جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه‌عليها در مسجد النبى آن هم چند روز بعد از ارتحال پيامبر گرامى اسلام، سر‌آغاز تحولى عظيم در انديشه بشرى و احياى ولايت بود، حركتى كه به‌خوبى حقايق را آشكار كرد و در عين حال نهايت مظلوميت اهل‌بيت‌ عليهم‌السلام را نمايان ساخت.

 آنچه در پى مى‌آيد، بخش نخست گفت‌وگوى خبرنگار سرويس علمى- فرهنگى مركز خبر حوزه، به مناسبت ايام شهادت جانسوز حضرت فاطمه‌زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها، با حجةالاسلام والمسلمين سيد‌احمد حسينى خراسانى كه از اساتيد و محققين حوزه است، با محوريت تبيين خطبه حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها تقديم مى‌شود.

نخست بفرماييد، حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها در چه شرايط زمانى و مكانى اين خطبه را ايراد فرموده‌اند؟

بسيارى از افراد از جمله شهيد آيةاللّه سيدمحمد‌باقر صدر قدس‌سره در اثر ارزشمندشان به نام »فدك« مى‌گويند: اين خطبه به فاصله ده روز بعد از رحلت رسول اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم ايراد شده است و مأخذ اين حرف را كلام ابن ابى‌الحديد در شرح نهج‌البلاغه ذكر مى‌كنند و بدون استثنا همه، مكان ايراد خطبه را مسجد شريف نبوى معرفى كرده‌اند.  

متن خطبه از چه كسى نقل شده و گزارشى كه در آغاز خطبه آمده توسط چه كسى بيان شده است؟

اين خطبه راويان متعددى دارد، ولى به طور عمده، خطبه از يادگار حضرت صديقه‌ طاهره سلام‌اللّه‌عليها، حضرت زينب كبرى سلام‌اللّه‌عليها نقل شده است و بسيارى از سندهاى خطبه به حضرت زينب سلام‌اللّه‌عليها منتهى مى‌شود و گزارش حواشى و نحوه ايراد خطبه هم توسط ايشان بيان شده است.

ابوالفرج اصفهانى در كتاب مقاتل‌الطالبيين به مناسبت اشاره به شرح حال عون‌بن‌ عبداللّه‌بن‌ جعفر‌بن‌ابى‌‌طالب آورده است كه وى از شهداى طالبيين و فرزند عبداللّه‌‌بن‌جعفر و مادرش زينب‌ سلام‌اللّه‌عليها است و در معرفى عقيله بنى‌هاشم به نقل از ابن‌عباس چنين مى‌آورد: »زينب سلام‌اللّه‌عليها همان كسى است كه ابن عباس درباره او گفته است »حدثتنى عقيلتنا«؛ زينب عقيله خاندان ما طالبيين و از فرزندان عبدالمطلب است و او كسى است كه خطبه مادرش زهرا سلام‌اللّه‌عليها را نقل كرده است. حضرت زينب سلام‌اللّه‌عليها با عباراتى فصيح و رسا كه از نظر ارزش ادبى از متن خطبه كمتر نيست، حواشى خطبه را گزارش مى‌دهد.  

پيرامون فلسفه ايراد اين خطبه هم توضيح دهيد كه آيا برنامه‌ريزى شده بود و آيا اصحاب سقيفه از اين تصميم حضرت اطلاع داشتند؟

 ‌اين‌كه حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها در چه شرايطى و چگونه در مسجد حاضر شدند در ديباچه و مقدمه خطبه توسط حضرت زينب سلام‌اللّه‌عليها بيان شده است و مشتمل بر مطالب مهمى است كه بايد به آنها بيشتر توجه شود. در اين گزارش آمده است كه حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها با پوشش كامل و همراه با محافظانى به سوى مسجد حركت كرد؛ چرا كه ابهت و هيبت كبريايى كه يادگار پيامبر‌ سلام‌اللّه‌عليها بايد داشته باشد، بايد حفظ مى‌شد؛ البته بايد ذكر كنم كه ايراد خطبه، بى‌مقدمه نبوده است و براى آن تدبير و برنامه‌ريزى شده بود؛ حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها پس از جريان سقيفه و تصرف فدك، مردم را به مسجد فراخوانده است تا سخنانى را براى آنها بيان كند. لذا وقتى حضرت مى‌خواستند وارد مسجد شوند، مسجد مملو از جمعيت بود. حال اين سؤال پيش مى‌آيد كه اين اجتماع به چه مناسبتى بوده آيا براى نماز جمعه و جماعت يا براى عيد آمده بودند؟! اين اجتماع صرفاً با در‌خواست حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها صورت گرفته بود.  

