شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
مباهله

حوزه/ مباهله نفرین طرفینی است؛ دو طرفی که هر یک خود را بر حق و دیگری را بر مدار باطل می‌شمارد. هر یک از دو طرف دیگری را به عذاب خداوند حوالت می‌دهد تا حقانیت خود را اثبات نماید.

خبرگزاری حوزه | در طول تاریخِ ادیان، حق مدعیان فراوانی داشته و هیچ گروه و یا فردی خود را در جبهه باطل نمی‌انگاشته است. پیروان هر دین که همواره داعیه حق‌مداری داشته‌اند،‌ برای اثبات حقانیت خود از دست‌یازیدن به هیچ وسیله‌ای دریغ ننموده‌اند.

گاه از برهان قاطع بهره برده و گاه از شمشیر آخته، گاه با گفتگو بر مدار منطق، خصم را مُجاب و گاه با سوزش شمشیر مشکل را علاج ساخته‌اند و البته گاه که نه زبان منطق کارگر است و نه حوالت‌کردن به تیزی شمشیر به مصلحت، نه اژدرشدن عصای موسی چاره‌ساز است و نه غرقه‌شدن فرعون در اعماق آب‌ها، طرفین از رهگذر «مباهله» به اثبات حقانیت خود پرداخته‌اند.

مباهله نفرین طرفینی است؛ دو طرفی که هر یک خود را بر حق و دیگری را بر مدار باطل می‌شمارد. هر یک از دو طرف دیگری را به عذاب خداوند حوالت می‌دهد تا حقانیت خود را اثبات نماید.

رویداد مهم مباهله پیش از واقعه سِتُرگ غدیر، در سال نهم هجری رقم خورد. پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از تثبیت پایه‌های حکومت نوپای خود،‌ با سران حکومت‌های معاصر خویش نامه‌نگاری کرد و آنان را به پذیرش دعوتش فراخواند. نامه‌ای نیز خطاب به اسقف نجران املا فرمود و از مسیحیان نجران خواست که به اسلام بگروند. آنان چون خود را بر حق می دانستند،‌ حاضر به پذیرش دعوت پیامبر نشدند اما تصمیم گرفتند گروهی از بزرگان خود را نزد پیامبر فرستاده تا با ایشان سخن نموده، درباره حقانیت ادعای او کنکاش نمایند.

هیات ده نفره نجرانیان در مسجد مدینه با پیامبر گفت‌وگو کردند اما چون دو طرف بر حقانیت خویش اصرار داشتند،‌ بنا را بر مباهله گذاردند و قرار شد فردای آن روز در محلی معین برای مباهله با یکدیگر ملاقات نمایند.

روز موعود فرا رسید. پیامبر اکرم (ص) چون خورشیدی درخشان که ماهِ روی علی علیه السلام از پرتوش نور می‌گرفت و فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیهماالسلام همچون ستاره‌هایی درخشان آن دو را همراهی می‌کردند،‌ در میعادگاه حضور یافتند.

زمین زیر گام‌های استوار این پنج تن، بی‌تابی می کرد و بر خود می‌بالید. فرشتگان بال‌های خود را بر سر آنان افکنده بودند. در آسمان غوغایی بر پا بود. گویی نفس فرشتگان در سینه بند آمده بود!

پیامبر به حالت زانو بر زمین نشست و خود را برای مباهله آماده ساخت.

چون چشم مسیحیان نجران از دور به سیمای درخشان و معصوم آنان افتاد یکی از آن میان پرسید:

اینان کیانند که با محمد همراهند؟ و پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترینِ خلق، نزد اوست.

آن مسیحی تا این پاسخ را شنید گفت:

به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت.

یکی از او پرسید: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیزترین افرادش نمی‌آمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

و در نقلی دیگر آمده است که وی گفت:

من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود برکَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

و بدین سان مسیحیان نجران سپرهای دفاعی خود را فرونهادند و در مقابل عظمت شخصیت الهی و ملکوتی اهل بیت علیهم السلام سر تعظیم فرود آوردند. و این‌گونه بود که مباهله بر ستیغ تاریخ جاودانه شد.

مباهله سندی است محکم بر حقانیت ولایت علی علیه السلام که در سال دهم هجرت در واقعه غدیر خم،‌ پیامبر گرامی اسلام بر آن تأکیدی چندباره داشت.

حجت الاسلام علی‌رضا مکتب‌دار، نویسنده و پژوهشگر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha