یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۴ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 12, 2024
کد خبر: 1072682
۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۷
ابوالفضل هادی منش

حوزه/ جنگ شناختی جنگی است که شباهت‌هایی به جنگ نرم دارد اما در آن، صرفا تلاش بر تضعیف باورها و افکار افراد یک سرزمین است اما در جنگ شناختی، از رسانه‌های جدیدتر و فضاهای مجازی برای تحت تأثیر قرار دادن افراد جامعه استفاده می‌کند، بدون اینکه خود را نشان دهند و مانند موریانه‌ای که چوب را از داخل از بین می‌برد اما از خارج، چیزی مشهود نیست.

خبرگزاری حوزه | بشر در طول تاریخ، درگیر انواع جنگ‌ها و نزاع‌های نرم و سخت و جنگ‌های قومی و قبیله‌ای بوده و هست. امروز اما قدرت‌ها در تلاشند با استفاده از جنگ شناختی با یکدیگر مبارزه کنند بدون اینکه ردپایی از خود در صحنه بر جای گذارند.

اصطلاح جنگ شناختی نیازمند برخی فاکتورهاست. تشریح و تفسیر در متن امنیت ملی، به صورت فرآیند اطلاعات غلط برای فرسودگی روانشناختی گیرنده‌های اطلاعات به طور گسترده تعریف شده است. اثرات این جنگ از طریق منابع اطلاعاتی مانند رسانه‌های اجتماعی و اینترنتی به طور استراتژیک گسترش می‌یابد. جنگ شناختی، هنگامی که به طور مؤثر تمرین می‌شود، دارای ماهیت موذیانه‌ای است و درک و واکنش معمولی ما نسبت به حوادث را مختل می‌کند.


حال این سؤال مطرح است که چگونه دشمن با استفاده از این نوع جنگ، ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آسیب وارد می‌کند؟ دشمن، چگونه بدون دخالت محسوس خود، این جنگ را به راه می‌اندازد؟ و چه تفاوتی با جنگ نرم دارد؟


جنگ شناختی جنگی است که شباهت‌هایی به جنگ نرم دارد اما در آن، صرفا تلاش بر تضعیف باورها و افکار افراد یک سرزمین است اما در جنگ شناختی، از رسانه‌های جدیدتر و فضاهای مجازی برای تحت تأثیر قرار دادن افراد جامعه استفاده می‌کند، بدون اینکه خود را نشان دهند و مانند موریانه‌ای که چوب را از داخل از بین می‌برد اما از خارج، چیزی مشهود نیست.
اهداف اصلی در این جنگ از بین بردن اعتماد جامعه نسبت به حاکمیت، نابود کردن نیروهای اجتماعی و سرمایه‌های کاری جامعه است.


در جنگ شناختی دشمن از چند سلاح اعتمادزدایی، ناامیدسازی جامعه، ناکارآمد نشان دادن حاکمیت، از بین بردن مشروعیت‌های جامعه و زیر سؤال بردن اعتبار نظام و حاکمیت یک کشور استفاده می‌کند و برخلاف دیگر جنگ‌ها، هنوز برای دو نوع جنگ یعنی جنگ نرم و جنگ شناختی که زاییده‌ی پیشرفته‌تری از جنگ نرم است، قانون منعی وضع نشده است.


کسی به کمک یک جامعه درگیر جنگ شناختی نمی‌آید. مگر اینکه خود جامعه با استفاده از چند سلاح پیشگیرانه و مقابله‌ای یعنی، ارتقای هوش اجتماعی و آگاه کردن جامعه‌ای که مورد اصابت گلوله‌های جنگ شناختی قرار گرفته‌اند از این میدان پیروز خارج شوند. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید این جنگ چه زمانی رخ می‌دهد. برخلاف دیگر انواع جنگ‌ها، جامعه وقتی از جنگ شناختی مطلع می‌شود که آسیب فراوانی از آن دیده است. زیرا این جنگ، یک نبرد نفر به نفر نیست بلکه تمام جامعه را درگیر آن خواهد کرد. هیچ دردی از آسیب‌هایی که از این جنگ وارد می‌شود، احساس نمی‌گردد و ممکن است افراد، حتی به دشمن ملحق می‌شوند و حتی از ترکش‌هایی که به آنان اصابت کرده، ابراز رضایت کنند، چرا که افکار عمومی در این جنگ، دیگر دست خود افراد نیست. در این جنگ کسی نمی‌میرد بلکه گرایشاتش تغییر می‌کند. اما اگر افراد در برابر حملات جنگ شناختی مقاوم بوده و از هوش و آگاهی کافی برخوردار باشند، از این میدان سالم بیرون می‌آیند.


هدف اصلی در جنگ شناختی، نخبگان، اعتقادات و نگرش‌های عمومی نسبت به کشور است. در این جنگ، ادراک را از افراد می‌گیرند و آنها را بازیچه‌ی خود برای رسیدن به اهداف نرم خویش می‌کنند، بدون اینکه خود وارد میدان شوند. بنابراین جامعه از جنگ و تبعات آن در رنج است اما همچنان با توجه به اینکه در حال مدیریت شدن از سوی دشمن است، خود را از درون از بین می‌برد.


نهاد مقدس حوزه علمیه، خدمات اجتماعی زیادی را در حوزه‌ی کنشگری رسانه‌ای و حضور مؤثر در داخل و خارج و در عرصه‌ی بین‌المللی برای تنویر اذهان عمومی برداشته است. به گونه‌ای که صدها حوزه‌ی علمیه مملو از جوانان خواهر و برادر با نشاط علمی و امید به آینده و حس مسؤولیت پذیری در خدمت به دین و مردم در حال فعالیت هستند و ده‌ها مرکز آموزش عالی و تخصصی، ده‌ها پژوهشکده و پژوهشگاه که در حال پاسخگویی به چالش‌ها و سؤالات مردم در سراسر ایران و جهان و تولید نظریه‌ی اسلامی برای حل مسائل نظام هستند و نیز پذیرش و میزبانی از هزاران دانش‌پژوه علوم دینی از ده‌ها کشور جهان برش مختصری از خدمات و فعالیت‌های روشنگرانه برای مقابله با تهدیدات نرم دشمن است که برگ‌های درخشانی از عرصه‌های حضور و فعالیت حوزه‌های علمیه برای خدمت فکری و اعتقادی به جامعه‌ی اسلامی و بشریت است.


بدون شک، این روحانیت شیعه بود که توانست با همراهی ملت رشید ایران، بزرگ‌ترین حرکت ضد استعماری قرن را به منصه‌ی ظهور برساند و در یک نگاه فراگیرتر می‌توان گفت که بسیاری از حرکت‌های آزادی خواهانه و اصلاحات اجتماعی قرون اخیر با میدان‌داری و نقش‌آفرینی علمای دین محقق شده و خشونت دولت‌های استبدادی نتوانست مانع از حرکت و پیشرانی عالمان شیعه برای نجات امت‌ها از دست استبداد و استکبار باشد.
حوزه‌ی علمیه به عنوان ناصحی امین، حمایت هدایت و مجاهده برای انقلاب اسلامی و ارزش‌های والای انسانی آن را وظیفه‌ی ذاتی خود می‌داند و در ادامه‌ی مسیر انقلاب اسلامی ضمن استخراج و استنباط راهبردهای دینی، نظام معرفتی و اندیشه‌ای تمدن اسلامی را مطرح نموده و با ایجاد نظامات علمی و تربیتی تراز جامعه‌ی اسلامی، در جهت تحقق تمدن الهی اقامه‌ی دین در همه‌ی ارکان جامعه را پی گرفته و می‌گیرد.


همچنان که انقلاب اسلامی و ندای اخلاق معنویت و کرامت برخاسته از مکتب اهل بیت(ع)، فروزان‌تر از گذشته به پیش می‌رود و هر روز افق‌های جدیدتری را فتح می‌کند و به رغم خواست جبهه‌ی استکبار، به قدرت و بازیگر مهم منطقه و از مؤثرین جدی مناسبات بین‌المللی تبدیل شده به حدی که مانع تحقق رؤیاهای پریشان نظام سلطه علیه جهان اسلام گردیده است.
طاغوت و نظام سلطه‌، جنگ‌های مختلفی را در جبهه‌های متنوعی همچون تجزیه‌طلبی، ترور شخصیت‌ها، خشونت‌های خیابانی، حمله‌ی مستقیم نظامی، جنگ اقتصادی، تهاجم فرهنگی رسانه‌ای و... بر این مردم و میهن تحمیل کرده که به فضل خدای متعال در همه‌ی آنها نیز طعم شکست را چشیده است.


در دو دهه‌ی اخیر، الگوهای مواجهه‌ی دشمن با حکومت‌ها و ملت‌های مستقل دچار تغییراتی گردیده که عموماً بر فروپاشی از درون مبتنی بوده است. در این شیوه که به جنگ شناختی شناخته می‌شود، همه‌ی ابزارهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به عنوان شتاب دهنده‌هایی برای پیروزی در جنگ به کار گرفته می‌شوند اما رویکرد اصلی ایجاد اختلال در قوای شناختی بدنه‌ی مردم و شکل‌دهی خطاهای راهبردی در سیاست گذاران از طریق تصمیم سازی‌های غلط برای ایشان به واسطه‌ی بهره‌برداری حداکثری از ابزارهای نوپیدا مانند فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های غیررسمی، بازیهای اینترنتی و... است.


همان گون که گفته شد، هدف اصلی در جنگ شناختی، براندازی و فروپاشی از درون است که با استفاده از این ابزارهای نوین اینترنتی و رسانه‌ای است و به واسطه‌ی فرو ریختن ارزش‌های اصیل اجتماعی، تغییر گفتمان‌های فرهنگی، ایجاد خلأ تمدنی و ارتباطی بین نسل‌ها، ایجاد گسترش و تعمیق شکاف بین مردم و حاکمیت، تغییر گروه‌های مرجع، قطع رابطه و از بین بردن تعلق خاطر نسل‌های نو با نسل‌های قبل، آداب و رسوم و سنن ملی و مذهبی صورت می‌پذیرد. پیشران اصلی جنگ شناختی و همه جانبه‌ای که علیه ایران اسلامی در حال انجام است، جنگی ادراکی است.


مهم‌ترین مؤلفه‌های این جنگ در اتفاقات کنونی عبارت بودند از: تلاش برای فروپاشی مبانی فکری اعتقادی، اخلاقی و الهی اسلامی و ایمانی ملت ایران و به ویژه نسل جوان؛ استمرار تهاجم اقتصادی از طریق تشدید تحریم‌ها تلاش برای کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و گرانی و تحمیل و عهدشکنی در برجام و ایجاد موانع متعدد بین المللی در انتفاع اقتصادی مردم ایران؛ ایجاد، تعمیق و گسترش گسل‌های اجتماعی، فرهنگی، قومیتی، مذهبی، زبانی، سیاسی و.... به منظور فروپاشی انسجام ملی، وحدت توحیدی و یکپارچگی و ایجاد تشتت و واگرایی بین مردم با صلابت ایران بزرگ؛ احیای مجدد و تطهیر گروه‌های تروریستی منفور و رانده شده مانند منافقین کومله، سلطنت طلبان و...؛ حمایت حداکثری از برخی پادشاهی‌های مرتجع منطقه‌ای و دولت‌های وابسته و غیر مردمی برای پشتیبانی از حرکت‌های افراطی و خشونت طلبانه علیه انقلاب اسلامی و در داخل کشور؛ ناامن سازی منطقه‌ای و تولید بحران‌های مرزی با ایجاد فشار، تهدید و تحریک برخی از کشورهای همسایه؛ ساخت قدرت‌های شیطانی و گروه‌های تروریستی جدید در منطقه چون داعش؛ فعال سازی برخی از مجامع بین‌المللی برای ایجاد کارزار و تقویت فشار حداکثری علیه ملت مظلوم و مقتدر ایران اسلامی، در حالی که این مجامع اساساً برای آن تأسیس شده‌اند که تا حامی حق و حقیقت و ضامن استیفای حقوق دولت‌ها و ملت‌ها در برابر دول زیاده خواه باشند اما امروزه خود به ابزاری برای اعمال زور و تهدید و گسترش ظلم، سلطه و یک‌جانبه‌گرایی تبدیل شده‌اند؛ تحریف تاریخ و تلاش برای بازنمایی دروغین و تطهیر حکومت خون‌ریز دیکتاتوری، مردم ستیز و مزدور پهلوی؛ تلاش برای بزرگ‌نمایی کاستی‌ها و ایجاد اتهامات ناروا و جعل اخبار کذب و پنهان‌سازی انکار و یا تقلیل دستاوردهای عظیم و مبهوت کننده‌ی ملت بزرگ ایران در عصر انقلاب اسلامی جهت القاء ناکارآمدی و ایجاد یأس و ده‌ها برنامه‌ی ریز و درشت دیگر که بیان همه‌ی آنها خارج از حوصله‌ی این نوشتار است.


سیاست حضور و کنشگری فعال به جای انفعال و نگاه ایجابی به جای سلبی و جذب حداکثری از سیاست‌های اصولی حوزه‌ی علمیه در پیدایی انقلاب اسلامی دوام و استمرار و تقویت و تبلیغ جهانی این موهبت عظیم بوده و باید پاس داشته شود و این مهم جز با ابتکار و ایده‌پردازی جدی انگاری و وقت‌گذاری فضلا و اندیشمندان و مسؤلان حوزوی به دست نمی‌آید.
در همان اوایل انقلاب نیز ابتکارات امام خمینی(ره) در تأسیس شیوه‌ها و نهادهای بی‌سابقه‌ای که در حکومت‌های دیگر تجربه آنها وجود نداشت راهگشای بن بست‌هایی بود که با محاسبات عادی قابل گذر نبودند. امروزه نیز زمان آن است که هر فردی از روحانیت معظم، به میزان وسع و توان خویش با ابداع و خلاقیت و به دور از انفعال و تردید و دودلی تلاش کند و یقین بداند که «وَالَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ.»


ارتباط عمیق و گسترده با مردم و جوانان و هدایت و حمایت فکری و فرهنگی آحاد جامعه، تکلیفی ساقط نشدنی برای حوزه علمیه‌ است و ضروری است تا همه‌ی طلاب، اساتید و فضلای گرامی حوزه با آمادگی کامل، به تناسب ظرفیت، مهارت و دانش خود سهم و برنامه‌ی مشخصی را برای ارتباط گیری و تبیین در فضای پیرامونی خود تعریف کنند. نسبت به نسل جوان طرحی مبتکرانه داشته باشند و سؤالات و گره‌های ذهنی ایشان را بگشایند. از سوی دیگر لازم است حوزه، پشتیبانی‌های لازم محتوایی خود را در اختیار ایشان قرار دهد.
توجه به ارتقای دانشی گرایشی و مهارتی طلاب، فضلا و اساتید به‌ویژه ناظر به مسائل اخیر، از دیگر اقداماتی است که ضروری است از سوی همه‌ی بخشهای حوزه‌ی مقدسه‌ی علمیه، پیگیری و با همراهی اساتید معزز حوزه، اجرایی شود و طلاب نیز تحقق آن را پیگیری نمایند.


تولید روایت صحیح توسط مراکز حوزوی در کنار تولید پیوست رسانه‌ای برای همه‌ی کلان اقدامات در خصوص حوزه و روحانیت در برابر روایت پرحجم و سریع دشمن و تلاش همه جانبه‌ی تمام بخش‌های حوزه جهت تبدیل شدن روایت صحیح به روایت مقبول سرخط همه‌ی اقدامات رسانه‌ای حوزه‌های علمیه در مقابل تهاجمات و عملیات رسانه‌ای علیه معارف اسلامی مکتب اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی خواهد بود. ان شاء الله.

ابوالفضل هادی‌منش

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha