دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
بنیاد قم‌پژوهی

حوزه/ چهارصد و هجدهمین نشست بنیاد قم‌پژوهی با موضوع قم در آیینه خاطرات مرحوم دکتر حسین شهیدزاده در موسسه طلوع مهرقم برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه،چهارصد و هجدهمین نشست بنیاد قم‌پژوهی با موضوع قم در آیینه خاطرات مرحوم دکتر حسین شهیدزاده در موسسه طلوع مهرقم برگزار شد.
معاون پژوهشی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در این نشست با ارائه اطلاعاتی از زندگینامه مرحوم شهیدزاده گفت: شهیدزاده متولد قم است و بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی در وزارت امور خارجه مشغول به خدمت می‌شود و ایشان به عنوان یک رجل سیاسی شناخته می شود و در سمت های مختلف فعالیت داشتند که در مقطع حساس ۵۲ تا ۵۵ نیز سفیر ایران در عراق بودند که مصادف با تنظیم قرارداد الجزایر بود و ایشان نقش بارزی در این قرارداد داشت و خاطرات آن دوره از زمان در کتاب "رهاورد روزگار" به رشته تحریر درآمده است.

دکتر غلامرضا امیرخانی افزود: کتاب "تاریخ عقاید و مکاتب سیاسی" توسط ایشان در اوایل انقلاب ترجمه شد که به عنوان کتاب درسی در رشته علوم سیاسی دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گرفت.

وی با اشاره به اینکه ایشان فردی دیپلمات و جهان دیده و مترجم و نویسنده بودند، گفت: دکتر شهیدزاده تا روزهای آخر زندگی علاقه زیادی به قم داشت و تمام خاطرات خود را در سه جلد نوشته است که جلد اول آن "روزگاری در شورآباد"، خاطرات کودکی ایشان است که ایشان در جلد اول این تریلوژی از اسامی مستعار استفاده کرده است.

وی خاطر نشان کرد: دوره کودکی ایشان مربوط به اوایل این قرن است و ادامه خاطرات ایشان بعد از مرگ وی در سال نود در کتابی با عنوان "راه بی‌بازگشت" چاپ شد.

امیرخانی ادامه داد: پدر ایشان حاج علی شهیدزاده در اوان جوانی در تصادفی از دنیا می روند و جد ایشان به حاج اقا ارباب می رسد و با بررسی هایی که انجام شد جد ایشان به گرجستان می رسد که به گفته آمیرزا تقی خان ارباب، جد چهارم ما یعنی فرامرز بیگ در آستان امامزاده شاه احمدقاسم مدفون هستند.

محمد ابراهیم فقیه‌زاده، پسر برادر دکتر شهیدزاده در این جلسه به چند ویژگی و خصلت خوب مرحوم عمومی خود اشاره کرد و گفت: ایشان یک شخصیت سیاسی و یک دیپلمات کهنه کار که در قرارداد ۱۹۷۵ تاثیرگذارترین فرد بود و روحیه عدالت‌طلبی ایشان بسیار قابل توجه است.

وی در خصوص وجه تسمیه شهیدزاده افزود: به دلیل آنکه حاج علی بعد از دیدار با رضاشاه و اعتراض نسبت به مقوله کشف حجاب به صورت مشکوکی در یک تصادف از دنیا می روند و از نظر حاج رضا فقیه‌زاده ایشان را شهید می دانستند. بنابراین برای نامگذاری فامیلی نام خود و حاج حسن آقا را فقیه‌زاده می گذارند و مابقی بچه ها را شهیدزاده ثبت می کنند.
وی با اشاره به مطالب کتاب "رهاورد روزگار" افزود: دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی متوجه نشده بود که فقیه‌زاده برادر بزرگ شهیدزاده است.

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی خاطر نشان کرد: خصوصیت دیگری که باید به آن پرداخته شود نگاه عارفانه ایشان به عالم هستی داشت.

فقیه‌زاده آزادگی را از دیگر ویژگی هایی در وجود مرحوم شهیدزاده عنوان کرد که در اعماق وجود ایشان ریشه داشت و افزود: نگاه قدرشناسانه عمیقی داشتند حتی نسبت به تمامی همسایگان و جنبش های سیاسی آن زمان .

وی بیان داشت: خانه ای که ایشان در محله آذر قم ساخت همانند منزل پدری خود بود که بسیار ساده و بدون هیچ معماری تجملاتی است و در آن خانه یک اتاق را برای خلوت خویش و دیدارهایش از بقیه خانه جدا کرد که با کاهگل تزیین شده است و در این اتاق ساده و تزیینات عجیب آن حالات عجیب و عرفانی را تجربه می کرد.

وی ادامه داد: یوغی که آیینه ای در وسط آن بود را در اتاق نصب کرده بود که هربار با دیدن آن خود را در یوغ می دید. برای آنکه هیچ‌گاه فراموش نکند از کجا آمده و چه بوده است.

فقیه‌زاده در ادامه گفت: ایشان حدود هشت سال پیش از مرگشان چند موضوع را از من می خواست که یکی از آنها این بود که حتما در قبر پدرم در شیخان دفن شوم به دلیل آنکه این قبرستان شرایط بسیار ویژه ای دارد.
وی در پایان سخنان خود اشاره کرد: برای پیشرفت و آبادانی قم باید مدیرانی از همین خاک و علاقه مند به این شهر به کار گرفته شوند تا باعث عمران شهر کریمه اهل بیت(س) شوند.

دکتر علیرضا خاکی از نزدیکان مرحوم شهیدزاده نیز در این جلسه با اشاره به خاطراتی از ایشان گفت: طبیعت‌دوستی، شناخت دقیق نسبت به قم، طبع شاعری، تبحر در نقاشی، خوش‌پوشی و معطر بودن، لحن آهنگین و استاد معماری از دیگر ویژگی های مرحوم شهیدزاده بود.

در پایان این نشست و خاطره گویی حضار، از چاپ جدید کتاب روزگاری در شورآباد رونمایی شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha