دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 16, 2024

می گفت افتخارم این است که روضه خوان ابی عبدالله (ع) هستم؛ انصافا هم برای اقامه عزای ارباب بی کفن، سنگ تمام می گذاشت؛ چه آن که برای سخنرانی در ایام عزاداری، به مساجد مختلف و روستاهاي دوردست سفر مي‌كرد و...

اشاره؛

می گفت افتخارم این است که روضه خوان ابی عبدالله (ع) هستم؛ انصافا هم برای اقامه عزای ارباب بی کفن، سنگ تمام می گذاشت؛ چه آن که برای سخنرانی در ایام عزاداری، به مساجد مختلف و روستاهاي دوردست سفر مي‌كرد و تمام سختي‌هاي راه را به جان مي‌خريد تا با مردم با معارف حقه اجداد طاهرینش بیشتر و بهتر آشنا شوند.

هم و غمش این بود که در ايام عزاي آل الله، هيچ مسجد و حسينيه‌اي تعطيل نماند و زمینه ای فراهم شود تا همگان در سر سفره کرم سالارشهیدان، حسین بن علی (ع) میهمان شوند.

این نوشتار در واقع سخن از یکی از سربازان بی ادعای حضرت ولی عصر(عج) است که عمری را در خدمت گزاری به آستان مقدس حضرات معصومین (ع) سپری کرد.

*تربیت در دامان والدینی متدین

نوزدهمین روز از مرداد سال 1309 هجری شمسی، نوزادی در خاندان پاکدامن و در روستاي جيركل واقع در منطقه اشكور سفلي شهرستان رودسر به دنیا آمد که بعدها، در کسوت روحانی و مبلغی کوشا، مایه افتخار خانواده و اهل محل و دیار خویش شد.

مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سيد مصطفي پاکدامن، دوران كودكي را در دامن پدر و مادري مؤمن و معتقد به احكام و دستورات ديني سپري كرد و مقداري در مكتب‌خانه نزد پدر و ديگران درس خواند.

*عضویت در لشکر سربازان ولی عصر(ع)

وی پس از اتمام دوره مقدماتي و مكتب‌خانه، در سال 1323 شمسي با تشويق و حمايت‌هاي خانواده براي ادامه تحصيل، وارد مدرسه علميه شهرستان رودسر شد. پس از مدتي كه در آن مدرسه درس خواند، آهنگ سفر به شهر مقدس قم را نمود و در شهر عش آل‌محمد (ص) و در جوار كريمه اهل‌بيت حضرت فاطمه معصومه (س)، از محضر اساتيد بزرگواري چون حضرات آيات حسيني كرامتي، عبدالحسين فقيهي گيلاني، سيد اسدالله اشكوري، ميرزا علي مشكيني، سيد محمد محقق داماد، اعتمادي، سید شهاب الدین بطولی و ... تا پايان سطوح عالي حوزه استفاده برد. پس از آموختن سطوح لازم علمي، راه وعظ و خطابه را براي تبليغ و بيان معارف ديني و نشر فرهنگ قرآن و اهل‌بيت (ع) انتخاب كرد و تمام همت و تلاش خود را تا پايان عمر در اين راه مصروف داشت.

* صفات ممتاز اخلاقی

آن گونه که دوستان و نزدیکانش نقل می کنند آن مرحوم مجموعه‌اي از صفات و خصلت‌هاي پسنيده، چون صبر، تحمل، شجاعت، صراحت، خدمت، مساعدت و ... را در وجود خود داشت و اين ويژگي‌ها علت امتياز وي و محبوب بودنش در بين دوستان بود. در این بین شاید بشود گفت ارادت و شيفتگی عجیب به اهل‌بيت عصمت و طهارت (ع) مثال زدنی باشد.

سید مصطفی از همان كودكي در اثر تربيت خانوادگي، علاقه وصف‌ناپذيري به ساحت مقدس خاندان نبوي (ص)داشت؛ به تدريج كه با معارف شيعي و علوم ديني و حوزوي آشنا شد، اين علاقه و اشتياق در وجودش ريشه‌دارتر و عميق‌تر شد.

حبّ و علاقه او به ائمه اطهار (ع) او را در جهت‌گيري‌هاي اجتماعي و سياسي استوارتر ساخت و به محض آشنايي و ارتباط با مبارزين و انقلابيون، نفرت خود را نسبت به رژيم طاغوت اعلام نمود.

حسن معاشرت و اخلاق نيكو با مردم، ویژگی برجسته دیگر وی بود به گونه ای که در منطقه، محور محبت و الفت و دوستي و ايمان به خدا و صداقت در اعمال به شمار می آمد.

از خصایص جدایی ناپذیر او این بود که هيچ دلي را نمي‌آزرد و آزردگي هيچ دلی را هم تحمل نمي‌كرد. در برابر همگان، داراي سعه صدر و گشاده‌رويي در آداب معاشرت و به ویژه در ميان بستگان و مردم، الگوي صفا و صميميت و گذشت و ايثار بود.

در ميان فرزندان خويش، سمبل صداقت، راستي، درستي و مصداق عملي در شايستگي‌هاي اخلاقي و ايماني بود؛ آنچه را خودش عمل مي‌كرد، سفارش مي‌نمود و وجودش كانوني امن براي فرزندان بود و هيچ‌گاه برخورد تندي با فرزندان ننمود و با آنان به عدالت و مهرباني برخورد مي‌كرد؛ اين خوش‌خلقي، صفا و يك‌رنگي البته تا پايان عمر، با او رفیق و همدم بود.

*همرزم شهيد نواب صفوي

اوایل دوران طبلگی که نوجوانی بیش نبود، بر اثر آشنايي با مرام و افكار انقلابي شهيد نواب صفوي، نیروی محرکه ظلم ستیزی و حق طلبگی در او  شدت دو چندانی گرفت.

سخنراني‌هاي شهيد نواب صفوي و ياران او در مدرسه فيضيه، چنان در او تاثیر گذاشت که با این شهيد والامقام و يارانش ارتباطی مستحکم برقرار كرد و مصمم بود که در جلسات آن‌ها شركت کند.

این گونه بود که وقتی فداييان اسلام، تحت تعقيب عوامل رژيم مزدور شاهنشاهي قرار گرفتند، وی نيز تحت تعقيب و متواري بود و مشقات فراواني را در این راه تحمل كرد.

حجت‌الاسلام سید مهدی گرمابدشتی از نزدیکان و دوستانش در این باره می‌گوید: «بعد ازشهادت نواب صفوی، ساواک از طرف رژیم تصویر 25 نفر از یاران نواب را در روزنامه‌های کثیرالانتشار درج کردکه بنده و حاج آقای پاکدامن نیز جزو این 25 نفر بودیم. بعد از این، کار برای فدائیان اسلام بسیار سخت شد و راهی جز فرار نداشتیم؛ لذا بالاجبار فرار کردیم و به کوه‌ها و بیابان‌ها پناه بردیم.»

*دیدار به قیامت!

مرحوم پاكدامن در ضمن خاطره‌اي از آخرين روزهاي ديدار خود با شهيد نواب صفوي نقل مي‌كند که شنیدن آن خالی از لطف نیست؛«وقتي كه رژيم سفاك و منحط پهلوي از حركات انقلابي و سخنرانيهاي شهيد نواب صفوي به ستوه آمده بود و مأموران فراواني را براي تعقيب و دستگيري ايشان تدارك ديده بود، روزي در يك ديدار خصوصي به من گفت: «آقا سيد مصطفي، ديدار ما به قيامت، از اين‌جا برويد، فرار كنيد و جاي امني براي خود پيدا كنيد». نفس گرم، هيبت و صلابت مثال‌زدني آن بزرگوار در آن روز، هم‌چنان براي من زنده است

*خاطره ای شنیدنی از دل رحمی یک مامور!

بعد از شهادت نواب صفوي و متواري شدن ياران او، رژيم سفاك پهلوي براي دستگيري، شكنجه و تبعيد فدائيان اسلام، مأموران زيادي را به تعقيب آنان به سراسر كشور اعزام كرد. به طوري كه شهر به شهر، روستا به روستا و حتي خانه به خانه در جستجوي فعالان اين نهضت بودند. حجت‌الاسلام‌والمسلمين پاكدامن نيز تحت تعقيب عوامل مزدور رژيم پهلوي، متواري بود وسال‌ها به جرم عضويت در اين گروه، مشقات فراواني را تحمل كرد.

ايشان خود در اين‌باره نقل مي‌كند: «بعد از شهادت نواب صفوي، مدت شش ماه در قم حجره و مدرسه‌مان را عوض مي‌كرديم؛ اما به خاطر سختي زياد اين كار به زادگاه خود روستاي جيركل برگشتم. پس از مدتي مامورانمحل اختفايم را پيدا كردند. روزي چند مأمور وارد منزلم شدند، بنده از آن‌ها پذيرايي كردم، اما آن‌ها سر سفره و در خانه من رکیک‌ترین فحش‌ها را به من می‌دادند و به زور باتوم و قنداقه تفنگ، كشان، كشان مرا از منزل بيرون آوردند و در وسط آبادي بنده را كتك زدند؛ به طوري كه سر و صورتم خوني شده بود. ناگهان فرمانده اين گروه وقتي چشمش به من افتاد و مرا در اين وضعيت ديد، دلش به رحم افتاد و گفت: «به اين سيد اولاد پیامبر رحم كنيد! او را رها كنيد! به ما چه كه ايشان مخالف رژيم است؟» سرانجام مرا رها كردند و از روستا بيرون رفتند. »

*مبارزی که سراز پا نمی شناخت

با اوج‌گيري قيام مردمی به رهبري امام‌ خميني (ره) و همراهي علماي عظام عليه رژيم سفاك و منحوس پهلوي، حجت‌الاسلام‌والمسلمين پاكدامن نیز در صف مبارزان و نيروهاي انقلابي با همراهي آيات و حجج اسلام عباس محفوظي، محمدي گيلاني، سيد محمود پاكدامن اشكوري، جعفري گيلاني، محمدعلي احمدي گرمابدشتي، شيخ رحمت‌الله ملكي قائمي، سيد مهدي حسيني گرمابدشتي، شيخ هادي قدس و ... در سخنراني و توزيع اطلاعيه‌ها و پيام‌هاي امام و انقلابيون براي روشنگري مردم، همت جدي داشت و برگ‌هاي زريني را در مبارزه با رژيم منحط شاهنشاهي براي خود در تاريخ شكوهمند انقلاب اسلامي ثبت كرد.

بعد از انقلاب اسلامي نيز در سنگر تبليغ و ترويج معارف اهل‌بيت (ع) اهتمام جدي داشت و براي روشنگري مردم، در دفاع از امام، انقلاب و حضور در صحنه‌هاي مختلف انقلاب، راهپيمايي‌ها، تشويق مردم و فرزندان خود به حضور در جبهه‌هاي جنگ، جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي براي رزمندگان و مبارزه با مظاهر فساد اجتماعي و ... با جان و دل تلاش كرد.

*ساده مثل مردم روستا

از خصوصيات بارز ايشان ساده‌زيستي و قناعت است؛ به كمترين سطح معيشتي قانع بود و در خانه‌اي محقر و در نهايت سادگي در روستا و در كنار مردم با صفا و پاك‌دل زندگي مي‌كرد و حتي اندكي هم به مظاهر دنيا دل‌بسته نبود و با جان و دل معتقد به روايت شريف امام رضا (ع) بود كه مي‌فرمايند: «ثروت انباشته نمي‌شود مگر به پنج عامل؛ بخل شديد، آرزوهاي دور و دراز، حرص و جوش فراوان، قطع پيوندهاي خويشاوندي و انتخاب دنيا بر آخرت».

این روحانی شهید با وجود سوابق فراوان مبارزاتی، تا آخر عمر هيچ‌گونه منصب و پست دولتي را نپذيرفت و براي تأمين معيشت و امورات زندگي شخصاً مثل بقيه مردم، كشاورزي، دامداري و باغباني مي‌كرد و همانند ديگران در مزرعه كار مي‌كرد و براي دام‌هاي خود علوفه تهيه مي‌كرد و در فصل برداشت محصول و ... شبانه‌روز كار مي‌كرد.

*صمیمیتی دوست داشتنی که هیچ گاه رنگ نباخت!

حجت‌الاسلام‌والمسلمين پاكدامن بر اثر تربيت خانوادگي و تأثيرپذيري از خلق و خوي اساتيد خود و نيز مجاهدت با نفس اماره و ارتباط با خداوند متعال و مؤانست با ادعيه امامان معصوم (ع)مجموعه‌اي از صفات نيك را در خود جمع كرده بود كه از جمله اين صفات پسنديده، پرهيز از هرگونه تكبّر و فخرفروشي بود.

ايشان با آحاد مردم اعم از عوام و خواص، برخورد صميمي و خودماني داشت؛ و در جلسات و ديدارها، برخوردي عادي و كمتر از منزلت خود بروز مي‌داد. و در محيط خانواده هم بسيار متواضع بود و احترام خاصي به همسر و فرزندانش مي‌گذاشت. هيچ‌گاه عبوس نبود و هميشه چهره خندان و شادابي داشت. همه مجذوب و شيفته او بودند و او را روحاني متواضعي مي‌شناختند.

*خستگی را خسته کرد!

نوع فعاليت‌هاي اجتماعي مرحوم سيد مصطفي پاكدامن به خوبي نشان مي‌دهد كه وي در طول زندگي، هميشه به فكر قشر محروم و مستضعف جامعه بود. كساني كه از نزديك با وي ارتباط و همكاري داشتند، اين اخلاق پيامبرگونه، براي‌شان ملموس و عيان بود.

مرحوم پاكدامن به علت نفوذش در بين آحاد مردم، توانست خدمات و آثار زيادي را به يادگار بگذارد و در ساخت بيش از دويست پروژه عمراني، فرهنگي و آموزشي عام‌المنفعه مانند مسجد، مدرسه، شركت‌هاي تعاوني، مراكز مخابرات، پل، جاده روستايي، دكل مخابراتي و تلويزيوني، حمام، برق‌رساني و ... براي روستاها و مناطق مختلف سهيم است.

ايشان فوق‌العاده به اطرافيان و كساني كه به ديدنش مي‌آمدند، احترام می‌گذاشت، هميشه سعي مي‌كرد كسي را از خود نرنجاند و اگر كسي مشكلي را با وي در ميان مي‌گذاشت، تا جايي كه امكان داشت سعي مي‌كرد كمك كند و در اين راه نهايت تلاشش را به كار مي‌بست.

مرحوم پاكدامن عهدي كه با خداي خود بسته بود، تمام عمرش را وقف خدمت و رفع مشكلات مردم كرد و در اين پيمان الهي دست رد به سينه هيچ‌كس نزد و هركس به ايشان مراجعه مي‌كرد مشكلش را به هر قيمتي بود حل مي‌كرد. منزل ايشان ملجأ و اميد محرومان و نيازمندان بود.

مردم منطقه اشكور و اطراف در رتق و فتق امور، خصوصاً اصلاح ذات‌البين، اختلافات خانوادگي و حل ديگر مشكلات به ايشان مراجعه مي‌كردند.

براي پيگيري و حل خواسته مردم به شهرستان‌هاي مختلف و مركز استان مسافرت مي‌كرد، به گونه‌اي كه در اين راه چندين بار با سانحه تصادف مواجه و بستري شد.

*آخرين آرزو

سيد مصطفي پاكدامن در آخرين روزهاي حيات پربركت خود مدام از خداوند طلب عمر مي‌كرد و مي‌گفت از خدا بخواهيد چند صباحي به من مهلت دهد تا چند جاده نيمه‌تمام و كارهاي عام‌المنفعه روستايي را كه نيمه‌تمام مانده، به اتمام برسانم.

*اسوه تبليغ

يكي از ويژگي‌هاي این روحانی مبارز كه انصافا جلوه زيبايي هم به زندگي وي داده بود، تبليغ و ترويج دائمي معارف اهل‌بيت (ع)، امر به معروف و مبازه با مظاهر فساد اجتماعي و بداخلاقي بود.

از ابتكارات منحصر به فرد و موفق ايشان در ترويج معارف اهل‌بيت (ع)، تبليغ چهره به چهره بود؛ ايشان از زماني كه براي ادامه تحصيل از شهرستان رودسر به قم آمد، ضمن تحصيل، در عرصه تبليغات اهتمام جدي داشت. ايشان در چندين دهه پس از شهادت نواب صفوي تا نهضت امام خميني قدس‌سره و پس از آن در دوره خفقان و راهپيمايي‌هايي كه به پيروزي انقلاب اسلامي انجاميد، و پس از آن در دوران دفاع مقدس و جنگ تحميلي به طور پيوسته، در هر مناسبت و فرصتي در شهرها و روستاها براي روشنگري و هدايت مردم سخنراني مي‌كرد و اقشار مختلف مردم را از مفاسد رژيم و خيانت‌هاي پهلوي آگاه مي‌كرد. و آنان را به رعايت موازين شرعي و اسلامي و فراگيري معارف ديني ترغيب و تشويق مي‌نمود. اين ويژگي منحصر به فرد تا پايان عمر بابركتش ادامه داشت.

*سادگی کلام در عین پرمحتوایی 

از ديگر ابتكارات ايشان در تبليغ، خطابه به زبان محلي «گيلكي» بود. مرحوم حاج سيد مصطفي پاكدامن در سخنراني‌ها بسيار ساده و بي‌پيرايه و در حدّ توان مستمعين حرف مي‌زد و براي ايجاد تنوع، بخشی از مطالب و مسائل شرعي را بر منبر به زبان محلي بيان مي‌كرد. و حتي براي ايجاد انگيزه، برخي مطالب را در قالب طنز و شوخي مطرح مي‌نمود.

وی به ذكر صلوات بسيار مقيد بود، لذا در سخنراني‌ها براي تنوير افكار عمومي و نورانيت مجلس و دل‌ها، مدام از ذكر شريف صلوات استفاده مي‌كرد و گاهي اوقات در بين صحبت‌هايش نام بعضي از مستمعين را مي‌برد و مي‌گفت براي اين‌كه فلاني خسته نشه و خوابش نبره، بر محمد و آل محمد صلوات بفرستيد، با اين روش همه را متوجه خودش مي‌كرد.

از جمله مهم ترین فعالیت‌های فرهنگی حجت‌الاسلام‌والمسلمين پاكدامن ، می توان به مواردی چون

سخنراني در محافل مختلف مذهبي و سياسي ، حضور مستمر در محافل علمي و مدارس دانش‌آموزي در شهر و روستا، حضور و تشويق مردم به اقامه مراسم‌هاي مذهبي و عزاداري‌هاي حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام در مساجد و حسينيه‌ها و .. اشاره کرد.

*آغاز سفر معنوی به دیار باقی

حجت‌الاسلام‌والمسلمين پاكدامن در راه مبارزه با نفس اماره و نايل آمدن به مقام قرب الهي، سه ماه رجب، شعبان و رمضان را به طور متوالي روزه مي‌گرفت و سرانجام با زبان روزه در 19 ماه مبارك رمضان سال 1432 قمري برابر با 1390 شمسي بر اثر كسالت، در يكي از بيمارستان‌هاي استان گيلان بستري شد.

اين روحاني خدوم، بعد از سال‌ها خدمت به اسلام، ارشاد و هدايت مؤمنين، سرانجام پس از تحمل 3 ماه كسالت، شامگاه سوم  ذي‌الحجه 1432 قمري برابر با 11 آبان 1390 شمسي در بيمارستان رازي رشت در سن 81 سالگي دارفاني را وداع گفت و پيكر پاكش پس از تشييع در شهر رحيم‌آباد، به زادگاهش منتقل و در گلزار روستاي جيركل به خاك سپرده شد.

عاش سعیداً و مات سعیداً                                                     

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • سیدعماد محمدی جیرکل IR ۱۹:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    0 0
    از جنس مردم، دلسوز و بی نظیر ، خدا رحمتشان کند