برپایی این همایش دوسالانه از سوی سازمان بهزیستی و با همکاری برخی از دانشگاه ها و نهادهای علمی و پژوهشی کشور ، بهانه ای شد تا در این نوشتار، اندکی به یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی حال حاضر کشورمان یعنی طلاق که اتفاقا خود، ريشه پيدايش بسیاری از آسيبهاي اجتماعي دیگر است، پرداخته شده و از باب هشدار رسانهای ، نکاتی چند مطرح گردد.
*رکورد شکنی تاسف بار!
حقیقتا جای بسی تاسف است که در رسانه ها می خوانیم و می شنویم که نرخ رشد طلاق در خانوادههاي كشور، هر سال ركورد سال گذشته را ميشكند!
آن گونه كه برخي از جامعه شناسان اعلام می کنند، رشد طلاق در دهه 90 در كشور به رقم نگران کننده 15 درصد می رسد؛ اين در حالي است كه در وضعیت کنونی نيز بنا بر آماري كه چندی پیش از سوي معاون مركز اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي - اجتماعي زنان مطرح شد ، به طور متوسط از هر8 ازدواج صورت گرفته در کشور يك مورد آن به طلاق مي انجامد!
جالب این که بر اساس آمار دیگری ، طی یکی دو سال اخیر، میزان طلاق در کشور ، 2برابر و ازدواج 5/1 برابر بوده است!!
*خلا معنویت جدی است!
در نگاه نخست آنچه مشهود است اين كه عدم شناخت طرفین از یکدیگر موجب بروز پدیده ناگوار طلاق می شود. البته در اين بين نبايد از عامل اقتصادی در افزایش آمار طلاق غافل بود اما با اين حال به نظر مي رسد كه كاهش معنويت در بین زوجین، عامل كليدي در بروز و ظهور اين منفورترين حلال الهي میباشد، چه آن كه بي شك توجه به معنويت و تقيد به دين و دينداري مقولهاي است كه سبب ميشود طلاق، کمتر از حالت فعلی ، جامعه را در معرض تهديد قرار دهد.
نکته قابل توجه دیگر این که اگر با نگاه جستجوگرانه، وضع خانواده هایی را که بر اثر طلاق متلاشی شده اند، مورد مطالعه قرار دهیم، درمی یابیم که مهم ترین عامل آن ضعف اصول اخلاقی و سست شدن مبانی اعتقادی وعدم پایبندی به مقررات دینی می باشد.
تجربه نشان می دهد کسانی که فاقد تعهدات ایمانی هستند و حتی اگر قبل از ازدواج مدت ها با هم آشنایی داشته باشند، پس از تشکیل زندگی مشترک به دلیل نداشتن ارزش های ثابت و یکسان و نداشتن پشتوانه درونی، با کوچک ترین آسیب، پیوندشان سست شده وچه بسا با کوچک ترین بهانه ای از هم می گسلد.
*رد پای فرهنگ غرب در یک معضل حاد اجتماعی
غرق شدن در مادیات و لذت جویی ها و روی گردانی عملی از دین (اگر چه فرد در ذهن بدان معتقد باشد) هیچ نقطة مشترک و عاملی برای وحدت باقی نمی گذارد تا موجب استمرار صمیمیت و استواری بنیان خانواده گردد.
به نظر می رسد يكي ديگر از عوامل رشد طلاق به خصوص در کلان شهر تهران و برخي شهر هاي بزرگ كشور- البته در ميان برخي خانوادهها مساله گرایش به فرهنگ مصرفی غرب و گسترش فساد و بی بند و باری های جنسی و آزادی های افسارگسیخته میباشد.
تفکری حاکم بر جامعه امریکا است، مبنی بر این که "خوشی و لذت مقدّم بر استواری و نگهداری کانون خانوادگی است".
ترویج چنین اندیشه مخربی در جوامع دیگر از جمله ایران یکی از عوامل گسترش جدایی ها و سست شدن بنیان خانواده است.
*کلامی از شهید مطهری
متفکر بزرگ شهید مطهری در این مورد بيان راهگشایی دارد:«در هر جا که آداب و رسوم جدید غربی بیشتر نفوذ کرده است، آمار طلاق هم افزایش یافته است . آمار طلاق ها در شهرها بیشتر از روستاها و شهرهای بزرگ تری که آداب غربی را بیشتر پذیرفته اند، زیادتر است، مثلا بیش از یک چهارم طلاق های ثبت شده سراسر کشور مربوط به تهران است، در حالی که نسبت جمعیت تهران به جمعیت سراسر کشور تقریبا ده درصد می باشد»(حقوق زن در اسلام، ص 261)
كاملا طبيعي است كه معضل طلاق در ايران به نسبت ساير جوامع که آموزه هاي مذهبي را به شکلي که در ايران رعايت مي شود ، مراعات نمی کنند، بسيار کمتر است و چه بسا قابل مقايسه با برخي از كشور هاي غربي هم نباشد اما بايد توجه داشت كه اين مساله نبايد ما را از قبح و كراهت فراوان طلاق در اسلام غافل كند و بدين سان موجب شود كه ما چشم از ابعاد فاجعه رو به فزوني طلاق در كشورفرو بربنديم؛ فاجعه اي كه قبل از هر چيز در سايه تقويت دين مداري در جامعه مي توان به مقابله ريشه اي با آن اميد داشت.
متاسفانه امروزه به وضوح مشاهده می شود که برخی از زوج های جوان به راحتی طلاق می گیرند. جالب و البته اسف بار این که بیشترین آمار طلاق مربوط به گروه سنی بین 25 تا 35 سال است.
*آمارهایی فراتر از هشدار!
بر اساس یک آمار نگران کننده و البته تاسف بار مربوط به سال 87 به طور متوسط از هر 7 ازدواج در کشور یک مورد آن به طلاق انجامیده است که این آمار البته در پایتخت از هر 4 ازدواج است.
به نظر می رسد که در شرایط کنونی قبح اجتماعی طلاق تا حدودی حداقل در بین بخشی از جامعه از بین رفته است و حال آن که زشت بودن طلاق از نظر اسلام آن قدر واضح و غیر قابل تردید است که پیامبر اکرم (ص) می فرماید:« مبغوض ترین حلال در نزد خداوند طلاق است» و یا این که امام صادق (ع) می فرمایند: « این که در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده از آن روست که خداوند جدایی را دشمن می دارد».
همچنین از پیامبر (ص) نقل شده که فرمودند: « ازدواج کنید، ولی طلاق ندهید؛ زیرا عرش الهی از طلاق می لرزد».
مخلص کلام هم این که بی شک اوضاع جامعه ما وقتی عادی است که ببینیم اولاً آمار طلاق در پایین ترین سطح خود قرار داشته باشد و در ثانی در شرایطی خاص به عنوان آخرین گزینه مورد توجه باشد.
سيد محمد مهدي موسوي