به گزارش مرکز خبر حوزه، دکتر فراتی در ابتدای این نشست به ذکر این مطلب که پس از انقلاب تا کنون، آثار شاخصی در این حوزه عرضه نشده است، اظهارداشت: در سال های قبل از انقلاب، چیزی به نام دانش سیاسی در حوزه نداشتیم و اگر چیزی به نام سیاست به گفتگو کشیده می شد، بیشتر مباحث سیاسی رویدادی و برخی مباحث سیاسی از کلام بزرگان حوزه و یا در حوزه فلسفه و فقه بوده است.
وی افزود: به طور کلی مباحث سیاسی در سال های قبل از انقلاب، در حاشیه فقه عمومی و فلسفه بود؛ برخی از مباحثی هم که از سوی علما مطرح می شد، به مباحث سیاسی می پرداخت که رنگ و بوی تخصصی و فنی صرف علوم سیاسی کلاسیک را نداشت؛ اما پس از انقلاب اسلامی مباحث سیاسی در حوزه به شکل مستقل از سوی علمای حوزه مورد بررسی قرار گرفت.
نویسنده کتاب دانش سیاسی، خاطرنشان کرد: فرضیه ای که در این کتاب بررسی شده است، نقش انقلاب اسلامی در توسعه پژوهش های سیاسی در حوزه می باشد؛ در نگرش سکولار، مشروطه در واقع اراده ایرانیان برای گذر از سنت به مدرنیسم بود، ولی انقلاب اسلامی در واقع بازگشت به سنت و فضیلت های نهفته در دین و شریعت و فرهنگ اصیل بود؛ «میشل فوکو» انقلاب را رویدادی ذکر کرد که نگرش توسعه غربی را به چالش کشید و مذهب را به عنوان اصل و مرکز مدیریت زندگی و دولت برگزید؛ امروز در حوزه های علمیه ما مباحث فقه و فلسفه و تفسیر سیاسی به شکلی علمی و آکادمیک بحث می شود و به همین دلیل است که عنوان می کنیم اگر انقلاب نبود، مباحث دانش سیاسی مثل امروز در حوزه ما مطرح نمی شد.
وی گفت: دانش سیاسی در حوزه، به دو دسته تقسیم می شود، یکی از آنها مباحثی است که حوزه، مقوم آن است و دوم، دانش هایی مثل جغرافیای سیاسی است که حوزه مقوم آن نیست و تنها در حوزه به شرح و بسط آن پرداخته شده است؛ در راس دانش سیاسی حوزوی، «نص» در راس قرار دارد و شرایط اجتماعی و سیاسی و روحانیون دانشور در زمینه سیاست دو ضلع این مثلث را تشکیل می دهند.
در ادامه این نشست، دکتر صدرا، با ارایه تصحیحی نظرات میشل فوکو، پیرامون انقلاب اسلامی، تصریح کرد: انقلاب اسلامی بی شک تحولی بنیادین در نظریات سیاسی دانشمندان علم سیاست ایجاد کرد؛ بدون شک بزرگترین اختراع، ایجاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی بود؛ این انقلاب توانست نظام جمهوری اسلامی را اختراع کند ولی این اختراع هم اینک نیازمند فرمول سازی است که باید از طریق حوزویان انجام شود؛ این کتاب در پی توصیف و تعلیل و تعمیم تحولات «بعد از انقلاب» در بدنه حوزه است.
*نظر آگوست کنت درباره خواجه نصیرالدین و ابنسینا
وی گفت: عدم تعریف دقیق علم و دانش سیاسی و خاستگاه و نقش حوزه های علمیه در این تحول، از جمله مهم ترین ابهاماتی است که در این کتاب به خوبی به آن پرداخته نشده است؛ بیان نکات خاص در خصوص تفکر سیاست دینی کمک شایانی به ارایه نظریات در این حوزه می نماید؛ به عنوان مثال «ملاصدرا»، سیاست را جزو علوم الهی بر می شمرد و «آگوست کنت» که بانی اندیشه پوزیتویستی است نیز بنیانگذار علوم آزمایشگاهی را «خواجه نصیرالدین طوسی» و «ابن سینا» بر می شمرد.
دکتر صدرا خاطرنشان کرد: وقتی غرب می گوید که « نص » موید عقل نیست بلکه مخالف و ضد آن است، باید نظر اسلام را در این زمینه با چارچوب های مشخص مشخص کنیم زیرا اسلام اعتقاد دارد که نص، موید عقل است و عقل آن را تفسیر می کند؛ اندیشه سیاسی اسلامی معاصر با ارایه نظریاتی همچون مشروطه و انقلاب اسلامی که هم حتی به انقلاب مردمی نیز منجر شد و تا هنوز هم ادامه دارد، نشان داده است که از پرظرفیت ترین مکاتب اندیشه های برای ارایه نظریات ماندگار و جامع است.
*حوزه علمیه شیعی نوگراست
وی گفت: حوزه های علمیه شیعه، نوگرا و دارای قدرت انعطاف در خصوص پذیرش و تلطیف آرا و اندیشه های سیاسی و علمی در عرصه های مختلف است؛ اگر چشم انداز مناسبی در عرصه دانش سیاسی حوزه ترسیم شود، می توانیم در کنار فعالان دانشگاه به تولید آثار اندیشه ای فاخر دست یابیم، زیرا کار دانشگاه تولید دانش و کار حوزه، تولید بینش است.
در ادامه این نشست، حجت الاسلام والمسلمین میراحمدی، با اشاره به برخی از مشکلات تطبیقی و تعریفی و ابهام در برخی موضوعات در قسمت هایی از این کتاب اظهارداشت: به طور کلی در این بحث باید تکلیف دانش سیاسی حوزوی و دانش سیاسی حوزه ای مشخص شود؛ به طور قطع تحول در هر دو حالت دانش سیاسی حوزوی و حوزه ای صورت گرفته است ولی مختصات این تحول با یکدیگر متفاوت است.
وی گفت: اشاره به رویکردهایی مثل نوگرایی دینی در چنین کتابی می بایست شفاف تر مورد بحث قرار می گرفت و شاخصه های تحول در چنین نظام فکری باید در این کتاب مشخص می شد؛ ارایه چشم انداز مهم از جمله مهم ترین بحث هایی است که باید در این کتاب مورد بحث قرار می گرفت؛ البته بحث چشم انداز اندیشه سیاسی حوزه در این کتاب ذکر شده است ولی باید دقت داشت که چشم انداز، بحث در باره آینده نیست بلکه تعریف وضع فعلی، با نگاه به آینده است.
دکتر فراتی نویسنده این کتاب در ادامه با ذکر این مطلب که فضای نص محور حوزه و دایره علمی که در این عرصه ایجاد شده است با تلقی که در زمینه از حوزه و نص در فضای علمی محض می شود تفاوت دارد، خاطرنشان کرد: علم سیاست، موضوع اصلی این علم را تنها در حوزه قدرت تعریف می کند در حالی که تلقی دانش سیاسی دینی بسیار اعم تر از مفهوم قدرت را در نظر دارد؛ نص، ساخته ما نیست ولی فضایی را فراهم می کند که بتوانیم در این عرصه به نظریه پردازی مشغول شویم.
*به دام سیاستزدگی نیفتیم
وی اظهارداشت: در چشم انداز، بحث های مهمی باید مورد نظر باشد که در این کتاب به آنها پرداخته شده است؛ یکی از مهم ترین بحث هایی که مورد نظر مقام معظم رهبری نیز می باشد این است که باید با آزادی افکار دانشی در این عرصه نشاط علمی در حوزه ایجاد کنیم ولی به دام سیاست زدگی نیافتیم؛ خروج از مواضع دانش سیاسی موجب ایجاد نظرات فکر جدید در این عرصه خواهد شد.