آيا كارشكنى‌هايى از سوى ديگران در مقابل اين حركت حساب‌شده حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها صورت گرفت؟  

قاضى نعمان مصرى در كتاب الاخبار مى‌گويد: اصحاب سقيفه چون مى‌دانستند اين اجتماع به چه منظورى تشكيل مى‌شود، براى اين‌كه در مقابل حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها عكس‌العمل نشان‌دهند، همراه با نيروهاى خود در مسجد حضور يافته بودند و خود ابوبكر هم در مسجد حاضر بود. حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها وقتى وارد مسجد شدند چادر بلندشان روى زمين كشيده مى‌شد و طورى قدم بر‌مى‌داشتند كه گويى رسول‌اللّه‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم راه مى‌روند و مردم به ياد رسول‌اللّه‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم مى‌افتادند؛ گويى‌كه ايشان وضو ساخته‌اند و براى اقامه نماز جماعت وارد مسجد شده‌اند. »ما تخرم مشيتها مشية رسول اللّه...« مثل پيغمبر اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم راه ‌مى‌رفتند با همان آهنگ، با همان طمأنينه، وقار، متانت و وزانت.

حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها وقتى به جايگاه رسيدند، بلافاصله پرده را كشيدند و حضرت به همراه زنان همراه، پشت پرده قرار گرفتند، مسجد سكوت محض بود كه دختر پيغمبر در اين شرايط چه سخنى مى‌خواهد بگويد، فضاى شهر مدينه در آن موقع از نظر سياسى و فرهنگى كاملاً ملتهب بوده است؛ چرا كه از رحلت رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم بيش از ده روز نگذشته و قصه سقيفه پيش آمده بود. حضرت على عليه‌السلام در خانه تحصن كرده و عده‌اى از بيعت با ابوبكر خوددارى كرده بودند و بسيارى را با تطميع و تهديد مجبور به بيعت و بعضى معارضين را تبعيد و يا ترور كردند و به هيچ وجه شهر مدينه در شرايط عادى نبود. لذا همه منتظر بودند كه چه اتفاقى مى‌خواهد بيفتد و يادگار پيامبر‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم چه چيزى مى‌خواهد بگويد. چنان سكوتى در مسجد حاكم بود كه گويى كسى در مسجد نيست. اولين صدايى كه در مسجد شنيده شد، صداى ناله زهرا سلام‌اللّه‌عليها بود. »ثم انّت انّة اجهش القوم  لها بالبكاء« حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها ناله كردند، ناله‌اى كه مردم را به گريه و ضجه انداخت. اين ناله از عمق جان حضرت برخاست و موج عظيمى در مسجد ايجاد كرد و پيام‌هاى زيادى داشت و از واقعيت‌هاى تلخى پرده بر مى‌داشت. عباراتى كه در مقدمه خطبه آمده است، از بس دقيق، فصيح و عميق است، كه بزرگان طراز اول ادب و لغت عرب را متوجه خود ساخته است و نمى‌تواند سخن آدم معمولى باشد، بلكه سخنى است كه فقط از زبان خاندان رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم بر مى‌آيد.  

پيرامون تأثير سخنان حضرت بر مردمى كه در مسجد حاضر بودند توضيح دهيد و آيا هدف حضرت از ايراد خطبه، فقط بازگرداندن فدك بود؟

»ثم انَّت انّة اجهش القوم لها باالبكاء فارتج المجلس« در اثر اين ناله، مجلس دچار يك خروش گرديد و موجى حاصل شد كه مجلس را متزلزل كرد. سپس حضرت، لحظاتى سكوت كردند تا گريه و زارى مردم از حرارت بيفتد و مردم سخنشان را بشنوند. اين صحنه‌ها امكان دارد براى بعضى‌ها قابل درك نباشد، ولى ما درجات نازله آن را در ديدارهاى امام خمينى قدس‌سره خوب به ياد داريم، تا امام راحل سخنشان را آغاز مى‌كردند، جماران يكپارچه گريه و ضجه مى‌شد، بعد ايشان سكوت مى‌كردند تا مردم ساكت شوند و سخن را ادامه مى‌دادند، مردم دوباره شروع به گريه مى‌كردند. در جريان خطبه حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها هم مردم مكرر گريه مى‌كردند، به حدى كه حضرت چندين بار به علت گريه شديد مردم سكوت كردند. وقتى حضرت سكوت مى‌‌كردند، مردم آرام آرام ساكت مى‌شدند و گريه‌ها فرو‌كش مى‌كرد مثل اين‌كه هيزم را از زير ديگ جوشان كشيده باشند. شرايط و فضاى ايراد خطبه، خيلى مهم است و اهميت محتواى خطبه را مى‌رساند.

اين‌كه حضرت در اين شرايط به دنبال چه چيزى بوده است،

آيا آمده‌اند فدك غصب شده را مطالبه كنند؟ يا خلافت از دست رفته را بازگردانند؟

 و يا خواسته ديگرى دارند؟

 انگيزه حضرت از ايراد خطبه، همه اينها مى‌تواند باشد.

حضرت رو به سران سقيفه مى‌فرمايند: »يابن ابى‌قحافه أفى كتاب‌اللّه ان ترث اباكَ ولاَ اَرِث ابى« اى پسر ابى‌قحافه! آيا در كتاب خدا آيه‌اى هست كه تو از پدرت ارث مى‌برى و من از پدرم ارث نمى‌برم؟! و اين مى‌تواند مطالبه فدك باشد.  خطاب به مهاجرين و انصار هم مى‌فرمايند: يا معشر البقية و يا اعضاد الملة و حضنة الاسلام ما هذه الفترة عن نصرتى...« اى بازوان توانمند اسلام، اى مجاهدان بدر، احد، خيبر و خندق و حنين، اين سستى و بى‌تفاوتى چيست كه شما را فراگرفته است! مگر نمى‌بينيد تنها فرد شايسته زعامت امت اسلام بعد از پيغمبر دچار چه وضعيتى شده است؛ چرا سكوت كرديد؟ »الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم و هموا باخراج الرسول و هم بدوِوكم اول مرة...« و اين مى‌تواند مطالبه خلافت و حكومت باشد. يك برداشت هم اين است كه انگيزه حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها هيچ‌كدام از اين‌ها نبوده است؛ چرا كه ايشان مى‌دانستند كه اين مطالبات هيچ تأثيرى نخواهد داشت و مطمئن بود كه فدك باز پس داده نخواهد شد زيرا در آن صورت فتح بابى براى باز پس دادن خلافت مى‌شود در حالى‌كه خلافت به هيچ قيمتى پس داده نخواهد شد، پس چرا حضرت اين خطبه را ايراد فرموده‌اند؟

حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها بعد از آن‌كه افشاگرى‌ها را كردند و گفتنى‌ها را گفتند تا به اينجا رسيدند و فرمودند »قد قلت ما قلت على معرفة منّى«؛ يعنى يك وقت كسى فكر نكند كه من به جوّ حاكم و فضا آشنا نيستم، بلكه آنچه را كه گفتم با شناخت كامل بود و من آنچه را كه باعث خذلان و خيانتى كه خميرمايه جان شما شده است مى‌دانم، مكر و كينه‌اى كه در عمق جان شما ريشه دوانده است مى‌دانم؛ و مى‌دانم كه حرف‌هاى من در جان سخت‌تر از سنگ شما، هيچ اثرى نخواهد گذاشت و فدك به ما باز پس داده نخواهد شد و مى‌دانم خلافت به مقر و مركز اصلى خود باز نخواهد گشت.

من از همان اول شما را مى‌شناختم و مى‌شناسم؛ لذا مى‌دانم كه شما تشنه رياست بوديد! لذا حضرت پس از آن، مى‌فرمايند: فتنه‌اى در تاريخ اسلام به پليدى سقيفه رخ نداده است و اساس فتنه‌ها خود سقيفه است. شما سقيفه را براى جلوگيرى از فتنه به پا كرديد! و اين امكان ندارد؛ »و لكنها فيضة النفس و نفثة الغيظ« لكن اين سخنان به خاطر بر لب رسيدن جانم بود، به‌خاطر سوز‌و‌گدازى بود كه در سينه پر‌درد من انباشته‌شده و خواستم اتمام حجت كنم. سخن خانم كه به اينجا رسيد ديگر كلامشان را قطع فرمودند؛ حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها نيز مثل اميرالمومنين‌ عليه‌السلام كه خطبه شقشقیه را ناتمام گذاشتند، سخن را در اينجا تمام مى‌كنند.  

بنابراين به نظر، هدف اصلى حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها از ايراد خطبه اتمام حجت بود، تا چنين نباشد كه عده‌اى بگويند اين خلافت حق ماست و ما با اهل‌بيت‌ عليهم‌السلام هيچ مشكلى نداريم و محراب و منبر و مسجد و مأذنه، همان محراب و منبر و مسجد و مأذنه رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم است!

حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها با اين خطبه نشان دادند كه مشكل اهل‌بيت‌ پيامبر‌ اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم با جريان سقيفه جدى است و اين خطبه براى تظلم است تا همه بدانند كه به خاندان پيامبر‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم ظلم و ستم شده است.

حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها مى‌فرمايند: مظلوم حق دارد داد بزند و ما هم به عنوان مظلوم داد زديم؛ گرچه مى‌دانيم حق ما باز پس داده نخواهد شد، ولى اين باعث نمى‌شود كه مظلوم داد نزند.  

پس، هدف حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها از ايراد خطبه اين است كه مشعل اعتراض را شعله‌ور كنند كه اگر اين مشعل به دست ايشان بر افروخته نمى‌شد، هيچ‌كس ديگرى توان اين كار را نداشت حتى اميرالمومنين‌ على عليه‌السلام نيز چنين موقعيتى را نداشتند.

  ‌حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها، ضمن ايراد خطبه، در آن شرايط استثنايى، مفاهيم والايى از اصول كلى دين هم‌چون توحيد و نبوت را به صورت  ژرف و عميق ارائه مى‌دهند؛ به نظر شما اين بخش فرمايشات حضرت با چه هدفى صورت گرفته است؟

هميشه اين شرايط وجود نداشته است كه حضرت در چنين اجتماع عظيمى حضور داشته باشند. مجموعه عوامل دست به دست هم دادند و ضرورتى حاصل شد كه حضرت در اجتماع مردم سخنرانى كنند، اكنون كه اين فرصت پيش آمده، لازم است مردم مقام و عظمت شخصيتى ايشان را كه تا آن زمان ناشناخته بود، بشناسند. مردم بايد بدانند كه عصمت‌اللّه الكبرى چه كسى است. حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها در اين خطبه حرف‌هايى در مورد توحيد زده‌اند كه احدى نزده است. اميرالمومنين‌ عليه‌السلام نيز در نهج‌البلاغه خطبه‌هايى در باب توحيد دارند كه شيخ صدوق در كتاب »التوحيد« و كلينى در »كافى« نقل كرده‌اند. اينها مى‌گويند اگر انس و جن جمع شوند، نمى‌توانند چنين خطبه‌اى را در باب توحيد بگويند؛ بسيارى از علما و ژرف‌انديشان بر اين باورند كه خطبه حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها، اساس خطبه‌هاى توحيدى حضرت اميرالمومنين‌ عليه‌السلام است. حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها بعد از بيان مباحث توحيد، مباحث نبوت را مطرح مى‌كنند كه چه كسى بايد پيامبر‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم را معرفى كند.

 حضرت در باب نبوت سخنانى را به ميان آورده‌اند كه در خطبه‌هاى نبوتى نهج‌البلاغه هم پيدا نمى‌شود؛ البته اينها از روى اغراق و هيجانات روحى و احساسات نيست و بايد ديد و مقايسه كرد تا به آن پى‌برد.

حضرت بعد از نبوت وارد فلسفه احكام مى‌شوند و فصلى را در معارف اسلامى به نام علل‌الشرايع كه امروز از آن به عنوان فلسفه احكام و تشريع ياد مى‌كنند، براى اولين بار حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها مطرح كرده‌اند و در كلمات رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم چنين سخنى وجود ندارد و اگر در كلمات اميرالمومنين‌ عليه‌السلام ديده مى‌شود،‌ بر‌گرفته از سخنان حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها است.

در »مصادر نهج‌البلاغه و مسانيده« به اين مسئله تصريح شده است. حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها بدون مقدمه وارد مباحث سياسى نمى‌شوند، بلكه بعد از اين مباحث ژرف و عميق معرفتى است كه وارد جريان سقيفه و ظلم بر خاندان رسول‌اللّه‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم مى‌شوند، چرا كه وقتى حضرت مى‌گويند: »ايهاالناس اعلموا انى فاطمه« اين فاطمه بايد تجلى كند تا مردم بدانند از چه كسى سخن مى‌شنوند و بايد زمينه فراهم ‌شود؛ البته جهات ديگرى هم دارد، زيرا قرار است حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها يك معجزه جاودانه از خود به يادگار بگذارند تا از نظر علمى و فرهنگى نقش اساسى ايفا كند؛ لذا حضرت چنين خطبه‌اى را با اين طول و تفصيل ايراد كردند و اگر حضرت در ابتدا مى‌فرمودند: همه شما مرا مى‌شناسيد، من فاطمه دختر پيغمبر هستم و اينها حق مرا غصب كردند؛ اين متناسب با مقام حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها نبود و ‌آن اجتماع براى اين شكل نگرفته بود كه حضرت فدك را مطرح كنند، فدك بايد در حاشيه قرار بگيرد، اصول را مطرح كرده‌اند كه قصه فدك و سرنوشت آن و تكليف خلافت هم معلوم بشود، لذا زير ساخت‌هاى خلافت ـ اصول كلى دين - را در ابتداى خطبه مطرح كرده‌اند.  

 ‌ايراد چنين خطبه‌اى توسط حضرت زهر‌ا‌ سلام‌اللّه‌عليها در آن شرايط، چه بازتاب‌هايى داشت و مردم نسبت به بيانات حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها چه عكس‌العملى از خود نشان دادند؟

خطبه‌اى كه با ناله و گريه شروع شده بود، با شكايت به حضرت رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم و گريه به پايان رسيد.

حضرت بعد از آن‌كه سخنانشان با مردم را قطع كردند، در ميان جمع رو به مرقد رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم ايستادند و به ايشان شكايت كردند و خلاصه حرفشان اين بود كه، پدر جان! تو شاهدى و مى‌بينى كه چه كردند و چه مى‌كنند. عكس‌العمل مردم به گريه‌ها و فوران مسجد در آغاز خطبه خلاصه نمى‌شود؛ مى‌گويند كه تمام شهر مدينه بعد از خطبه حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها مملو از گريه شد و موج عظيمى را در سراسر شهر ايجاد كرد و اين را خيلى‌ها از جمله ابن طيفور و طبرى در دلايل الامامه نقل كرده‌اند. حتى آورده‌اند »و لم‌ير باك و لا باكية كان اكثر من ذلك اليوم«، مدينه چنين روزى را به خود نديده بود كه زن و مرد مدينه اين‌قدر گريه كرده باشند، حتى در رحلت پيامبر‌ صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم نيز چنين نبوده است. بازتاب‌هايى كه خطبه داشت بسيار جالب و قابل توجه است. ابن‌طيفور آورده است شخصى به نام رافع بن رفاعه زرقى نقل مى‌كند: خطبه كه تمام شد و حضرت زهرا‌ سلام‌اللّه‌عليها به همراه گروهى از مسجد بيرون آمدند، من دوان دوان با پاى برهنه و يا عجله خود را به ايشان رساندم و گفتم: يا سيدة النساء لو كان ابوالحسن تكلم فى هذالامر و ذكر للناس قبل ان يجرى هذه العقد، ما عد لنا به احدا؛ اى سرور زنان، اگر على بن ابيطالب درباره قصه خلافت با ما صحبت مى‌كرد و مردم را دعوت به بيعت مى‌كرد قبل از اينكه ما با اينها قرارداد ببنديم، از على بن ابيطالب به كسى عدول نمى‌كرديم.

حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها به من جواب دادند: »اليك عنى فما جعل اللّه لاحد بعد غدير خم من حجة و لا عذر« اين جمله »اليك عنى« نهايت غيظ حضرت است، يعنى از من دور شو و برو، خداوند بعد از غدير خم براى احدى جاى عذر و بهانه‌اى نگذاشته است. ما شيعيان بايد اين جملات را تابلو كنيم.

به هر حال اين جريان، نشانگر عمق تأثير پذيرى مردم از خطبه حضرت زهرا سلام‌اللّه‌عليها است. اين خطبه موجى در مدينه ايجاد كرد و يك يا چند روز بعد جمعيت عظيمى از زنان مهاجر و انصار مدينه آمدند خانه حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه‌عليها اجتماع كردند و زنى از ميان آنان به نمايندگى از آن‌ها صحبت كرد و با ايشان اظهار هم‌دردى كرد و اين فضا و اجتماع باعث شد كه حضرت خطبه ديگرى را در ميان زنان ايراد كنند.  و بعد از اين قضيه بود كه سران سقيفه، حلقه محاصره را تنگ‌تر كردند تا متعرض اصل مسئله و مركز و كانون اعتراض شوند و لذا هجمه به بيت حضرت فاطمه سلام‌اللّه‌عليها بعد از اين قضايا بود، على‌رغم اين‌كه مشهور است اين خطبه بعد از آن جريان ايراد شده است.     

ادامه دارد...

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha