به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام عبدالحمید واسطی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز هشتم اسفند طی سخنانی در کرسی علمی ـ ترویجی«چیستی و چگونگی روش تفسیر» به عنوان ارائهکننده بحث، اظهار کرد: فرضیه مورد بحث این است که ما حداقل ۲۵ رابطه را برای ایجاد انضباط کشف روابط خواهیم داشت که نقشه روابط وجودی مفاهیم آیات را برای ما شبیهسازی میکند و این رابطه هستارشناسی تلقی میشود. البته بنده نام آن را هستی، چیستی و چرایی تفسیر شبکهای قرار داده بودم.
وی اضافه کرد: محور دوم بحث بنده مفهومشناسی است که سه مفهوم مورد بحث است؛ علامه طباطبایی تفسیر را بیان معانی آیات و کشف مقاصد و مدالیل آیات دانسته است که معانی، مباحث لغوی و ترکیبی و زبانی و تغییر ساختار است، ولی مراد از مقاصد آیات کشف مراد جدی است و این مراد، صرفاً انتقال یک گزاره به مخاطب نیست، بلکه مراد جدی ایجاد تغییر در مخاطب است. به همین دلیل کشف اینکه آیات دنبال چه تغییری در مخاطب هستند ضروری است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: شبکه مفاهیم در این وضع زمانی مفید است که یک خروجی داشته باشد و اگر خروجی نسبت به برآیند مفاهیم شکل نگیرد این شبکه هم شکل نخواهد گرفت و مقصود از مدالیل هم، شرایط و لوازم و الزامات و زمینهها و مقدمات فهم یک آیه است. قبل از شکلگیری مفهوم اولیه آیه، الزامات و بعد از آن لوازم و دلالات التزامی آیات است که خیلی اوقات هم مغفول است. بر این اساس روش تفسیر چگونگی کشف معانی، مقاصد و مدالیل آیات است که به ابزار و فرایند نیاز دارد.
حجتالاسلام واسطی بیان کرد: مسئله دیگر در مفهومپردازی بحث معناست زیرا تفسیر، کاشف معنا و نظریات تفسیر متن است. چیستی معنا خودش یک زیرساخت معناست که بنده در مقالهای به بحث شبکه معنا در مجله ذهن در سال ۱۴۰۰ پرداختهام؛ معنا، احساس حضور است که از وجود یک شیء یا تصور و یا رابطه که در آن مخاطب ایجاد میشود پدید میآید و به واسطه نشانهها الفاظ به مخاطب منتقل میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: ما در تحلیل و تفسیر شبکهای دنبال کشف فرمول تغییر و معادله حرکت هستیم؛ در هر تفسیری باید این سؤالات پرسیده شود؛ یعنی چه جنس و ماده و به چه صورتی و توسط چه عاملی چه اثری را ایجاد میکند؟ این اثر در چه زمان و مکان و کیفیتی و با چه زمینه و امکانات اولیه و از چه نقطه شروع و با رفع چه موانع و هدفی و با چه پیشبینی برای آینده و... است.
وی اضافه کرد: تمام تلاش در اینجا منضبطسازی مقاصد و مدالیل و کشف آیات است و وقتی به عملکرد مفسران توجه کنیم، میبینیم در ضمن بخشی از عملکرد آنان وجود دارد و اگر بخواهیم تفسیری با تقرب بیشتر به مراد جدی مؤلف داشته باشیم و اگر همه ابعاد وجودی آن را تحلیل کنیم به دست خواهد آمد. نکته مرکزی بحث این است که این سؤالات را میتوان به صورت مجموعه ۲۵ رابطه ارائه کرد که مفاهیمی چون هدایت، کتاب، انسان و عقل و عدالت و هر مفهوم دیگری در قرآن را در آن قرار دهیم و ۲۵ سؤال را بپرسیم.
حجتالاسلام واسطی تصریح کرد: اگر بتوانیم رابطه آیات را به دست بیاوریم میتوانیم به نظریات برسیم مثلاً درآیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا» قول سدید تابعی از اصلاح اعمال است؛ یعنی سخن سنجیده بگویید تا رفتارهای شما اصلاح شود؛ یعنی اصلاح رفتاری تابعی از اصلاح گفتاری است و ما با یافتن این نوع روابط میتوانیم تحلیل و تفسیر شبکهای ارائه کنیم.
در ادامه حجتالاسلام بهمنی با تجلیل از جایگاه علمی ارائهدهنده بحث گفت: کمتر کسی در بین طلاب چنین ذهن منظم و ساختارمندی دارد و به نظر بنده جزء نوادر هستند؛ بنده حدود ۱۵ سال قبل با مطالب ایشان آشنا شدم و تعابیری در مورد راهبردهای اقتصادی داشتند و بنده دریغ داشتم از اینکه چنین ذهن ساختارمندی به سراغ برخی روایات درباره نان رفته که محل کلام و ان قلت است و الان با طرح این مطلب ایشان را خیلی مستعد میبینم.
