دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
کد خبر: 351580
۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۳
آیت‌الله آصفی

حوزه / آیة الله آصفی در عین حالی که تقریبی و از مصلحان اجتماعی و در پی تقریب مذاهب اسلامی بود و مصالح عالیه امت اسلامی را می­فهمید و رعایت می­کرد، یک کتاب مستقل راجع به آیۀ تطهیر می نویسد و آن را کلید فهم بسیاری از سخت ترین و پیچیده ترین مسائل اسلامی می داند.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام والمسلمین رضا مختاری رییس موسسه کتابشناسی شیعه به مناسبت درگذشت عالم محقق و مجاهد مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ مهدی آصفی درنوشتاری زوایای اخلاقی وعلمی این عالم  تقریبی ومصلح اجتماعی را تبیین نموده اند

   در حدود سال ۱۳۶۲ ش که مشغول فراگرفتن جلد دوّم شرح لمعه (دو جلدی) در حوزۀ مقدسه قم بودم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه دوره هایی از شرح لمعه به تصحیح و تعلیق عالم وارسته و خوش فکر و کوشا مرحوم آیة الله سید محمّد کلانتر قدس سرّه (چاپ بیروت، دار العالم الإسلامی) در اختیار داشت و تنها به طلّابی می فروخت که تأییدی از یکی از اساتید داشته باشند مبنی بر اینکه شرح لمعه می خوانند و به این کتاب نیاز دارند. بنده از حضرت آیة الله استادی تأییدی گرفتم و از دفتر تبلیغات، ساختمان روبروی مدرسه امام امیرالمؤمنین (علیه أفضل صلوات المصلّین) دورۀ الروضة البهیة، با تصحیح مرحوم کلانتر و چاپ بیروت، که به اشتباه روی جلد و صفحه عنوان آن الّلمعة الدمشقیّه نوشته بود، و تا سالها هر وقت می خواستند از این چاپ شرح لمعه یاد کنند، با عنوان «اللمعة الدمشقیة» یاد می کردند، خریدم.

آن زمان چاپ خوب و زیبا و خوشخوان و مصحّح شرح لمعه منحصر به همین چاپ بود و سپس در قم و غیر قم هم بارها تجدید چاپ شد و در برخی چاپهای بعدی نام درست کتاب أعنی الروضة البهیة روی جلد آن نقش بست، و سپس کسانی از تصحیحات و تعلیقات مرحوم کلانتر استفاده بردند و شروح و ترجمه هایی! سامان دادند...

البته مرحوم کلانتر را در این تصحیح عده ای از فضلا و علما مساعدت و همراهی کردند از جمله آیة الله آصفی که به تقاضای ایشان مقدمه ای در ادوار فقه و سرگذشت شهیدین نوشت و در آغاز جلد اوّل شرح لمعه چاپ شد. مرحوم کلانتر در مقدمه شرح لمعه (ج ۱، ص ۱۶-۱۷) نوشته اند:

و أوعزت إلی فضیلة الأخ في الله الشیخ محمد مهدي الآصفي لأن یکتب فی بعض جوانب حیاة العلمین الجلیلین، المصنّف و الشارح: الشهید الأوّل و الشهید الثّاني (قدّس الله روحیهما الطاهرتین و أفاض علیهما من رحمته شآبیبهما). ففي حیاتیهما تتجلّی الإنسانیة الکاملة و الحیاة النابضة بالفکر و الثقافة و الجهاد الإسلامی النبیل...

فتفضّل بهذة الخدمة الإنسانیة، مجیباً لطلبی بقلب طاهر، و أتی بمقدّمة ممتعة حاویة لجمیع ما رغبت فیه إلیه. فجزاه الله خیر جزاء المحسنین.

این مقدّمه را مرحوم کلانتر در تاریخ ۲/ ج ۲/ ۱۳۸۶ ق نوشته اند و معلوم می شود آیة الله آصفی قبل از این تاریخ، مقاله اش را در تاریخ فقه و سرگذشت شهیدین نوشته بوده است و اکنون (شعبان  ۱۳۴۶) حدود پنجاه سال از نوشتن آن می گذرد.

* اوّلین آشنایی با اسم و آثار آیة الله آصفی

اوّلین آشنایی بنده با اسم و آثار آیة الله آصفی از همین مقدمۀ شرح لمعه بود که در حدود (۷۰) صفحه، ابتدا تاریخ فقه شیعی و سپس سرگذشت شهیدین را با نثری شیوا و زیبا و تحلیلی نوشته اند. و برخی بعداً قسمتی از آن را به فارسی ترجمه و به نام خود! در مقدمۀ برخی آثارشان درج کرده اند.

از آنجا که هر اثر و نوشته ای با ظرف زمانی خود سنجیده می شود باید اعتراف کرد که این مقدمه از بهترین نوشته ها در این موضوع است و آن زمان در تاریخ فقه شیعه، تحقیقات چندانی صورت نگرفته بود، و نیز بسیاری از آثار شهیدین شناسایی نشده و به چاپ نرسیده بود و منابع و تحقیقات در این زمینه بسیار ناچیز و نادر بود و مثلاً اطلاعات و مطالعات راجع به شهید اوّل از جزوۀ بسیار کوچک حیاة الإمام الشهید الأوّل نوشته مرحوم محمد رضا شمس الدین از احفاد شهید، فراتر نمی رفت و این همه فهرست نسخه های خطی و تحقیقات و مطالعات مفصّل راجع به شهید اوّل که یکی از آنها «الشهید الأوّل، حیاته و آثاره» در بیش از هفتصد و پنجاه صفحه، از سلسلۀ «أعلام الشیعه» مؤسسه کتابشناسی شیعه است، وجود نداشت.

مقصود اینکه در آن زمان این نوشته اثری فاخر به شمار می آمد و وقوع برخی خطاها که البته بسیاری از آنها از منابع ایشان است، در آن کاملاً طبیعی است.

آیة الله آصفی بعداً سرگذشت برخی بزرگان دیگر مانند محقق حلّی، شیخ محمدرضا مظفر صاحب عقائد الإمامیه آقا ضیاء عراقی و مقرّر درس ایشان آیة اللـه شیخ محمدتقی بروجردی را هم نوشته‌اند که منتشر شده است .

باری، اکنون تقریباً تمام آثار موجود شهیدین تحقیق و چاپ شده و اظهار نظر راجع به آنها آسان است، علاوه بر تحقیقات گستردۀ منتشر شده دیگر؛ از این رو برخی خطاهای رخ داده در این مقدمۀ حضرت آیة الله آصفی کاملا طبیعی است .

باری، موضوع تراجم تنها یکی از موضوعاتی است که آیة الله آصفی در آن قلم زده و به خوبی و زیبایی تحلیل تاریخی کرده­اند. امّا به نظر این ناچیز، مهمتر و بالاتر از جنبه های علمی، ویژگی­های عملی و شخصی ایشان است که در پایان این نوشته به اختصار ذکر می­کنم:

* دقت فوق العاده در مصرف بیت المال

 یکی از ویژگی های رفتاری ایشان احتیاط و دقت فوق العاده در مصرف بیت المال و اموال عمومی بود و مانند برخی از اقران و معاصران از بیت المال برای خود دفتر و دستک و مؤسسه و بنیاد! براه نینداخت، و بیت المال را ارث پدری و ملک مطلقِ خود نمی­دانست. شایسته است این سیره ایشان أسوۀ همه کسانی باشد که اموال عمومی و بیت المال در اختیارشان است.

* به معنی واقعی کلمه ساده زیست  بود

 دیگر از ویژگی های ایشان ساده زیستی و پرهیز از تشریفات و تجمّلات به معنی واقعی کلمه بود. نمونه­ای که خود شاهد و ناظر بودم از این قرار است: در ماه رجب سال (۱۴۳۴ق) کنگرۀ «امام مهدی علیه السلام و آیندۀ جهان» در عراق در دانشگاه کوفه و کربلا برگزار شد و ایشان در آن شرکت فعال داشت و در اختتامیه و نیز ظاهراً در افتتاحیه، به نحوی بلیغ و شیوا و زیبا سخن گفت. پس از پایان یافتن کنگره بنده و پنج تن از دوستان تصمیم گرفتیم به زیارت حرم مطهر عسکریین (علیهما السلام) در سامرا مشرف شویم ( آن زمان مانند الآن راهها نا امن بود و معمولاً کاروانهای ایرانی به سامرا مشرف نمی شدند، به طوری که از مهمانان کنگره مزبور فقط شش نفر توفیق زیارت یافتند) از این رو به گاراژ یا ترمینال کربلا رفتیم تا از آنجا با خودروهای عمومی  به سامرا رویم، با کمال تعجب و تحسین دیدیم که آیة الله آصفی هم با محافظش به گاراژ کربلا آمدند تا با اتومبیلهای عمومی به نجف اشرف و منزل خود برگردند و خودروی خصوصی و اختصاصی نداشتند! در حالی که برخی فضلای معمولی که از ایران به کنگره آمده بودند حتّی از خوف اینکه درست و بی غلط نخوانند، مقاله نخواندند و سخنرانی نکردند یا اگر خواندند مغلوط و نادرست! خواندند، با خودروهای کذایی تردّد می کردند و اکثر قریب به اتفاق میهمانان مانند آیة الله آصفی با اتوبوس و مینی بوس تردّد می کردند.

* تواضع ایشان  مثال زدنی بود

تواضع ایشان هم مثال زدنی بود. هر چند مطلب بند قبل، حاکی از تواضع اوست، ولی  این را هم بیفزایم که در معمول کنگره ها اشخاصی مانند ایشان که سخنرانی می کنند، بلافاصله می روند و خود پای صحبت و سخنرانی دیگران نمی نشینند!! ولی ایشان در جلسات سخنرانی و ارائۀ مقالات دیگران هم حاضر بودند و با تواضع گوش می دادند. و حتی هنگامی که وقت بنده برای قرائت مقاله نزدیک به پایان بود و می خواستم سخن را تمام کنم ایشان از همان جایگاه مستمعین، فرمودند که ادامه دهم و قسمتی دیگر از مقاله را بخوانم ( مقاله حقیر «قصیده بغدادیه و ردود آن» به شعر بود که ایشان فرمودند نمونه هایی از اشعار را بخوانم و خواندم). و پس از پایان جلسه هم متواضعانه به بنده گفتند: «استفاده کردیم» و شاید به دیگران سخنرانان هم فرموده باشند.

 *   تک بعدی  نبود

 مهمتر از همه نکته های فوق موضوعی است که از آن به «جامعیت عملی و رفتاری» تعبیر می­کنم. بدین معنی که ایشان تک بعدی  نبود. متأسفانه در جامعۀ ما برخی از اهل قلم و سخن، متدین و متعبدند امّا خوش فکر، روشن، اجتماعی و فعّال نیستند. برخی روشن فکر، خوش‌قلم، اجتماعی، پر تلاش و فعالند امّا متأسفانه متعبّد نیستند سالهاست کسی را می شناسم که چنین است امّا تا کنون ندیده ام نمازی به جماعت یا اوّل وقت بخواند. برخی مصلح اجتماعی و دینی و به فکر اتحاد امت اسلامی و تقریبی اند، امّا چندان اهتمامی به زیارت معصومین علیهم السلام و توسلات ندارند! برخی ولایتی و اهل زیارت و توسل و روضه اند اما مصالح شیعه را نه می فهمند و نه رعایت می­کنند، و به زعم دفاع از امامت و ولایت و امیرالمؤمنین (علیه أفضل صلوات المصلّین) نتیجۀ عملکردشان شهادت شیعیان در هند و پاکستان و افغانستان و عراق است و کاسۀ از آش داغترند و به سبک و سیره و منش و ممشای  خود حضرات معصومین علیهم السلام در این زمینه اعتنایی ندارند و ممکن است ضررشان بر شیعه از وهابیت یا داعش یا طالبان بیشتر باشد. همچنین برخی انقلابی اند و مدافع انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، ولی متدین واقعی نیستند، برخی متدین اند ولی انقلابی نیستند!

*آیة الله آصفی از مصلحان اجتماعی بود

امّا بحمدلله، آیة الله آصفی در عین حالی که تقریبی و از مصلحان اجتماعی و در پی تقریب مذاهب اسلامی بود و مصالح عالیه امت اسلامی را می­فهمید و رعایت می­کرد، یک کتاب مستقل راجع به آیۀ تطهیر می نویسد و آن را کلید فهم بسیاری از سخت ترین و پیچیده ترین مسائل اسلامی می داند و به دلیل اهمیّت بسیار زیاد این آیه و نقش کلیدی آن در حلّ مشکلات، این آیه را در یک جلد بررسی و تفسیر می کند، به اهل بیت علیهم السلام عشق می ورزد و دربارۀ آنها آثاری می­نگارد و پس از سقوط صدام طاغیۀ عراق، دوباره ساکن نجف اشرف و هم جوار حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیه أفضل صلوات المصلّین) شده بود.

در عین حال که انقلابی و مدافع نظام جمهوری اسلامی و نمایندۀ مقام معظم رهبری (دام ظله) است در دفاع از مراجع تقلید نجف اشرف و به حمایت از ایشان، مقاله می نوشت و شبهات خطیبی را که در این زمینه جزوه‌های منتشر کرده بود، رد کرد. و خلاصه به بهانه تقریب، دست از عقاید و توسلات و کوشش هایش برای دفاع از امامت و شیعه بر نمی داشت، و به بهانه دفاع از اهل بیت علیهم السلام و شیعه، بهانه به دست داعش و طالبان و وهابیت نمی­داد! و مصالح جامعه شیعی را می­فهمید و رعایت می­کرد و از سوی دیگر، نه ادعایی داشت نه داعیه­ای، نه دفتر و دستکی برای خود راه اندخته بود نه دم و دستگاهی، نه دنبال القاب و عناوین متوهّم و موهوم بود و نه برای دستیابی به مطامع دنیایی و ریاست دست و پا می­زد و تقلا می­کرد .

فطوبی له و حسن مآب.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha