یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024

خبرگزاری حوزه/ زندگی سراسر شور و شعور آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي به سان آینه ای که بازتابیدن وجوه عالمانه و عاملانه یک روحانی اصیل و نجیب و مستعد را در منظر و مرعای هر مخاطب منصف و پاکباخته ای به زیبایی و طراوت مهیا می سازد، می تواند سرمشقی باشد برای هرکسی که دل در گرو این راه و سر در رکاب این طریق دارد.

سرمشقی برای پاک زیستن، برای مجاهدت، برای تلاش و برای وصول به عالم و میدان عشق.

این مرد نورانی و عالم ربانی که در کودکی پدر خویش را از دست داد و برای امرار معارش مجبور به کار کردن بود اما طبع بلند و نبوغ او در فراگیری علم و البته درآمیختگی اش با روحانیت و حضور مستمر و مفیدش در جلسات مذهبی و علمی و نفس کشیدنش در محضر مراجع و طلاب علوم دینی باعث شد تا به زودی راهی دیار علم و معرفت شود و از خرمن مکتب معارف اهل بیت ره توشه برگیرد و قدم در راه بی برگشت بگذارد.

آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي ـ معروف به نجف آبادي ـ در سال 1303 قمری در نجف اشرف در خانواده ای از تبار علم و دیانت به دنیا آمد و نسبش هم با سي واسطه به فرزند امام صادق «ع» مي رسد.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سيد حسن ميردامادي فرزند این عالم ربانی می گويد: «پدرم آيت الله سيد هاشم نجف آبادي می کنند: قبل از سنين بلوغ بيشتر وقت من در مجالس علماء و رجال علمي و مراجع عاليقدر مي گذشت و آمادگي فوق العاده اي براي کسب فضيلت و پذيرش هر گونه استفاده علمي را داشتم، و تنها آرزوي من رسيدن به مقامات عاليه علم و عمل بود. از طرفي مادرم اصرار داشت که به خاطر سختي در امرار معاش کار کنم، تا اين که از يکي از اساتيد خواستم نزد مادرم بيايد و مشکل را حل کند...».

آيت الله سيد هاشم ميردامادي  پس از طی دوران تحصیلات مقدماتی و فراگیری علوم وحیانی در مراتب اولیه عازم نجف اشرف گردید و به حضور بزرگان و برجستگانی نظیر آخوند خراساني، ميرزا محمد تقي شيرازي، ميرزای نائيني، حاج سید ابوالحسن اصفهانی و دیگر اجله فخر و معرفت و حکمت رسید و نیز از محضر پرفیض والامرتبگانی همچون سيد احمد کربلايي، سيد مرتضي کشميري و ميرزا جواد آقا تبريزي استفاده کرد.
او در دوران جوانی به درجه رفیع و مقام منیر اجتهاد در علوم وحیانی نائل آمد و پس از آن عازم مشهد شد.

از اوصاف و سیره این ربانی و عالم روحانی همین بس که اهل تقوا و پرهیز بود و قناعت پیشه. توکل بلندمرتبه و اعجاب انگیزی به ذات اقدس الهی داشت و با فقرا همراهی می کرد و پناهگاه مردمان عصر خویش بود و جملگی شمایلی از «روحانیت» عالمی دینی را می نمود.

فرزندش می گوید: «مادرم هميشه مي گفت: پدر شما فرشته است و پس انداز مالي ندارد، و از تجمّلات پرهيز دارد».

آقای حاج شيخ محمد علي احمديان نجف آبادي نیز در این باب می گوید: «آيت الله سيد هاشم نجف آبادي در نجف اشرف همدرس و هم بحث آيت الله العظمي سيد محسن حکيم بودند. هر وقت به نجف مي آمدند به منزل آقاي حکيم وارد مي شدند. قريب چهل سال در مشهد تفسير قرآن گفتند. من پانزده ساله بودم که در مسأله کشف حجاب و حمله به مسجد گوهر شاد به مشهد رفتم. تازه داشتند خون هاي مسجد را پاک مي کردند و سيد هاشم را هم تبعيد کرده بودند...».

بازگشت آيت الله سيد هاشم ميردامادي به مشهد همزمان شد با تحرکات ضد دینی رضا شاه ملعون و ایشان هم در جرگه رهبران مبارزه با کشف حجاب رضاخان در سال 1354 قمری درآمد و از سرآمدن این مبارزه دینی و جهاد عملی گردید.

پس از کودتاي سال 1299 شمسی، کشف حجاب رضاخانی در ایران باعث شد که نهضتی متشکل از علمای ربانی و مردم متدین در این حوزه شکل بگیرد و به قیام های مردمی در راستای احیای فرهنگ اسلامی و مقابله با ابتذال و بی خردی حاکم بر دستگاه حاکمه و ترویج فرهنگ غربی و عریان گرایی مبتذل آن روزگار تاریک تشکیل شود.

این جریان عمومی منتهی به حادثه معروف و دلخراش مسجد گوهرشاد شد و خاطره ای تلخ و جانگداز از مظلومیت مردم مسلمان ایران با به خاک و خون کشیده شدن متدینین در حریم حریم امام رضا(ع)  به بار آورد و آن روز را تبدیل نقطه عطفی در تاریخ مبارزات اسلام خواهانه و روشنگرانه مردمایران به رهبری علمای دینی کرد.

و در این میان آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي نقش موثر و مهمی داشت و حتی منزل ایشان هم بارها محل تجمع و جلسات علما با همراهی مردم متدین برای هماهنگی جهت مقابله با اعمال دین ستیزانه رضا خانی شد.

در همان روزها بود که عمال رضاخان با حمله به یکی از تجمعات مردم و علما در مسجد گوهر شاد حضرات آیات سيد هاشم ميردامادي، سيد يونس اردبيلي، شاهرودي و نهاوندي و دیگران را بازداشت نمودند.

پس از آن آیت الله سيد هاشم ميردامادي به همراه تنی چند از علمای به تهران منتقل و سپس به سمنان تبعید گشت.
پس از نابودی حکومت رضاخان در سال 1320 شمسی و پاک شدن مملکت از لوث وجود او آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي بار دیگر به شهر خویش مشهد الرضا(ع) بازگشت و مدت مدیدی را به اقامه نماز جماعت و تفسیر قرآن در مسجد گوهرشاد و نیز پژوهش و تألیف و تصنیف آثار نوشتاری در حوزه معارف دینی و مکتب فکری اهل بیت(ع) پرداخت.

از جمله تألیفات ایشان می توان به  رساله اي در رجعت، ترجمه کتاب سيف الامّه مرحوم نراقي، شرح حال علماء بزرگ همراه با داستان ها، خلاصه البيان في تفسير القرآن - تفسير فارسي قرآن-  تقريراتی از دروس مرحوم میرزای نائيني و دستنوشته هایی در علم اخلاق اشاره نمود.
آیت الله حاج سید هاشم میردامادی در شب سه شنبه 23 جمادي الثاني سال 1380 قمری در سن 77 سالگی به دیدار یار و ملکوت اعلی شتافت و پیکرش در جوار حرم مطهر امام رضا (ع) در رواق دارالسعاده مدفون گشت.

آری؛ زندگی سراسر شور و شور آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي به سان آینه ای که بازتابیدن وجوه عالمانه و عاملانه یک روحانی اصیل و نجیب و مستعد را در منظر و مرعای هر مخاطب منصف و پاکباخته ای به زیبایی و طراوت مهیا می سازد، می تواند سرمشقی باشد برای هرکسی که دل در گرو این راه و سر در رکاب این طریق دارد.

سرمشقی برای پاک زیستن، برای مجاهدت، برای تلاش و برای وصول به عالم عالم و میدان عشق.

یادش گرامی و راهش زنده باد!

محمدرضا محقق

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha