شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
عدالت

حوزه/ عدالت، چه در جنبه فردی و چه در جنبه اجتماعی مقوله ای است که اگر در رفتار فردی و اجتماعی به ظهور برسد، هم فرد و هم جامعه را به پویایی و شکوفایی خواهد رساند.

خبرگزاری «حوزه»، نمایه‌ای از آنچه معارف دینی و متون روایی ما پیرامون عدل و عدالت بیان کرده است را منتشر می‌کند.

يكي از عام ترين مفاهيم اخلاقي و قطعي ترين ارزش هاي اخلاقي، مفهوم «عدل» است كه در مقابل آن مفهوم «ظلم» قرار دارد.

*تعریف عدالت

عدالت يعني اِعطاءُ كل ذي حقٍ حقّه(1)  دادن حق به صاحب حق را عدالت می گویند؛ نه كم و نه زياد.

اين تعريفِ كلاميِ عدالت است.

*نگاه فقه به عدالت

عدالت در فقه، يعني انسان گناه كبيره انجام ندهد و بر گناه صغيره اصرار نورزد. مثل عدالت در قاضي يا عدالت در امام جماعت. (2)

عدالت در تمام ابعاد زندگي انسان، بايد رعايت شود. «عدل در وسيع ترين مفهومش، شامل حقوق خدا بر انسان (تكاليف الهي كه انسان بايد انجام دهد) و حقوق انسان بر انسان (حقوق انسان ها بر يكديگر و عدالت اجتماعي) و حقّ انسان بر خود (حق اعضاء و جوارحِ انسان) را شامل مي شود.

در اين صورت، مفهوم عدل، تقريباً برابر همة ارزش هاي خوب و مثبت بوده و در تمام ابعاد زندگي بايد اجرا شود.

علاوه بر این که دلیل عقل، انسان را به عدالت دستور می دهد، دلیل نقل (قرآن و روايات) نیز به اين مسئله تاكيد داشته است. خداوند در قرآن مي فرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ خداوند به عدل و احسان فرمان مي دهد.

حضرت علي عليه السّلام مي فرمايد: عدالت در رأس ايمان و گرد آورندة احسان است. (5)

آيه شریفه و روايات به مسلمانان دستور داده اند كه عدالت را در تمام ابعاد زندگي خود مورد توجه قرار داده و این أمر بيشتر به طور مطلق ذكر شده و مقيّد به چيزی نشده است.

البته در آيات و روايات به برخي از اقسام آن تاكيد شده كه نمونه هايي در موضوعات مختلف ذكر مي گردد.

عدالت در دو زمينه قابل بحث است:

1. عدالت اجتماعي

2. عدالت فردي

* عدالت اجتماعي

از جمله مهم ترين عواملي كه باعث هرج و مرج و بيماری جامعه مي گردد، بي عدالتي اجتماعي است كه خود اقسامي دارد:

الف: عدالت در رياست و رهبري: يكي از مواردي كه تاكيد فراواني بر عدالت آن شده، رهبر و حاكم جامعه است كه وظيفه دارد با مردم به عدل رفتار كند و امام ظالم و جائر را شديداً مورد نكوهش قرار داده اند.

حضرت امير عليه السّلام مي فرمايد: پيشواي عادل بهتر از باران فراوان است. (6)

همچنين در اين زمينه فرمودند: عدالت، فضيلت حاكم است. (7)

ب: عدالت در قضاوت: از ديگر مواردي كه به عدالت تاكيد شده، عدالت در مقام قضاوت و داوري است.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: هرگاه قضاوت نمودي، در ميان ايشان به عدالت داوري كن كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد. (8)

یا در جاي ديگر مي فرمايد: و هر گاه بین مردم داوري كرديد، به عدل و داد داوري كنيد. (9)

حضرت اميرالمؤمنین علی عليه السّلام در اين خصوص می فرماید: از عدالت به دور است كه در قضاوت، اعتماد به مجرد ظنّ و گمان شود. (10)

البته لازم به ذكر است كه قاضي و داور در اسلام، شرايطي دارد كه از جملة آن ها عدالت است. يعني قاضي علاوه بر اينكه در مقام قضاوت، بايد به عدل حكم كند در محيط فردي خود نیز بايد عادل بوده و مرتکب گناه نشود. (11)

ج: عدالت در سياست: در مسائل سياسي نيز اين اصل مهم نبايد فراموش شود؛ زيرا مكتب ما، سياست را از ديانت جدا نمي داند. لذا در مسائل سياسي نيز بايد به عدالت نوشت، سخن گفت و موضع گرفت.

حضرت علي عليه السّلام مي فرمايد: در كار سياست، هيچ رياستي مثل عدالت و دادگري نيست. (12)

همچنین آن حضرت مي فرمايد: بهترين سياست ها، دادگستري و عدالت است. (13)

2. عدالت فردي:

عدالت فردي آن است که انسان در محيط شخصي خود، مرتکب گناه و حرام نشود. (تعريف فقهي عدالت)

*برخي از مصاديق عدالت فردی

الف: عدالت امام جماعت: يكي از مسائل فقهي كه مراجع تقلید در رسالة عمليّة مطرح کرده اند، عدالت امام جماعت است که مأمومین مي خواهند به او اقتدا كنند؛ يعني گناه كبيره انجام ندهد و اصرار بر گناه صغيره هم نداشته باشد؛ در غير اين صورت نمي توان به او اقتدا كرد، زيرا اقتدا كردن به امام جماعتي صحيح است كه عدالتش براي انسان محرز شده باشد. (14)

ب: عدالت در بين همسران: از ديدگاه اسلامي، مرد فقط در صورتي مي تواند بيش از يك زن داشته باشد كه قدرت اجراي عدالت ميان آنان را در خود بيابد.

قرآن كريم مي فرمايد: اگر بيم آن داريد كه به عدالت ميان همسرانتان رفتار نكنيد، فقط يك زن بگيرد. (15)

لذا مردي كه چند همسر دارد، موظّف است، ميان همسران خود عدالت را رعايت كند. با اين شرط بسيار مهم، اسلام كوشيده تا جلو ستم مرد به همسرش را بگيرد. (16)

ج: عدالت در شخص قاضي: كه توضيح آن در عدالت در قضاوت گذشت.

د: عدالت در مرجع تقليد: در اسلام، يكي از شرايطي كه براي مرجع تقليد و جواز تقليد از او بیان شده، اين است كه عادل بوده و اهل گناه و فسق نباشد. (17)

اين موارد نمونه هايي از لزوم اجراي عدالت در زندگي می باشد.

البته در جنبه هاي ديگر زندگي نیز بايد عدالت را رعايت کرد. مثلاً در سورة انعام آية 152 آمده است كه در سخن گفتن، بايد عدالت را رعايت كنيد، يا در شهادت دادن بايد عادل بود و به عدل شهادت داد.

همچنين خداوند در آيه هاي 3 و 127 سورة آل عمران، رعايت عدل و قسط را در مورد يتيمان و در آيه هاي 152 همان سوره و آية 85 سورة هود و آية 9 سورة الرحمن، رعايت قسط را در مورد كيل و وزن در امور اقتصادي گوشزد مي كند. (18)

--------------------

پاورقی:

1. مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش عقايد، ص 162.

2. فيض، عليرضا، مبادي فقه و اصول، ‌ص 337.

3. مصباح يزدي، محمد تقي، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 133.

4. نحل: 90.

5. ناظم زاده، سيد اصغر، جلوه هاي حكمت، ج 1، ص 303، ص 394.

6. جلوه هاي حكمت، ص 393، نقل از دستور معالم الحكم، ص 17.

7. آمُدي، عبدالواحد، غررالحكم، ج 1، ص 37، ح753.

8. مائده: 42.

9. نساء: 58.

10. نهج البلاغه، حكمت 220.

11. جلوه هاي حكمت، ص 395، نقل از غررالحكم، ج 2، ص 368.

12. مبادي فقه و اصول، ص 347.

13. جلوه هاي حكمت، ص 395، نقل از غررالحكم، ج 1، ص 348.

14. بني هاشمي، سيد محمد حسين، رسالة دوازده مرجع،ج 1، شرايط امام جماعت.

15. نساء: 3.

16. مصباح يزدي، محمد تقي، پرسشها و پاسخها، ج 5، ص 56.

17. رسالة دوازده مرجع، ج 1، شرايط مرجع تقليد.

18. اخلاق در قرآن، ج 3، ص 137.

منبع: مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha