یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۴ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 12, 2024
تلویزیون

حوزه/ ما از یکسو با سریالهای کره ای مواجه می‌شویم که زنان با سر و روی باز و با چهره های بزک کرده هستند و از سوی دیگر پوشش های کامل مثل چادر را به زنانی می دهیم که یا در سنین بسیار بالایی هستند و یا زنانی که بسیار سنتی فکر می کنند و یا زنانی که از روستا و مناطق دور مهاجرت کرده اند و یا حتی در برخی از برنامه های نمایشی چادر را به زنانی می پوشانیم که مزاحم کار و فعالیت آنها می باشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام سید رضی قادری در مقاله ای با موضوع «تأملی اخلاقی فقهی بر ارتباط زن و مرد در برنامه تلویزیونی» اینگونه به این موضوع پرداخته است:

چکیده

تردیدی نیست که در دنیای ارتباطات و فضاهای مجازی امروز، رسانه های گروهی و جمعی بویژه رسانه های تصویری مانند تلویزیون از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. از سوی دیگر مهمترین رسالت این رسانه ها جهت دهی یا هدایت افکار، اندیشه ها، احساسات مردم و جامعه به هدف مطلوب می باشد. از سوی سوم یکی از مهمترین مسائل در برنامه های تلویزیونی ارتباط زن و مرد و شیوه ارتباط گیری آن دو می باشد لذا پرداختن به چنین مسئله ای ضرورت می نماید. بنابراین در این نگاشته سعی شده ابتدا در راستای مفهوم شناسی به تبیین ارتباط و جایگاه آن در اسلام پرداخته وسپس به اصول و عوامل نمایش اشاره نموده است. آنگاه ارتباط زن و مرد را در دو ساحت اخلاق و فقه بررسی کرده و به مهمترین مولفه های آن مانند پوشش، حیا، نگاه، گفتگو و تماس زن و مرد پرداخته و در آخر به تطبیق این مولفه ها به برخی از برنامه های تلویزیونی اشاره و آسیب پذیری کرده است.

کلید واژه ها: ارتباط، زن، مرد، تلویزیون، فقه، اخلاق

مقدمه

دنیای امروز که آن را دنیای ارتباطات می نامند شناخت هر چیزی از منظر دین بسیار مهم جلوه می کند. یکی از مباحث مهم در مطالعات امروز برخی دانشمندان جامعه شناسی دینی و ارتباطات همین نکته است. از آنجایی که ما در دنیایی زیست می کنیم که نظرات و اندیشه های سکولار همچون اندیشه های دورکیم، ماکس وبر، فروید، در جهان خصوصا در حوزه رسانه مطرح می شود، نظراتی که قائل به زوال دین از تمامی شاخه های حکومت در دولت خصوصا در حوزه رسانه و بویژه در رسانه ای مانند تلویزیون هستند.

حال در چنین دورانی ما با حکومتی مواجه هستیم که بر اساس اندیشه های ملکوتی اسلام بر پا شده و بنیانگذار آن معتقد بود که فقه اسلام تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. طبق این اندیشه نه تنها رسانه باید به دین و ارزشهای اسلامی بپردازد بلکه باید رسانه از منظر دین و ارزشهای دینی شکل پذیرد.

بر همین اساس نگارنده بر خود لازم دید مهمترین مولفه های اخلاقی و فقهی در ارتباط زن و مرد در برنامه های تلویزیونی را بررسی کرده و مورد توجه قرار بدهد تا قوت و ضعف برنامه های تلویزیونی در همین راستا مشخص بشود.

نگارنده بر این عقیده است که با تکیه بر اصول و عوامل و عناصر نمایش و برنامه های تلویزیونی و نیز با تکیه بر اخلاق اسلامی و احکام شرعی می توان برنامه های تلویزیونی موفق و قویی ارائه کرد که در هر دو سوی آن رعایت کامل انجام بپذیرد.

مفهوم شناسی: ارتباط، فقه، اخلاق

ارتباط: ربط، بستن، بر بستن، بستن چیزی را به چیز دیگر. [۱]

مراد از ارتباط در این مقاله معاشرت و مواصلت عرفی است مثل صحبت کردن و نشست و برخاست.

اخلاق در لغت: خلق، خوبیها، طبع.[۲]

در اصطلاح تعاریف متعددی برای اخلاق مطرح کرده‌اند. ارسطو اخلاق را ملکات راسخه در نفس می داند که ۳ منشأ دارد، قوه عقلیه.[۳]

قوه شهریه، قوه غضبیة. اخلاق در تعریف علمای اسلامی صفاتی است که از افعال و رفتار اختیاری انسان حاصل می شود.[۴]

فقه در لغت: فهم و دانستن چیزی را گویند. [۵] در اصطلاح شرعی علم به احکام شرعیه عملیه از روی ادله تفصیلیه است.[۶]

از آنجایی که موضوع بحث ارتباط زن و مرد در دو حوزه اخلاق و فقه است باید تفاوت این دو حوزه کاملا نمایان بشود.

دانش فقه و اخلاق در دانش است که یکی مربوط به درون انسان و دیگری مربوط به برون انسان است. آنگاه که نفس انسانی از نظر فضیلت و رذیلت مورد بررسی قرار بگیرد پای اخلاق به میان می آید ولی آنگاه که رفتارهای فردی و اجتماعی آن موضوع سخنی واقع بشود نام فقه به خود می گیرد.

به عبارت دیگر: موضوع دانش اخلاق، صفات درونی انسان است که در زیر مجموعه های رذایل و فضایل قرار می گیرند در حالی که موضوع دانش فقه، افعال مکلف و رفتارهای او در زندگی دنیوی است.[۷]

خواجه نصیر طوسی تفاوت فقه و اخلاق را از حیث محمول میداند و می فرماید: محمول در مباح اخلاقی، فضیلت و رذیلت است و محمول در فقه، حرام و واجب و مستحب و مکروه و مصباح است.[۸]

یکم: انسان و ارتباط در اسلام

الف) انسان در اسلام

بدون تردید تحلیل عمیق هر مطلبی، مرهون تبیین مبادی تصوری و پذیرش مبادی تصدیقی آن است و از مهمترین مبادی این مسئله بحث انسان در اسلام است.

شکی نیست که انسان در معارف اسلامی از شرافت و کرامت بالایی برخوردار است به گونه ای که در شریعت اسلامی انسان را خلیفه خداوند و دارای فطرتی پاک و مستعد بلندترین فضایل اخلاقی میداند. حضرت آیه الله جوادی آملی می‌نویسد: در تفکر غربی انسان دو نوع است: زن و مرد، و هر دو را همسان میدانند این به نحو سالبه به انتفاء محمول است یعنی زن و مردی هست ولی با هم فرقی نمی کنند زیرا در تفکر الحادی حقیقت انسان همین بدن است که به دو شکل آفریده شده است لیکن در مکتب الهی تمام حقیقت انسان روح اوست گرچه بدن هم لازم و ضروری اوست.[۹]

شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: در هیچ نظامی به جز نظام توحید و قرآن، عظمت انسانی به زیباترین وجه ترسیم نشده است. [۱۰]

بنابراین باید دید این انسان در قرآن و معارف اسلامی چگونه ترسیم شده است. قرآن مجید که نسخه تکامل و سعادت آسمانی و معجزه ابدی پیامبر خاتم است مبانی عظمت انسانی و فلسفه خلقت آدمی را با آیت بلندش تبیین نموده است. قرآن کریم حقیقت انسانی را روح او میداند که ابدی است و با مرگ جسمانی پایان نمییابد. آنچه می پرسد جسد و کالبد جسمانی اوست خداوند متعال روح انسانی را دمیده شده از روح خود الهی میداند «و نفخت فیه من روحی».

در آیات قرآن کریم انسان را دارای فطرتی پاک و بی آلایش و نیز دارای ضمیری روشن میداند که نور حق و نور توصیه و پاکی جلا و صفا می یابم و بار ذایل و هوسهای شیطانی پژمرده و منحرف می‌شود. «فاقم وجهک لدین حنیفاً فطرۀ الله التی فطر الناس علیها».[۱۱]

ب) زن در اسلام

حضرت آیت الله جوادی آملی می نویسد: اینکه جامعه غربی به چنین انحطاطی کشیده شد چون آنها انسان را در حد جانوری می‌دانند که حرف میزند و می خورد و می آشامد و زن را بازیچه مردان قرار داده و او را در معرض نمایش غرایز در آوردند.[۱۲]

لکن در شریعت اسلامی برای زن آن قدر ارزش و احترام و عظمت قائل شده که او را دارای روحی مقدس و ملکوتی همچون مرد می داند. قرآن کریم عظمت انسان را به عظمت روح و تقوای باطنی آنهامی داند و در این باب فرقی بین زن و مرد نیست. زن به عنوان نیمی از پیکره اجتماع و نقش تعیین کننده اش در بقا و گسترش نسل انسانی و تربیت فرزندان و مانند آن همیشه مورد توجه جامعه اسلامی و جوامع بشری بوده لذا نمیتوان در تاریخ از انسان سخن گفت ولی از زن سخن نگفت.

باید گفت امروز متاسفانه در جوامع غربی و دیگر جوامع متأثر از فرهنگ غرب شعارهایی تحت عنوان دفاع از حقوق زن سر میدهند در حالی که در ورای این شعارها چیزی جز به انحطاط کشیدن عظمت و قد است زن نیست. قرآن کریم در نخستین آیه از سوره نساء خلقت زن و مرد را از یک نفس می داند و همگان را به تقوای الهی و ترس از مخالفت با پروردگار فرا میخواند.

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین آیه در تفسیرش می نویسد: مراد از نفس همان انسانیت انسان است و مقصود همان روح آدمی است.[۱۳] یکی از نکات مهم دیگر که در اسلام مطرح شده مکمل بودن زن و مرد است، قرآن کریم همان طوریکه یک مرد را دارای استعدادهای معنوی برای رشد ملکوتی می داند یک زن را هم به همان میزان مطرح می کند و نیز زن و مرد را مکمل و موجب رشد و شکوفایی این استعدادهای درخشان معرفی می کند. در سوره روم می فرماید: و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودۀ و رحمه. از نشانه های خداوند این است همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانشان مودت و رحمت قرار داد.[۱۴]

بر همین اساس مقدس ترین نهادی که اسلام برای آن اهمیت فراوانی قائل است نهاد خانواده است. چون هر جامعه ای متشکل از هسته های کوچک خانواده است قرآن کریم یکی از ثمرات ارزشمند نهاد خانواده را آرامش و سکینه می داند که موجب پویایی و ترقی افراد خانواده می شود. آنچه که موجب تحکیم این نظام خانواده می شود زن و مردی است که در فرهنگ اسلامی و بر اساس معیارهای اسلامی تعریف و توصیف شده باشند.

ج) انسان و ارتباط

انسان در این عالم نیازمند ارتباط است. این ارتباط در حوزه های گوناگونی قابل لمس است همان طور که انسان در نیازهای فردی همچون غذا و پوشاک و مسکن نیازمند دیگران است در مسائل اجتماعی نیز نیازمند راهنمایان و هادیانی نیز می باشد. در مسائل اجتماعی انسان باید بداند چه اموری خوب است و چه چیزهایی بد است و این نیازمند راهنمایی است تا ارتباط انسانی را سالم کند.

خواجه نصیر طوسی می‌نویسد: منکران خدا و پیامبر زندگی جمعی دارند لیکن در تامین اجتماع برین و زندگی مقبول و هرگونه ارتباط سالم محتاج به هدایت آسمانی اند به عبارت دیگر انسانها می توانند زندگی مادی خود را شکل بدهند و با قرارداد زندگی کنند اما زندگی سعادتمندانه واقعی که در پرتو آن سعادت آینده جامعه نیز تامین باشد نیازمند به هدایت الهی است[۱۵].

مرحوم علامه طباطبایی در این باره می‌نویسد: اجتماع انسان و ارتباط او مثل سایر امور روحی و اداراکی انسانی باید با کمالات مادی و معنوی او رو به سوی کمال برود.[۱۶] بر همین اساس دین اسلام معیارها و مبانی خاصی را در شیوه برقراری ارتباط و ارتقای آن برای ترقی و تعالی انسانها و جامعه مطرح نموده است. البته پرداختن به تمامی این مبانی و معیارها خود مقالات مفصل می طلبد ما در این جا فقط به یک اصل مهم اشاره می کنیم:

اصل احترام و حسن معاشرت

در فرهنگ اسلامی هر انسانی باید خیر خواه دیگران باشد و تمامی ارتباطها و رفتارهای او باید در جهت خیر و صلاح انسان و جوامع قرار بگیرد. یکی از زیباترین پیامهای پیامبر اکرم (ص) این است که فرمود: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. همه شما نگهبانید و همه شما درباره کسانی که با آنها مرتبط هستید بازخواست می شوید. [۱۷]

از آنجایی که انسان ذاتا اجتماعی آفریده شده لذا استعدادهای آدمی در کوششهای اجتماعی شکوفا می شود و این کوششهای اجتماعی زمانی به شکوفائی می رسد که ارتباط بین انسانها دقیق و توأم با محبت و احترام باشد. هر گاه انسان به عظمت و کرامت و شرافت انسانی خود پی برد و در همین راستا کرامت و شرافت انسانی دیگر را مورد توجه قرار داد آنگاه این رابطه متقابل اوج می گیرد و رشد و شکوفایی آدمیان هموار میشود.

خداوند در قرآن می فرماید: «لقد کرمنا بنی آدم» یعنی تمامی انسانها دارای شخصیت و احترام هستند امام صادق (ع) می فرمود: اهانت به مومن به منزله جنگ با خداست.[۱۸]

نکته مهم آن است که در شریعت اسلامی از مومنان خواسته شده که علاوه بر احترام به دیگر همنوعان خود همیشه سعی کنند با آنان با حسن معاشرت در ارتباط باشند. حسن معاشرت ترسیم کننده روحی زلال و طبعی بلند و رفتاری جاذبه دار در ارتباط با دیگران باشد. حسن معاشرت در خوشگویی و خوشخویی و خوشرویی تجلی مییابد. در مواجهه و معاشرت بین دو نفر با یکدیگر بیش از هر سخنی و عملی رویارویی دو چهره است که در نحوه رفتار و گفتار تجلی می‌یابد.[۱۹]

از رموز موفقیت حضرت رسول اکرم (ص) در دعوت به رسالت خویش همین حسن معاشرت بود که قرآن کریم از آن به «لعلی خلق عظیم» تعبیر کرد.[۲۰] در روایات متعددی از پیامبر و ائمه (ع) در این موارد هست که پرداختن به آنها در این مبحث نمی گنجد.

البته بر کسی هم پوشیده نیست که برخورد نیکو و حسن معاشرت با دیگران جدای از اینکه به خود آدمی شخصیت و احترام می دهد و به جوهره وجودی آدمی تکریم می بخشد موجب کرامت و احترام شخصیت طرف مقابل می شود.

دوم: اصول نمایش اهمیت تلویزیون

الف) اهمیت هنر نمایش

هنر نمایش رساترین ابزار ابلاغ پیام است امروزه بهترین راه برای رساندن پیام از طریق رسانه خصوصا تلویزیون همان راه نمایش و هنرهای مربوط به آن است. مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای فرمود: بارها گفته ام که هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی هر تمدن و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیامهای حق باطل نیست.[۲۱]

باز مقام معظم رهبری در این باره فرمود: هنر این خصوصیت را دارد که بخاطر ملایمت با طبع آدمی بی شک در طبع اثر می کند یعنی دل را منقلب می کند و اثر در روح می گذارد.[۲۲]

البته این مطلب بسیار مبرهن است چون هنر نمایش با دو عنصر گوش و چشم مخاطب در ارتباط است لذا تأثیر قوی بر مخاطب دارد. البته اگر اصول و عناصر نمایش با اقتضائات فنی و هنری کامل برخوردار شود یقینا این تأثیر مضاعف خواهد بود.

ب) اصول و عوامل نمایش

ارسطو معتقد است که منشأ هنر نمایش برگرفته از وجود غریزه تقلید در وجود آدمیان می باشد و انسان مقلد ترین مخلوق جهان است و نخستین دانسته های او بر اساس تقلید انجام می گیرد.[۲۳] بر همین اساس است که انسانها علاقمند به هنر نمایش هستند و هر قدر هنر نمایش با طبیعت و زندگی آدمی نزدیک باشد مملوس تر و مورد توجه بیشتری قرار دارد.

در اینکه عناصر و عوامل نمایش چه مواردی می باشد مباحث و نظرات مختلفی مطرح شده لکن در عنصر هنر افراد صاحب نظر در آن اشتراک عقیده دارند:[۲۴]

۱- خصوصیات بدنی (مثل جنسیت، سن، سیما، نقص عضو....) ۲- صدا (حرف زدن) ۳- پوشش لباس ۴- حرکات و عادات.

هر کدام از این ۴ عامل بر تماشاچیان و مخاطبان اثر گذاشته و در خطورات ذهنی آنها قرار گرفته و پیامهایی را منتقل می کند. لکن ذکر یک نکته در اینجا لازم و ضروری است اینکه برخی از صاحب نظران نمایش بر این عقیده اند که آنچه در عناصر نمایش حرف اول را می زند خود بازیگر است. یعنی بازیگر می تواند با هنر نمایش و ارائه قوی نقش، چنان توجه مخاطب را به خود جلب کند که از دیگر عناصر بی نیاز شویم.

بازیگر می تواند با هنر خود وقایع داستان را به زیباترین وجه جلو برده و فکر و اندیشه مخاطب را با خود همراه کند و مخاطب در تمامی مراحل با این بازیگر تصویر سازی کند و حتی در غم و شادی با او شریک شود. هر گاه چنین قوتی از بازیگر در صحنه نمایش تجلی یابد آنگاه هدف نمایش به خوبی به مخاطب القاء شده است.

بر همین اساس است که برخی از عالمان حوزه نمایش گفته اند بازیگر در مقام آفریننده نقش است نه این که فقط آن نقش را بازی کند.[۲۵]

ج) اهمیت تلویزیون و تاثیر آن

بدون شک امروز تلویزیون به عنوان پر طرفدارترین و پربیننده ترین زسانه ارتباط مردمی در میان دیگر رسانه هاست حتی برخی از دانشمندان و نظریه پردازان مثل دانیل لرنر (D.letner) بر این عقیده اند که شرط مشارکت در جامعه امروزی دسترسی به رسانه های جمعی همچون تلویزیون است.[۲۶]

امروز تلویزیون از حد یک وسیله تفریحی بیرون رفته و جزء وسایل ضروری زندگی مردم شده است تلویزیون در جامعه آماری کشور عزیزمان ایران نیز از حد بسیار بالایی برخوردار است جدیدترین آمارهایی که ارائه می شود نشانگر آن است که بیش از ۸۰ درصد مردم ایران مخاطبان و تماشاچیان برخی از برنامه های تلویزیونی هستند. در گزارش پیامگیران سیما میانگین مدت تماشای تلویزیون در روزهای تعطیل در بین بینندگان ۴/۵۵ (چهار ساعت و پنجاه و پنج دقیقه) و در روزهای غیر تعطیل ۴/۱۶ (چهار ساعت و ۱۶ دقیقه) در کل کشور گزارش شده است.[۲۷] بر همین مبناست که حضرت امام خمینی (ره) فرمود: دستگاه رادیو و تلویزیون چنانچه من کرار گفته ام دستگاهی است که حساسترین دستگاههای تبلیغاتی هر کشوری است که هم از طریق بصر و هم از طریق سمع از آن مردم استفاده می کنند. اگر این دستگاه اصلاح بشود و برنامه های آن اصلاحی باشد امید است که یک مملکت اصلاح بشود.[۲۸] نکته مهم دیگر که توجه به آن در اینجا لازم است تاثیر این رسانه عمومی بر روابط اجتماعی است صاحبنظران در امر رسانه بر این عقیده اند که مخاطبان بوسیله تصاویر تلویزیونی و برنامه های تلویزیونی از تأثیراتی مانند همنوایی یا همرنگی با جماعت (contormity) و تقلید (Imitaition) همانند سازی (Identification) جامعه پذیری (Socialization) برخوردار می شوند.[۲۹]

هیبرت ( Hibert) در این مورد میگوید: درباره اثرات وسائل ارتباط جمعی خصوصا تلویزیون که مردم مدام با آن سر و کار دارند طبق پژوهشهای صورت گرفته این اثرات در ۳ زمینه کلی است: ۱- اثرات وسائل ارتباط جمعی خصوصا تلویزیون بر شناخت و ادراک ۲- اثرات وسائل ارتباط جمعی خصوصا تلویزیون بر تغییر عقیده و ارزش ۳- اثرات وسائل ارتباط جمعی خصوصا تلویزیون بر تغییر رفتار.[۳۰]

پس رسانه های گروهی آن هم تلویزیون اثرات زیادی بر شیوه های رفتاری افراد دارد و این نقش در عصر حاضر بیش از پیش شده است برنامه های تلویزیونی امروز بواسطه کشف و بکارگیری فناوریهای جدید ارتباطی تا عمق جوامع نفوذ کرده و تاثیر تعیین کنندهای در جهت دهی افکار عمومی برخوردار شده اند. گسترش برنامه های تلویزیونی نقش موثری در فرآیند انتقال فرهنگ و ارزش و هنجارها و جامعه پذیری کودکان و نوجوانان و دیگر گروهها و سمت و سودادن آنها به نگرش و ارزشها و گرایشهای آن فزونی داده است.

مک لالند بر این عقیده است که رسانه های همگانی مثل تلویزیون از ارزشهای اجتماعی تأثیر پذیرند ولی خودشان می توانند به بازار تولید آنها اقدام کنند که در یک نموداری آن را ترسیم می کند:

ارزشهای اجتماعی رسانه های همگانی ارزشهای اجتماعی

سوم: ارتباط زن و مرد در آئینه اخلاق و مقتضیات آن

شکی نیست که هر کس با ارزشهای اخلاقی در تعامل است و ارزشهای اخلاقی تحت یک نظام اخلاقی قرار دارند و نظام اخلاقی را هم جهان بینی فرد و مؤلفه های فرهنگ دینی فرد تشکیل می دهد پس در این راستا ارزشهای اخلاقی یک جامعه اسلامی و مردم متدین آن را باید در معارف اسلامی جستجو کرد. بررسی کلی تمام موارد ارزشهای اخلاقی در فرهنگ و جامعه اسلامی یقینا در این مختصر نمی گنجد لکن در ناحیه ارتباط زن و مرد در منظر اخلاق و ارزشهای والای اخلاق اسلامی موارد بسیار مهم و قابل دقتی مطرح است. در این مختصر فقط به یک ارزش مهم اخلاقی اشاره می شود و آن «تکامل انسانی» است بقیه مباحث در تحت همین ارزش اخلاقی پیگیری می شود.

در شریعت اسلامی پدیدهای فراتر از انسان وجود ندارد انسان دارای ویژگیها و جامعیتی است که او را در بین تمامی مخلوقات ممتاز کرده است و از سوی دیگر این انسان دارای حیاتی هدفمند و دامنه دار است انسان هم باید نسبت به آینده و عاقبت ابدی خود بیندیشد و هم نسبت به قوانین و برنامه های کنونی اطراف خود هدفمند باشد تا تکامل انسان تحقق یابد. هر اندازه انسان از این مسیر دور بماند ونسبت به هر دو سو نگاه حیوانی و شهوانی کند به همان اندازه از مسیر انسانی و عقلانی خود دور مانده است.

امیر المومنین علی (ع) ضمن تبیین ویژگیهای خلاق انسان را بدلیل برخورداری از دو عنصر عقل و شهرت موجودی میداند که در صورت حکومت و فرمانروایی و تدبیر عقل بر نفس، تکامل انسانی محقق شده و وجود انسانی را برتر از فرشتگان خواهد کرد والا اگر شهوت بر عقل و تدبیر انسانی چیره شود از حیوان هم فروتر خواهد شد.[۳۱]

لذا در راستای تکامل انسانی و ارزشهای اخلاقی اصول نیز تبیین شده که در چهار چوب آن ارتباط زن و مرد از نظر اخلاقی سالم بود و موجب تکامل می شود به برخی از این موارد اشاره می کنیم:

الف) پوشش اسلامی و مهار غریزه جنسی

یکی از شاهکارهای حوزه تکامل انسانی جاذبه و کشش مادی و معنوی زن و مرد به یکدیگر است که در صورت شکل گیری صحیح آن در سلامت انسانها نقش تعیین کنندهای دارد. در شریعت اسلامی برای تکامل آرامش زن و مرد در جامعه در ارتباط با یکدیگر معارف دقیقی را مطرح کرده است.

غریزه جنسی یکی از نیرومندترین غرایز آدمی است که در دوران کودکی نهان است ولی اندک اندک در دوران نوجوانی و بلوغ آشکار شده و پس از مدتی تقریبا بر وجود آدمی سیطره می یابد. البته این نیرومندی به معنای غیر قابل کنترل بودن آن نیست بلکه با اراده و ایمان و ارزشهای اخلاقی می توان براحتی کنترل کرد.[۳۲]

غریزه جنسی در انسان واقعیتی است که بدون فایده و حکمت آفریده نشده است از جمله فایده های غریزه جنسی، آرامش روحی، فراهم کردن زندگی اجتماعی زناشویی و برخورداری از لذتهای جنسی مشروع است[۳۳]

در طول تاریخ حیات انسانی در مواجهه با غریزه جنسی رویکردهای افراطی و تفریطی ظاهر گشته است نمونه افراطی آن در اندیشه های گروهی از دانشمندان غربی همچون فروید و راسل است که سعادت آدمی را در ارضای هر چه بیشتر غریزه جنسی می دانند رویکرد تفریطی در برخورد با غریزه جنسی را در برخی محافل مذهبی مسیحی و آموزش روحانیان مسیحی می توان مشاهده کرد که آمیزش جنسی را عمل پلید به شمار می آورند. در برابر این دو نگاه افراطی و تفریطی ما در فرهنگ اسلامی با رویکرد اعتدالی همراه با پذیرش واقعیت غریزه جنسی مواجه هستیم. بعضی از دانشمندان اسلامی تبدیل غریزه جنسی را نخستین و اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان می دانند. [۳۴]

شریعت اسلامی یکی از زیباترین راهکارها برای کنترل غریزه جنسی را پوشش و حجاب زن در برابر مردان نامحرم مطرح کرده است حکم وجوب حجاب از پیشرفته ترین احکام آئین رهایی بخش اسلام و نشان دهنده این واقعیت تردید ناپذیر است که اسلام به عنوان آئینی الهی در تعالیم خود توجه همه جانبه به تمامی جهات زندگی بشر داشته است.

حجاب زن از آن نظر اهمیت دارد که نه تنها حافظ اخلاق و عفت در سطح جامعه است بلکه وجود چنین حکمی در اسلام نوعی بزرگداشت زن مسلمان و محفوظ نگاه داشتن وی از نگاههای مردان است.[۳۵]

یکی از مهمترین دلایل پوشش زن در اسلام کنترل غریزه شهوت در زن و مرد در ارتباط با یکدیگر است و قرآن کریم هم به آنان دستور میدهد در خصوص غرایز جنسی راه اعتدال در پیش گیرند و از آن تعدی نکنند.[۳۶]

آزادی روابط زن و مرد و قانونمند نبودن آن موجب ضربه ای سهمگین بر پیکره اجتماع و روح و روان زن می شود. امروزه بسیاری از نابسامانیهای اخلاقی و بزهکاریهای بشر در همین آزادی روابط زن و مرد ریشه دارد بر اثر بی حجابی و بدحجابی فساد چنان گسترش می یابد که دختران و پسران در خانواده خود نیز در امان نباشند و زن که مظهر عاطفه و محبت است عامل قساوت و فساد و بیرحمی و ... میشود. چنانکه نیچه فیلسوف آلمانی (۱۹۰۰ - ۱۸۴۴م) در این مورد می‌نویسد آیا بهتر نیست که انسان گرفتار یک قاتل و جانی بشود تا در رویاهای یک زن شهوت پر ست و برهنه وارد شود.[۳۷]

تأثیر بی حجابی در فساد اخلاقی به حدی است که مستکبران و غارتگران با فاسد کردن اخلاق جوامع و شیوع فحشاء همیشه از آن برای تسلط بر فرهنگها و ملتها سود برده اند تا جایی که در پروتکل سیاستمداران یهودی آمده است: «ما باید کاری کنیم که اخلاق در همه جا ویران بشود تا راه سیطره را بگشاید. بزودی در روابط جنسی زن و مرد چنان آشکار و بر ملا انجام میشود که در نظر جوان هیچ چیز مقدس وجود نداشته باشد و پیوسته همت او صرف اشباع غریزه جنسی اش گردد».

پس مسئله حجاب زن مسلمان نه تنها یک مسئله اخلاقی هر فردی است بلکه به عنوان بارزترین توجه ارتباطی او با مردان در جامعه است.

حضرت آیت الله جوادی آملی می نویسد: در فرهنگ اسلام حجاب نوعی احترام به زن و حرمت برای اوست که نامحرمان به او به دید حیوانی نگاه نکنند وی در ادامه می‌نویسد: اسلام زن را در سایه حجاب و سایه فضایل به صحنه آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن بشود و دنیای کنونی حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان لعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین کند چنین زنی دیگر معلم عاطفه نیست بلکه فرمان شهوت می دهد.[۳۸]

ب) نقش حیا و عفاف در ارتباط اخلاقی زن و مرد

یکی از موضوعات مهم در ارتباط زن و مرد که در شریت اسلامی بدان توجه عمیق داده شده «اصل حیاء و عفاف» است. مطالعه تاریخ حیات بشر در دورترین زمانهای ذکر شده همواره همراه با نشانه های از تمسک همیشگی انسان به حفظ پاکی و عفت و پاکدامنی است حتی آدمی با مراجعه به وجدان خود در می یابد که عفت طلبی انسان یک امر فطری است.

شهید مطهری در تبیین مسئله عفاف چنین می نویسد: عفاف یعنی آن حالت نفسانی یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان. عفاف و پاکدامنی یعنی تحت تاثیر قوه شهوانی نبودن و شره نداشتن، یعنی جزو آن افرادی که تا در مقابل یک شهوتی قرار بگیرند بی اختیار می شوند و محکوم این غریزه خود هستند نبودن این عفاف است.[۳۹]

عفاف موجب حفظ اخلاق و ترقی و تکامل انسانی در سایه سلامت ارتباطات است آن چه که موجب می شود زن و مرد در ارتباط با یکدیگر از حریم اخلاق انسانی خارج نشده و خوی حیوانی نگیرند همین مسئله عفاف و حیا در رفتار و برخوردهاست.

شکی نیست که قوه شهوت یکی از قوای مهم و موهبتی الهی در وجود آدمی است و بر هر انسانی لازم است این قوه را مهار کند خواه در خوراک باشد و خواه در لذتهای جنسی و خواه خواسته های دیگر شهوانی. مهار قوه شهوت و کنترل هواهای نفسانی در حیطه ارزش اخلاقی حیاء و عفاف است.

امام علی (ع) فرمود:« العفاف تضعف الشهوۀ» عفاف و خویشتن داری شهوت را تضعیف می کند.[۴۰]

هر انسان منصفی با دقت در اخلاق الهی و ارزشهای اخلاقی آن پی می برد که چقدر زیبا و دقیق تمامی این ارزشهای والا ترسیم شده و هر کدام چه جنبه هایی از وجود آدمی را تکمیل می کند. امام علی (ع) فرمود:« اصل العقل العفاف و ثمرتها البرائه من الاثام». اساس عقل عفاف است و ثمره آن دوری از زشتی است.[۴۱]

براساس این فرمایش امام علی (ع) هر جا که قوای عقل بر امیال نفسانی و شهوانی غلبه کند گوهر وجود آدمی و هویت انسانی او در سایه عفاف آشکار می شود.

ج) حریم های اخلاقی (اقتضائات)

بر اساس دو اصل پیشین - حجاب و پوشش، حیاء و عفاف - و در سایه سار آن دو اصل قویم و مهم حریمهای اخلاقی بنا می شود یعنی حیاء و عفاف در ارتباط زن و مرد و نیز برخورداری از پوشش و حجاب شرعی در ارتباط زن و مرد ما با یکسری حریمهای اخلاقی مواجه می شویم.

شریعت اسلامی براساس این دو ارزش اخلاقی و توجه کامل به تمامی جنبه های ارتباطی زن و مرد و یکسری حریمهایی نیز وضع کرد تا این ارتباط سالم برقرار شده و زمینه سعادت و تکامل انسانی را فراهم کند.

همان طور که گفته شد زن و مرد دارای غریزه جنسی و شهوانی هستند که باید در کنترل در آید و تعدیل بشود شریعت اسلامی برای آنکه غریزه جنسی تعدیل و تمامی روزنه های معصیت بسته شود در راستای همان ارزشهای اخلاقی و تقوا و عفاف باطنی آمده و موارد خاصی را مطرح کرده که بسیار مورد توجه است. یکی از مواردی که مطرح شده خلوت نکردن زن و مرد نامحرم در مکانهایی است که امکان حضور برای دیگران نیست.

امام علی (ع) فرمود: هنگامی که زن و مرد نامحرم در مکانی خلوت همراه شوند سومین آنها شیطان خواهد بود که در آنجا حضور خواهد یافت.[۴۲]

البته همان طور که شریعت اسلامی تاکید دارد بر اینکه زن و مرد نامحرم در مکانی خلوت همراه هم نباشند به همان میزان توصیه می کند که از اختلاط با یکدیگر بپرهیزند. همان طور که اسلام به زندگی اجتماعی زن و حضور او در جامعه ارج می نهد به همان صورت از او می خواهد که با مردان اختلاط نداشته باشد.

شهید مطهری می نویسد: جامعه امروزی زیانهای اختلاط زن و مرد را به چشم خود می بیند چه لزومی دارد که زنان فعالیتهای اجتماعی خویش را به اصطلاح دوشادوش مردان انجام بدهند؟! آیا اگر در دو صف جداگانه انجام بدهند نقصی در فعالیت کارشان رخ می دهد؟ از جمله اثر بارز این دوشادوشیها این است که هر دو همدوش را از کار و فعالیت مثبت باز میدارد و هر یک را بجای توجه و دقت کار خود متوجه همدوش می کند تا آنجا که غالبا این همدوشیها به هماغوشیها منتهی می گردد.[۴۳]

در ارتباط زن و مرد از منظر اخلاقی در شریعت اسلامی ریزبینیها و دقتهای خاصی مطرح شده که بسیار مورد توجه است قرآن کریم به زنان امر می کند که حتی صدای خود را در برابر نامحرمان نازک نکرده و با عشوه سخنی نگویند تا افراد مریض دل دچار انحراف نشوند و طمع به گناه نبندند. «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض».[۴۴]

قرآن کریم حتی در راستای ارزشهای اخلاقی تعریف شده در آیات الهی از زنان و مردان مومن می خواهد که حتی نگاههای خود را به یکدیگر توام با حیاء و عفاف کنند و همیشه از نگاههای هرزه دور باشند.[۴۵] امام صادق (ع) فرمود: «النظره بعد النظرۀ تزرع فی القلب الشهوۀ و کفی بها لصاحبها فتنۀ». نگاه پیاپی بذر شهوت را در دل می افشاند و همین امر برای هلاکت بنده اش کافی است.[۴۶]

پس در شریعت اسلامی در ارتباط زن و مرد نامحرم به این نکته نیز توجه شده که در ارتباط با یکدیگر باید نگاههایشان سالم و به دور از هواهای شهوانی و نفسانی باشد.

چهارم: ارتباط زن و مرد در آئینه فقه و اقتضائات آن

بدون شک دین اسلام دین جامعی است و همین جامعیت آن است که دین اسلام را پاینده و بالنده کرده است فقه اسلامی دریای بیکرانی از احکام و معارف اسلامی است که به تعبیر حضرت امام (ره) توانایی پاسخگویی به تمام مسائل افراد از گهواره تا گور را دارد.[۴۷]

این فقه اسلامی است که با توجه به تمامی جوانب زندگی بشری و با عنایت به مصالح و مفاسدی که در زندگی بشری متوجه هست احکامی را مطرح نموده که موجب سعادت و تکامل انسانی خواهد بود. امروزه فقه اسلامی بر تمامی زوایای زندگی بشر سایه افکنده است بر همین اساس در موضوع ارتباط زن و مرد در آئینه فقه باید بررسی کرد تا مهمترین مولفه های آن را استنباط کرد و احکام شرعی متناسب با آن را استخراج نمود.

با توجه به تاریخ زندگی بشری این مطلب نمایان می شود که افراطها و تفریطها در زندگی بشری وجود داشته است در همین راستا برخی قائل شدند که هرگونه ارتباطی را بین زن و مرد ممنوع کنند و عده ای نیز قائل به ارتباط آزاد و بدور از همه حدود و حریمها شدند لکن حق در اینجا همان است که دین اسلام مطرح نمود و آن پذیرش ارتباط آن هم در قالب توجه به احکام و حریم و حدودهای شرعی است.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ان الله افترض علیکم فرائض فلا تضیعوها و حدلکم حدودا فلا تعتدوها و نهاکم عن أشیاء فلا تنتهکوها و سکت عن اشیاء و لم یدعها نسیاناً فلا تتکلفوها خداوند احکام و تکالیفی را بر شما واجب فرمود بنابراین آنها را ضایع نکنید ... و اموری را مسکوت گذاشت نه از روی فراموشی، لذا آنها را بر خود تکلیف نکنید.[۴۸]

بر همین اساس ما در تاریخ اسلام می بینیم که در زمان پیامبر (ص) زنانی آمده و با حضرت بیعت کردند.[۴۹] و حتی در جنگهای صدر اسلام زنان متعددی یافت می شود که در کنار مردان مجاهد شرکت کرده و به پرستاری و درمان مجروحان پرداختند.[۵۰] ونیز در صدر اسلام بعضی از زنان خدمت پیامبر (ص) می رسیدند و از آن بزرگوار مسائل دینی خود را فرا می گرفتند و پیامبر (ص) نه تنها آنها را منع نمیکرد بلکه ترغیب می نمود در راه فراگیری دانش و مسائل دینی خود بکوشند. اسماء بنت یزید انصاری به نمایندگی از زنان مدینه نزد حضرت رسول (ص) آمده و پیام آنان را به حضرت ابلاغ کرد. پیامبر (ص) نگاهی به اصحاب کرده و فرمود: آیا تاکنون از زنی به این خوبی و منطقی و به این رسائی سخنی در امور دین شنیده اید؟ [۵۱]

در راستای همین تشویقها و ترغیبها هست که می بینیم زنانی در طول تاریخ اسلام به سمت علم و دانش رفته و قله های ترقی را طی کرده و مثمر ثمراتی شدند که جامعه اسلامی از آن بهره ها برده است. در این جا باید بگوئیم درست است که در شریعت اسلامی و در سیره مسلمین ارتباط زن و مرد مجاز شمرده شده لکن این ارتباط بر اساس موازین و احکام شرعی خاصی است که باید مورد دقت قرار بگیرد بر کسی هم پوشیده نیست که پرداختن به تمامی موارد فقهی در این جا از حوصله این مقاله بیرون است اما به برخی از موارد آن اشاره می کنیم:

الف) گفتگوی زن و مرد

یکی از مواردی که در مباحث فقهی در ارتباط زن و مرد مطرح شده «گفتگوی زن و مرد است در فقه اسلامی شنیدن صدای زن نامحرم جایز بوده لکن باید بدون قصد لذت و بدور از خوف فتنه وفساد باشد.

حضرت امام (ره) در کتاب ارزشمند تحریر الوسیله می‌نویسد: زنها می توانند بانامحرم صحبت کنند مشروط به اینکه: ۱- به قصد لذت و ریبه نباشد ۲- صدای خود را ترقیق و تلطیف نکنند. ۳- خوف فتنه نباشد.[۵۲]

سیره مسلمین هم بر این مطلب جاری است که زنان و مردان در جامعه اسلامی با هم در ارتباط بوده و صحبت می کردند لکن این شرائط فقهی باید مراعات بشود. یکی از مسائلی که در راستای گفتگوی زن و مرد باید مورد دقت قرار گرفته و از منظر فقهی حکم شرعی آن باید مورد توجه بشود «ابراز احساسات و برخوردهای عاطفی» است چه بسیار مواردی هست که زن و مرد نامحرم در ارتباط با یکدیگر قرار می گیرند لکن چون نسبتهای فامیلی با همدیگر دارند به ابراز احساسات و برخوردهای نزدیک عاطفی و محبت آمیز میکنند فقهای عظیم الشان این موارد را نیز مورد توجه قرار داده و بر همین اساس فتوی داده اند که برخوردهای عاطفی و محبت آمیز و ابرز احساسات بین زن و مرد نامحرم ولی فامیل باید به نوعی باشد که زمینه فساد را فراهم نکند والا همین برخوردها حرام خواهد بود.[۵۳]

ب) نگاه کردن

یکی دیگر از مواردی که در فقه اسلامی مورد توجه و اهمیت واقع شده نگاه زن و مرد نامحرم در ارتباط با یکدیگر است که فقه اسلامی تمام بدن زن را عورت میداند و نگاه مرد نامحرم به بدن رن را حرام می داند و فرقی نمی کند این نگاه توام با لذت و خوف فتنه باشد یا نباشد البته فقها نگاه به قرص صورت زن و دستها تا مچ او را بی اشکال میدانند.[۵۴]

تمام فقهای عظیم الشان بر همین اساس فتوی داده اند که نگاه کردن به موی زن نامحرم ولو به مقدار بسیار کم جایز نیست، البته این را هم باید دقت کرد که نگاه کردن به صورت زن و دستها تا مچ در صورتی بی اشکال است که این نگاه توام با لذت و ریبه نباشد و یا صورت و دستهای زن آرایش به خود نگرفته باشد. البته این احکام شرعی در مورد نگاه به زنان مسلمان است ولی در زنان غیر مسلمان و کافر به آن مقداری که پوشش آن در عرف کشور و ملت خودشان عادی جلوه میکند نگاه کردن به آن بدون قصد لذت و ریبه جایز است.

در باب نگاه زن به مرد نامحرم نیز مباحث فقهی متعددی مطرح شده از جمله این که نگاه کردن به سر و گردن و اعضایی که در عرف اسلام مردان آن را نمی پوشانند جایز است و باید از نگاه کردن به مواضعی که در عرف اسلامی باید آن را پوشاند خودداری کنند.[۵۵]

ج) تماس جسمی

یکی از مواردی که در ارتباط زن و مرد مطرح بود «تماس جسمی» است که متداولترین نمونه آن دست دادن است. در عرف بسیاری از کشورها و ملتها زن و مرد در ارتباط و برخورد با یکدیگر با هم دست می دهند و شاید در بعضی از موارد دست ندادن را نوعی بی احترامی و توهین تلقی کنند ولی در مباحث فقهی اسلامی آمده که هر کس که نگاه کردن او جایز نیست تماس بدنی با او نیز جایز نیست. حتی زنان غیر مسلمانی که دیدن مقداری از موی سر و بدن را نمی پوشاند جایز است ولی لمس کردن بدن آنها و دست دادن به آنها حرام است. در فقه اسلامی فقهای بزرگوار فرموده اند بنابر احتیاط واجب نمیتوان دختران بالای ۶ سال را بغل کرد البته در صورتی که دختر نامحرم باشد.

بر همین اساس است که فقها فتوی داده اند پزشکان نامحرم تا هنگامی که مسئله اضطرار نرسیده نمی توانند بدن زن را لمس کنند یعنی هر گونه تماس بدنی جایز نیست مگر از روی اضطرار.

د) پوشش شرعی

همان طور که در مباحث پیشین گفته شد فقه اسلامی بدن زن را عورت میداند بر همین اساس زن باید تمام بدن خودش را بپوشاند مگر قرص صورت و دستها تا مچ را. علامه حلی یکی از فقهای عظیم الشان شیعه در کتابش می نویسد: عورة المرئه جمیع بدنها الا الوجه با جماع علماء الأمصار ... و اما الکفان فکا لوجه عند علمائنا اجمع عورت زنی یعنی جاهایی که زن باید بپوشاند تمام بدن اوست بجز چهره... و اما دو دست او نیز از نظر همه علمای ما مثل چهره است.[۵۶]

لذا روشن است که کناره های گوش و زیر چانه و نیز بیشتر از مچ که در برخی از زنها نمایان است مورد حرمت شرعی است از مباحث بسیار مهم و دقیق دیگری که فقهای گرانقدر در این جا مطرح کرده اند کیفیت پوشش است. تمام فقها اتفاق نظر دارند که پوشش زن نباید به نحوی باشد که موجب تحریک و تهییج دیگران شود.[۵۷] یعنی زنان نباید از پوشش چسبان و تنگ استفاده کنند که مهیج و محرک نامحرمان بشود پوشش زن هم باید حد شرعی آن رعایت بشود و هم باید به نحوی باشد که برجستگی های بدن زن نمایان نشود.[۵۸]

یکی از نکات بسیار مهمی که در اینجا تذکر آن لازم است ارتباط دختر و پس برای زوجیت است گاهی اوقات دختر و پسری با هم ارتباط برقرار کرده و مدتها با یکدیگر هم صحبت شده و ابراز محبت و احساسات و شوخیها و همسفر شدنها را به دنبال دارند و چنین عنوان می کنند که تمامی این ارتباطها برای ازدواج است البته در بسیاری از این موارد بسیار باز و رها با هم برخورد می کنند در فقه اسلامی این مسئله به چه صورت است؟

شکی نیست که در فقه و شریعت اسلامی ازدواج یک امر بسیار مقدس و سنت پسندیده ای است ولی هر امری برای خودش حریم و حدودی دارد لذا در فقه اسلامی چنین ارتباط هایی ناپسند شمرده شده است. از سوی دیگر چون شرع مقدس اسلام برای ازدواج اهمیت فوق العاده ای قائل شده لذا در این راستا احکام ویژه ای را وضع کرده است. فقهای عظیم الشان فرموده اند: اگر مردی واقعا قصد ازدواج با زنی را دارد با ۳ شرط می تواند به محاسن و زینتهای این زن نگاه کند یعنی ارتباط را نزدیکتر کند آن ۳ شرط عبارتند از:

۱- واقعاً قصد ازدواج با این زن را داشته باشد ۲- هیچ مانعی در ازدواج این دو نفر نباشد ۳- مرد با این کار خود قصد لذت و فساد نداشته باشد یعنی از دواج این دو نفر متوقف بر این نگاه باشید[۵۹]

پنجم: تحلیل و تطبیق (آسیب پذیری)

امروزه بر همگان روشن است رسانه های گروهی همچون تلویزیون از وسعت مخاطب و وسعت تأثیر گذاری بالایی برخوردار است که دیگر رسانه ها قدرت رقابت با آن را ندارند. از سوی دیگر در یک جامعه ارزشی و آرمانی و در یک حکومت اسلامی انتظاراتی که از این رسانه ملی و عظیم می رود بسیار قابل توجه و اهمیت است. سمت و سوی تمامی برنامه های تلویزیونی باید به جهتی باشد که ارزشهای دینی و احکام الهی نه تنها به بهترین وجه رعایت شده بلکه باید فرهنگ اسلامی در مردم نهادینه بشود. هر چند مسئولین صدا و سیما افرادی متعهد و متدین هستند لکن تا رسیدن به تمامی اهداف ارزشی و اسلامی فاصله زیاد است هر چند که در این بین غفلتها و نیز تغافلها فراوان میباشد. بر همین اساس نگارنده با توجه به مباحث کلی پیشین به مواردی چند در این راستا توجه می دهد.

نکته اول: یکی از نکات بسیار مهم در برنامه های تلویزیونی حضور و بازیگری زن میباشد شکی نیست عدم حضور زن در برنامه های تلویزیونی یک نقص و یک رویکرد افراطی است لکن حضور افراطی زن و ارائه چهره غیر منطبق با آرشهای اسلامی و شخصیت پردازیهای غیر واقعی نیز درست نیست. در برخی از نمایشهای تلویزیونی حضور زن در فضای وسوسه انگیز مطرح می شود. بزرگترین نقص برنامه های تلویزیونی در ارائه چهره زن در قالب فیلمها و سریالها آن است که جنسیت زنانه بیشتر بروز کرده و از حالت طبیعی و عاطفی به صحنه جذابیتهای کاذب پیش رفته است حتی در برخی از برنامه ها می بینیم که زنان گاهی حراف و پر گو، گاهی حسود و شکاک و گاهی وسیله جذب و توجه چشمان ظاهر بین مردانی میشود. در اخلاق اسلامی و فقه متعالی اسلام حضور زن در اجتماع را با حیا و عفاف و مظهر بودن برای جمال الهی می خواهد لکن در برخی از سریالهای ایرانی به تقلید از فیلم و سریالهای غربی قهرمان اصلی سریال یک زن بوده و با آنکه شخصیت منفی دارد بسیار محبوب و مجذوب جلوه میکند زنانی که به راحت جست و خیز می کنند و اسلحه می کشند و قلدری می کنند و حتی در مقابل پدر ومادر بی احترامی می کنند.

نکته دوم: یکی از نکات مهم دیگر برخوردهای باز و ارتباطهای سهل الوصول بین زن و مرد در برنامه های تلویزیونی است. از موارد بسیار مهم در اخلاق اسلامی حیا و عفاف هست و از سوی دیگر در فقه اسلامی نیز برای ارتباط زن و مرد حدود و حریمهایی تعریف شده که با رعایت آن می توان برنامه های ارزشی توام با موازین شرعی و اخلاقی داشت همان طور که در مباحث پیشین گفته شد ارتباط زن و مرد نامحرم در نگاه کردن، صحبت کردن، ابراز احساسات و پوشش دارای حدود خاصی است ولی در برنامه‌های تلویزیونی حتی در برنامه های زنده صبحگاهی ما با یکی از زنان مجری مواجه میشویم که به همراه دو مجری مرد به اجرای برنامه میپردازد. به راحتی با آنان شوخی کرده و یا با خنده های بلند و برخوردهای باز و رها و حتی تلطیف در صداها که یقینا مورد پسند نیست. این مطلب در سریالها و برنامه های نمایشی تلویزیون کاملا مشهود است دختر و پسر براحتی با هم ارتباط برقرار کرده و در راستای زوجیت بدون اطلاع والدین با هم به رستوران و پارک میروند و تمامی این برخوردها لبریز از هوسها و غرایز شهوانی است و اگر والدین مخالفتی بورزند به نوعی این مخالفت مورد تمسخر و یا به نحوی نگاه پسینی و دور ماندگی تلقی می شود.

نکته سوم: بدون تردید چهره پردازی از عناصر مهم نمایشی است و از مهمترین محورهای برنامه های نمایشی چهره پردازی و آرایش و گریم و مانند آن میباشد. لکن در برخی از برنامه ها آن قدر به ظاهر بازیگر و گریم و آرایش او پرداخته شده که مخاطب و دیگر توانایی همراهی با واقعه و داستان برنامه را ندارد و تمام توجه او محو جمال و ظاهر بازیگر می شود این در حالی است که با اساس و اهداف برنامه و اصول نمایش تخالف دارد. حضرت آیه الله جوادی آملی در این راستا بیان بسیار زیبایی دارد ایشان می فرماید: برنامه‌های تلویزیونی ما باید به نحوی باشد که بیننده از سطح ظاهر به محتوا برود و با محتوای برنامه ارتباط برقرار کند.

نکته چهارم: یکی از موارد مهم در مباحث اخلاقی و فقهی پوشش کیفیت و نوع آن هست. برنامه های تلویزیونی میتواند در این راستا پوشش های کامل را نهادینه و فرهنگ سازی کند لکن ما از یکسو با سریالهای کره ای مواجه میشویم که زنان با سر و روی باز و با چهره های بزک کرده هستند و از سوی دیگر پوشش های کامل مثل چادر را به زنانی می دهیم که یا در سنین بسیار بالایی هستند و یا زنانی که بسیار سنتی فکر می کنند و یا زنانی که از روستا و مناطق دور مهاجرت کرده اند و یا حتی در برخی از برنامه های نمایشی چادر را به زنانی می پوشانیم که مزاحم کار و فعالیت آنها میباشد. از سوی سوم با زنانی مواجه می شویم که پوششی راحت تر و بازتر و بسیار شیک و گاهی زننده برخوردار بوده ولی زنان دارای شخصیت و جاذبه معرفی می کنیم این افراط و تفریطها نیز مورد تامل است.

نتیجه گیری

هر چند برنامه های تلویزیونی متاثر از اصول و عوامل هنری نمایش می باشد لکن در تنافی اصول و مبانی اخلاق و فقهی نمی باشد بلکه با بررسی مهمترین موازین و مولفه های اخلاقی و فقهی که در ارتباط زن و مرد و جایگاه هر دو در جامعه ذکر شده است می توان با رعایت همین موازین به تولید و پخش برنامه های جذاب و هنری پرداخت که نه تنها دچار چالش یا آسیب نشوند بلکه به صورت کامل در جهت هدایت و سعادت مخاطبین و جامعه حرکت کرد.

منابع و مآخذ:

۱- قرآن کریم

۲- نهج البلاغه

۳- ابن سعد، محمد، طبقات، ج۸، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۹.

۴- ارجمند، مهدی، سلوک روحی بازیگر، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۷.

۵- اعرابی، نادره، انتقال ارزشها از طریق برنامه های تلویزیونی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده صدا و سیما، ۱۳۸۱ ش.

۶- امام خمینی، صحیفه نور، انتشارات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹، تهران.

۷- امام خمینی، تحریرالوسیله، انتشارات اعتماد، قم، ۱۳۷۶.

۸- جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال انتشارات اسراء، ۱۳۸۵، قم.

۹- حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقها، ج۲، انتشارات دایره المعارف فقه اهلبیت، قم.

۱۰- خوئی، ابوالقاسم، مبانی العروه، ج۱، انتشارات آل البیت، ۱۴۱۹، بیروت.

۱۱- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، بی تا.

۱۲- زرادوند، احمد، افکار جاویدانه، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۲ش.

۱۳- رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی

۱۴- ری شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، قم، ۱۳۷۹ ش.

۱۵- سبحانی، جعفر، التحسین و التقبیح العقلبان، قم، انتشارات توحید، ۱۳۷۹ ش.

۱۶- سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۴ش.

۱۷- شرفی، محمد رضا، دنیای نوجوانی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش، تهران.

۱۸- شهرزاد، شهاب، چگونه بازیگر شویم، نشر افکار، تهران، ۱۳۷۸ش.

۱۹- صدا و سیما از دیدگاه مقام معظم رهبری، انتشارات سروش، ۱۳۸۴ش. تهران.

۲۰-طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۴ش.

۲۱- طباطبایی، محمد حسین، روابط اجتماعی در اسلام، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۸۲ش.

۲۲- طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، انتشارات آل البیت، قم، ۱۴۰۶.

۲۳- طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، انتشارات خوارزمی تهران، ۱۳۶۵ش.

۲۴- فلسفی، محمد تقی، جوان از منظر عقل و احساسات، انتشارات علامه، ۱۳۸۱ ش.

۲۵- فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ش.

۲۶- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۶.

۲۷- محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۸۶ ش.

۲۸- مسلم قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۳۸۹.

۲۹- مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۸۱ ش.

۳۰- معصومی، سید مسعود، احکام روابط زن و مرد، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۸۱ش.

۳۱- مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۱ش.

۳۲- مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات صدرا، تهران،۱۳۸۱ش.

۳۳- مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی از نظر اسلام و غرب، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۹ش.

۳۴- مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۸ش.

۳۵- مکی، ابراهیم، شناخت عوامل نمایش، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۱ش.

۳۶- نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۳ش.

۳۷- نشریه سنجش و دانش، شماره ۳۸، سا ل سیزدهم، تابستان ۱۳۸۳، سازمان صدا و سیما.

۳۸- نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۴۰۲.

۳۹- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، بیروت، دارالصادر، ۱۴۰۴.

۴۰- وحیدی، محمد، احکام بانوان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۹ش.

۴۱- هرمزی زاده، محمد علی، ارزش های اسلامی در دو سریال ایرانی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۳ ش.

۴۲-یزدی، سید محمد کاظم، عروه الوثقی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۲ ش.

پی نوشت ها:

[۱] . دهخدا ، علی اکبر، لغت نامه دهخدا ،ج۴ص۱۷۰،انتشاراتدانشگاه تهران

[۲] . همان ص۱۵۲۴.

[۳] سجادی ،سید جعفر ، فرهنگ معارف اسلامی.

[۴] .مصباح یزدی ، محمد تقی اخلاق در قرآن ، ج۱ ، ص۴۸ ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، ۱۳۸۳

[۵] . لغت نامه دهخدا ، ج۳۱ ص۲۹۲

[۶] . سجادی ، سید جعفر ، فرهنگ معارف اسلامی

[۷] . سبحانی ، جعفری ، التحسین و التقبیح العقلیان ص ۱۹۳-۱۴۳

[۸] . خواجه نصیر الدین طوسی ، اخلاق ناصری ، ص ۱۷

[۹] . جوادی آملی ، عبدالله ، زن در آئیینه جمال ص ۷۰-۶۹ ، انتشارات اسراء قم ۱۳۸۵ش

[۱۰] . مطهری ، مرتضی ، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ، ص ۹۶-۷۸.

[۱۱] . سوره انسان ، آیه ۳.

[۱۲] . جوادی آملی ، عبدالله ، زن در آئیینه جمال و جلال ص ۱۷۹

[۱۳] - طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۴، ص ۱۳۵، دفتر انتشارات اسلامی، ق ۱۳۸۲.

[۱۴] - سوره روم، آیه ۲۱

[۱۵] - خواجه نصیر الدین طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص ۲۳۷

[۱۶] - طباطبایی، محمد حسین، روابط اجتماعی در اسلام؛ ص ۷

[۱۷] - صحیح مسلم، حدیث ۱۸۲۹

[۱۸] - مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷، ص ۱۵۸

[۱۹] - محدثی، جواد؛ اخلاق معاشرت ص ۳۴

[۲۰] - سوره قلم آیه ۴

[۲۱] - هنر از دیدگاه مقام معظم رهبری ص ۹

[۲۲] - همان ص ۱۱

[۲۳] - شهرزاد، شهاب، چگونه بازیگر شویم، ص ۴۵

[۲۴] - ارجمند، مهدی، سلوک روحی بازیگر، ص ۱۳

[۲۵] - شهرزاد، شهاب، چگونه بازیگر شویم، ص ۸۸

[۲۶] - نشریه پژوهش و سنجش، شماره ۳۸، ص ۳۴

[۲۷] - همان ص ۱۳۰

[۲۸] - هنر و رسانه از دیدگاه امام خمینی ص ۲۳۵

[۲۹] - هرمزی زاده، محمد علی، ارزشهای اسلامی در دو سریال ایرانی ص ۱۸۶

[۳۰] - اعرابی، نادره، انتقال ارزشها از طریق برنامه های تلویزیونی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد.

[۳۱] - فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج ۲، ص ۲۵۴

[۳۲] - شرفی، محمدرضا، دنیای نوجوانی، سازمان تبلیغات اسلامی، ص ۳۷۲

[۳۳] - فلسفی، محمد تقی، جوانی از نظر عقل و احساسات، ج۱ ص ۱۲۹

[۳۴] - مطهری، مرتضی، اخلاقی جنسی از نظر اسلام و غرب ص ۱۴

[۳۵] - رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان ص ۱۲

[۳۶] - سوره مومنون آیه ۷-۵

[۳۷] - زرادوند، احمد، افکار جاویدانه ص ۷۳

[۳۸] - جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جمال و جلال ص ۳۷۲

[۳۹] - مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام ص ۱۳

[۴۰] - ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۹ ص ۳۶۳ حدیث ۱۲۸۶۱

[۴۱] - همان، ج۶ ص ۳۶۲

[۴۲] - نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، ج۲ ص ۲۳۳

[۴۳] - مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص ۲۳۷

[۴۴] - سوره احزاب آیه ۳۲

[۴۵] - سوره نور، آیه ۳۱

[۴۶] - نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، ج۱۴، باب ۱۰ حدیث ۶

[۴۷] - صحیفه نور، ج ۲۱ ص ۲۳۵

[۴۸] - نهجالبلاغه حکمت ۱۰۵

[۴۹] - ابن سعد، محمد، طبقات، ج۸، ص ۴۵۵

[۵۰] - مغازی واقدی، ج۱ ص ۲۴۸

[۵۱] - مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص ۲۲۵

[۵۲] - تحریر الوسیله، ج۲، کتاب النکاح، مسئله ۲۹

[۵۳] - خوئی، ابوالقاسم، مبانی العروه الوثقی، ج۱ ص ۱۳۱

[۵۴] - عروه الوثقی، ج۲ ، کتاب النکاح، مسئله ۳۱؛ تحریر الوسیله ج۲ کتاب النکاح مسئله ۱۸

[۵۵] - طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج۲ ص ۷۴

[۵۶] - حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقها، ج۲ ، ص ۴۴۸

[۵۷] - معصومی، سید مسعود، احکام روابط زن و مرد، ص ۱۳۲

[۵۸] - وحیدی، محمد، احکام بانوان، ص ۱۱ سوال ۶

[۵۹] - نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۹ ص ۶۶

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha