جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
یمن

حوزه/ " محمد فرج" نویسنده و محقق اردنی، طی مقاله ای به تشریح ۴ کابوس رژیم اشغالگر صهیونیستی از دست یمن و نگرانی و ترس های حاکمان صهیونیستی پرداخت.

به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری حوزه، " محمد فرج" صاحب کتاب های «سرمایه داری و الگوهای جدید سلطه»، «خطرات تامین مالی خارجی - مراکز و سازمان ها (غیر دولتی)»، اصول سیاست منزوی، به تحلیل خطرات موقعیت جغرافیایی یمن برای رژیم صهیونیستی در قالب یک مقاله که در المیادین منتشر شد، پرداخت.

ترجمه مقاله به شرح ذیل است:

واقعیت انتقام جغرافیای یمن از رژیم اشغالگران صهیونیستی شعر یا امیدی کاذب نیست. مانورهای دریایی مشترک بین امارات، بحرین، "اسرائیل" و ایالات متحده، نه صرفا برای نمایش قدرت جذاب آنها ، بلکه بیشتر و در درجه اول نشانگر ابراز نگرانی و تردید عمیق، اسرائیل است.

چهار کابوسی که اسرائیل در دریای سرخ دارد و یمن عنوان اصلی آن است:

اول؛ ما اهداف حساس را مورد هدف قرار می دهیم؛ چنانچه انصارالله سال گذشته به اظهارات اسرائیل در مورد نظارت بر اوضاع یمن پاسخ داد، این تهدیدات زودگذر نبودند، بر اساس هشدار مراکز تحقیقاتی نظامی اسرائیل پهپادها و قابلیت های موشکی یمن یک تهدید واقعی برای اسرائیل در جبهه دریای سرخ و در تمام جغرافیای یمن که تحت کنترل ارتش و کمیته های مردمی است می باشد. فرصت تهدید ایلات برای یمنی ها سخت تر از تهدید آرامکو نیست.

این مقایسه ای است که آری هیتزین، محقق مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل مطرح کرد؛ کسی که در عین اینکه تهدید جدی یمن را کم رنگ می کند اما، اقرار می کند که توانایی انصارالله برای هدایت موشک های دوربرد، امکان پذیر است و به طور خلاصه تمام این مطالب را در یک عبارت بیان می کند: واقع بینانه ، اما محدود.

در نگرشی محدود این موضوع از یک مسئله اساسی سر چشمه می گیرد؛ آیا موشک های دور برد یمنی ها به اسرائیل فرصتی به سیستم های دفاعی اسرائیل برای پاسخ دادن می دهند؟ از این رو تحقیقی دو هفته قبل از شروع نبرد "سیف القدس" انجام شد که ثابت کرد خلأ موجود در سیستم های دفاعی اسرائیل ارتباطی با آمادگی آنها برای رویارویی با دشمن ندارد.

دوم؛ در جنگ سال ۱۹۶۷، «اسرائیل» معنای بستن کانال سوئز و تنگه تیران را تجربه کرد، پس بستن یک نقطه دورتر چه معنایی برای او دارد: باب المندب؟ بستن باب المندب در مقابل کشتی های اسرائیلی آسیب واقعی به تجارت اسرائیل چه از نظر صادرات و چه از لحاظ واردات وارد می کند. هند اولین وارد کننده تسلیحات اسرائیلی در جهان است که ۴۳ درصد از صادرات تسلیحات اسرائیل را بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ وارد می کند، در حالی که ویتنام سومین واردکننده تسلیحات اسرائیلی است و ۱۲ درصد از کل صادرات اسرائیل را به خود اختصاص داده است. صادرات تسلیحات یک حوزه حیاتی و مهم برای اقتصاد اسرائیل به شمار می رود، زیرا «اسرائیل» هشتمین صادرکننده اسلحه در جهان است و ۳ درصد از کل صادرات تسلیحات را در سطح جهان را به خود اختصاص می دهد. این کشتی‌ها که یکی از اهرم‌های اقتصاد رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دهند، در معرض خطر واقعی قرار دارند که به شکلی عمیق بر زندگی شهرک نشینان اسرائیلی تاثیر می گذارد و مقامات رژیم اشغالگر برای نگه داشتن آن‌ها در خانه هایشان به پیشنهادهای وسوسه‌ انگیز زیادی نیاز دارند.

از سوی دیگر، اقتصاد اسرائیل بسیار به کالاهای وارداتی که از اقیانوس هند به باب المندب می آیند، وابسته است. شاید «اسرائیل» امروز در معادله‌ای معکوس به سر می برد، معادله‌ای که در طول جنگ اکتبر ۱۹۷۳ تجربه کرد. در آن زمان به دلیل بسته شدن تنگه باب المندب به روی نفتکش های ایرانی که شاه بر سر کار بود، بیچاره شد. امروز اسرائیل به شدت نگران همبستگی جمهوری اسلامی ایران با بسته شدن تنگه باب المندب است. بله، رژیم اشغالگر صهیونیستی همچنان بین اضطراب و انتظار و نگرانی رسیدن کشتی هایش قرار دارد.

سوم؛ رویاهای شهرهای توریستی ساحلی بخشی از برنامه های آتی اسرائیل را تشکیل می دهد که از یک سو به دلیل سود اقتصادی و از سوی دیگر تلاش برای ایجاد پل های عادی سازی است ( که مرکز کارنگی این پروژه را «دیپلماسی نئوم -سعودی») نامید. (طرح این چشم‌انداز پروژه ابرشهر «نئوم» به عنوان منطقه‌ای رویایی در نزدیکی سواحل دریای سرخ با امکانات فوق پیشرفته است، این شهر مساحتی بالغ بر ۲۶۴۹۵ کیلومتر مربع دارد و هزینه‌ای در حدود ۵۰۰ میلیارد دلار را بر صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی تحمیل خواهد کرد.)

شهر نئوم در قلب این پروژه قرار دارد و فناوری و تکنولوژی اسرائیل یکی از مهم ترین ورودی های این پروژه است که نیاز به ثبات بالایی دارد که بدون ثباتش دریای سرخ نمی تواند به آن دست یابد. از دست دادن فرصت ثبات نظامی در دریای سرخ معادل از دست دادن فرصت های اقتصادی اسرائیل در این شهرهای هوشمند است.

چهارم؛ چین به دنبال ایجاد حداکثر شرایط ثبات در مناطق و تنگه هایی است که از طرح ابتکاری کمربند و جاده های آن عبور می کند. با نگاهی به نقشه طرح ابتکاری چین و تنگه ها و کریدورهای زمینی آن، باب المندب یک حلقه میانی اجتناب ناپذیر برای موفقیت این طرح به حساب می آید، در حالی که دسترسی به دریای مدیترانه، بندر حیفا را به ویژه با وجود جایگزین هایی برای آن در اولویت بسیار پایین تری نسبت به این طرح ابتکاری قرار می دهد.

اسرائیل با ترس و نگرانی در پشت اختلاف آمریکا و چین به سر می برد و امیدوار است که از این پروژه حداکثر استفاده را ببرد. اما باب المندب، در صورت تحمیل گزینه عدم توجه به دیپلماسی چین، که به هیچ وجه در هیچ شرایطی ترجیح ندارد، ممکن است اسرائیل به دلیل آن، برای پروژه هایی که شامل راه آهن بین «ایلات» و «اشدود» یا خطوط لوله عظیمی برای انتقال انرژی و گاز می شود، ضرر هنگفتی ببیند.

این واقعیت نه شعر و نه آرزو و اغراق برای گسترش امیدهای واهی است، این واقعیت انتقام جغرافیای یمن از رژیم اشغالگر صهیونیستی است. چهار کابوس یمن، برای نگرانی اسرائیل در جبهه های امنیتی و اقتصادی کافی است.

منبع: https://mdn.tv/6QSg

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha