پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
کد خبر: 289201
۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۶:۱۹

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای اقدام به نشر سی گفتار قرآنی در بیان این مرجع تقلید نموده است.

سوره مباركه هود آیه ۳

وَأَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤتِ كُلَّ ذی فَضلٍ فَضلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّی أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ(۳)

و اینكه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بسوى او بازگردید تا شما را تا مدّت معیّنى، (از مواهب زندگى این جهان،) به خوبى بهره‌مند سازد و به هر صاحب فضیلتى، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روى گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگى بیمناكم! (۳)

* احتیاج همه افراد به استغفار

خداى متعال مكرر در قرآن و از جمله در این آیه ما را امر مى‌كند به آمرزش‌طلبى و توبه‌ى به سوى خدا. توبه، یعنى برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ى ایمان و هم در مرحله‌ى عمل و رفتار است. ما كوتاهى‌هایى داشتیم و داریم؛ باید خود را اصلاح كنیم؛ و این در درجه‌ى اولِ اهمیت است. سوره‌ى مباركه‌ى هود این‌طور شروع مى‌شود: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. الر. كتاب احكمت ایاته ثمّ فصّلت من لدن حكیم خبیر. الّا تعبدوا الّا اللَّه انّنى لكم منه نذیر و بشیر و ان استغفروا ربّكم ثمّ توبوا الیه» (۱). یعنى رسالت قرآنى در درجه‌ى اول مسأله‌ى توحید است؛ بلافاصله بازگشت به خدا و آمرزش‌طلبى از خدا مطرح مى‌شود. این، مربوط به همه‌ى طبقات است؛ از پیغمبران گرفته تا درجات پایین؛ منتها گناهى كه از آن استغفار مى‌كنیم، در ما یك چیز است؛ در پاكان و برجستگان چیز دیگرى است. «كار پاكان را قیاس از خود مگیر». آن‌ها هم احتیاج دارند به استغفار؛ آن‌ها هم ممكن‌اند؛ «سیه‌رویى ز ممكن در دو عالم، جدا هرگز نشد واللَّه اعلم»؛ آن‌ها هم احتیاج دارند كه طلب مغفرت كنند و این نقص و نرسیدن و این كُندى نسبى را با طلب مغفرت از خدا جبران كنند. در مورد ما هم كه خطا‌ها و گناهان یكى دو تا نیست؛ ما انواع و اقسام خطا‌ها را داریم. این، حرف اصلى ماست.

*استغفار موجب بهره‌مندی نیكو از زندگی می‌شود

 روایتى را هم در این‌جا ذكر كنم: «ادفعوا ابواب البلایا بالاستغفار» (۲)؛ درِ بلا را به وسیله‌ى استغفار ببندید. در همین آیه هم كه خواندیم، دارد «یمتّعكم متاعا حسنا»؛ یعنى بهره‌مندى نیكو از زندگى، با استغفار و توبه و آمرزش‌طلبى از خداى متعال حاصل خواهد شد.

 در یك روایت دیگر دارد: «خیر الدّعا الأستغفار» (۳)؛ از همه‌ى دعا‌ها بهتر، طلب آمرزش از خداى متعال است. در مناجات شعبانیه آمده است: «الهى ما اظنّك تردّنى فى حاجة قد افنیت عمرى فى طلب‌ها منك» (۴). این حاجت چیست؟ حاجتى كه مى‌گوید من همه‌ى عمرم را در طلب آن سپرى كردم، عبارت است از مغفرت الهى. آمرزش الهى به معناى اصلاح خطاهاست؛ به معناى جبران كردن ضربه‌هایى است كه بر خودمان و بر دیگران وارد كردیم.

*مراحل استغفار

اشكال كار ما انسان‌ها غفلت از خطاى خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایى كردن اصلاح در خود است. اگر این غفلت‌ها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح مى‌شود. در مرحله‌ى اول - كه مرحله‌ى مقدماتى و جزو بزرگ‌ترین وظایف ماست - خودمان اصلاح مى‌شویم، كه اساس هم این است؛ یعنى همه‌ى كار‌ها مقدمه‌ى اصلاح خود است.

مرحله‌ى دیگر، استغفار اجتماعى و اصلاح اجتماعى است؛ مسیر و هدف جمعى و كاركرد عمومى را در حوزه‌ى توانایى خودمان اصلاح كنیم؛ كه این واضح‌ترین نمونه از تأثیر استغفار و مفهوم و محتوا و مضمون واقعى استغفار است.

 نباید این كار را دشوار به حساب آورد. اگر اراده كنیم، این كار آسان است و ما مى‌توانیم. این شب‌ها در دعاى شریف ابوحمزه خواندید: «و انّ الرّاحل الیك قریب المسافة»؛ پروردگارا! كسى كه به سمت تو بیاید، راهش نزدیك است. عمده، عزم كردن، حركت كردن و همت گماشتن است. «و انّك لا تحتجب عن خلقك الّا ان تحجبهم الأعمال دونك». (۵) ما به دست خود و با خطاهاى خود، بین خود و خدا فاصله ایجاد مى‌كنیم. خداى متعال با ما فاصله‌یى ندارد؛ راه نزدیك است. اگر توفیقى پیدا شد، این توفیق نشانه‌ى رحمت الهى است. اگر توانستید از دل استغفارى برآورید و عزمى و حركتى بكنید، بدانید كه توفیق الهى و توجه الهى شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب مى‌كنند و مى‌كِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت مى‌دهد؛ «ثمّ تاب علیهم لیتوبوا»؛ (۶) خدا توبه كرد تا انسان‌ها توبه كنند. توبه یعنى چه؟ یعنى توجه و برگشت. خدا به شما عطف توجه كرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خداى متعال متمایل شود.

تا كه از جانب معشوق نباشد كششى        كوشش عاشق بیچاره به جایى نرسد

 *انواع گناه

الف) گناهان فردی

از سه گونه گناه باید استغفار كرد؛ این‌ها به درد ما مى‌خورد؛ من و شما در كارهاى مدیریتى هم به آن نیاز داریم. غفلت از این‌ها خسارتهاى بزرگى را بر ما وارد كرده است و مى‌كند. سه جور گناه وجود دارد: یك‌جور گناهى است كه فقط ظلم به نفس است - كه تعبیر ظلم به نفس در قرآن و در حدیث فراوان است - گناهى است كه فرد مرتكب مى‌شود و اثر مستقیمش هم به خود او برمى‌گردد؛ گناهان متعارفِ فردىِ معمولى.

ب) گناهان فردی دارای آثار اجتماعی

نوع دیگر، گناهى است كه فرد مرتكب مى‌شود، اما اثر مستقیم آن به مردم و به دیگرى مى‌رسد. این گناه، سنگین‌تر است. این گناه، ظلم به نفس هم هست؛ اما چون تعدى و تجاوز به دیگران است، دشوارى كار آن بیشتر است و علاج آن هم سخت‌تر است؛ از قبیل ظلم، غصب، پایمال كردن حقوق مردم، پایمال كردن حقوق عمومى انسان‌ها. این گناه بیشتر متعلق مى‌شود به حكومت‌ها؛ این گناه مدیران است؛ این گناه سیاستمداران است؛ این گناه شخصیت‌هاى بین‌المللى است؛ این گناه آنهایى است كه یك كلمه حرفشان، یك امضایشان، یك عزلشان، یك نصبشان مى‌تواند خانواده‌هایى و گاهى ملتى را تحت تأثیر قرار دهد. مردم عادى معمولاً این‌طور گناهى ندارند؛ اگر هم داشته باشند، دایره‌اش خیلى ضعیف است؛ كسى راه برود و مثلاً پاى كسى را عمداً لگد كند؛ در این حد است. اما من و شما اگر قرار شد مبتلاى به این نوع گناه شویم، دامنه‌اش وسیع است. همین‌طور كه گفتیم، یك امضاى ما، یك حكم ما، یك حرف ما، یك قضاوت ما، یك نشست و برخاست ما در محل تصمیم‌گیرى مى‌تواند اثر مستقیم خودش را به جماعت‌هاى زیادى برساند. این نوع گناه هم استغفار متناسب با خودش دارد. گناه نوع اول استغفارش به این است كه انسان صادقانه از خداى متعال آمرزش بخواهد؛ اما گناه نوع دوم مسأله‌اش فقط با استغفار حل نمى‌شود؛ انسان باید آن را درست كند. مقوله‌ى اصلاح كردن و درست كردن و مشكلات را برطرف كردن، این‌جا پیش مى‌آید.

ج) گناهان جمعی ملت‌ها

نوع سوم، گناهان جمعى ملتهاست. بحث یك نفر آدم نیست كه خطایى انجام دهد و یك عده از آن متضرر شوند؛ گاهى یك ملت یا جماعت مؤثرى از یك ملت مبتلا به گناهى مى‌شوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. یك ملت گاهى سالهاى متمادى در مقابل منكر و ظلمى سكوت مى‌كند و هیچ عكس‌العملى از خود نشان نمى‌دهد؛ این هم یك گناه است؛ شاید گناه دشوارترى هم باشد؛ این‌‌ همان «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّى یغیّروا ما بانفسهم» (۷) است؛ این‌‌ همان گناهى است كه نعمت‌هاى بزرگ را زایل مى‌كند؛ این‌‌ همان گناهى است كه بلاهاى سخت را بر سر جماعت‌ها و ملتهاى گنهكار مسلط مى‌كند. ملتى كه در شهر تهران ایستادند و تماشا كردند كه مجتهد بزرگى مثل شیخ فضل‌اللَّه نورى را بالاى دار بكِشند و دم نزدند؛ دیدند كه او را با این‌كه جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این‌كه با جریان انگلیسى و غربگراى مشروطیت همراهى نكرد، ضد مشروطه قلمداد كردند - كه هنوز هم یك عده قلمزن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌هاى ما همین حرف دروغ بى‌مبناى بى‌منطق را نشخوار و تكرار مى‌كنند - پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانى تشكیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حكومت به رضاشاه را تصویب كردند. آن‌ها یك عده آدم خاص نبودند؛ این یك گناه ملى و عمومى بود. «و اتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منكم خاصّة»؛ (۸) گاهى مجازات فقط شامل افرادى كه مرتكب گناهى شدند، نمى‌شود؛ مجازات عمومى است؛ چون حركت عمومى بوده؛ ولو همه‌ى افراد در آن شركت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزى كه به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانك‌هاى محمدرضا پهلوى سپر كردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنى تحمل و صبر و سكوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خداى متعال پاداش آن‌ها را داد؛ حكومت ظلم ساقط شد، حكومت مردمى سر كار آمد؛ وابستگى ننگ‌آلود سیاسى از بین رفت، حركت استقلال آغاز شد و ان‌شاءاللَّه ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد كرد و این ملت به توفیق الهى و به همت خود، به آرمانهاى خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود كه حركت كرد. بنابراین گناه نوع سوم هم یك‌طور استغفار دارد. (۹)

پی‌نوشت:

۱) هود: ۱-۳

۲) مستدرك الوسائل، میرزای نوری، ج ۵، ص ۳۱۸. «ادْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَایَا بِالِاسْتِغْفَارِ» پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: درهای بلا و سختی را به وسیله استغفار ببندید.

۳) الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ۲، ص ۵۰۴، ح ۱. «خَیْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ» امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: بهترین دعا استغفار كردن است.

۴) اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص ۶۸۵. «... إِلَهِی مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لَا یَبِیدُ كَمَا تُحِبُّ فَتَرْضَى...» امام علی (علیه‌السلام) [در مناجات شعبانیه اینگونه] فرمودند: خدایا گمان ندارم كه مرا بازگردانى در مورد حاجتى كه عمر خویش را درخواستن آن از تو، سپرى كردم، خدایا ستایش خاص‌ تو است ستایش ابدى جاویدان همیشگى كه فزون شود ولى كم نگردد، بدان نحو كه دوست دارى و خوشنود شوى.

۵) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص ۵۸۳. «... أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْكَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ...» امام سجاد (علیه‌السلام) [در دعای ابوحمزه ثمالی اینگونه] فرمودند: آنكه به سوى تو سفر می‌كند فاصله او به تو نزدیك است و تو از آفریدگان خود پنهان نمى‌شوى مگر آنكه كردارشان آنان را از تو بپوشاند.

۶) توبه: ۱۱۸

۷) رعد: ۱۱

۸) انفال: ۲۵

۹) بیانات‌ در دیدار كارگزاران نظام 08/۰۸/1384

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha