یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
حجت الاسلام قرائتی

حوزه/ عفوِ خداوند، كیفر گناه را برمى ‏دارد، اما آثار طبیعىِ گناه با عفو و بخشش از بین نمى ‏رود. چنان كه اگر شرابخوار توبه كند، خداوند او را مى ‏بخشد، ولى آثار شراب در مست كردن باقى مى ‏ماند.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیات سی و هشتم سوره بقره پرداخته است.

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره، 38)

ترجمه: گفتیم همگى از آن باغ فرود آیید، پس آنگاه كه از جانب من هدایتى به سوى شما آمد، آنان كه هدایتم را پیروى كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین شوند.

به دنبال توبه آدم و پذیرش آن از سوى خداوند مهربان، بار دیگر فرمانِ «اِهبطوا» آمد، تا گمان نشود كه توبه سبب بازگشت به آن باغِ بهشت ‏گونه مى‏ گردد.

آرى عفوِ خداوند، كیفر گناه را برمى ‏دارد، اما آثار طبیعىِ گناه با عفو و بخشش از بین نمى ‏رود. چنان كه اگر شرابخوار توبه كند، خداوند او را مى ‏بخشد، ولى آثار شراب در مست كردن باقى مى ‏ماند.

خروج آدم از بهشت، اثر طبیعىِ خوردن از گیاهِ ممنوعه بود، كه با توبه از بین نمى ‏رفت و به هر حال آدم و همسرش باید از بهشت خارج مى ‏شدند و در نقاط دیگر زمین كه چنان امكاناتى را نداشت مستقر مى ‏شدند.

از آنجا كه خروج آدم از بهشت، موجب خروج ابدى نسل و فرزندان او، از آن بهشت مى ‏گردید، لذا فرمانِ هبوط خطاب به همه انسان ‏ها صادر شده است، ولى به دنبالِ آن، هدایت بشر مطرح گردیده كه خداوند مى ‏فرماید: من اسباب هدایت را براى شما مى ‏فرستم، چه كتاب و چه پیامبر، امّا مردم در مقابل آن دو دسته مى‏ شوند، یك گروه تبعیت مى ‏كنند و یك گروه كافر مى ‏شوند.

* علم به تنهایى كافى نیست‏

خداوند در آغاز خلقت، نام ‏هاى موجودات و حقایق هستى را به آدم آموخت و در نهاد او استعداد فراگیرى و دانش ‏اندوزى را قرار داد و همان علم، مایه برترى او بر فرشتگان گردید. اما این علم و دانش، مایه نجات او از وسوسه ‏هاى شیطان نگردید و آدم در همان آغاز، فریب خورد و دچار گمراهى گردید.

لذا خداوند پس از پذیرش توبه او و استقرارش در زمین، اسباب هدایتش را فراهم مى ‏سازد، تا بتواند حق را از باطل و خیر را از شرّ بازشناسد و گمراه نگردد. نزول وحى، دومّین نعمتِ بزرگ الهى بود كه خداوند در كنار عقل به بشر عنایت فرمود.

گرچه نزول وحى و اسباب هدایت بر خدا لازم است، امّا هدایت یافتن بر اساس اختیار بشر است، نه آنكه هدایت الهى، هدایتى تكوینى و یا اجبارى باشد و خداوند انسان ‏ها را مجبور به پذیرش آن كرده باشد، بلكه انسان در انتخاب مسیر خود آزاد است و مى ‏تواند از هدایت الهى تبعیت كند و یا سرپیچى ورزد.

مهم‏ ترین نگرانى انسان از آینده خود است، آینده خود در دنیا و آخرت. چنان كه توجه به گذشته و عمر برباد رفته، موجب حزن و اندوه، و ندامت بر فرصت ‏ها و امكانات از دست رفته مى ‏شود. اما هر كه هدایتِ الهى را بپذیرد، خداوند آینده او را تضمین نموده و دیگر از آینده ‏اش نگرانى ندارد، چنان كه بر گذشته خود اندوهگین نمى ‏شود، زیرا او طبق وظیفه ‏اش عمل نموده است، گرچه كارش به نتیجه نرسیده و موفقیت ‏هاى ظاهرى را به دست نیاورده باشد.

 از این آیه مى ‏آموزیم كه:

* گاهى یك حركتِ خطا، آثارش، یك نسل و نژاد را در بر مى ‏گیرد. آدم یك خطا بیش نكرد، اما او و نسلش را از بهشت بیرون ساخت.

 * خداوند هیچگاه لطف خود را از انسان دور نمى ‏سازد. گرچه آدم عصیان كرد، اما خداوند هم راه توبه را برایش قرار داد و هم اسبابِ هدایتش را فراهم ساخت.

* هدایت الهى، با سكونت انسان در زمین آغاز شده و خداوند انسان را به حال خود رها نكرده است.

* اختیار ویژگى انسان است و مردم مجبور به پذیرش هدایت نیستند، لذا گروهى مؤمن و گروهى كافر مى ‏شوند.

* هدایت شدگانِ الهى، در آرامش واقعى به سر برده و از هرگونه اضطراب و نگرانى به دور هستند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha