سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۱ شوال ۱۴۴۵ | Apr 30, 2024
کد خبر: 1112035
۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۹
تصاویر/  کاروان نمادین ورود حضرت معصومه(س)  به قم

حوزه/ به حضرت معصومه(س) بتول دوم می گویند، چون جلوه ای از جلوات و رخ تمام نمای جده‌اش فاطمه زهرا (س) است ، در کمالات معنوی و طهارت نفس امتیازی ویژه داشتند، که هماوردی در میان اقرانش نمی توان جست. برای همین برادر بزرگوارش او را که فاطمه بود، معصومه خواند و فرمود: «مَن زار مَعصومه بِقم کَمَن زَارنی؛ کسی که [حضرت] معصومه را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.»

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمد جواد مصطفوی از پژوهشگران حوزوی در متنی به بهانه ورود حضرت معصومه(س) به قم نوشته است:

خاندان کرامت

این متن برای بانویی با فضیلت و منزلتی نگاشته شده، که قطره ای از اقیانوس بیکران معرفت زیبایی های عالم خلقت را می توان در سیر معنوی، سیره زندگانی و سنّت جاویدشان درک کرد، عارف محض به حق بودن شان را چشید و رفع عطشه حقیقت جویی را با گفتار، رفتار و یادبودها سیراب نمود، چرا که اینان از بزرگ خاندان هاشمی، منتسب بی منازعت به خاتم انبیای الهی، مشحون از علوم لدّنی علوی، تربیت شدگان حماسه حسینی و وارث واقعی موسوی هستند، که هر کدام به جلوه ای از جلوات الهی را معرّفند، ربّ الأرباب را بایست از مسیر ارباب جست که چه منظره ای را نشانه است، معبود را باید از عبد صالح شناخت، که چگونه طریق معرفت را به ره جویان می نمایانند... .

در این وادی پر خش و خاشاک، که هر لحظه آدمی را منکوب و حیران می کنند، فرشتگان انسان نما و سعادت خواهی هستند، که همگان را به زیبایی، منزلت، معرفت، حقیقت و... فرامی خوانند و هر کس با سرشت و نگاه به درونش متفاوتند: عارفان به نغمه ای، عاشقان به کرشمه ای، گمراهان به اشاره ای، مهرورزان به نگاهی، همه از خوب و بد، دور و نزدیک در خوان پر مهر کرام شان به عنایت زمزم جرعه ای از محبت و معرفت مذاق عشق شان را سیراب می کنند.

در واقع این جولانگاه معرفت را قلم یارای نگارش و زبان گویای اقیانوس کمال آنان نیست، بلکه نکته چکانی از تطوّر هستی شان در عالم بشریت را بازگویه می کند، تا شاید با شناخت اجمالی این درّدانه خلقت، بانوی کرامت که توفیق قرین بودن جوارش را نصیب مان کردند و مهر مقیم به قم را بر پیشانی مان حک نمودند به روح، جسم و معرفت خویش جلایی دهیم، تا زنگارهای گناه و آفات دنیای دنی ما را به غفلت نبرد و دامن جهالت و غفلت را برای مان نگستراند که در فردای قبر و قیامت شرمسار نگاه شان شویم که گوهر عمر، وامانده از بهره ای عشق و معرفت این خاندان با کرامت چه ملعبه ای مفت بگذشت و در چه خسرانی بی جبران وانهادیم، که تنها به امید نگاه پر مهر این بانوی با کرامت دوخته ایم که امام صادق(ع) می‌فرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم؛۱ با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می‌شوند.»

پیشینه زندگانی

حضرت معصومه(س) در اول ذی قعده ۱۷۳ هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر(ع) و مادر جلیل القدرش نجمه خاتون(س) که مادر امام هشتم، علی بن موسی الرضا(ع) نیز است. از آن جا که ولادت با سعادت امام رضا(ع) در ۱۴۸ هجری بوده، فاصله سنی بین این دو بزرگوار ۲۵سال است و در فرازی از سخن امام صادق(ع) ولادت چنین دختری را پیش از تولد پدر بزرگوارش، مژده داده بود.

از این رو، خاندان نبوت(ص) بی صبرانه منتظر طلوع خورشید وجود نازنین فاطمه مبشره امام صادق(ع) حضرت معصومه(س) بودند. به راستی، آن روز چه روز بزرگ و مبارکی برای خاندان آل الله بود، آن روزی که چنین اختری پا به عرصه وجود نهاد، که قلب ها را شفا، دیدگان را بینا، گم شدگان هدایت و وجود آدمی را لبریز از عشق و به خاندان اهل بیت(ع) صفا می بخشد.

در این نوشتار، تلاش شده، چند جایگاه والای آن حضرت(س) را که روزنه وصل این واسطه فیض عظما باشد، برمی شمارد، که عبارتند از:

الف) جایگاه آن حضرت(س) در نزد معصومان(ع)

منزلت والای حضرت معصومه(س)، أظهر مِن الشّمس نزد همگان از دوست و دشمن مبرهن و آشکار است و برجستگی وجود نازنین ایشان در منابع فرق اسلامی به نیکی نام بردار می باشد، و تردید و شبهه ای در مقام رفیع این بانوی بزرگوار اسلام نیست، به گونه ای که جد بزرگوارش امام صادق(ع) سال ها پیش از ولادتش در توصیف اهل قم سخن می فرماید و مرحوم شیخ عباس قمی در منتهی الآمال۲ از تاریخ قم۳ آورده، که جماعتی از مردم ری خدمت امام صادق(ع) رسیدند و عرض کردند: ما از مردم ری هستیم. حضرت فرمودند: مرحبا به برادران ما از اهل قم، آنان عرض کردند: ما از مردم ری هستیم. دیگربار حضرت همان جواب را فرمودند. آن جماعت چندبار تکرار کردند و همین جواب را از امام(ع) شنیدند، آن گاه فرمودند: «همانا از برای حق تعالی حرمی است و آن مکه می باشد، و برای رسول خدا(ص) حرمی است و آن مدینه است و برای امیرمؤمنان(ع) حرمی است و آن کوفه است و از برای ما اهل بیت حرمی است و آن شهر قم می باشد.»۴

آن حضرت، حرم دخت گرامش حضرت فاطمه معصومه(س) را حرم خاندان رسالت می شناساند، و آن گاه می فرماید: «بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ می کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.»۴ شاید هم نامی این بانوی بزرگوار با جده اش فاطمه زهرا(س) برای این باشد، که در بصیرت، زمان شناسی، علم و عمل و حق گویی از رقبای زمانه و چه بسا فرازمانه خویش پیشی گرفتند و دیگر، این که آن دو بزرگوار شفیعان روز جزا هستند و از ورود شیعیان و محیبان به آتش دوزخ جلوگیری می کنند... .

آری، به حضرت معصومه(س) بتول دوم می گویند، چون جلوه ای از جلوات و رخ تمام نمای جده اش فاطمه زهرا(س) بوده، در کمالات معنوی و طهارت نفس امتیازی ویژه داشت، که هم آوردی در میان اقرانش نمی توان جست. برای همین برادر بزرگوارش او را که فاطمه بود، معصومه خواند و فرمود: «مَن زار مَعصومه بِقم کَمَن زَارنی؛۵ کسی که [حضرت] معصومه را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.» و یا این که در زیارت نامه غیر معروفش می خوانیم: «السَّلام عَلیکِ یا فَاطَمه بنَت مُوسی بنِ جَعفر وَ حُجته وَ أمینه؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین او.» و هم چنین می خوانیم: «السَّلام عَلیکِ ایّتهاالطّاهره الحَمیده البرّه الرّشیده التّقیه الرّضیه المرضیه؛ سلام به تو ای بانوی پسندیده، نیک سیرت، ای رشد یافته، ای پاک سرشت، شایسته و پسندیده.» مقام علم و عرفان این بانوی بزرگوار در زیارت معروفش به ما می آموزاند که در برابر مرقد شریفش با خضوع و خشوع دست بر سینه ادب نهاده و خطاب به ضریحش بگوییم: «یا فاطَمۀُ اشفعیِ لیِ فیِ الجنّه فَانَّ لک عندالله شأناً مِن الشأن؛ ای فاطمه، در بهشت از من شفاعت کن، برای این که تو در پیشگاه خداوند مقامی بس والا و ارج مند داری.»

ب) جایگاه علمی و نقل روایت

از دیر زمان در مجامع علمی و کتاب های آسمانی از زنان شایسته به نیکی نام بردارند و ثبت آثار علمی و ابتکاری زنان عالمه در همه زمان ها به ویژه دنیای امروز که جایگاه علمی و معرفتی شان را با الهام از دانش روز به سطحی قابل توجه رساندند، که اگر نگوییم هم تراز آقایان، ولی باید اقرارکرد کمتر از آثار علمی آقایان نیست، با این پیش فرض، جایگاه علمی حضرت فاطمه معصومه(س) به اندازه ای چشم گیر بود که گاهی مسائل شرعی، معنوی، تاریخی، معرفتی و... از این بزرگوار نقل و روایت می کنند. نقل شده که: روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و پرسیدن چند مسئله از ایشان، به مدینه مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در آن زمان مسافرت بودند، پرسش های خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی بیش نبود، تحویل دادند، فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز امام از سفر برنگشته بودند، پس به ناچار پرسش های خود را بازخواستند، تا در مسافرت بعدی به محضر امام(ع) برسند، غافل از این که حضرت معصومه(س) جواب پرسش ها را نگاشته بودند.

وقتی پاسخ ها را دیدند، بسیار خوشحال شدند، پس از سپاس گزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. در این هنگام در بین راه با امام کاظم(ع) مواجه شدند، ماجرای خویش را بازگفتند، وقتی امام(ع) پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمودند: «ابوها فدا؛ پدرش فدایش.»۶ یکی دیگر از روایاتی که با چند واسطه به حضرت زهرا(س) می رسد این که: «حضرت زهرا(س) فرمودند: آیا سخن رسول خدا(ص) را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر فرمودند: هرکس من مولا و رهبر اویم، علی هم مولا و رهبر اوست و نیز به علی فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی(ع) است.»۷

بدین ترتیب، می بینیم که جایگاه علمی و نقل روایت حضرت معصومه(س) بدان سبب که عالمه، محدثه آل طه بود و قدم به جای پای مادرش حضرت فاطمه(س) نهاده، همچون او در عرصه علمی، معرفتی، زمان شناسی، بصیرت افزایی و ... برای اثبات حق می درخشید، یا این که با چند واسطه از زهرای مرضیه(س) نقل روایت می کند، که می فرمود: «پیامبر(ص) در شب معراج به بهشت رفت و بر پرده ای در قصر بهشت دید، که نوشته شده است: لاإله إلا الله، محمدأً رسوله، علی ولیّ القوم؛ معبودی جز خدای یکتا نیست، محمدرسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است.» و در پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعه علیّ هُم الفائزون؛۸ شیعیان علی رستگارند.» و نیز با چند واسطه از سلسله فواطم یا فاطمیات از رسول خدا(ص) نقل می کند، که فرمود: «ألا مَن ماتَ عَلی حُبّ آل مَحمد ماتَ شَهیدا؛۹ آگاه باشید، کسی که با دوستی آل محمد از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.»

ج) جایگاه حضرت معصومه(س) از نگاه امام خمینی(ره)

امام خمینی رحمه الله، که خود میراث دار علمی و معرفتی اجداد مکرم شان بوده، و عشق و دلدادگی ایشان نسبت به اهل بیت(ع) و به ویژه حضرت معصومه(س) زبان زده خاص و عام است و همگان را دعوت به این امر می کرد، چنان که در سخنانی در جمع از مردم مختلف قم به روشنی به این مطلب اشاره می کند و می فرماید: «قم حرم اهل بیت است، قم مرکز علم است، قم مرکز تقواست، قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به جهان صادر شد و می شود و از قم شهادت به همه جا صادر می شود. قم شهری است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته، و از آن وقتی که قم بوده است، قم از زمان ائمه(ع) مورد توجه اسلام بوده است ... علمایی که در قم من ادراک کردم، کسانی بودند که دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امید دارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا ... در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه ....»

و در فرازی دیگر عشق وصف ناپذیرش را درباره قم می فرماید: «من هرجا باشم قمی هستم و به قم افتخار می کنم، دل من پیش قم است و قمی ....»۱۰ احترام خاصه و متواضعانه امام خمینی به حضرت معصومه(س) به گونه ای بود که با تواضع و خضوع وصف ناپذیری ضریح حضرت را می بوسید و طلب حاجت می کرد و در مدیحه ای« نورین نیرین فاطمه زهرا و فاطمه معصومه(س) » سروده اند و تقدیم به ساحت ملکوتی این دو بانوی بزرگوار اسلام کردند.

ایشان در قصیده ای ۴۴ بیتی، که مقام والای حضرت معصومه(س) را با مقام ملکوتی حضرت(س) را تطبیق کرده، که در بخشی می خوانیم:

نور خدا در رسول اکرم(ص) پیدا کرد تجلی ز وی به حیدر و صفدر

وز وی تابان شد به حضرت زهرا(س) اینک ظاهر ز دخت موسی بن جعفر

دختر چون ای دو در مشیمه قدرت نامـد و نایـد دیگـر هماره مـقـدر

آن یک امواج علم را شد مبدا وین یک افواج حلم را شده مصدر

آن یک در عالم جلالت کعبـه وین یک در ملک کبریایی مشعر

لم یلدم بستـه لب وگرنه بگفتم دخت خدایند این دو نور مطهر

آن یک خاک مدینه کرده مزین صفحه قم را نموده این یک انور

خاک قم این کرد از شرافت جنت آب مدینه نموده آن یک کوثر

عرصه قم غیرت بهشت برین است بلکه بهشتش یساولی است برابر

زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر شایـد گر لـوح را بیـابد همـسر۱۱

پی نوشت ها:

۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲۸، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳.

۲. همان، ج ۲، ص ۴۳۲.

۳. به نقل از: همان، ص ۲۱۵.

۴. منتهی الآمال، ج ۲، ص ۴۳۲.

۵. محمدتقی ‌بن‌ محمدعلی سپهر، ناسخ التواریخ، ج ٣، ص ٦٨ و علی اکبر مهدی پور، کریمه اهل بیت(س)، ص ٣٢.

۶. محمد حسون، اعلام النساء، ص ۶۹۲.

۷. علامه امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۹۷.

۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۵، ص۷۲-۷۷.

۹. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، به نقل از: عمرغماری شافعی.

۱۰. صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۱۳، ص ۱۶۵.

۱۱. دیوان امام خمینی، ص۲۵۳-۲۵۷.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha