اشاره:
حجتالاسلام والمسلمین حسینی خراسانی به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در گفتگو با مرکز خبر حوزه، پیرامون ابعاد زندگی دخت گرامی پیامبر اسلام به تفصیل سخن گفت. بخش اول آن در ایام فاطمیه نخست تقدیم خوانندگان ارجمند شد، که در آستانه فاطمیه دوم بخش پایانی آن تحت عنوان «بررسی سندی خطبه حضرت زهرا(س)» تقدیم میگردد.
*خطبه حضرت زهرا (س) چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و تشیع دارد؟
یکی از آثار بسیار مهم مذهبی، اعتقادی، تاریخی وعلمی مربوط به جهان اسلام که به حق به عنوان تراث عظیم امت اسلامی شمرده و شناخته میشود، خطبه حضرت صدیقه طاهره (س) است و از جهات گوناگون از جمله از لحاظ تاریخی، کلامی، ادبی، فقهی و ... مورد توجه علمای شیعه و سنی قرار گرفته است.
*این خطبه در نزد علمای عامه و امامیه از چه اعتباری برخوردار است و چه اسناد و مدارکی برای صحت اعتبار آن ذکر شده است؟
علمای شیعه در مورد صدور این خطبه از حضرت زهرا(س) اتفاقنظر دارند، حتی اکثر علمای عامه که نگاه غرضآلود به بحث شیعه و سنی ندارند این خطبه را معتبر میدانند. این خطبه از لحاظ سندی هم با همان سازوکار رائج و اصول پذیرفته شده در علم رجال و صناعت اصول در بحثهای سندی و روش رائج و معمول بررسی رجال و سند حدیث، کاملاً مستند و معتبر است تمام اطلاعات لازم از جمله اینکه خطبه را چه کسی، با چه سندی و چه کسانی از حضرت زهرا(س) نقل کردهاند در بررسی سندی مشخص است.
خطبه حضرت زهرا(س) در مآخذ و جوامع حدیثی دست اول امامیه مثل «کافی» و «من لا یحضرهالفقیه» و در بسیاری از کتب کهن حدیثی و تاریخی اهل سنت مثل «بلاغات النساء» احمد بن طیفور و «السقیفة و الفدک» جوهری و «العین» خلیل بن احمد فراهیدی آمده است.
قدیمیترین مآخذی که به نحوی به این خطبه اشاره کرده است کتاب مهم «العین» خلیل ابن احمد فراهیدی عروضی (100- 175 ه.ق) است که به مناسبت معنای ماده «لِمّ» آورده است که این ماده در خطبه حضرت زهرا(س)، در عبارت «و أقبلت فی لمه من حفدتها» آمده است. در کتابهای لغوی دیگر هم مثل لسانالعرب، تاجالعروس، نهایهابناثیر و... نیز به این خطبه اشاره شده است.
کتابهایی در غرائب حدیث هست که از جهتی جنبه لغوی دارند و از جهتی احادیثی که دارای لغات غریبه هستند را مطرح میکنند، مثل کتاب ابن اثیر جزری به نام «النهایه» و کتاب دیگر ایشان که «منال الطالب» نام دارد. ابن اثیر در کتاب «منال الطالب» خطبه را مفصل نقل کرده و کلمات و لغات آن را از لحاظ معنی مورد بررسی قرار داده است. در «مجمعالبحرین» طریحی و «الاخبار» قاضی نعمان مصری نیز خطبه را به طور مفصل نقل کرده و در پایان، کلمات نیازمند به بیان را توضیح داده است.
کتابهای ادبی و لغوی که از این منظر، خطبه را مورد دقت و بررسی قرار دادهاند فراوان است چرا که در خطبه؛ لغات و اصطلاحات بدیعی به کار برده شده که مورد توجه ادیبان، لغتنویسان و متخصصان فن قرار گرفته است و این یکی از امتیازات این خطبه است.