وی با بیان اینکه مقاله صرفنظر از نقاط ضعف، گرانبها و پرمطلب و مفید است و من بعد هم به این مقاله رجوع خواهم کرد، افزود: مهمترین ملاحظه ناهماهنگی میان مسئله و هدفگذاری با نمونه عملیاتی و نتیجه مقاله است، هدفگذاری در مقدمه، نظریهپردازی و هستانشناسی است، ولی نمونه عملیاتی، صرفاً به هستانشناسی میپردازد و ربط آن با نظریه مشخص نیست و نتیجه هم به هستانشناسی است، ولی به نکته جدیدی به نام شکلدهی به پیکرهها با استفاده از هوش مصنوعی اشاره دارد. بنابراین خبری از نظریهپردازی با رویکرد شبکهای نیست.
این قرآنپژوه و عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن بیان کرد: چقدر خوب بود یا کلاً نظریهپردازی حذف یا نمونه با نظریهپردازی منطبق شود. نظریات به مدد مفاهیم بنیادی تبیین میشوند که در مقاله هم تعبیر ذرات بنیادی استفاده شود. در مسئله آوردهاند چگونه میتوان به صورت روشمند و قدم به قدم مراد جدی آیات را کشف کرد، ولی فرضیه طوری است که ناظر به نظریه نیست، بلکه فقط به مراد جدی میپردازد. در فرضیه کاری به مسئله استخراج نظریه ندارد.
حجت الاسلام بهمنی اظهار کرد: ایشان بنابر نظر مشهور، الکتاب را قرآن فرض کرده و بر این اساس مطالب را بیان کرده، در حالی که این مسئله نقدپذیر است و در هر جا تعبیر ذلک به کار رفته است مراد قرآن نیست، بلکه کتاب دیگری است که بالاتر از قرآن است و قرآن جزئی از آن و در عرش پروردگار است.
وی تاکید کرد: پیشنهاد میدهم ایشان به کتاب النظام القرآنی، مراجعه کنند که نویسنده تحلیل جامعی در مورد دلالات واژه «کتاب» ارائه کرده است. همچنین تفنن در عبارات هم به آن لطمه زده است و اگر عبارات یکدست به کار میرفت بهتر بود. تعبیر مهارت کنترل نفس برای تقوا و مهمتر از آن معنای کفر که ایشان آن را به معنای نادیده گرفتن به کار برده است. این معنای دقیق فوقالعاده برای بنده تحسینبرانگیز بود.
همچنین حجتالاسلام بهروزی لک به عنوان دیگر ناقد گفت: آقای بهجتپور هم در تفسیر همگام با وحی که به روش تنزیلی است، هم تفسیر تنزیلی کلی و هم تفسیر تنزیلی موضوعی را کار کرده است، ولی این مطلب در مقاله شما به بحث شبکهای از نظر موضوعی و یا شبکهای کلی تصریح نشده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: نکته دیگر نوآوری کار است؛ یعنی فرض کنید تحلیل شبکهای و نظاممند را انجام دادیم ولی قبل از آن چند الگو مانند تحلیل مضمونی یا دادهبنیاد یا نشانهشناسی که ایزوتسو دارد، ارائه می دهند. بنابراین نوآوری در کار نیست. شما باید در همان شبکهسازی، تفسیر مفردات معانی را مشخص کنید که در چه فرایندی روشن میشود و اینکه دلالتهای آن هم بیان شود. همچنین ارتباط میان نظم معانی و مبانی هم باید به صورت دقیقی ارائه شود. در مجموع مقاله خوب و منظمی است.
حجت الاسلام واسطی گفت: اصل این کار براساس توصیهای بود که پیشنهاد شد و چون بنده پژوهشی درباره دستگاه فکری قرآن برای تولید نظریه دارم این مسئله را پیگیری کردم و دادهبنیاد را که قدری با اذهان مخاطبان نزدیکتر است پیشنهاد دادم، ولی چون به بنده گفته شد شما براساس نظریه شبکهای خودتان فعالیت علمی دارید از طریق همین رویکرد تحقیق را جلو ببرید.
وی ادامه داد: در مورد فرمایشات آقای بهمنی اشکال ایشان را وارد میدانم و میپذیرم و البته در نتیجهگیری مقاله تلاش کردم این روابط مشخص شود. در مورد اختلاف در تعابیر واژگان هممعنا هم کاری که بنده در مقالات عمداً انجام میدهم به خاطر این است که این تعابیر به اجماع بین علمای فن نرسیده است. لذا همه ذکر میشود تا هر مخاطبی به حسب انسی که با آن واژه دارد به آن نزدیک شود؛ گرچه همه واژهها و اصطلاحات با یکدیگر مشابهات و ترادفی دارند. همچنین در بحث ذلک الکتاب، سعی شد عالم فوقانی به عنوان مبدأ متعالی نزول قرآن در نظر گرفته شود.
حجت الاسلام واسطی گفت: درباره سخنان آقای بهروزیلک باید گفت که رویکرد تحلیل شبکهای به کل قرآن است، ولی چون قرار است اکتشاف نظریه شود در بستر کار موضوعی شکل خواهد گرفت.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