یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
حجاب

حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین داوودی استثناء کردن چند گروه از حکم حجاب را دلیل بر فقهی بودن آیه ۳۱ سوره نور دانست و گفت: خداوند در این آیه می‌ فرماید: زنان هم چشم خود را فرو اندازند و پاکدامن باشند؛ اگر آنچه در اسلام هست حجاب نیست و فقط عفاف مهم است تا اینجا باید بحث تمام می‌ شد، ولی در ادامه می‌ فرماید: زن‌ ها زینت خود را آشکار نکنند مگر آن جایی جایز است. پس همان زنی که قرآن او را دعوت به عفت‌مندی کرده به ظاهرش هم کار دارد و به نحوه پوشش او هم می ‌پردازد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت ‌الاسلام ‌والمسلمین سعید داوودی عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ویژه برنامه «شبهات حجاب» که با موضوع «حجاب گریزی و عفاف پذیری» و از سوی رادیو اینترنتی پاسخ مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه تولید و پخش شد، اظهار کرد: یکی از شبهاتی که اخیراً مطرح شده و در این سال‌ ها به آن دامن زده می ‌شود این است که آیا حجاب برای زنان امری الزامی و شرعی است یا صرفاً یک آموزه اخلاقی است؟.

وی با بیان اینکه اخلاقی بودن آموزه حجاب را برخی با بیان ‌های مختلفی مطرح می ‌کنند، افزود: گاهی گفته می ‌شود که بی‌حجابی خلاف اخلاق نیست و ما باید بر اساس معیارهای اخلاقی آن را بسنجیم و قضاوت کنیم. گاهی هم گفته می‌ شود که امر به حجاب یک امر ارشادی است و امر مولوی نمی باشد، زیرا خداوند در قرآن فرموده حجاب برای این است که زنان به عفت شناخته شوند و اذیت نشوند و اگر مشخص باشد که این زنان عفت‌مند هستند و مورد آزار قرار نگیرند الزامی به حجاب نیست، به عبارتی آنچه مهم است این است که زن بتواند به آسودگی در جامعه حرکت کند و مورد اذیت قرار نگیرد، بنابراین اگر حجاب نداشت، ولی جامعه به ‌گونه‌ای بود که به او آزار نرساند بی‌حجابی اشکالی ندارد.

عفاف اصالت دارد یا حجاب؟

عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه برخی می‌ گویند حجاب ارشاد است و امر مولوی نیست که حتمی باشد و انسان برای آن مؤاخذه شود، گفت: این افراد معتقدند حجاب ارشاد به چیزی است که موجب می شود زن مورد تعرض قرار نگیرد، اما به ‌هر حال این شبهه با بیان ‌های گوناگون مطرح می ‌شود و یکی از نکته‌ هایی که گفته می‌ شود این است که آنچه در اسلام اصالت دارد عفت است؛ عفاف اصالت دارد و ما باید به سراغ تقویت و ترویج عفاف برویم و این همه پیرامون مسئله حجاب و پوشش زنان چالش ایجاد نکنیم.

وی تصریح کرد: ریشه بسیاری از این شبهات مربوط به الآن نیست و ده‌ها سال قبل که فرهنگ غربی وارد جامعه اسلامی شد به ویژه در کشورهایی که مستعمره کشورهای غربی بودند، مانند مصر، مراکش، الجزایر و تونس این بحث مطرح و به این شبهه دامن زده شد. حتی کسانی که معتقد به اسلام بودند گاهی می ‌گفتند حجاب موجب انزواگزینی زنان می‌ شود و آنها را از غافله تمدن عقب می‌راند و گاهی بحث عدالت را مطرح می ‌کردند. گاهی هم بحث استخلاف که خداوند هر دو جنس زن و مرد را خلیفه قرار داده است مطرح و گاهی از واژه امت استفاده می‌ کردند که زن و مرد هر دو امت هستند و مانند این واژه‌ها. بعدها سراغ این نکته ‌آمدند که تفاوت در حجاب زن و مرد خلاف عدالت است و یا بهانه‌ای است برای اینکه زن‌ ها را در انزوا قرار دهند و اینکه در نتیجه این انزوا زنان از خانه خود خارج نشوند.

حجت الاسلام والمسلمین داوودی گفت: به تدریج این شبهه به جامعه ایران نیز نفوذ پیدا کرد و برخی از فمنیست ‌های اسلامی و به اصطلاح خودشان جنبش زنان بیشتر به این موضوع دامن زدند.

وی با بیان اینکه برای پاسخ به این شبهه در ابتدا باید بحث اخلاق و فقه را تبیین کنیم که چه تفاوت‌ هایی دارند، خاطرنشان کرد: با این کار می توان فهمید که آیا بحث حجاب یک بحث اخلاقی و ارشادی است یا فقهی و از آموزه‌ های دینی است. به هر حال محور بحث ما قرآن و سنت قطعی است؛ زیرا ما با افرادی بحث می‌ کنیم که مسلمان هستند و این بحث ‌ها را مطرح می‌ نمایند.

این پژوهشگر حوزوی اظهار کرد: اخلاق عبارت از مجموعه صفات و ملکات خوب یا بد است که منشأ اعمال و رفتار متناسب با خود می ‌گردد و بروزش در رفتار و افکار انسان آشکار می‌ شود، لذا می‌ گویند علم اخلاق علمی است که از ملکات و صفات خوب و ریشه‌هایش سخن می‌ گوید؛ علما و دانشمندان اخلاق می‌ گویند این ملکه و صفت خوب است یا بد است و ریشه‌اش به چه بر می‌گردد و از چه ناشی می‌ شود؛ گاهی هم می‌ گویند اعمال و رفتار انسان بروز شخصیت و صفات درونی اوست و دانشی که به این می‌ پردازد و تلاش می‌ کند نفس انسان را مهذب بار بیاورد تا آن رفتارهای ناشایست از او سر نزند دانش اخلاق است.

وی ادامه داد: درباره نسبت و تفاوت اخلاق و فقه هم این گونه گفته‌اند که اخلاق و فقه از جهت موضوع و محمول متمایز هستند، زیرا اخلاق درباره صفات درونی انسان بحث می ‌کند، در حالی‌ که فقه پیرامون افعال بیرونی انسان بحث می نماید، صفاتی نظیر شجاعت، ایثار، حلم، بخل، حسادت، کبر و فخرفروشی از صفات درونی انسان است و افعال بیرونی که فقه از آن بحث می‌ کند مانند: نماز، روزه، زکات و جهاد است و بنابراین هم در موضوع و هم در محمول اخلاق و فقه متفاوت هستند؛ موضوع اخلاق رذائل و فضائل است، ولی موضوع فقه افعال مکلفان است.

زنان پیش از نزول آیات حجاب نیز پوشش نسبی داشتند

عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این شبهه که آیا حجاب یک امر فقهی است یا یک امر اخلاقی گفت: اگر ما به آیات قرآن نگاه کنیم درباره تشریع حجاب دو آیه آمده است؛ یک آیه در سوره احزاب است و دیگری در سوره نور؛ در این دو سوره بحث حجاب زنان مطرح شده و سیر تشریع و سیر نزول آیات حجاب را که نگاه کنیم خداوند متعال اول بحث «جلباب» را مطرح کرده و تعبیری که در آیه ۵۹ سوره احزاب است، می‌ فرماید «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا / ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است؛ این نشان می ‌دهد که زن‌ ها پارچه‌ای را داشتند که روی سر خود می‌ انداختند، ولی رها بوده و درست آنها را نمی ‌پوشانده و آیه می‌ فرماید به این شکل خود را جمع‌وجور کنند.

وی ادامه داد: درباره شأن نزول این آیه گفته شده که زن‌ هایی که بیرون می‌ رفتند، چون کنیزان حجاب را رعایت نمی‌ کردند؛ از نظر ظاهری مانند کنیزان بودند و مورد تعرض قرار می‌ گرفتند و آیه فرمود جلباب را بیندازید تا شناخته شوید و مورد تعرض قرار نگیرید؛ این آیه سبب این تصور شد که اگر زنی شناخته شده باشد به اینکه این زن عفیف است و آزاد است حتی اگر حجاب هم نداشته باشد ایرادی ندارد؛ در حالی‌ که این نشان می‌ دهد که زن ‌ها حجاب داشته اند ولی چون دقیق و کامل نبوده فرمود حجاب را به بدن خود نزدیک کنید تا شناخته شوید.

حجت الاسلام والمسلمین داوودی تأکید کرد: اگر کسی ادعا کند که این آیات سوره احزاب ارشاد است و مولویت ندارد به سراغ آیات سوره نور می ‌رویم، زیرا سوره احزاب در سال پنجم هجری نازل شده ولی سوره نور مربوط به سال ششم هجری است، بنابراین بعد از اینکه آیات سوره احزاب نازل شده و اشاره کرده که زنان پارچه بلند را به خود نزدیک کنند تا شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند، سپس آیات سوره نور نازل شد و فرمود «خمار» که چیزی شبیه مقنعه و روسری است را بر جلوی گردن خود بیندازید. معنای آیه این است که حالا که پوشش خود را تا حدی سامان داده‌اید در این مرحله خمارهای خود را ببندید و با آن سر و سینه خودتان را به طور کامل بپوشانید؛ ذیل این آیه مفسران نوشته ‌اند که زنان مسلمان روسری داشتند، ولی روسری را به پشت سر می‌ انداختند و گردنشان آشکار بوده و اینجا فرمود مقنعه و روسری را روی سینه‌ ها و گردنتان بیندازید تا پوشیده شود و حجابی که داشتید را به این شکل کامل کنید.

وی افزود: قرآن کریم در سوره احزاب به پوشیدن یک ‌پارچه بلند مانند چادر اشاره دارد و در سوره نور که بعد نازل شده و حکم قطعی دارد، فرموده است: مقنعه و روسری را به گردن خود بیندازید تا گردنتان پوشیده شود. این نشان می‌ دهد که پوشش مسلمان وجود داشته ولی با نواقصی همراه بوده است و به وسیله این آیه این نواقص رفع شده تا برسد به این پوششی که در جامه اسلامی مطرح است که زن لازم است تمام بدنش مگر صورت و پنجه‌های دستانش پوشیده باشد.

اسلام علاوه بر عفت درون، ظاهر افراد جامعه را هم مورد توجه قرار داده است

عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه یادآور شد: نکته اساسی این است که آیا از آیه سوره نور که در آن فرمان حجاب آمده، یک امر اخلاقی فهمیده می ‌شود یا فقهی؟ در آیه ۳۱ سوره نور بعد از اینکه در آیه قبل آن فرمود چشم‌ های خود را فرو اندازید و پاک‌دامن باشید در این آیه می‌ فرماید: زنان هم چشم خود را فرو اندازند و پاکدامن باشند؛ حال سؤال این است که اگر زنان فقط مکلف به عفت‌مندی بودند و حجاب اصالت نداشت تا همین ‌جای آیه باید کفایت می ‌کرد؛ یعنی یک دستور می‌ آمد که در برابر نامحرمان چشم فرو اندازید و مراقب پاکدامنی خود باشید؛ یعنی به دیگران خیره نگاه نکنید به ‌گونه‌ای که لذت‌ های جنسی اتفاق بیفتد و خودتان هم از دامنتان مراقبت کنید و تمام. اگر آنچه در اسلام است حجاب نیست و فقط عفاف مهم است تا اینجا باید بحث تمام می‌ شد؛ ولی در ادامه می‌ فرماید: زن‌ ها زینت خود را آشکار نکنند مگر آن مقداری که قاعدتاً آشکار است مانند انگشتر یا یک سرمه معمولی و مانند اینها که در روایات معنا شده است. پس همان زنی که قرآن او را دعوت به عفت‌مندی کرده به ظاهرش هم کار دارد و به نحوه پوشش او هم می ‌پردازد.

وی گفت: خداوند در ادامه آیه می ‌فرماید خمار را به گردن‌ های خود بیندازند تا علاوه بر سر، گردنشان را هم بپوشاند و دوباره فرمود زینت های خود را آشکار نکنند، مگر برای گروهی از مردها که عبارتند از شوهرشان، پدرشان، پدرشوهرشان، فرزندانشان، فرزندان شوهرشان، برادرانشان، برادرزاده‌هایشان، خواهرزاده‌هایشان، اطفال غیرممیز و مردانی که سفاهت دارند و مسائل جنسی را نمی‌ فهمند. بنابراین اگر دقت کنیم می ‌بینیم که آیه دارد احکام بیان می ‌کند نه اخلاق، آیا سیاق این آیات اخلاقی است یا در وادی احکام است؟ آیا می‌ توان گفت آنجایی که می ‌فرماید پاک‌دامن باشید نکته اخلاقی است؟ این که می ‌گوید زنا نکنند نکته اخلاقی است؟ یا اینکه احکام و فقه است و به رفتار مسلمانان توجه می‌ دهد و به رفتار زنان در جامعه در برابر دیگران اشاره دارد؟

حجت الاسلام والمسلمین داوودی گفت: در قرآن کریم ابتدا فرو انداختن نگاه است، بعد حفظ فروج و پاک‌دامنی است، بعد آشکار نکردن زینت است مگر آن مقداری که ظاهر می باشد. بعد از آن هم فرمود با خمار، گردن و سینه خود را بپوشانند، سپس دوباره فرمود: زینت‌ های خود را آشکار نکنند مگر برای این گروه ‌ها که همه را نام برده است و برخی مانند مردانی که سفیه هستند را استثنا کرده که قرینه ای است بر اینکه این یک امر فقهی و مولوی است. زیرا امر اخلاقی که استثنا نمی‌ خواهد. بنابراین این آیه دارد حکم حجاب را تبیین می کند که حرام است در برابر دیگران و جائز است در برابر این چند گروهی که در آیه بیان شده است.

وی استثنا کردن چند گروه از حکم حجاب را دلیل بر فقهی بودن آیه ۳۱ سوره نور دانست و افزود: خداوند دوباره می‌ فرماید زن ‌ها پای خود را به زمین نزنند تا زینت ‌هایی که به پایشان بسته‌ اند آشکار شود؛ یعنی راه رفتنشان برای نامحرمان جذابیت نداشته باشد و جلب توجه نکند. در آخر هم بحث توبه را مطرح کرده است و نشان می ‌دهد یک سلسله احکامی را در آیه بیان می ‌کند که اگر از این احکام تخلف شود نیاز به توبه و بازگشت دارد؛ زیرا بحث توبه در برابر گناه مطرح است.

استاد حوزه علمیه گفت: خداوند در این آیه احکام مربوط به زنان در مقابل بیگانگان و غیربیگانگان را مطرح می‌ کند و می ‌فرماید آشکار کردن زینت‌ ها جایز نیست مگر این موارد که استثنا کرده است و در آخر هم می ‌فرماید اگر تخلف کردید گناه مرتکب شده‌ اید و باید توبه کنید. بنابراین حجاب یک حکم اخلاقی نیست؛ بلکه روشن است که یک حکم فقهی می باشد.

اصل وجوب حجاب مورد اتفاق فقهای شیعه و اهل سنت است

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: برخی از فقهای معاصر در بحث وجوب حجاب از دیدگاه اسلام و بیان محدوده پوشش برای زنان می‌ گویند علاوه بر آیات قرآن کریم، هفت دسته روایات بر وجوب پوشش زنان در محدوده‌ای که بیان شده دلالت دارند. در آثار فقهی اهل‌ سنت هم همین نکته آمده است و آنها هم می‌ گویند پوشش همه اندام زنان بالغ در برابر نامحرمان بجز وجه و کفین مورد اتفاق فقها است. بنابراین اصل وجوب حجاب مورد اتفاق فقهای شیعه و اهل ‌سنت است و به عبارتی از ضروریات دین می باشد و شکی در آن وجود ندارد. آنچه بحث می‌ شود استثنائات بوده که در برابر چه افرادی حجاب استثنا شده است.

حجت الاسلام والمسلمین داوودی افزود: از جمله روایاتی که هم اهل ‌سنت به آن استشهاد کرده و هم در مجامع فقهی شیعه به آن استناد شده است این روایت است که پیامبر اکرم(ص) به اسماء بنت ابوبکر که تازه به حد بلوغ رسیده بود و بدون اینکه حجاب درستی داشته باشد در محضر پیامبر حاضر شده بود، فرمودند: هنگامی که زن به سن بلوغ رسید، نباید از او جز وجه و کفین دیده شود. فقها به این روایت استدلال کردند. بنابراین وجوب حجاب برای زن‌ ها یک امر فقهی و شرعی است، نه یک امر اخلاقی که مربوط به صفات درونی انسان و تهذیب نفس باشد.

وی گفت: حفظ فرج و پاک‌دامنی یک امر فقهی و واجب است و در ادامه آن خداوند می‌ فرماید: زینت‌ های خود را آشکار نکنید و خمارهای خود را به جلوی گردن بیندازید. بنابراین سیاق آیه بیان احکام فقهی است و در آخر هم بحث توبه را مطرح کرده است.

حجاب یک حکم فقهی است

عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: خلاصه بحث ما این است که حجاب یک امر فقهی است و اسلام علاوه بر اینکه دستور به عفاف داده است دستور به حجاب هم داده و اینطور نیست که فقط عفت اصالت داشته و حجاب فاقد اصالت باشد؛ بلکه هر دو اصالت و اهمیت دارد و قرآن کریم در برخورد زنان و مردان حریم‌ هایی را بیان می‌ کند و این حریم‌ ها به خاطر این است که همان عفت حفظ شود.

وی گفت: در مورد صحبت کردن قرآن می ‌فرماید زن‌ها با ناز و کرشمه با مردها صحبت نکنند. در نگاه کردن می‌ فرماید چشم‌ های خود را فرو اندازند و نگاه نکنند. در اختلاط می ‌فرماید اگر چیزی از زنان خواستید از پشت پرده و حجاب از آنها بگیرید و در روایت هم داریم که امیرالمؤمنین(ع) از اختلاط و تنه به تنه شدن زنان با مردان در بازارها ابراز ناراحتی کردند و مردان را توبیخ کردند. بخش دیگر پرهیز از خودنمایی و تبرج به هر نحوی است که نه زینت ‌های خود را آشکار کنند و نه با صدای نازک حرف بزنند و نه صدای خلخال شان را مردان نامحرم بشنوند.

زنان بی حجاب به جامعه آسیب می‌رسانند

حجت الاسلام والمسلمین داوودی تصریح کرد: امام رضا(ع) در روایتی فرمودند جایز نبودن نگاه به موی نامحرم به خاطر این است که باعث هیجان و فساد می ‌شود؛ و لذاست که کارشناسان دینی هم به این موضوع توجه دارند و می‌ گویند اگر بنا باشد که زن با آرایش و بدون حجاب بیرون بیاید فقط به خودش ضرر نرسانده بلکه به جامعه آسیب می ‌رساند، زیرا نمی‌ شود به همه گفت که چشمانشان را فرو اندازند و مانع فیزیکی ایجاد کنیم. یکی از نتایج بی حجابی و جلوه‌گری بیرون از منزل این است که سبب می ‌شود عنصر خانواده آسیب ببیند. شهید مطهری می ‌فرماید اگر مردی در بیرون بخواهد زن‌های مختلف را با آرایش و جلوه‌گری‌ها نگاه کند دیگر همسرش برایش جذابیت ندارد و کانون خانواده ‌ها را خراب می‌ کند.

عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یکی از فلسفه‌ های حجاب را حفظ کانون خانواده دانست و افزود: حجاب علاوه بر اینکه خود زن را از آزار و اذیت و نگاه‌ های آلوده و مردان را از فساد و هیجان حفظ می‌ کند، خانواده را هم از فروپاشی نجات می دهد، از این‌ روست که در اسلام چارچوب تمتعات جنسی هم فقط در کانون خانواده دیده شده است.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha