بنده وقتى اعمالى را كه در ماه رمضان از سوى شارع مقدّس مورد اهتمام است، ملاحظه مىكنم -یعنى روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن مجید، خواندن دعاهاى مأثور و توسّلاتى كه به ذیل عنایات حضرت بارىتعالى وجود دارد- مىبینم در میان این چهار عنصر بسیار مهم كه روزه ماه رمضان، واجب هم هست، آنچه براى ما خیلى اهمیت دارد، استغفار است؛ طلب مغفرت، طلب گذشت از سوى پروردگار عالم نسبت به آنچه از روى قصور، از روى جهالت و خداى نكرده از روى تقصیر، از ما سر زده است...
قصد ندارم كه مجّدداً درباره استغفار، به عنوان یك بحث فكرى یا یك بحث قرآنى و حدیثى صحبت كنم؛ بلكه مىخواهم به مناسبت نزدیكى لیالى مباركه قدر -این شبهاى عزیز و بسیار مهم- مسأله استغفار را یادآورى كنم.
* احتیاج به استغفار
عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت كردن از خداى متعال و به خدا بازگشتن است. توبه یعنى به سوى خدا برگردیم. هرجا كه شما باشید، در هر حدّى از كمال كه باشید -حتّى در حد امیرالمؤمنین علیهالصّلاة و السّلام- باز به استغفار احتیاج دارید! خداى متعال به پیغمبرش مىفرماید: «و استغفر لذنبك»، «فسبّح بحمد ربّك و استغفره». بارها در قرآن، خداى متعال به پیغمبر مىفرماید «استغفار كن». با اینكه پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمىزند و از دستور الهى تخلّف نمىكند اما به او هم مىفرماید «استغفار كن!»
البته اینكه استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله قابل بحثى است. استغفار آنها از گناهانى چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمىزند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبى و مقام ربوبّیت در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهى چیزهایى كه براى ما مباح است -شاید حتّى چیزهایى كه براى ما مستحب است- براى آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است كه استغفار مىكنند؛ آنهم استغفار جدّى، نه استغفار صورى.
دعاى كمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیهالصّلاة و السّلام در دعاى كمیل -كه طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است- انشائاً و در اوّلبار، با شروع دعا به استغفار مىپردازد. اوّل خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند مىدهد و بعد از آنهمه قسم دادن، شروع مىكند به استغفار كردن: «اللّهم اغفرلى الذّنوب التى تهتك العصم» تا آخر. دعاى ابىحمزه ثمالى و دعاهاى گوناگون دیگر از این انسانهاى بزرگ، همینطور است. من و شما به استغفار احتیاج داریم.
اى مؤمنین؛ عزیزان؛ اى دلهاى پاك و صاف! مبادا مغرور شوید و بگویید ما كه گناهى نكردهایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر أعمالنا فى جنب نعمك». آنچه كار خوب كه ما به خیال خودمان انجام مىدهیم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شكر الهى، چه ربطى و چه نسبتى دارد؟! چقدر قابل ذكر است؟! ما نمىتوانیم آن حقّ شكر را ادا كنیم؛ نمىتوانیم! «لاالذى أحسن استغنى عن عونك»؛ مگر مىشود انسان از تفضل و لطف الهى در آنى از آنات، مستغنى باشد؟! همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار مىرسد: «خیرك إلینا نازل». ما هم از اداى شكر عاجزیم و این قصور یا تقصیر است و بههرحال طلب مغفرت مىخواهد.
* روزی خواهد رسید كه...
شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى كنید. حال كه خداى متعال به من و شما میدان داده است كه به سوى او برگردیم، طلب مغفرت كنیم و از او معذرت بخواهیم؛ این كار را بكنیم، والّا روزى خواهد آمد كه خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خداى نكرده در قیامت به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمىدهند كه زبان به عذرخواهى باز كنند؛ آنجا جاى عذرخواهى نیست. اینجا كه میدان هست، اینجا كه اجازه هست، اینجا كه عذرخواهى براى شما درجه مىآفریند، گناهان را مىشوید و شما را پاك و نورانى مىكند، از خداى متعال عذرخواهى كنید. اینجا كه فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهى را متوجّه و شامل حال خودتان كنید. «فاذكرونى اذكركم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
در همان لحظهاى كه شما دلتان را متوجّه خداى متعال و خدا را در دل خودتان حاضر مىكنید و به یاد خدا مىافتید، خداى متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ دست لطف و بذل و بخشش او به سوى شما دراز است. خدا را به یاد خودتان بیندازید، والّا روزى خواهد رسید كه خطاب الهى به سمت گناهكاران مىآید كه «إنّا نسیناكم»؛ ما شما را فراموش كردیم، ما شما را به دست فراموشى سپردهایم، بروید! عرصه قیامت اینگونه است.
امروز كه خداى متعال اجازه داده است كه شما به زارى، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوى او دراز كنید، اظهار محبّت نمایید و اشك صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جارى سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید والّا روزى هست كه خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زارى و تضّرع نكنید، فایدهاى ندارد: «إنّكم منّا لاتنصرون». این فرصت، فرصت زندگى و حیات است كه براى بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها ایامى از سال است كه از جمله آنها ماه مبارك رمضان است و در میان ماه مبارك رمضان، شب قدر!
شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتى كه مرحوم «محدّث قمى» نقل مىكند، سؤال كردند كه كدام یك از این سه شب -یا دو شب بیستویكم و بیستوسوم- شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است كه انسان، دو شب -یا سه شب- را ملاحظه شب قدر كند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ كسانى بودهاند كه همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر بهحساب مىآوردند و اعمال شب قدر را انجام مىدادند! قدر بدانید.
* فرصتی برای ملت
ملتى كه دل خود را با خداى خود اینگونه صاف كند كه درِ خانه خدا برود، از خدا صادقانه بخواهد و به خدا صادقانه پناه ببرد، هرگز بدبخت و روسیاه نخواهد شد؛ دچار فساد، دچار ذلّت، اسیر دشمن و دچار اختلاف داخلى نخواهد شد. آنچه از این بدبختیها بر سر ملتها مىآید، «فبما كسبت أیدیكم»؛ بر اثر كوتاهیها، غفلتها، گناهان و فسادهایى است كه خودمان براى خودمان درست مىكنیم! كسى كه درِ خانه خدا مىرود، خود را یك قدم به عصمت و به حفظ و نگهدارى از گناه نزدیك مىكند.
به خدا پناه ببریم، از خدا بخواهیم، براى خدا كار كنیم و قدم برداریم و دلها را به خدا بسپریم. صفاى دلهایمان را با یاد خدا روزافزون كنیم. وقتى دلها با صفا شد؛ وقتى دلها چنگ در دنیا نزد و اسیر دنیا و مادّیات نشد، آنوقت جامعه، جامعهاى مىشود با مردمى حقیقتاً نورانى و باصفا و پاك. چنین مردمى، خوب تلاش مىكنند، خوب كار مىكنند، دنیاى خودشان را هم خوب مىسازند. دلبسته نبودن به دنیاى شخصى، معنایش نساختن دنیا نیست؛ آبادى دنیا، كارى براى خدا و جزو كارهاى اُخروى است. آنچه كه به آبادى زندگى مادّى مىانجامد، چیزى است كه خدا از ما خواسته است و این هم یك عمل اُخروى است. همین هم وقتى با یاد خدا همراه باشد، بهتر، روانتر، شیرینتر و كاملتر انجام مىگیرد.
این روزها را قدر بدانید. شبهاى قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً مىفرماید: «خیر من ألف شهر»؛ یك شب بهتر از هزار ماه است! این خیلى ارزش دارد. شبى است كه ملائكه نازل مىشوند. شبى است كه روح نازل مىشود. شبى است كه خداى متعال آن را به عنوان «سلام» دانسته است. سلام، هم به معنى درود و تحیت الهى بر انسانهاست، هم به معناى سلامتى، صلح و آرامش، صفا میان مردم، براى دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوى، چنین شبى است! شبهاى قدر را قدر بدانید و براى مسائل كشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل كشورهاى اسلامى دعا كنید.
كشورهاى اسلامى چقدر مشكلات دارند! حلّ آن مشكلات را از خدا بخواهید. براى همه انسانها دعا كنید. براى هدایت انسانها، براى خودتان، براى زندگیتان، براى مسؤولینتان، براى كشورتان، براى گذشتگانتان و براى آن چیزى كه مىخواهید خداى متعال به شما بدهد، دعا كنید. این ساعات و دقایق را قدر بدانید. بنده هم از همه شما برادران و خواهران عزیز، در شبهاى مبارك قدر، ملتمس دعا هستم.
خطبههای نماز جمعه تهران؛ 26/10/76