یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
متفقین

حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین لیالی گفت: اساساً ارتش نوینی که در ایران تشکیل شده بود، ماهیت خارجی داشته و از قزاق ها یعنی سربازان روس به وجود آمده بود و از شوروی حرف شنوی بیشتری داشت. این ارتش در زمان حمله شوروی و بریتانیا در کمتر از ۲۴ ساعت فروپاشید و همین امر یکی از مهمترین دلایل اشغال ایران بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی لیالی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سی و یکمین برنامه تلویزیون اینترنتی «پاسخ» در سال ۱۴۰۱، به مناسبت سالروز واقعه اشغال ایران توسط متفقین و فرار رضاخان در شهریور سال ۱۳۲۰، به تشریح ریشه های وقوع این حادثه پرداخت و گفت: از تلخ ترین وقایع تاریخ، جنگ های جهانی اول و دوم بوده که به ما آموخت اگر می خواهیم مورد هجمه، ظلم و تعدی ظالمین قرار نگیریم باید قوی باشیم.

طبل توخالی رضاخان

استاد حوزه و دانشگاه افزود: جنگ های جهانی اول و دوم از پدیده های قابل تأمل و قابل بصیرت در یکصد سال اخیر کشور ما هستند. همانطور که مشاهده شد حکومت رضاخان به دلایل مختلفی با آن عظمتی که امروز هواداران او در موردش توصیف می کنند به یکباره به طبل توخالی تبدیل شده و کشور ایران را در کمتر از ۲۴ ساعت به اشغال متفقین درآورد.

گرایش رضاخان به آلمان ها، یکی از دلایل اصلی اشغال ایران توسط متفقین

حجت الاسلام والمسلمین لیالی خاطرنشان کرد: در تحلیل این که ایران اعلام بی طرفی کرد و چرا این کشور مورد اشغال قرار گرفت، یکی از مهمترین دلایل این بود که رضاخان بویژه از سال ۱۳۱۶ به علل مختلفی به آلمان ها گرایش پیدا کرده و گفت مستشاران انگلیسی از ایران خارج شوند و می خواست مستشاران آلمانی را جایگزین آن ها نماید.

وی ایران را کشوری هم مرز اتحاد جماهیر شوروی عنوان کرد و گفت: بریتانیا که در مقابل آلمان با اتحاد جماهیر شوروی متحد شده بود، برای رسیدن به شوروی راهی جز عبور از ایران نداشت. طبیعتاً نزدیکی رضاشاه به آلمان و حضور کارشناسان آلمانی در ایران بهانه خوبی برای بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی بود تا با حربه مقابله با آلمان، ایران را به اشغال خود درآورند.

ارتشی که از خارج کشور خط می گرفت

این پژوهشگر حوزوی ضعف ارتش رضاشاه در مقابله با دشمنان خارجی را دومین دلیل متفقین برای اشغال ایران برشمرد و تصریح کرد: اساساً ارتش نوینی که در ایران تشکیل شده بود، ماهیت خارجی داشته و از قزاق ها یعنی سربازان روس به وجود آمده بود و از شوروی حرف شنوی بیشتری داشت. این ارتش در زمان حمله شوروی و بریتانیا در کمتر از ۲۴ ساعت فروپاشید و این یکی دیگر از دلایل اشغال ایران بود.

وی با اشاره به عدم حضور مردم در تحولات سیاسی آن دوران، افزود: عدم حضور مردم در تحولات سیاسی حداقل بعد از پدیده مشروطیت و سرخوردگی مردم و روحانیت در این عرصه را می توان مهم ترین عامل آسان شدن مسیر اشغال ایران برای متفقین دانست.

محمدرضا، پادشاهی بدون تجربه و توان مدیریتی

حجت الاسلام والمسلمین لیالی بیان داشت: محمدرضا پهلوی در ۲۲ سالگی به پادشاهی ایران رسید و قدرت مدیریت این کشور را به هیچ وجه نداشت. این شخص جوان که با پیشنهاد محمدعلی فروغی و دخالت سفارتخانه های روس و انگلیس بعد از استعفا و اخراج رضاخان روی کار آمد، هیچ استقلال و توان مدیریتی نداشت و این هم یکی دیگر از دلایل مهم اشغال ایران توسط متفقین بود.

وی گفت: ارتش ایران برخلاف آنچه در برخی رسانه های امروز گفته می شود، ارتش ضعیفی بوده که حتی اگر از ضعف آن بگذریم شاهد مدیریت روس ها و انگلیسی ها بر آن هستیم. البته محدود مردان بزرگ و با غیرتی هم بودند که در مقابل متفقین مقاومت کرده، ولی به دلیل کمبود پشتیبانی نتوانستند دوام بیاورند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: امروز به برکت انقلاب اسلامی، ارتش ایران توانسته است خودش را احیا کند و فرماندهان بزرگی را تربیت نماید تا از نیاز به مستشاران خارجی مبرا گردد.

فشار بر نهاد حوزه از سوی رضاخان

حجت الاسلام والمسلمین لیالی با تأکید بر فروپاشیدن سازمان روحانیت در دوران رضاخان، عنوان داشت: سؤال پرسیده می شود که روحانیت در دوران اشغال ایران توسط متفقین چه نقشی ایفا کرد؟ پاسخ این است که به دلیل عدم وجود سازمان و تشکیلات روحانیت در دوران به قدرت رسیدن رضاخان اصلا روحانیتی برای ایفای نقش نداشتیم.

وی گفت: مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در سال ۱۳۰۰ برای احیای حوزه علمیه آمد؛ ایشان و رضاخان با هم آمدند و تقریباً با هم نیز از دنیا رفتند. مرحوم آیت الله حائری که معروف به شیخ مؤسس هم هست آمده بود حوزه علمیه قم را تأسیس کند؛ یعنی در این زمان حوزه علمیه ای وجود ندارد. زیرا قبل از رضاخان در پدیده مشروطیت، بعد از مشروطیت، دوران جنگ جهانی اول و بعد از روی کار آمدن رضاخان بساط روحانیت و نهاد مرجعیت برچیده شده و حوزه های علمیه تعطیل گشت و این وضعیت تا سال ۱۳۱۵ ادامه یافت.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: از سال ۱۳۱۵ به بعد دوران مرجعیت مراجع ثلاث را داشته ایم که تمام تلاش آن ها حفظ حوزه علمیه قم بود و حتی در مورد حوزه های علمیه ایالات و ولایات و استان های دیگر کشور نقش چندانی نداشتند. در حقیقت با فشارهای حکومت رضاخان، روحانیت در دوران اشغال ایران توسط متفقین در تکاپو برای حفظ و بقای حوزه بود و فرصتی برای حضور در عرصه سیاسی کشور نداشت.

چرا آیت الله بروجردی هیچ تقابلی با اشغالگران نداشت؟

این پژوهشگر حوزوی در ادامه به بیان دلایل عدم حضور و تقابل آیت الله بروجردی با واقعه اشغال ایران پرداخت و خاطرنشان کرد: در آن زمان آیت الله بروجردی هنوز در عرصه مرجعیت حاضر نبودند؛ اشغال ایران از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ اتفاق افتاد و این در حالی است که مرجعیت مرحوم آیت الله بروجردی از سال ۱۳۲۵ و بعد از اشغال ایران می باشد.

وی گفت: امام خمینی(ره) نیز در سال ۱۳۲۰ فقط یک طلبه جوان است و از سال ۱۳۴۰ به بعد است که حاج آقا روح الله و امام می شود.

رضاخان با دیکتاتوری هایش تنها ماند

حجت الاسلام والمسلمین لیالی بیان داشت: پس به طور کلی در روزهای اشغال ایران توسط متفقین، مردم، روحانیت و ارتش حضور ندارند و همین امر سبب شد تا این حادثه تلخ در تاریخ کشور ما رقم بخورد. حتی می توان گفت رضاخان دیکتاتور به این دلیل که سیاسیون ایران را به زندان افکنده بود تنها ماند.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه امروز جمهوری اسلامی ایران می تواند در مقابله با ابرقدرت ها مقاومت نماید و از تجاوز آن ها به خاک این کشور جلوگیری نماید، افزود: جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس این امتحان را پس داده، در مقابل قدرت های مختلفی که به کمک صدام آمده بودند مقاومت کرد و یک وجب از خاک این کشور را از دست نداد. این امر نیز به دلیل حضور مردم، روحانیت و نیروهای نظامی دلسوز ایران و انقلاب اسلامی بود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: رضاخان با رقم زدن حوادثی همچون واقعه مسجد گوهرشاد مردم و بسیاری از سیاسیون کشور را از دست داد و به دلیل همین بی تدبیری ها در زمان حمله متفقین تنها مانده بود و مجبور به استعفا و فرار شد.

وی گفت: متفقین به مدت پنج سال کشور ایران را اشغال کرده و تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و صنعتی آن را تحت الشعاع قرار دادند.

حجت الاسلام والمسلمین لیالی در پایان با تأکید بر اینکه رضاخان با عدم مقاومت در مقابل متفقین لکه ننگی از خود در تاریخ ایران به جا گذاشت، عنوان داشت: رضاخان با فرار از مهلکه و عدم مقاومت لکه ننگی بر پیشانی خود نهاد و نشان داد که او دلسوز مردم و وطنش نیست.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha