاد لیبرالیسم بر پایه عزت و رقابت است یعنی رقابت بر پایه اینکه یک فقیه یا باید خودش را قوی کند یا در چرخه رقابت از بین برود و این نگاه صریح سرمایه داری به عالم است! حال ما بگوییم این روش ها قابل اتخاذ است و دینی و غیردینی ندارد، لذا این نگاه ساده لوحانه ای است که ما مبانی و اهداف را تاثیرگزار در روش ها و نهادها ندانیم.

وی افزود: نکته چهارم در سخنان آقای علوی بروجردی در زمینه بحث طب اسلامی و استفاده از تجربه بشری است. کسی منکر استفاده از تجربه بشری در علوم نیست و آنچه که اسلام و بحث علوم انسانی و اسلامی به آن تاکید دارد نگاه مکملی و تکمیلی است یعنی استفاده از تجارب بشری و نگاه تکمیلی است و به معنی نفی استفاده از تجربه بشری نیست، ضمن اینکه با توجه به پیچیدگی که در عالم فراهم شده باید نسبت به بحث تجربه بشری دقت بیشتری داشت.

حجت الاسلام همتی بیان داشت: به طور مثال حوزه اندیشمندان سیاسی غیر از حوزه سیاستگذاری است و حوزه مکاتب فلسفی غیر از سیاستمداران است، لذا در بحث طب نیز امروزه علم پزشکی یک راهی دارد و تجارت پزشکی هم یک اتفاق دیگری را در عالم رقم می زند و باید بین این دو تفکیک قائل شد، یعنی بین علمی که به پزشکی معطوف است و بین تجارتی که معطوف به موضوعات پزشکی است و اخبارهایی نیز از رسانه ها شنیده می شود که چه اتفاقات تجاری در این طب، و با جان انسان ها، مورد معامله قرار می گیرد.

وی با اشاره به محور دیگر سخنان آیت الله علوی بروجردی مبنی بر اینکه اسلام علم نیاورده است، اظهار کرد: اگر اسلام علم نیاورده و موضوعاتش فقط ارشادی است، شاید یک یا دو بار اشاره کافی بود، اما در کتاب اصول کافی می بینیم که این همه ترغیب، تشویق، استحباب، کراهت، حرمت و توجه نسبت به احکام علم؛ آیا می شود گفت اسلام کاری با علم نداشته؟ و اگر کاری با علم نداشته است کافی بود یک اشاره ای می کرد.

مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) افزود: بنابراین معلوم است که در این قضایا خبرهای دیگری است. گذشته از اینها پیامبر(ص) در روایتی می فرمایند «اطلبوا العلم ولو بالصین» اگر علم مورد توجه اسلام نبود شاهد این همه تشویق ها و ترغیب ها نبودیم.

حجت الاسلام همتی در پایان با بیان اینکه ما از نسلی هستیم که مسلمان شده به دست امام خمینی(ره) بوده و ملاک ما در دین شناسی امام(ره) است که کاملاً با این نوع نگاه های آقایان فرسنگ ها فاصله دارد، گفت: نکته آخر اینکه ایشان یک تفسیری از پیامبر ارائه دادند مبنی بر اینکه حضرت یک مرشد معنوی بود. این نوع تفسیرها ریشه در مدل دین شناسی مسیحیت دارد. سؤالی که در اینجا مطرح است اینکه آیا مرشدهای معنوی اهل جهاد و شمشیر بودند؟ پیامبر چگونه مرشد معنوی بود که اهل جهاد و شمشیر بود و نیز اهل اخذ زکات و اهل تشکیل حکومت است؟ همچنین صدها آیه قرآنی که ناظر به مسائل اجتماعی است و کدام مرشد معنوی است که دنبال اجرای احکام حد و قصاص در جامعه است؟ خب! اینگونه تفسیرها، تفسیرهای متاثر از دین شناسی های منفعلانه عرفانی مدل مسیحیت است. ۳۱۳/۴۲

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • IR ۱۶:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۰
    1 5
    احسنت کاملامتقن ومحکم دلیل اوردند خدابهخیر کنه دین اسلام واز دست اقای علوی بروجردی
    • طلبه IR ۲۲:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۰
      3 3
      کجایش متقن و مستدل بود؟ روایتی نیاورده که ثابت کنه اقتصاد اسلامی داریم . روایتی مشهور اما بدون سند را درباره علم نقل کرده است. اقتصاد مشرکان مکه را اقتصاد دینی نامیده است.
  • طلبه قم IR ۱۹:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۰
    6 2
    چرا سفسطه می کنید ایشون فرمودند اقتصاد با پسوند اسلامی نداریم من هم میگم اقتصاد یه علمه، چرا حتما باید بهش پسوند اسلامی بزنیم؟ بله اسلام قوانین خاصی رو برای معاملات ارایه کرده این چه ربطی به اصل اقتصاد داره؟ همینطور دوست دارین به زور یه چیز بی ربطی رو به اسلام پیوند کنین!!!!
    • IR ۱۹:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
      0 1
      شما صحبت های آقای همتی رو دقت کردید ؟ اگر آری که دوباره بنگرید .
    • IR ۱۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
      0 1
      تخصیص و تقییدهای اسلامی بر اقتصادهای دیگر و اقتصاد رایج ماقبل اسلام و اقتصاد دیگر مذاهب ، چهره جدیدی از اقتصاد را به نمایش می گذارد که اقتصاد اسلامی از منظر اثنی عشریه محسوب می گردد .
  • علی IR ۰۰:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
    1 0
    بزرگوار محترم آقای همتی امروز کسی باید در مسئله اقتصاد اسلامی ورود پیدا کند که خود در این زمینه تخصص داشته باشد
    • IR ۱۹:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
      2 2
      یه وقت در مورد یک مساله علمی اقتصادی مثلا بحث می شود ، طبعا می طلبد فرد در آن زمینه تخصص یا مطالعه داشته باشد ، اما بحث وجود و عدم اقتصاد اسلامی یک بحث تخصصی صرف نیست . شما تحلیل ایشون رو دقت کردید ؟ آقای علوی بروجردی متخصص اقتصادند که اظهار نظر کرده اند ؟
  • IR ۱۹:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۴
    0 0
    بنابر یکی از اصول علم اقتصادکاهش تورم غالبا منجر به بیکاری می‌شود. به عبارت دیگر، وقتی میزان پول در گردش افزایش می‌یابد، تقاضا برای محصولات و خدمات بالا می‌رود و همین امر منجر به افزایش فرصت‌های شغلی می‌شود. با این حال، قیمت‌ها بالا می‌رود و پس‌انداز به حداقل می‌رسد. با توجه به اینکه این موضوع یکی از مسائل مورد مناقشه در علم اقتصاد است دیدگاه اقتصاد اسلامی را در این خصوص بیان فرمایید
  • ناشناس IR ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    0 0
    سلام و عرض ادب و احترام با اين قسمت از فرمايشات جناب همتى كه "ما از نسلی هستیم که مسلمان شده به دست امام خمینی(ره) بوده و ملاک ما در دین شناسی امام(ره) است" موافق نيستم چون اسلام و مسلمانان قبل از آقاى خمينى وجود داشته و بعد از ايشان هم ادامه دارد. با اين اوصاف اگر كسى در امريكا در زمان حال مسلمان شود بايد بگوييم كه او به دست آقاى ترامپ مسلمان شده؟؟؟!!! مطلب ديگر اينكه جناب همتى دچار اشتباه ريشه اى و كليدى در مصداق شده اند و اينكه ملاك ما در دين شناسى نه آقاى خمينى و نه هيچ كس ديگرى نبوده و نيستند و نخواهند بود. معيار قرآن، سيره رسول اكرم و اهل بيت عليهم السلام هستند و لا غير. در ضمن حضرت امير فرمودند افراد را با حق بشناسيد نه اينكه حق را با افراد بشناسيد. بنابراين ما بايد آقاى خمينى را با اسلام بشناسيم و نه اينكه اسلام را با آقاى خمينى. اين فرمايش حضرت قابل تسرى به ساير حوزه ها نيز خواهد بود.