یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

حضرت آیت الله مظاهری تصریح کردند: با کمال تأسف بايد گفت، امروزه شاهد عملي شدن سوگند شيطان هستيم؛فريب شيطان کارگر شده، تا جايي که توهّم، تخيّل، وسوسه و آرزوهاي بي‌جا سر تا پاي جامعه را فرا گرفته و حتي فال‌گیری و رمّالي رايج شده است.

به گزارش سرویس استان های مرکز خبر حوزه، خلاصه ای از درس اخلاق معظم له در مسجد حکیم اصفهان بدین شرح است؛

شيطان، عامل سقوط انسان

يکي از مهم‌ترين عوامل سقوط انسان، شیطان است که قرآن شریف او را دشمن سرسخت آدمي و همراهي با او را موجب سقوط و موجب خسران دنیا و آخرت بر مي‌شمرد. «انّ الشیطان لکم عدوٌ مبین»[1]

دشمنی او نيز بی‌جاست. شيطان به واسطۀ رذائل خودش سقوط کرد، ولي سقوط خود را ناشي از وجود حضرت آدم دانست. به همين جهت با او و اولاد او به دشمني پرداخت و تا قيامت در صدد سقوط آنان است.

 طبق آيات قرآن کريم، شیطان پس از آن که از درگاه خداوند متعال رانده شد، چند مرتبه با خداوند اعلام جنگ کرد. از جمله، به خداوند گفت:

«قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيم‏ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين»[2]

گفت: «پس به سبب آن كه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى فريفتن آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست، آن گاه از پيش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏تازم، و بيش‌ترشان را شكرگزار نخواهى يافت.»

امام باقر«سلام‌الله‌عليه» در ذیل این آیۀ شریفه می‌فرمایند: «اين که مي‌گويد: از پيش رو مي‌آيم، يعني از راه آخرت که به آنها مي‌گويد: نه بهشتى است، نه دوزخى و نه رستاخيزى. امّا از پشت سر اين است که، يعني از راه دنيايشان آنان را به گردآوري مال وا مي‌دارد و فرمان مي‌دهد مالى را در راه صلۀ رحم صرف نكنند، و از آن حق کسي را ندهند و هزينۀ فرزندان خود را نپردازند و از نابود شدن مال، آنها را مي‌ترساند. امّا از سمت راست، يعني از راه دين آنها که اگر در گمراهى باشند، آن را براي ايشان زينت مي‌بخشد و خوش‌نما مي‌سازد، و اگر بر راه حقّند، مي‌كوشد تا آنان را از آن بيرون برد. امّا از سمت چپ، يعني از راه لذّت‌ها و شهوات، آنان را مي‌فريبد.»[3]

بر اين اساس، شيطان از هر راهي که بتواند آدميان را فريب داده و منجر به سقوط آنان مي‌شود. گاهي با غفلت از آخرت، گاهي با دنياپرستي، گاهي از راه گناه و گاهي نيز از راه عبادت بندگان خدا را مي‌فريبد. مثلاً عبادت‌های خرافی را تحمیل می­کند و نيکو جلوه مي‌دهد يا واجبات را کمرنگ و مستحبّات را پررنگ جلوه می­دهد و مردم را هنگام انجام فرائض و واجبات، به انجام اعمال استحبابي تشويق مي‌نمايد و بدتر اين‌که در اثر مکر شيطان، ریا و تظاهر در اعمال مردم زیاد می­شود.

راهکار نجات از سقوط شيطاني

قرآن کريم با چندين تأکيد می­فرماید که شیطان با همۀ زرنگی و بدجنسی­اش، قدرت انحراف کسي که زیر پرچم خداوند باشد را ندارد. پس چه کسي را منحرف مي‌کند؟ آنکه زیر پرچم شيطان است و از او حرف شنوي دارد.

«انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ، انَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ»[4]

بنابراين انسان بايد خودش را به خداوند سبحان بسپارد و زير پرچم ذات بازي تعالي پناه بگيرد تا از شرّ شيطان در امان بماند. شیطان با بي‌حيايي و پررويي به خداوند تشر زده و قسم خورده است که همۀ بندگان را گمراه می­کند، جز مخلصین.

«وبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعينَ اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخلَصينَ»[5]

بعضی از مفسّرين، مخلَصين را معصومین معنا کرده‌اند. اما بر اساس آيۀ قبلي که تلاوت شد، شیطان، حقّ سلطنت بر کسي که زير پرچم خدا باشد و سلطنت و تسلّط خداي يگانه را بپذيرد، ندارد. چنين کسي، هرچند از معصومين نباشد، مخلَص است و چون خداي تعالي نيز او را از بين سايرين برای خودش انتخاب کرده، شیطان حق تعرّض به وي را ندارد.

تنيجه اينکه: اگر کسي بخواهد از شرّ شيطان محفوظ بماند و از سقوط شيطاني نجات يابد، بايد خود را به زير پرچم خداوند برساند و به او پناه ببرد. پناه بردن به زير پرچم خداي تعالي نيز صرفاً با شعار و اظهار زباني ميسّر نمي‌شود؛ بلکه اعتقاد قلبي و تسلِط رسوخي بر چهل مسئلۀ اعتقادي تشيّع، شعار زباني و عمل به دستورات شرع مقدس، سه ضلع مثلث ايمان هستند و هر انساني پس از تکميل اين سه ضلع، مي‌تواند مدّعي شود که مؤمن يا شيعۀ واقعي است و زير پرچم خداوند متعال پناه گرفته است. شيطان قدرت غلبه بر چنين شيعه‌اي که مؤمن حقيقي است را ندارد؛ زيرا مکر و نيرنگ شيطان تنها وقتي کاربرد دارد که انسان زیر پرچم او باشد.

خداوند متعال به ياري مؤمن حقيقي شتافته و او را از سقوطي که شيطان براي او تدارک ديده است، نجات مي‌دهد. زيرا بنابر تصريح قرآن کريم، مؤمن واقعي حق دارد که خداوند به او کمک کرده و در بن‌بست‌ها وي را نجات بخشد.

«وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ»[6]     «وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»[7]

پس شیطان چه کسی را مي‌تواند به سقوط بکشاند؟ کسی که به جای متابعت از خداوند، متابعت از شیطان را برگزیند.

جلوۀ نيکوي اعمال ناشايست، ناشي از مکر شيطان

يکي از خطرات تسلّط شيطان بر آدمي که سقوط او را تسريع مي‌بخشد، اين است که او را دچار جهل مرکب کرده و اعمال زشت و ناشايست را نزد او مزِيّن و نيکو جلوه مي‌دهد.

«زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ»[8]

«وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثيرٍ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ»[9]

«وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ»[10]

ورشکسته ترین افراد، از نظر قرآن کريم کسي است که جهل مرکب دارد و اعمال زشت خويش را نيک مي‌پندارد.

«الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»[11]

امام صادق«سلام‌الله‌عليه» در روايتي مي‌فرمايند: نزد من از شخصی تعریف فراواني کردند، به‌اندازه‌ای که تمایل پیدا کردم او را ببینم. روزی او را دیدم و در پِيَش رفتم تا در مکاني خلوت با او حرف بزنم. در اين حال او به يک نانوايي رفت و نانوا را فريب داده و دو قرص نان دزديد، تعجّب کردم! سپس داخل یک مغازۀ میوه‌فروشی شد و دو عدد انار هم از او دزدید. آيا آدمی که مشهور به زهد و تقواست، دزد مي‌باشد؟! تعقيبش کردم و دیدم داخل یک خرابه شد و پس از آنکه نان و انار دزدي را به يک فقیر بيمار داد، از خرابه بیرون آمد. جلو رفتم و به او گفتم: آقا، این کارها که کردی چه بود؟ زاهد و عابد و مسلمان و این کارها؟! گفت: اوّل بگو ببینم تو کیستی؟ گفتم: من جعفربن محمّد الصّادق هستم. گفت: پسـر پیامبری و قرآن بلد نیستی؟ گفتم: چگونه چنين مي‌گويي؟ گفت: قرآن شریف می‌فرماید:

«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها»[12]

بدين مضمون که اگر کسی کار خوبی انجام دهد، خداوند ده برابر در نامۀ عملش می‌نویسد و امّا اگر کار بدی بکند، فقط همان در نامۀ عملش نوشتـه می‌شود؛ من دو انار و دو نان دزدیدم، پس مرتکب چهار گناه شدم، آنگاه آن انار و نان را صدقه دادم و چهل حسنه به دست آوردم؛ چهار حسنه در مقابل آن چهار گناه قرار مي‌گيرد، يعني سی و‌ شش حسنه در نامۀ اعمالم نوشته خواهد شد!

امام صادق«سلام‌الله‌عليه» مي‌فرمايند: به او گفتم نه تنها ثواب به‌دست نياوردي که هشت گناه نيز مرتکب شدي؛ چهار گناه که مال مردم را دزدیدی و چهار گناه دیگر هم از آن‌رو که بدون اجازۀ آنان، اموالشان را به دیگران صدقه دادی که تصرّف در مال دیگران از گناهان بزرگ است.[13]

مصداق اين واقعيّت که گروهي در اثر حيلۀ شيطان تصوّر مي‌کنند کار آنان بسيار ارزنده است، در زمان فعلي فراوان يافت مي‌شود. مثلاً برخي کسب حرام دارند، خمس هم نمي‌دهند، ولي با همين مال حرام و مشمول خمس، مکه می­روند. برخي ديگر با ربا، رشوه، گرانفروشی، کم فروشي و غشّ در معامله، کسب درآمد مي‌کنند و با اين درآمد حرام، مجلس عزاداري براي اهل بيت«عليهم‌السّلام» برپا مي‌کنند که معلوم است فايده ندارد.

امام حسين«سلام‌الله‌عليه» و ياران ايشان براي احياي دين امّت و به خصوص احياي نماز، در کربلا شهيد شدند، امّا برخي نماز واجب خود را فداي مجلس عزاي ايشان مي‌کنند و تصوّر مي‌کنند کار ثوابي انجام داده‌اند. یکی از وعّاظ قديمي مي‌گفت: در ماه محرم براي تبليغ به شهري رفته بودم. یکي از برگزارکنندگان مجلس نزد من آمد و با نهايت خستگي گفت: براي مجلس حضرت ابوالفضل سه روز است کفش‌هايم را از پا در نیاورده‌ام. گفتم: پس چگونه وضو گرفتي و نماز خواندي؟ عصبانی شد و گفت: آن ابوالفضلی که نتواند جواب نماز را بدهد، من آن ابوالفضل را قبول ندارم.

خدمت به آستان مقدس حضرت سيّدالشهداء«سلام‌الله‌عليه» و برپايي مجالس عزاي ايشان بسيار ارزشمند است و ثواب فراواني دارد، امّا جايگزين نماز واجب نشده و گناهان انسان را نيز محو نخواهد کرد. بعضي افراد در اثر فريب شيطان مي‌گويند: همه غرق گناهیم و یک حسین داریم، که حرف غلطي است. شفاعت، که امر مسلّمي است، نياز به تناسب و لياقت دارد، امّا شيطان به عنوان اينکه همۀ گناهان بخشيده مي‌شود، مردم را مي‌فريبد. قرآن کريم می­فرماید:

«یا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ»[14]

فريب شیطان به قدري عجیب است که حتي حضرت آدم و حضرت حوا را نيز فریب داد و موجب اخراج آن دو از بهشت شد. وقتي پيامبر خدا را اينچنين مي‌فريبد، ساير بندگان را آسان تر فريب مي‌دهد.

فريب شيطان، انسان را به جايگاه پستي مي‌رساند که امام معصوم را مي‌کشد و تخيّل مي‌کند که کار خوبی کرده است. جرداق نصرانی در کتاب «الامام علي صوت العدالة الانسانيّة» جملۀ شیریني دارد که دربارۀ ابن ملجم می­گوید: «انسان به جايي می­­رسد که ولیّ خدا را در خانۀ خدا، قربة الی الله می­کشد. امام صادق«سلام‌الله‌عليه» می­فرمایند: «گروهي آمدند به کربلا که قربة الی الله، امام حسین را بکشند.»

 خدا نکند که انسان دست‌خوش شیطان و خرافت شيطاني بشود. امام حسین«سلام‌الله‌عليه» همین مطلب را در روز عاشورا  تذکر می­دادند و مي‌فرمودند: اي مردم: شیطان مسلّط بر شما شده است، ولي اثري نداشت. بعد فرمودند:

 «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ»

حزب شيطان و پيروان او، به جای اینکه حرف امام حسین«سلام‌الله‌عليه» را بشنوند و متنبّه شوند، آن حضرت را به شهادت رسانيدند. به راستي که آنان حزب شيطان بودند و دچار خسارت عظيمي شدند. 

 

«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُون‏»[15]

شيطان انسي و شيطان جنّي

نکته‌اي که توجه به آن ضروري است، اينکه صرفاً وسوسه و فريب شيطان جنّي، عامل سقوط و تباهي انسان نيست، بلکه شيطان انسي نيز سهم به سزايي در گمراهي، انحراف و سقوط آدميان دارد. قرآن کريم در سورۀ ناس مي‌فرمايد:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذي يُوَسْوِسُ في‏ صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»

می­فرماید بخوان و بگو: خدایا پناه می­برم به تو، پناه می­برم به تو، پناه می­برم به تو، از شرّ شیطان که وسوسه مي‌کند، خوب را بد و بد را خوب جلوه مي‌دهد. اما بعد می­فرماید: «شیطان انسی و شیطان جنّی»، و اگر شیطان انسی بدتر از شیطان جنی نباشد، حتماً کمتر نیست. نمونۀ آن رفیق بد است که خطر آن به مراتب بيش از شيطان است. دختر و پسري که با هم رفيق مي‌شوند و رابطۀ دوستانه برقرار مي‌کنند، دو تا شیطان براي همديگر هستند و هرکدام ديگري را به سقوط کشانده و به جهنّم مي‌برند.

قرآن کريم در سورۀ فلق نيز مي‌فرمايد: بگو پناه می­­برم به خدا، در وقتی که زن عشوه گری کند و بخواهد کسی را از راه گناه، منحرف سازد. در واقع قرآن کريم آدميان را از شرّ شياطين جنّي و انسي به صورت توأمان بر حذر داشته است.

امروزه فیلم‌ها و شبکه‌هاي ماهواره­اي مبتذل، مصداق بارز شیاطين انسی هستند و توجه به خطرات آن و پرهيز جدي از آن براي خانواده‌ها ضروري است، وگرنه نتيجه‌اي جز سقوط و تباهي نخواهد داشت.

 

برخي از مصاديق فريب شيطان در زمان حاضر

شيطان، چندين مرتبه بي‌حيايي کرده و به خداوند متعال تشر زده است. از جمله قرآن کريم در مورد او مي‌فرمايد:

«لَّعَنَهُ اللّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا»[16]

كه خداوند او را لعنت كرد و او گفت: سوگند باد كه از بندگان تو بهره‏اى معين خواهم گرفت. و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد، و وادارشان مى‏كنم تا گوش‌هاى دام‌ها را شكاف دهند، و وادارشان مى‏كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند. و هر كس شيطان را به جاى خدا دوست و كارساز گيرد براستى زيانى آشكار كرده است.

مي‌گويد: خدایا به هر اندازه که بتوانم و از هر راهي که بيابم، بندگانت را گمراه مي‌سازم  و نمی­گذارم در راه مستقیم باقی باشند. بندگانت را گرفتار آمال و آرزوهاي بي‌جا مي‌کنم تا دنيا و آخرتشان نابود شود. خرافت را نزد آنان با ارزش جلوه مي‌دهم که حتی راجع به اعمال عبادي نيز خرافي عمل کنند و تخيّل کنند که ثواب دارد.

با کمال تأسف بايد گفت: امروزه شاهد عملي شدن سوگند شيطان هستيم. فريب شيطان کارگر شده، تا جايي که توهّم، تخيّل، وسوسه و آرزوهاي بي‌جا سر تا پاي جامعه را فرا گرفته و حتي فال‌گیری و رمّالي رايج شده است.

کار به جايي رسيده که برای مسئولین معجزۀ هزار ساله يا عصمت اکتسابي درست می­کنند و يا مطالب غير واقعي به عنوان ظهور نزدیک است، بيان مي‌کنند و بالاخره یک چیزهایی که واقعیت ندارد، اما به حسب ظاهر زرق و برق دارد، مطرح مي کنند.

 شیطان می­گوید: بندگان را به انجام اعمال ناشايست و گناه، امر مي‌کنم. بعد مي‌گويد: امور فطري آنان را تغيير

مي‌دهم، مثلاً عفّت و غيرت که دو فضيلت و دو امتياز فطري است، در اثر فريب شيطان در نظر برخي بي‌ارزش شده است. به جاي اينکه والاترين شرافت براي مرد، غيرت او و والاترين فضيلت براي زن، عفّت او باشد، بي‌عفّتي و بي‌غيرتي فضيلت و امتياز محسوب شده و برخي به جهت برخورداري از اين دو رذيلت، به خود مي‌بالند.

امروزه چادر که ارزش والايي دارد، در اثر مکر شيطان، در نظر بسياري از مردم به ضد ارزش تبديل شده است. دست کم سيزده آيه از قرآن که راجع به ضرورت حفظ حجاب است، به فراموشي سپرده شده و بي حجابي و بد حجابي، جلوۀ نيکويي يافته است. ارتباط جوانان با مجالس مذهبي و مسجد و روحانيّت کم شده و مردم در وقت نماز، در خیابان و پارک و بازار و مراکز تفريحي هستند که حضور آنان همراه با اختلاط زن و مرد و فساد اخلاقی است. همۀ اين موارد از مکر و فريب شيطان سرچشمه مي‌گيرد که به خوبي توانسته است، اعمال ناشايست را نزد مردم نيکو جلوه دهد و از ارزش اعمال صالح و شايسته نزد آنان بکاهد و در واقع در نهاد آنان تغيير ايجاد کرده است.

 پي‌نوشت‌ها

1. يس / 60

2. أعراف/ 17-16

3. تفسير القمي، ج 1، ص 224

4. نحل /100-99

5. ص / 83-82

6. روم / 47

 

7. انبياء / 88

8. توبه / 37

9. انعام / 137

10. نمل / 24

11. کهف / 104

12. انعام / 160

13. احتجاج، ج 2، ص 369

14. اعراف / 27

15. مجادله / 19

16. نساء / 119- 118

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha