به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران در یادواره علمی اندیشمند مسلمان پروفسور گارودی با تبیین ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی این متفکر اسلامی اظهار داشت: حقیقتخواهی، عدالتگرایی و صداقتمنشی، سه مولفه ویژه شخصیت روژه گارودی است که از او شخصیتی وارسته ساخته که میتواند الگویی برای متفکران و روشنفکران باشد.
وی، گارودی را فردی حقیقتجو دانست که از الهاد به سوی انسانیت و آدم شدن حرکت کرده و افزود: این اندیشمند بزرگ با فلسفههای ایران، چین، هند و فلسفه غنی اسلام آشنا بود و اعتقاد داشت منشا تفکر غرب ریشه در فلسفه دکارت دارد و بالعکس تفکر مسلمانانی چون سهروردی و ملاصدرا عاری از این بیهویتی است.
*گارودی حامی مردم فلسطین بود
حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه عدالتگرایی را عاملی اساسی در گرویدن گارودی به دین مبین اسلام خواند و یادآور شد: عدالتگرایی که از اصول اساسی دین ماست، در مقام باور و عمل در نهاد فطرت او بود و لذا پس از مسلمان شدن همواره از مردم فلسطین حمایت کرد، از دولت عربستان به دلیل همکاری با آمریکا انتقاد نمود و علیه اسرائیل و صهیونیست افشاگری کرد تا حدی که محاکمه و جریمه نیز شد.
وی ادامه داد: در سوره مبارکه احزاب، صادقین در برابر منافقین قرار میگیرند چرا که انسانی که صدق اخلاقی داشته باشد میتواند از الحاد اسلام رویآورد و این کاری بود که گارودی با بهره از صداقت انجام داد.
رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران در پایان با تمجید از تفکرات انسانی و اسلامی گارودی گفت: عشق به همنوعان در نوشتههای گارودی مشهود است به نحوی که ایده گفتگوی ادیان و تمدنها را او مطرح کرد و صادقانه بزرگان مسلمان را عامل پیشرفتهای دنیای غرب معرفی نمود.
در ادامه این یادواره دکتر کرباسی، از اعضای هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز طی سخنانی دگرگونی و حرکت گارودی به سوی تعالی را ارزشمند توصیف کرد و گفت: نسیمهایی که در زندگی انسان به عنوان فصول متغیر و دگرگون کننده میوزد بسیار قابل توجه است و گارودی از این فصول متحیر و رخدادهای پیرامون خود در جهت رسیدن به کمال و تعالی بهره جست.
وی تصریح کرد: رجوع به مسیحیت در مقام کمونیستها کاری بس دشوار است اما گارودی به دنبال گمشده خود به مسیحیت رسید و همین آدم در جستجوی مطلوب خود از پروتستان به اسلام روی آورد.
دکتر کرباسی در پایان، انتخاب اسلام توسط گارودی را امری غیر احساسی توصیف کردو گفت: در سنت حِکمی متاخر ما، عالم سراسر تسلم است و هیچ چیزی قرار و آرام ندارد و گارودی یک بیقرار نا آرام بود و که در طلب مطلوب خود فارغ از احساسی عمل کردن و علیرغم نوسانات مختلف از بیثباتی به ثبات و قرار رسید.