در آن شب تا صبح با امام موسی صدر بودیم و از اینکه با ایشان همصحبت و همنشین بودیم خوشحال بودیم؛ ایشان نیز از دیدار با ما خوشحال و مسرور بود و مسئلهای که نگران کننده باشد و یا شک و تردیدی را برانگیزد وجود نداشت و...
طلال سلمان، روزنامه نگار مشهور جهان عرب است که همه او را با روزنامه پرتیراژ« السفیر لبنان» می شناسند. وی از جمله افرادی است که یکروز قبل از ربوده شدن امام موسی صدر، با ایشان در لیبی دیدار کرده و به تعبیر خودش از شب تا به صبح گفت و گو کرده است.
آنچه در پی میآید، مصاحبه اختصاصی خبرنگار بین الملل حوزه نیوز با طلال سلمان است که در دفتر وی در محلۀ حمراء بیروت انجام گرفته است:
* آشنایی شما با امام موسی صدر تا چه حدی بود؟
ایشان دوست من بودند.
* و ظاهرا تا لحظاتی قبل از ربوده شدن هم ایشان را زیارت کرده اید.
بله
* قبل از پرداختن به موضوع ربوده شدن امام موسی صدر می خواهیم مقداری درباره شخصیت ایشان گفتگو کنیم.به نظر شما بارزترین ویژگی های امام موسی صدر چه بود؟
امام موسی صدر اولا به دلیل هوش و ذکاوتی که داشت و ثانیا به دلیل فرهنگ عمیقی که از آن برخوردار بود ، شخصیتی متمایز و متفاوت داشت، ایشان زیبا و خوش قیافه بود و در سخنوری ممتاز بود.؛ با اینکه در سخنانش لهجهی خاصی وجود داشت اما خطیبی ممتاز به حساب میآمد، حتی این لهجهی خاص ایشان عالی بود.
* منظورتان لهجه ایرانی است؟
بله ، ایشان متولد ایران بود و لذا نوعی لهجۀ فارسی در سخنانشان وجود داشت.امام موسی صدر فوقالعاده باهوش و بسیار با فرهنگ بود،هرچند ظاهر ایشان ساده و عادی بود، اما توانست دلهای مردم لبنان را به خود جذب کند. امام موسی صدر همچنین شخصیتی صبور و بردبار بود.
* به لحاظ اندیشه ای چطور بودند؟
فرقهگرا نبود و رفتار ایشان طوری بود که همه ایشان را قبول داشتند. امام موسی صدر صاحب فکری باز بود و همیشه با دیگران گفتگو میکرد، یعنی با سایر مسلمانان غیر شیعی و حتی با مسیحیان گفتگو میکرد و زمانی که امام موسی صدر سفری را به قاهره داشت در دیدار با جمال عبدالناصر گفتگوهایی را داشت و با ذکاوت،سیما و فرهنگ بالای خود و همچنین با قدرتی که در کلام از خود نشان میداد، موجب شگفتی دیگران شد و نشان داد که تمام شرایط یک رهبر را داراست.
* از روزهایی بگویید که همزمان با حضور امام موسی صدر در لیبی حضور داشتید.
من به همراه هیئتی از روزنامه السفیر به لیبی رفته بودم تا به مناسبت سالگرد انقلاب لیبی در سال 1978 که چیزی حدود 10 سال از آن انقلاب میگذشت با معمرالقذافی مصاحبه کنم. ما در آن شبی که در طرابلس بودیم به طور تصادفی امام موسی صدر را دیدیم و نمیدانستیم که امام موسی صدر در لیبی حضور دارد.یکی از همکارانم مقداری انگور خرید و ما به دیدار امام موسی صدر رفتیم و در آن شب تا صبح با ایشان صحبت میکردیم و از سخنان ایشان فهمیدیم که میخواهند قبل از جشنهای انقلاب، لیبی را ترک کنند، چون امام موسی صدر نمیخواست در جایگاه مخصوص که برای ایشان در نظر گرفته شده بود حاضر شود، زیرا ممکن بود معمر القذافی هر کس را از هر کشوری که باشد با سخنان خود مورد هجوم قرار دهد و امام موسی صدر نمیخواست چنین رفتار احتمالی را تحمل کند.ما در زمانی که در لیبی بودیم از ربوده شدن امام موسی صدر مطلع نشدیم و وقتی به بیروت برگشتیم فهمیدیم.
قضیه امام موسی صدر برای ما مبهم و اسرار آمیز بود و تا به این لحظه این قضیه مرموزانه میباشد.
* به نظر شما بهترین روش برای تحقیق پیرامون این پرونده چیست؟
در رابطه با این پرونده، اقدامات بسیاری صورت پذیرفته است، اما هیچکدام به نتیجه نرسیده است و متاسفانه موضع لیبی مبنی بر ترک خاک این کشور توسط امام موسی صدر و نپذیرفتن هیچگونه مسئولیتی کار را مشکل تر کرده است. من شخصا با معمر القذافی گفتگویی را بعد از ربوده شدن داشتهام و شخص معمر القذافی نظر مرا در این رابطه جویا شد و من به صراحت به وی گفتم:" امام موسی صدر یک شخصیت روحانی و رهبر سیاسی بزرگی بود و به اضافه اینکه ایشان میهمان شما بود و شما مسئول امام موسی صدر بودید و شما در مقابل یکی از این دو گزینه میباشید: یا اینکه شما از نظر مردم قاتل امام موسی صدر هستید یا اینکه مقصرید و شما باید مسئولیت کامل این قضیه را بپذیرید". به وی گفتم؛ باید نیروهای امنیتی خود را بازخواست و محاکمه کنید تا خودتان را از تهمت قتل یا پنهان نگاه داشتن امام موسی صدر مبرا سازید و مقصران اصلی را اعدام کنید اما اگر شما این موضوع را به حال خود رها کنید،حتی اگر نقشی نداشته باشید به عنوان مقصر اصلی در اذهان عمومی معرفی خواهید شد و این تنها چیزی است که من میتوانم بگویم.
* آیا امام موسی صدر در آن شب که با هم بودید ، از علت حضور خود در لیبی چیزی نگفتند؟
ما از سخنان امام موسی صدر فهمیدیم که ایشان میخواهد موضوع فلسطین و مقاومت در سرزمین های جنوبی را با معمر القذافی مطرح سازد و در اینباره مناقشه کند و معلومات بیشتری ندارم.ما در آن شب تا صبح با امام موسی صدر بودیم و از اینکه با ایشان همصحبت و همنشین بودیم خوشحال بودیم؛ ایشان نیز از دیدار با ما خوشحال و مسرور بود و مسئلهای که نگران کننده باشد و یا شک و تردیدی را برانگیزد وجود نداشت و کل مسائل در آن شب بهطور طبیعی پیش رفت و امام موسی صدر از هیچ چیزی احساس ناراحتی نمیکرد.در پرونده امام موسی صدر یک راز و معمایی نهفته است و همه میخواهند بفهمند که چه به سر ایشان آمده است. موقعیت ایشان در مجلس اعلای لبنان و آن میراث گرانبهایی را که برجای گذاشته یک جای خالی را بر جای نهاده است. لذا این قضیه یک معمای بسیار پیچیدهای را به وجود آوردهاست و از لحاظ انسانی امر بسیار دردناکی را برای خانواده و دوستانش ایجاد کرده است.
* به نظر شما اگر امام موسی صدر آزاد شوند، بعد از آزادی چه کارهایی را انجام خواهند داد؟
ما دربارهی قضیهای داریم صحبت میکنیم که بیش از 30 سال پیش اتفاق افتاده است، حتی اگر فرض بگیریم امام موسی صدر تا به امروز زنده باشند، الان باید نزدیک 90 سال داشته باشد و نمی توان به صورت دقیق سخن گفت.ضمن اینکه نظر شخصی من این است که بعید می دانم ایشان زنده باشد، زیرا کسانی امام موسی صدر را ربودند که با اندیشه و روش ایشان مخالف بودند و می خواستند نقشی را که ایشان در لبنان و منطقه ایفا می کرد از بین ببرند، طبیعتا چنین افرادی می خواهند از ایشان خلاص شوند و او را از صحنهی روزگار محو کنند و تاثیری را که امام موسی صدر داشتند از بین ببرند، هرچند آنها نمیتوانند یاد و خاطرهی امام موسی صدر و تاثیر ایشان را از بین ببرند، چون یاد و خاطرهی ایشان همیشه پایدار و قوی خواهد ماند.آنچه به طور حتم می توان گفت؛ این ست که شخص قذافی باید مسئولیت این قضیه را به عهده بگیرد.