دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
مهاجرنیا

حوزه/ بنیاد اساسی انقلاب اسلامی حاکمیت الهی است و شاهکار امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، بازشناسی و بازسازی آن حاکمیت و سازگار نمودن آن با حاکمیت ملی در ساخت قدرت مدرن در سامانه نظم سیاسی جمهوری اسلامی بود. پذیرش و سازگار کردن حاکمیت نسبی مردم در طول حاکمیت مطلق الهی مهمترین شاهکار انقلاب اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در دومین نشست «بنیادها و آرمان های انقلاب اسلامی» از سلسله کرسی های آزاداندیشی دوره ای که سبک نوینی است که با ابتکار مؤسسه آموزش عالی طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم به صورت مجازی اجرا می شود، به مقوله «حاکمیت» به مثابه مهمترین بنیاد تغییر در انقلاب اسلامی اشاره کرد.

وی ادامه داد: بنیاد اساسی انقلاب اسلامی حاکمیت الهی است و شاهکار امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، بازشناسی و بازسازی آن حاکمیت و سازگار نمودن آن با حاکمیت ملی در ساخت قدرت مدرن در سامانه نظم سیاسی جمهوری اسلامی بود. پذیرش و سازگار کردن حاکمیت نسبی مردم در طول حاکمیت مطلق الهی مهمترین شاهکار انقلاب اسلامی است.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: در هر جامعه‌ای معمولاً آن چیزی که جامعه را شکل می‌دهد و سر و سامان می‌دهد و زمام همه امور در دست اوست، چیزی به نام حاکمیت است. حاکمیت یعنی قدرت برتری که حقیقت جامعه و حیات و ممات جامعه بدان وابسته است. همه بنیادها، زیرساخت ها، جهت گیری ها و اهداف جامعه از حاکمیت ناشی می شود. هر نوع قانونگذاری، اجرا و قضاوت در جامعه از حاکمیت ناشی می شود. این مفهوم از حاکمیت بالاتر از حکومت است چون حکومت و تشکیلات سیاسی هم ریشه در حاکمیت دارد. مشروعیت حکومت ناشی از آن قدرت برتر است. در حقوق و علوم سیاسی معاصر چون پدیده دولت را نقطه عطف سیاست ورزی در یک جامعه می دانند، حکومت و حاکمیت را قسیم یکدیگر و از اقسام دولت می پندارند، اما از این نکته غافل هستند که اصل دولت به معنای عام آن ناشی از چیست؟ مشروعیت یک دولت به معنای یک کشور از کجا ناشی شده است؟

استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سؤال گفت: ما بر این باور هستیم که حاکمیت یکی معنای محدودی دارد که در درون دولت مطرح است و یک معنای وسیع تر از دولت دارد و آن قدرتی است که به مردم یک جامعه امر و نهی می کند، توسعه وتضییق قلمرو یک کشور ناشی از اراده اوست و مشروعیت حکمرانی و فرمانروایی ناشی از اراده آن حاکمیت است. وجود و بقای یک کشور و یک جامعه سیاسی ملازم با آن حاکمیت است، به طوری که فروپاشی آن حاکمیت به معنای فروپاشی و زوال آن کشور و حتی زوال یک تمدن است.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا با اشاره به اینکه انقلاب ها همواره با عنصر «حاکمیت» درگیر می شوند در حالی که کودتاها متوجه «حاکمان» و «حکومت» هستند. افزود: انقلاب اسلامی هم همین مبنا را داشت یعنی شما دهه چهل را تصور کنید که امام راحل و نهضت اسلامی آرام آرام دارد شکل می‌گیرد، مشکل ایشان فقط با شخص شاه نیست بلکه اصل «حاکمیت شاهنشاهی» را هدف گرفته بودند، یعنی این که حوزه فرهنگ، حوزه اخلاق، حوزه اقتصاد، سیاست، انواع و اقسام ارزش‌های اجتماعی ـ سیاسی، همه اینها به اضافه قدرت حاکم و قوای مملکتی، ارکان اجرایی، سیستم‌ها، ادارات، مجموعه اینها باید تغییر بکند. در آن دوران پنج الگوی حاکمیتی با عنوان؛ « حاکمیت ملی» با الگوی غربی، « حاکمیت اسلامی- ملی» با الگوی مشروطه،« حاکمیت پادشاهی » با الگوی رضاشاهی،« حاکمیت الهی» با الگوی مسیحیت قرون وسطایی، مطرح بود که تفکر انقلابی امام راحل با نفی همه الگوهای دیگر به دنبال بازسازی و«حاکمیت الهی» با الگوی فقه شیعی بود که در نقطه مقابل الگوی قرون وسطایی، لیبرالیسم غربی و الحاد سوسیالیستی، پادشاهی و حتی الگوی مشروطیت بود.

وی گفت: هدف انقلاب اسلامی تغییر حاکمیت پادشاهی به حاکمیت الهی بود و همین معنا را در قانون اساسی جمهوری اسلامی آورده اند. در اصل دوم مبانی این حاکمیت، در اصل سوم اهداف، راهبردها و سیاست ها بیان شده است و در اصل چهارم موازین اسلامی ناشی از حاکمیت الهی را بر اطلاق و عموم قانون اساسی و همه قوانین دیگر، حاکم می داند و در اصل 56 با صراحت حاکمیت الهی را در حوزه قدرت تعریف می کند و می گوید: «حاکمیت بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند.» در ادامه این اصل می گوید ملت این حق خدادادی را بر اساس آرای عمومی اعمال می کند. بنابراین مبنایی ترین بنیاد انقلاب اسلامی پدیده حاکمیت است که دارای ابعاد و زوایای مختلفی است.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در بیان ویژگی های حاکمیت الهی افزود :حاکمیت الهی که در دو عرصه تکوین و تشریع است، امری مطلق، انحصاری، بالذات ، اصیل و حقیقی و غیرقابل انتقال و تفویض و غیر قابل تقسیم است. این حاکمیت مستمر، دائمی و همیشگی است. با این ویژگی ها در قانون اساسی، اختیار تعیین سرنوشت را به تک تک انسان‌ها داده است. تک تک انسان‌ها انتخاب کنند. نظام سیاسی خود را برگزینند و در این لحظه تاریخی است که «حاکمیت الهی با حاکمیت ملی» تلفیق شده است. حاکمیت ملی را در طول حاکمیت الهی به نحو کارگزاری و نه واگذاری پذیرفته است و این همان معنای آیه شریفه « لم یکن له شریک فی الملک» است.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در پایان گفت: بنیاد اساسی انقلاب اسلامی حاکمیت الهی است و شاهکار امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، بازشناسی و بازسازی آن حاکمیت با حاکمیت ملی در ساخت قدرت مدرن در سامانه نظم سیاسی جمهوری اسلامی بود. پذیرش حاکمیت نسبی مردم در طول حاکمیت مطلق الهی مهمترین شاهکار انقلاب اسلامی است و این حقیقت بسیار متعالی برای جامعه ما به درستی شناخته نشده است ، دراصل دوم قانون اساسی راه حل آگاهی بخشی به حاکمیت الهی را از طریق «اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومان(ع)» می داند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha