به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، دکتر رضا داوری اردکانی طی سخنانی در نشست «سینما و دیپلماسی عمومی» که به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خانه اندیشه ورزان علوم برگزار شد، اظهار داشت: هنر آن جایی است که در عمل و بهصورت عینی میتواند اخلاق و فلسفه بههم پیوند بخورد و انسان ثمره آن را از نزدیک ببیند
وی افزود: البته باید توجه داشت که از میان هنرها این سینماست که بهدلیل تجمیع هنرهای قبلی در خود، مخاطب را با تمام وجود درگیر خود نموده و از این حیث بسیار اثرگذار است.
چهره ماندگار رشته فلسفه ادامه داد: روزی شما مجبور بودی خودت راه بیفتی و کشف کنی اما امروز لقمه آماده برای تو وجود دارد. فیلم جای کتاب را در بسیاری از عرصههای فکری و فرهنگی گرفته است. چهبسا انسانی با دیدن یک فیلم، تغییر دین دهد و این امری شایع گشتهاست.
وی گفت: سینما، رسانهای فراتر از یک صنعت است و برای ما از جهان تفسیر میکند و مقصد و مقصود را هم تعیین میکند. در چنین جهانی نباید صرفاً مصرفکننده بود و قرائتهای ساخته شده از سوی دیگران را دید و استفادهکرد. در کنار مصرف باید تولید هم داشت و روایت و قرائت خود از همین موارد را نیز به دیگران نشان داد.
داوری اردکانی همچنین تصریح کرد: تبادل فرهنگی میبایست اتفاق بیفتد وگرنه دچار استحاله میشویم و این خطر بزرگی است. مفهوم بازنمایی بهشدت وامدار آثار استوارت هال است؛ او از واژه بازنمایی برای بیان ویژگی رسانهای در به تصویرکشیدن رخدادهای جهانی استفاده میکند.
وی ادامه داد: اشکال رسانهای واقعیت، شکلی خاص از بازنمایی جهان است که از منطق زبانی تبعیت میکند. آنها همچون سمبل و نشانه عمل میکنند، نشانهها، مقاصد و ایدههای ما را نمایندگی میکنند، بهگونهای که دیگران میتوانند آنها را رمزگشایی کنند، بفهمند و واکنشهای خود را در برابر آن سامان دهند.
وی افزود: کلیت بازنمایی، یکی از کاربردهایی است که سینما با توسل به آن قادر میشود آنچه را بهعنوان راهبرد فرهنگی کلان مد نظر دارد، در ذهن مخاطب نهادینه سازد. بودیار و ژیژک، بازنمایی را زمینهساز نوعی از اقناع و پذیرش سلطه میدانند که در دیپلماسی عمومی، زمینهساز زیر بنایی اعمال سیاست خارجی است.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان داشت: در جهان امروز روایتی در سینما پذیرفته میشود که متأثر از مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی درستی بنا شده باشد. امروز سینما هم رنگ و بوی فلسفه به خود گرفته است، بهعبارت دیگر عمیقتر شدهاست و به سراغ مضامینی که میرود که نوعاً برای انسان جذاب است و ارزش دیدن و دانستن دارد. اگر فطرت، درونمایه آثار موفق جهانی است، بهدلیل همین موضوع است؛ چون ضمیر پاک انسانی آن را میپسندد و در واقع یک زبان جهانی است که جغرافیا ندارد و در تمام دنیا هوادار دارد.
وی افزود: در همه جای دنیا برای دیپلماسی فرهنگی اعتبار ویژهای قائلند و مسئولان حمایتهای مادی و معنوی ویژهای در این خصوص انجام میدهند و سفیران سینمایی به همین منظور دور دنیا میچرخند و پیامهای مربوط به کشور خود را مخابره میکنند؛ البته اصل ماجرا خودجوش است و وجهه مردمی و غیردولتی دارد، اما برای ادامهدار بودن قطعاً نیازمند حمایت است. در این زمینه کشور ما کارنامه درخشانی ندارد و باید فکری اساسی برای این مساله کرد.