حجتالاسلام والمسلمین محمد مهدی کریمینیا، معاون پژوهش مرکز حقوق و قضا حوزه علمیه قم در نشست «تغییر جنسیت، مسایل فرارو» که از سوی گروه حقوق موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در سالن همایشهای این موسسه، برگزار شده بود به بیان دیدگاه فقهی این مسئله پرداخت، گزارش کامل این نشست از سوی سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، تقدیم میشود.
«علت اهمیت مساله تغییر جنسیت»
آنچه که باعث اهمیت مساله تغییر جنسیت شده این است که در هر هفته، یک تغییر جنسیت در ایران اتفاق میافتد، یعنی با عمل جراحی، مرد تبدیل به زن یا زن تبدیل به مرد میشود.
به ادعای یکی از پزشکان، تاکنون تنها 650 عمل تغییر جنسیت در ایران به توسط او انجام گرفته که اگر آمار دیگر پزشکان، به این رقم اضافه شود، تقریبا 3هزار تغییر جنسیت در ایران اتفاق افتاده است و اگر آمار دیگر کشورها، نیز به این رقم اضافه شود، نشان از اهمیت موضوع میدهد که باید از حیث فقهی و حقوقی به این مسئله پرداخته شود.
در کشور عربستان،با اینکه این عمل، از طرف علمای آن کشور حرام اعلام شده است، باز هم عمل تغییر جنسیت رخ داده است و یک بیمارستان ویژه به این عمل اختصاص داده شده ا ست.
«مساله مستحدثه»
تغییر جنسیت، از مسایل مستحدثه میباشد که سابقاً وجود نداشته و در کتابهای فقهی علمای قدیم، نیز بحثی در این رابطه مطرح نشده است.
« بحث خنثی و تشبیه به تغییر جنسیت»
مبحث خنثی، از مباحث نزدیک به تغییر جنسیت میباشد؛ البته در بحث خنثی، دو جنسی بودن مطرح شده است که این بحث در «کتاب الارث» یا «کتابالنکاح» به صورت مفصل بیان شده است، مثلا ارث خنثی چه مقدار است؟ آیا میتواند ازدواج کند؟ و بعد هم، بحث خنثای مشکله و غیر مشکله را بیان میکنند و نتیجه میگیرند که خنثای مشکله نمیتواند ازدواج کند.
همچنین در فقه ما، بحثی به نام «تشبه» وجود دارد که افرادی خود را شبیه جنس مخالف میکنند، مثلا مردان ظاهر خود را شبیه زنان درست میکنند، لباس زنانه، میپوشند و یا بالعکس.
«سوالاتی که پیرامون تغییر جنسیت مطرح است»
* آیا کسی تغییر جنسیت داده است بر فرزندان خود ولایت دارد؟
آیا تغییر جنسیت زن یا مرد، بعد از ازدواج، در حضانت آنها نسبت به فرزندان خود تاثیرگذار است؟ آیا پدر، بعد از تغییر جنسیت، همچنان عنوان پدر را دارا میباشد؟ و بالعکس.
* آیا سهمالارث کسانی که تغییر جنسیت دادهاند، بر اساس وضعیت فعلی آنها محاسبه میشود؟
شاید در بحث مسئولیت کیفری، این مساله بیشتر نمود پیدا کند، مثلا در فقه، گفته شده است که اگر مردی قاتل زنی باشد و حکمش قصاص باشد، خانواده مقتول باید نصف دیه را به خانواده قاتل بدهند تا حکم قصاص اجرا شود، حال، اگر قاتل بعد از قتل، تغییر جنسیت داده است و زن شده است، آیا باید، نصف دیه را به خانواده قاتل تحویل دهد یا این حکم ملغی میشود.
* و نیز در بحث ارتداد، اگر مردی مرتد شود، حکم آن اعدام است و اگر چنانچه زنی مرتد شود به حبس ابد محکوم میشود، حال، سوال این است مرد یا زنی که مرتد شدهاند و بعد از ارتداد، تغییر جنسیت دادهاند، حکم این افراد چگونه است؟
و یا اینکه مردی قبل از تغییر جنسیت، اسپرم خود را در بانک اسپرم، قرار میدهد، و بعد تغییر جنسیت میدهد و خود را به زن تبدیل میکند و اسپرم خودش را در رحم خود قرار میدهد در نتیجه این شخص صاحب فرزند میشود که در واقع، پدر و مادر او یکی میباشد، چونکه صاحب اسپرم و صاحب رحم، خود او است و... دهها فرض فقهی دیگر.
«تاریخچه بحث فقهی تغییر جنسیت»
حضرت امام در دوران تبعید خود در کشور ترکیه در سال 1343 کتاب تحریرالوسیله را در دو جلد نوشتند و در انتهای جلد دوم، احکام مسئله را به مباحث تغییر جنسیت اختصاص دادند.
قبل از حضرت امام، هیچ فقیهی در باب این مسئله، مطلبی را بیان نکرده بود. ایشان در سال 1347، کتاب تحریرالوسیله را در نجف اشرف به چاپ رساندند تا سال 1364 هیچ بحث فقهی در این زمینه، از سوی هیچ یک از فقها مطرح نشده است.
«اولین سوال از امام در مورد تغییر جنسیت»
در سال 1364، شخصی به نام «فریدون» به علت بیماری روحی، از حضرت امام(ره) در مورد تغییر جنسیت، استفتاء میکند و حضرت امام در پاسخ او مینویسند: «تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد، اشکال شرعی ندارد انشالله در امان بوده باشید و کسانی را که شما ذکر کردهاید، امید است مراعات حال شما را بکنند.»
«نظر حضرت امام در تحریرالوسیله»
حضرت امام(ره) در تحریرالوسلیه، حکم به جواز تغییر جنسیت دادهاند و این حکم را به افراد خنثی و دیگران، تسری میدهند.
«الظاهر عدم حرمة تغییر جنس الرجل باالمرأة باالعمل و باالعکس و کذا لا یحرم العمل فیالخنثی لیصیر ملحقا باحد الجنسین» ظاهر، این است که تغییر جنسیت مرد به زن و باالعکس حرام نیست و همچنین خنثی، در صورت عمل جراحی، به یکی از دو جنس مرد یازن، ملحق شود، حرام نمیباشد.»
«مباحث و مقالات ارائه شده در باب تغییر جنسیت»
از سال 1364 تا امروز، یک تحول فقهی،حقوقی و پزشکی در مورد این موضوع اتفاق افتاده است و مباحث و مقالات زیادی از سوی فقها در این زمینه ارائه شده است.
بزرگانی همچون آیات اعلام مومن، خرازی، مشکینی، سید محمد صادق صدر، محمد آصف محسنی، بجنوردی و دوزدوزانی، در این موضوع به طرح دیدگاه فقهی، حقوقی و پزشکی پرداختهاند. همچنین، حدود 250 استفتاء در این زمینه از مراجع عظام صادر شده است.
«مقایسهای بین علمای شیعه و علما اهل تسنن»
اگر مقایسهای در باب این موضوع، بین فقهای شیعه و اهل تسنن، داشته باشیم، خواهیم دید که علمای اهل تسنن، با اینکه در خیلی از مباحث مستحدثه، احکامی را صادر کردهاند، در این موضوع کمترین مباحث را داشتهاند و تنها دو مقاله و چند فتوای را ارائه دادهاند.
مثلا در کشور عربستان، کتابی به نام فقهالنواظر، چاپ شده است که تنها به دو استفتاء اکتفا میکند که آن هم اعلام حرام بودن تغییر جنسیت میباشد و در مورد آثار این مساله، مثل ازدواج، ولایت، ارث و عناوین خانوادگی، هیچ بحثی از طرف علمای اهل تسنن بیان نشده است.
علمای اهل تسنن با اینکه در مورد استنساخ و شبیهسازی، بیش از بیست کتاب، نگاشتهاند، در مورد تغییر جنسیت، فقط فتوا به تحریم آن دادهاند.
«آیا تغییر جنسیت جایز است؟»
در مورد جواز یا عدم جواز تغییر جنسیت به صورت کلی، نمیتوان، جواب مثبت و یا جواب منفی داد، چون که تغییر جنسیت، دارای انواع و اقسامی است که حکم هر کدام نیز متفاوت میباشد؛ بنابراین باید، ابتدا، انواع تغییر جنسیت را شناخت تا حکم آن را نیز بیان کرد.
«اقسام تغییر جنسیت»
اولین مورد کسانی هستند که از هر حیث سالم هستند، کسانی که هیچ مشکل و بیماری جسمی و روحی ندارند و با انگیزههای واهی، دوست دارند تغییر جنسیت دهند، طبیعی است که متخصصین پزشک روانی، به این افراد، جواز تغییر جنسیت نخواهند داد.
دومین قسم کسانی هستند که دارای جنسیت پنهان هستند، مثلا فردی در ظاهر زن هست، اما حقیقتا مرد، میباشدو آلت تناسلی مردانه در حفره شکمی، پنها است، این افراد قابلیت تغییر جنسیت را دارند و به آنها اجازه این کار داده خواهد شد.
سومین نوع، افراد خنثی یا دو جنسی هستند که این افراد، هر دو آلت تناسلی مرد و زن را دارا میباشد که عمدتا در این حالت، آلت تناسلی مردانه از آنها برداشته میشود و شخص ملحق به زنان میشود و فقها نیز در مورد جواز تغییر جنسیت این افراد حکم دادهاند.
چهارمین مورد، که محل نزاع و اختلاف میباشد، افرادی هستند که خود را از لحاظ روحی، متعلق به جنس مخالف میدانند؛ یعنی مردی که از نظر ظاهر، هیچ مشکلی ندارد، فقط از حیث روانی، خود را متعلق به جنس مخالف میداند یا زنی که چنین مشکلی دارد، از بیماریهای سخت روحی و روانی به حساب میآید، چون روح و جسم این افراد با هم تطابق ندارد و در واقع دچار اختلال هویت جنسی هستند، این افراد در صورت مراجعه به پزشک متخصص، و تایید آن، جواز تغییر جنسیت را از پزشک مربوطه دریافت میکنند و یا تغییر جنسیت، جسم خود را با روح و اعتقادش یکسان میکنند.
اگر کسانی که دچار اختلال هویت جنسی هستند، درمان نشوند، چه بسا راههای خطرناکی مثل خودکشی را تجربه خواهند کرد.
مراجع تقلید مانند (امام(ره)، مقاممعظمرهبری، آیتالله العظمی سیستانی و دیگران به افرادی که روح و روان آنها با جسمشان، تطابق ندارند و دچار اختلاف هویت جنسی هستند، اجازه تغییر جنسیت دادهاند، اما فقهای اهل سنت و کلیسای مسیحیت، تغییر جنسیت، را برای افراد حرام دانسته و دلیل آن را تغییر در خلقت خدا میپندارند.
«دلیل اهل سنت درباره تحریم تغییر جنسیت»
اهل تسنن به آیه 119 سوره نسا، استناد کردهاند در این آیه خداوند از قول شیطان میفرماید: به آنها دستور میدهم، خلق خدا را تغییر دهند.»
اما آن چه درباره شان نزول این آیه وارد شده این است که در صدر اسلام، در میان عرب جاهلیت رسم بوده اگر حیوانی مثل شتر، مثلا پنجبار بچه به دنیا بیاورد، بعد از دنیا آمدن پنجمین بچه، دیگر سوار آن شتر نمیشدند و یا از گوشت آن نمیخوردند و با بریدن گوش و بیرون آوردن چشم حیوان، آن را در راه بت خود، قرار میدادند. آیه در بیان این است که این کار شما، تغییر در کار خداست، چون این حیوان برای استفاده بردن و سواری دادن آفریده شده است.
نه اینکه شما این حیوان را در راه بت خود قرار دهید، که این کار شما تغییر در کار خداست.
در واقع آن چه از آیه برداشت میشود؛ این است آیه شریفه، ناظر به بدعت و تشریع میباشد، یعنی اگر حلال خدا، حرام و حرام خدا حلال شود، بدعت محسوب میشو و مصداق تغییر خلق خدا است.
«دلیل فقهای شیعه برای جواز تغییر جنسیت»
فقهای، امامیه، معتقدند چون ما دلیلی برای تحریم این موضوع نداریم، اصل اباحه و اصل جواز، اجازه تغییر جنسیت را صادر میکند.
حتی اگر گفته شود، تغییر جنسیت حرام است، در مورد افرادی که دچار اختلال هویت جنسی هستد به خاطر تداوی و درمان، تغییر جنسیت، جایز میباشد.
البته لازم به ذکر است که چون تغییر جنسیت، مستلزم مقدمات حرام، مثل (نگاه و لمس کردن) میباشد، تا حالت اضطرار محرز و محقق نشود، جواز این کار صادر نخواهد شد.
ضمناً 90 درصد افرادی که دچار اختلاف هویت جنسی هستند، مرد میباشند.