خبرگزاری حوزه| طلبه شهید رحمتالله زکی پور به دلیل فعالیتهای ضد پهلوی، دوران تحصیلیاش را در استانهای مختلف گذراند.
رحمتالله دو سه سال قبل از انقلاب در خانه پدرش جلسه انقلابی برقرار میکرد و بارها هم از سوی کدخدای محل تهدید شده بود، ولی او ترسی نداشت و میگفت:« اینها رفتنی هستند.»
تولد و تحصیل
طلبه با بصیرت رحمتالله زکی پور سال ۱۳۴۱ش در روستای «شال» از توابع خلخال به دنیا آمد. کودکی باهوش و در مدرسه شاگردی ممتاز بود. فعالیتهای سیاسیاش در منطقه چنان بود که برای رهایی از ساواک مجبور شد سال تحصیلی ۱۳۵۳ش را در اطراف همدان و ۱۳۵۵ش را در ماسال گیلان در منزل اقوام سپری کند؛ البته یکبار هم دستگیر شد.
روحیات اخلاقی
اهل کار و تلاش بود و از دیگران هم دستگیری میکرد، با قاطر به روستاهای اطراف مسافر میبرد و وقتی به خانه میرسید، همه پول ها را کف دست پدرش میگذاشت و چیزی نمیگرفت.
در رفتار با آشنایان نهایت ادب را به کار میبرد. در امربهمعروف و برخورد با مسائل انحرافی جدی بود. در نشر فرهنگ اسلام و انقلاب به جوانان فعالیت داشت. در پی شهادت آیتالله بهشتی خیلی ناراحت شد و بسیار گریست، میگفت:« مردم این شهید را نمیشناسند.»
حوزه و جبهه
در دو سنگر علمی و نظامی قدم گذاشت و کسب معرفت را نردبان شهادتش قرارداد.
سال ۱۳۵۹ با دو نفر از دوستان به حوزه علمیه قم آمد و مشغول تحصیل شد. به درس علاقه داشت و برای تأمین زندگی کار هم میکرد.
یک هفته پس از شهادت آیتالله بهشتی عزم جنگ کرد و آموزش نظامی را گذراند و پسازآن در جنگهای نامنظم به همراه دکتر چمران حاضر شد. سال ۱۳۶۰ از سوی سپاه خلخال به جبهه کرخه اعزام شد که آخرین روزهای زندگی بانشاط جوانیاش بود. عاقبت براثر اصابت گلوله به گلو شهید شد و در عندیّت پروردگارش آرام گرفت. پیکر پاکش در زادگاهش دفن شد.
فرازی از وصیت
«اکنون بر این باورم که ایران کربلاست و امروز عاشورای دیگر است.»