به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، خانم مریم محمدی طلبه سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآنی از پایان نامه خود با عنوان «نقش الگو و اسطوره در تربیت از دیدگاه تفاسیر اجتماعی فریقین» با داوری دکتر داوود اسماعیلی و راهنمایی محسن برقی کار در مؤسسه آموزش عالی فاطمه الزهرا(س) اصفهان دفاع کرد.
محمدی در دفاع از پایان نامه خود گفت: الگو و اسطوره در زبان فارسی به یک معنا بکار رفتهاند، ولی اسطوره در مواردی بکار برده میشود که الگو دست نایافتنی است، انسان طبعاً در جست و جوی الگوها و اسطورههای کامل و جامع است و همواره میخواهد فرد ایدهآلی را سرمشق زندگی خود قرار دهد و از عمل و رفتار او پیروی کند، زیرا مسلماً الگو میتواند زوایا و چشمانداز کار را به ما نشان دهد.
وی ادامه داد: تربیت انسان یکی از اهداف اساسی قرآن کریم به شمار میآید، یکی از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت اجتماعی است، چرا که انسان موجودی اجتماعی است و بدین جهت قرآن بارها به تربیت اجتماعی انسان اشاره و مطالب گستردهای در مورد نهادهای اجتماعی بیان کرده است و انسان را به ارتباط سالم با خانواده، خویشاوندان، همسایگان، دوستان و دیگر مردم و نیز به مشورت و...، دعوت نموده و راهکارها و اصولی در این رابطه ارائه نموده است.الگوها و اسطورههای مطرح شده در قرآن را به دو دسته الگوها و اسطورههای کلی و جزئی میتوان تقسیم کرد. هر دسته در دو جنبه مثبت و منفی الگوهایی در قرآن ذکر شده است. الگوهای کلی مثبت عبارتاند از توابین، متقین، محسنین، صالحان. در مقابل کافران، مشرکان و منافقان الگوهای کلی منفی هستند.
محمدی اظهار کرد: الگوهای جزئی مثبت شامل اسامی همه انبیاء و افراد نیک مثل حضرت مریم، لقمان، هابیل، آسیه و... است و الگوهای جزئی منفی شامل جالوت، قارون، آزر، نمرود، فرعون، پسر نوح و... است، بین شیعه و سنی در الگو بودن این افراد تفاوت اساسی وجود ندارد.
وی گفت: روش الگویی در تربیت، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائه نمونه های عینی و عملی بنا شده است، در این روش مربّی تلاش می کند نمونه رفتار و کردار مطلوب را عملاً در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم برای الگوبرداری و تقلید برای وی فراهم آید. تفاوتها بیشتر جنبه کلامی داشته و مربوط به عصمت الگوها و دامنه زمانی الگو گیری از شخصیتهای برجسته قرآنی مثل انبیاء است.
محمدی روش تحقیق در این پایاننامه را توصیفی- تحلیلی اعلام کرد و گفت: شیعه و اهل سنت در بحث اسوه و اسطوره و نقش آنها در تربیت در بیشتر موارد دارای اشتراک هستند.