علاوه بر کتابهای لغوی، کتابهای کلامی، نیز این خطبه را به طور مکرر مورد استناد و استشهاد قرار دادهاند. جناب سید مرتضی علمالهدی در کتاب «الشافی فیالامامة» شیخالطائفهطوسی در «تلخیصالشافی» خطبه را با سندهای متعدد نقل کرده و به خطبه استناد و استشهاد کردهاند.
در کتابهای ادبی نیز از جمله «بلاغاتالنساء» و کتابهای دیگر، به خاطر جنبههای ادبی بسیار قدرتمندی که در خطبه وجود دارد، ادبا از علمای عامه و امامیه با سند نقل کردهاند.
همچنین در کتابهای تاریخی به مناسبتهایی از این خطبه یاد شده است از جمله ابنابیالحدید معتزلی در شرح نامه امیرالمومنان(ع) به عثمانبنحنیف در ذیل عبارت «بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما أظلته السماء و...» (از میان تمام چیزهایی که آسمان بر آن سایه انداخته ما فقط فدک را در دست داشتیم و...) وارد ماجرای فدک میشود و به مناسبت قصه غمبار فدک به این خطبه و محتوای آن اشاره میکند.
بعد از آن فقهای طراز اول ما در کتابهای فقهی نیز از محتوای خطبه بهره بردهاند از جمله شیخ انصاری در کتابهای فقهی خود متعرض خطبه حضرت زهرا(س) شده و به آن استشهاد کردهاند. ایشان در کتاب «النکاح» در باب «تَسَتُّر» در بحث اینکه پوشش اسلامی برای زنان چه مقدار است و وظیفهشان در تستر بدن تا چه حد است و با چه شرایطی میتوانند در فعالیت اجتماعی نقش داشته باشند؟ به خطبه حضرت زهرا(س) و سخنرانی ایشان در اجتماع عظیم مردم مدینه اشاره کرده و از نحوه حضور حضرت در این جمع در مسائل فقهی و استنباط مسائل شرعی بهره برده است.
با توجه به مطالبی که اشاره شد به دست آمد که در کتابهای حدیثی، کلامی، لغوی، ادبی، تاریخی و فقهی، علمای اسلام علیرغم گرایشهای مختلفی که داشتهاند مورد توجه بوده و هست لذا هر کس به مناسبتی و در راستای بحث خود به اصل خطبه اشاره کرده و بخش یا تمام آن را نقل کرده و از آن به عباراتی مثل «والخطبة من الخطب المشهوره المعروفة» به اشتهار و اعتبار آن صحه گذاشتهاند. علاوه بر همه مباحثی که مطرح شد اسناد متعددهای برای خطبه در دست وجود دارد که مشهور و معروف است.
شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه، بخش قابل توجهی از خطبه را که مربوط به بیان احکام و فلسفه تشریع است نقل کرده و در پایان آوردهاند که این بخشی از خطبه بسیار مفصل و طولانی حضرت زهرا(س) است و در بعضی از آثار دیگر ایشان نیز به این خطبه اشاره شده است و در کتاب عللالشرایع ایشان نیز به تفصیل بیشتر و با اسناد متعدد آمده است و این کتاب یکی از معتبرترین کتب شیعه است.
جناب کلینی نیز به مناسبتی در کتاب کافی به خطبه حضرت زهرا(س) اشاره دارد و معلوم است که در آن زمان نیز خطبه حضرت زهرا(س) مطرح بوده است و ابنجریرطبری صاحب «دلائلالامامة» در هر دو کتاب روایی و کلامی خود خطبه را نقل کرده و با 8 سند متصل و مسند به تفصیل ذکر کرده است.
جناب سید عبدالزهرا حسینی خطیب در کتاب «نهجالبلاغه و اسانیده» در ذیل یکی از بیانات امیرالمومنین(ع) در بیان علل شریعت آورده است که این قسمت از کلام امام علی(ع) در بیان احکام و تشریع احکام الهی برگرفته از خطبه حضرت زهرا(س) است و این خطبه، طولانی و مفصل بوده است و مشهور و معروف است و عامه و خاصه آن را میشناسند و آثار رسالت و ولایت در تمام این خطبه متلأ لأ است.
*بعضی در سند این خطبه مناقشه دارند و ذکر میکنند که این خطبه از فردی به نام ابوالعینا است که به نام حضرت زهرا(س) تبلیغ کرده است؟
این حرفها را مخالفان اهل بیت(ع) زیاد دارند و در مورد بعضی از خطبههای امیرالمومنین(ع) از جمله خطبه شقشقیه نیز از این حرفها گفتهاند. ما نسل اندر نسل شنیدهایم، مشایخ آلابیطالب(ع) و بزرگان خاندان بنیهاشم و ارادتمندان حضرت زهرا(س) در محافل خود نقل میکردند و به فرزندانشان آموزش داده و بچههایشان را به حفظ آنچنان تشویق میکردند که به حفظ و آموختن قرآن تشویق میکردند و این خطبه در میان اهل بیت(ع) و در میان بزرگان شیعه مورد تدریس قرار میگرفت، که حتی در آن زمان پدربزرگ ابوالعینا هم متولد نشده بود. جناب سید شرفالدین عاملی در هر سه اثر ماندگارشان در المراجعات، النص والاجتهاد و کتاب «الفصولالمهمة» آوردهاند که این خطبه در طول تاریخ، سینه به سینه در بین ارادتمندان حضرت زهرا(س) محفوظ مانده و همواره شیعیان در طول تاریخ برای اینکه این خطبه ماندگار باشد به فرزندان خود آموزش میدادند و به حفظ آن توصیه میکردهاند لذا از این جهت خیلی از بزرگان گفتهاند این خطبه به خاطر شهرت و معروفیت و نقل مکرر آن در طول تاریخ، احتیاج به بررسی سندی ندارد و در انتساب این خطبه به وجود مقدس حضرت زهرا(س) جایی برای شک و شبهه نیست، ولی با این حال بررسیهای سندی فراوانی در مورد این خطبه انجام شده است و اسناد صحیح و تامی برای آن وجود دارد.
با توجه به توثیقات عامه که نسبت به کتاب «من لا یحضره الفقیه» وجود دارد و همچنین استناد کتب معتبره به این خطبه و شهرت و معروفیت آن، اطمینان به صدور این خطبه از حضرت زهرا(س) وجود دارد. احیانا اگر بر حسب اصطلاحات و صناعت اصولی و رجالی دغدغههایی داشتیم که بعد از تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدیم که بر فرض اگر کسی نسبت به وثاقت راوی در سند خطبه حرف و حدیثی داشته باشد بر مسلک و منهج وثوقالصدوری انتساب خطبه به حضرت زهرا(س) جای هیچگونه دغدغه و اشکالی نیست، وثوق و اطمینانی در حد قریب به علم وجود دارد که این خطبه از حضرت زهرا(س) صدور یافته است.
نتیجهای که از این بررسیها حاصل میشود این است که در وثوق به صدور خطبه از حضرت زهرا(س) مجالی برای ایراد اشکال نمیبینیم و اسناد خطبه به حضرت صدیقه(س) از روی صناعی اصولی بر نهج وثوقالصدوریها که اکثریت قریب به اتفاق، اساتید فن اصول و فقها، وثوقالصدوری هستند گفتهاند: که اسناد خطبه به حضرت زهرا(س) جای هیچ شبههای نیست.
*با توجه به اهمیتی که شیعیان در طول تاریخ نسبت به این خطبه قائل بودند و به آموزش و حفظ آن همت داشتند در حال حاضر چندان به آن پرداخته نمیشود حتی در حوزههای علمیه هم چندان به آن پرداخته نمیشود؟
هویت و موجودیت و حیثیت و اعتبار حوزه ها از حضرت زهرا(س) است و حوزه وامدار بیت فاطمه(س) است و اعتبار و هستی و تمامیت خود را از حضرت زهرا(س) دارد، فقه، فقاهت، اجتهاد، اصول، کلام، فلسفه، حدیث، تاریخ و همه چیز حوزه باید در خدمت حضرت زهرا(س) باشد چرا که همه حیثیت حوزه کهن و پر صلاحیت شیعه در طول تاریخ از آن حضرت زهرا(س) است. اگر پیامبر(ص) نسبت به فاطمه(س) «فداها ابوها» گفتهاند، جا دارد که همه حوزه، تمامیت خود را فدایی او بداند. اگر فقه و فقاهت، کلام، حدیث، فلسفه و تاریخی که در خدمت این بیت نباشد سفاهت و جهالت است.
*اشاره کردید اجتماعی که در مسجد رسولالله خطبه حضرت زهرا(س) را شنیدند شدیدا تحت تاثیر آن قرار گرفته بودند، در این شرایط مردم چگونه حضور اشخاصی مثل ابوبکر را در این مجلس بر میتابیدند و چرا بعد از این خطبه حرکت تأثیرگذاری علیه سران سقیفه صورت نگرفت؟
این خطبه از چند جنبه، قابل بررسی است، رعب و وحشت و تهدیدی که قبل از آن از طرف سران سقیفه صورت گرفته بود و بعضیها را هم تطمیع کرده بودند. دیگر اینکه بعد از خطبه حضرت زهرا(س) ابوبکر، بالای منبر رفته و مسائل را توجیه کرد و مردم را فریب داد، گفت: ای دختر پیغمبر(ص) که جانم به فدای شما باد که تو را از دخترم عایشه بیشتر دوست دارم ما کار خلافی نکردیم و در راستای حفظ میراث پدر شما عمل میکنیم و... این توجیهات و فریبکاری، خروش مردم را فرونشاند و مانع حرکتی تأثیرگذار در جهت عدالتخواهی شد.
*حضرتعالی چه پیشنهادی برای رفع مهجوریت این خطبه در جامعه دارید؟
برای زنده شدن و به جریان افتادن خطبه در جامعه راهکارهای فراوانی وجود دارد و به مسئولین امر پیشنهاد شده است. همانطور که مردم در شبهای چهارشنبه دعای توسل میخوانند و شبهای جمعه دعای کمیل و صبح جمعه دعای ندبه میخوانند و... و تمهیداتی برای آنها صورت گرفته است. خطبه هم باید در مناسبتهایی مثل ایام فاطمیه به صورت دسته جمعی خوانده شود و در کنار قرآن و ادعیه و مفاتیح موجود باشد همانطور که دعای توسل، ندبه، زیارت عاشورا، کمیل و دعای عرفه همگانی شده، میتوان خطبه حضرت زهرا(س) را هم عمومی کرد. جنبههای تراژدی و سوگ عزایی که در این خطبه هست خودش جانسوزتر از عاشورا است و جریاناتی که در آن آمده خودش ذکر و مصیبت است و هر کسی متوجه مضامین آن باشد بیاختیار بر غربت و مظلومیت اهل بیت(ع) اشک خواهد ریخت. راهکارهای دیگر این است که این خطبه در محافل علمی بحث شود.
*در این سالهای اخیر حرکت هایی در این راستا دیده میشود شما این حرکتها را چگونه ارزیابی میکنید؟
حرکتهای خوبی شروع شده است و مراسمی که پارسال به عنوان ثبت خطبه زهرا(س) در حضور مراجع انجام شد بسیار ارزشمند بود و در حوزه هم حرکتهایی آغاز شده است و جلسهای که در حال حاضر چهارشنبهها با عنوان شرح خطبه حضرت زهرا(س) از سوی این جانب صورت میگیرد، با استقبال خوب طلاب مواجه شده است و امیدواریم این حرکتها روز به روز افزونتر شود.