به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام صادقیان در این نشست، پراکندگی مباحث و غیر علمی و غیرمستدل عنوان کردن برخی نظرات دانشمندان غربی را از نقاط ضعف این اثر عنوان کرد.

وی در ادامه با ذکر این مطلب که ورود به بحث ادیان در این کتاب کاملا بی مورد بوده است، گفت: باید اعتقادات ادیان دقیقا بر همان مبنایی که خودشان اعتقاد دارند بیان شود و با دید تمسخر آمیز برای قشر دانشجو مطرح نشود.

این منتقد عنوان کرد: یکی دیگر از مشکلات این کتاب، عدم بررسی دقیق بحث کلامی در مورد امامت و اثبات حقانیت امامت است زیرا برای دانشجوی این زمان، اثبات این بحث بسیار مهم تر از نظریات پراکنده غربی پیرامون مباحث فلسفه دینی است؛ همین طور بحث «ولایت فقیه» که یکی از سوال برانگیز ترین مباحث امروز جامعه و جوانان است در این کتاب به درستی بیان نشده است و پاسخ دقیقی به دانشجو نمی دهد.

در ادامه این نشست دکتر محمدی شیخی، مدیرگروه معارف اسلامی دانشگاه یاسوج گفت: بحث ادیان که در این کتاب بیان شده است از بحث های ضروری بود که می بایست به آن پرداخته می شد؛ این کتاب در نقد «پلورالیزم» مباحث بسیار خوبی را مطرح کرده است که تناقضات فکری موجود در این اندیشه را به درستی نشان می دهد.

در ادامه حجت الاسلام جواد پور روستایی در سخنانی با بیان ایرادات شکلی و ظاهری این کتاب، خاطرنشان کرد: در کتاب های درسی معارف در دانشگاه ها می بایست تلاش جامع تری برای تعیین سرفصل های دقیق و علمی صورت گیرد؛ منطق ساختاری در این کتاب به دلیل پراکندگی موضوعات غیر مرتبط با آن قابل دفاع نیست، در ضمن یک کتاب دینی باید «خود خوان باشد»، یعنی اگر استادی سر کلاس نبود و دانشجو نتوانست در کلاس حضور یابد، به دلیل روانی متن و پیوستگی مطالب، دانشجو بتواند، فهم درستی از مباحث پیدا کند.

دکتر مصطفی پور، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم و موسسه علمی و پژوهشی اسرا، نیز در این نشست با  ذکر این مطلب که در تالیف کتاب های دینی باید به نیازهای روز دانشجویان در مباحث دینی و علمی توجه شود، اظهارداشت: در کتاب های معارف باید از پرداختن به مباحث غیر ضروری که تنها به ذکر استدلالات تطبیقی می پردازد پرهیز کنیم و پاسخ دهی به شبهات دانشجویی را مورد نظر قرار دهیم.

حجت الاسلام والمسلمین کریمی عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی ایران نیز در این نشست نقد، ذکر عقاید را در کتاب های درسی معارف به جای پیچیده گویی های علمی رایج در فضای دانشگاهی بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: به جای نقل قول های پیچیده دانشمندان غربی که هیچ کمکی به فهم بهتر اعتقادی  جوانان ما نمی کند، می بایست مباحث اعتقادی ضروری را با استدلالات قابل فهم و با رویکرد اعتقادی به آنها تعلیم داد؛ باید توجه داشت که استدلال نمی تواند، دانشجوی ما را دین دار کند بلکه اعتقاد و یک روایت از معصوم(ع) کارکرد بسیار بالاتری از استدلالاتی است که برخی مولفان ما می خواهند به شکل تطبیقی و آکادمیک که مبتنی بر نظام آموزشی و تالیفی غربی است، بیان کنند.

وی افزود: مباحث مربوط به تعریف دین در این کتاب و بسیاری از کتاب های دینی و معارفی در فضای دانشگاهی و غیر دانشگاهی حجم بسیاری از کتاب ها را به خود اختصاص می دهد ولی اصلا پرداختن به بحث تعریف های مختلف از دین ضرورت  چندانی ندارد و بیشتر باید اصل دین را مورد توجه قرار داد.

در ادامه، دکتر یوسفیان، مولف کتاب درسی معارف اسلامی 2، با بیان اینکه نقشی در نامگذاری و سرفصل دهی این کتاب نداشته است، اظهارداشت: با نظر کسانی که می گویند یک کتاب دینی باید به نحوی تنظیم شود که دانشجو نیازی به استاد نداشته باشد به شدت مخالف هستم؛ در حالی که در این مباحث دانشجویان ما به شدت باید به استاد متکی باشند و کتاب های دینی نیز به نحوی تنظیم شود که دانشجویان را با استادان پیوند بزند و آنان خود را به بی نیازی از راهنما در مباحث دینی عادت ندهند.

وی گفت: در بسیاری از موضوعات مربوط به ادیان مطالعات فراوان میدانی و علمی داشته ام و اگر بحثی پیرامون مکتب فکری برخی دانشمندان مطرح کرده ام دقیقا بر اساس کتاب های خود افراد و حتی نقدها و تعریف و تمجیدهایی بوده است که از جانب دیگر دانشمندان در خصوص آن کتاب ها مطرح شده است.

وی اظهارداشت: باید به بحث های کلامی در دانشگاه توجه ویژه ای صورت گیرد و آنان را با مباحث پیچیده و حتی متنوعی، آشنا کرد؛ و آنان در این روزگار نیازمند آن هستند که پاسخ شبهات مختلف خود را در زمینه های خاص پیدا کنند.