شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
فلسفه

حوزه/ استاد فلسفه گفت: عقل آن قوه‌ای است که خدای رحمان به وسیله آن پرستیده می‌شود و بهشت به وسیله آن برای انسان به دست می‌آید؛ بنابراین آن علومی که انسان از طریق عقل شکوفا می‌کند علوم عقلی و علم فلسفه نامیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، فلسفه از علوم عقلی است که می‌توان به جرئت گفت که ودیعه انبیاء الهی محسوب می‌شود، زیرا موضوع علم فلسفه اثبات واقعیت و رسیدن به حقیقت است؛ بنابراین انبیاء الهی نیز به این دلیل مبعوث شدند که انسان‌ها را به واقعیت برسانند و از اوهام، خیالات و خرافات نجات بدهند.

بر همین اساس درمی‌یابیم که هدف از ارسال انبیاء از سوی خداوند متعال، باز کردن درهای عقل، نشستن کنار سفره عقل و نگاه کردن به پیرامون خود از طریق دریچه عقل بوده است.

در همین راستا برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص موضوع فلسفه و رسیدن به پاسخ این سوال که چرا علم فلسفه با گذشت سالیان سال همچنان در بالاترین سطح و پیچیدگی قرار دارد؛ با استاد حوزه و دانشگاه و دکترای فلسفه دانشگاه باقرالعلوم استان قم و سطح سه کلام اسلامی جامعة الزهرا به گفت و گو پرداختیم.

رقیه یوسفی سوته در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: امیرالمومنین (ع) در خطبه اول نهج البلاغه به این موضوع اشاره می‌کند که خدای متعال پیامبران را ارسال کرد تا دفینه‌ها و گنجینه‌های عقل را برای مردم شکوفا کنند؛ بنابراین انسان‌ها به صورت ذاتی و فطری به گونه‌ای خلق شدند که خصوصیات بسیاری را از بدو تولد همراه خود دارند اما به آن توجه نمی‌کنند، از همین رو امور دنیوی و این عروس هزار داماد آنان را از این سرمایه‌ای که دارند غافل می‌کند؛ همان سرمایه‌ای که حضرت علی(ع) آن را گنجینه‌های عقل تعبیر کردند.

وی در خصوص آثار شکوفایی گنجینه‌های عقل، افزود: طبق فرمایشات امام صادق (ع) عقل آن قوه‌ای است که خدای رحمان به وسیله آن پرستیده می‌شود و بهشت به وسیله آن برای انسان به دست می آید؛ بنابراین آن علومی که انسان از طریق عقل شکوفا می‌کند علوم عقلی و علم فلسفه نامیده می‌شود.

استاد دانشگاه و حوزه تصریح کرد: علم فلسفه به معنای اعم خودش که برای زمان ارسطو و افلاطون و چندین قرن قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) بود دامنه وسیعی داشت و همه علوم عقلی را اعم از فلسفه اولی، فلسفه وسطی و فلسفه سفلی در بر می‌گرفت؛ فلسفه اولی الهیات بود که شامل مباحث مربوط به هستی شناسی و واقع شناسی است، فلسفه وسطی فلسفه ریاضیات است و همچنین فلسفه سفلی فلسفه طبیعیات محسوب می‌شود.

فلسفه مادر همه علوم است

وی ادامه داد: با این تفاسیر بالاترین درجه علوم عقلی در فلسفه نظری، الهیات است که به آن فلسفه اولی، علم اعلا و مادر همه علوم نیز گفته می‌شود؛ به این دلیل که هر علمی برای اینکه اعتبار داشته باشد باید موضوعش واقعی باشد و درجایی قابل اثبات باشد، آن علمی که متکفل اثبات واقعی بودن امور متعدد و همه چیز است علم فلسفه است؛ بنابراین اگر یک پزشک بخواهد جسم را درمان کند و بخواهد پیرامون جسم انسان صحبت کند باید در درجه اول واقعیت آن جسم به اثبات برسد، همچنین اگر یک روانشناس بخواهد در مورد روان و نفس انسان صحبت کند و روح او را درمان کند ابتدا باید وجود روح انسان اثبات شود در غیر این صورت تمام علم روانشناسی که موضوع آن روح و روان انسان است زیر سوال می‌رود و فایده‌ای نخواهد داشت.

یوسفی سوته ضمن بیان اینکه فلسفه از این جهت مادر علوم است که واقعی بودن موضوع همه علوم را اثبات می‌کند، توضیح داد: کسی که می‌خواهد وارد علم فلسفه شود باید رئالیست باشد چراکه یک شخص واقع گرا کسی است که مفهوم کلی واقعیت، واقعیت خودش و اشیاء پیرامون خودش را قبول دارد و همچنین ادراک و فهم از واقعیت را که انسان می‌تواند به دست بیاورد را قبول داشته باشد، وگرنه اگر انسانی واقع گرا نباشد اصلا نمی‌تواند وارد علم فلسفه شود؛ زیرا همچون افراد شک گرا و سوفیست‌ها همواره به همه چیز شک می‌کند، چرا که این افراد می‌گویند شاید واقعیت وجود نداشته باشد و چه بسا هرچیزی که اتفاق می افتد خواب و اوهام باشد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا برخی از افراد زیر بار علم فلسفه نمی‌روند و وارد این علم نمی‌شوند، افزود: چون هنگامی که انسان از مادر متولد می‌شود علم ادراک او بیشتر حسی است و با حواس پنج گانه با پیرامون خودش ارتباط برقرار می‌کند و اشیاء پیرامون خود، رنگ‌ها، بوها، سرما و گرما و غیره را از طریق همین حواس پنج گانه حس می‌کند؛ بنابراین فرزندان انسان از بدو تولد تا هنگام بلوغ بیشتر با محسوسات و ادراکات حسی از طریق قوای جسمی انس دارند، از همین رو قوه عقل آنچنان که باید به کار نیفتاده و نتوانسته واقعیات را آنگونه که هست برایش اثبات کند مانند ترس از تاریکی و ترس از مرده.

استاد فلسفه اظهار کرد: در روایات آمده که همواره درون انسان‌ها یک جنگ و جهادی برپاست که جنگ میان عقل و نفس است و مراد از نفس، نفس اماره به سوء یعنی همان قوه خیال است که انسان با آن انس دارد؛ بنابراین عقل مدام حکم می‌کند و چیزی را به اثبات می‌رساند ولی فرد نمی‌پذیرد و از آنجایی که نمی‌تواند آن را درک کند قبولش نمی‌کند.

وی ضمن تاکید بر اینکه انسان کامل انسانی است که عقل او به تکامل برسد، ادامه داد: خداوند متعال در قرآن کریم، سوره حدید آیه بیستم می‌فرماید «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» که طبق آنچه که در تفسیر نمونه آمده همه این موارد به ترتیب مراحل رشد و تکامل انسان محسوب می‌شود؛ پنج مرحله است که گذر از هر کدام هشت سال طول می‌کشد و تا سن چهل سالگی انسان باید از تمامی این مراحل گذشته باشد و تکامل عقل برای او حاصل شده باشد.

یوسفی سوته عنوان کرد: بنابراین اگر کسی سر سفره فلسفه بنشیند و مباحث فلسفی برای او به خوبی جا افتاده باشد باعث تکامل و رشد عقلی او خواهد شد، فلذا هدف درس فلسفه اسلامی این است که انسان از نظر عقلی رشد کند، واقعیت را درک کند و یاد بگیرد و بفهمد که هدف از خلقت و آفرینش او چه بوده است.

وی ادامه داد: امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند خدا رحمت کند شخصی را که برود به سوی یادگیری اینکه از کجا آمده است و مبدا خود را بشناسد، الان کجاست، وظیفه او چیست و راهنمای او کیست و در آخر بداند عاقبتش چیست و غایت او در نهایت به کجا می‌رسد و هدف از خلقت او چه بوده؛ از همین رو یکی از اهداف مهم علم فلسفه این است که جهان بینی انسان را تقویت کند.

استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اگر وابستگی انسان به دنیا بیشتر باشد قطعا علوم طبیعی برای او لذت و منفعت مالی بیشتری دارد چراکه از کودکی با آن انس دارد و دریافت و درک آن برایش آسان‌تر خواهد بود؛ اما اگر کسی بخواهد آخرت خود را تامین کند و یک کار اساسی و تعقل و تفکر انجام دهد، مسلما راه سختی را پیش رو دارد به همین علت است که کمتر کسی جذب فلسفه می‌شود؛ زیرا دل کندن از تعلقات دنیوی کار سختی است و کسی که چیزی را درک می‌کند و می‌فهمد ملزم به عمل کردن به آن نیز هست، زیرا صرفا دانستن کافی نیست.

وی در خصوص درجه بندی علوم افزود: درجه علوم طبیعی پایین‌تر از علوم انسانی است، چراکه انسان اشرف مخلوقات است و بر همین اساس علمی که مربوط به اشرف مخلوقات باشد مسلما درجه بالاتری خواهد داشت و علوم طبیعی که مربوط به عالم طبیعت و موجودات بی جان است درجه پایینتری از انسان دارند، بنابراین علم مربوط به آن نیز از علوم انسانی و فلسفه اسلامی پایین تر است.

بنابراین امید است که توانایی و توفیق شناسایی مباحث دینی و فلسفی درون ما ایجاد شود و مسائل را با عقل دریافت کنیم و درک کنیم؛ چراکه تفکر، تعقل و تدبر از واژه‌های پر تکرار در قرآن کریم است.

حتی خداوند متعال نیز با مخاطبین خود که واقعیت و وحدانیت خدا را انکار می‌کردند با استدلال برهانی سخن می‌گفت و می‌فرمود که اگر ادعایی دارید اقامه برهان کنید؛ برهان یعنی استدلال عقلی و از آنجایی که استدلال عقلی از مقدمات یقینی تشکیل شده قطعا نتیجه یقینی به دنبال خواهد داشت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha