از جمله میتوان به مطالعات فقها و حقوقدانان در این حوزه اشاره کرد؛ این مطالعات و تحقیقات باعث بوجود آمدن گرایشهایی در فقه و حقوق شده که به نام «فقه پزشکی» و «حقوق پزشکی» مطرح است. در این میان، فقه پزشکی، گرایش تحقیقاتی تازهای است که با توجه به پیشرفت پر شتاب علم پزشکی و وارد شدن این علم به عرصههای نو، پرداختن به آن امری ضروری به نظر می رسد، اما در مورد اینکه موضوع اصلی تحقیق و مطالعه در فقه پزشکی چیست، سوالاتی برای محققان علوم فقه و حقوق وجود دارد که می طلبد افراد متخصص حوزوی آشنا به مسائل پزشکی به این عرصه ورود پیدا کرده و پاسخ این سئوالات را در اختیار جامعه پزشکی قرار دهند.
حجتالاسلام عباسعلی واشیان از جمله افرادی است که درکنار علوم حوزوی، به عرصه پزشکی نیز ورود یافته و هم اکنون دبیر شورای پزشکی تامین اجتماعی استان قم و مسئول کمیسیون فقه پزشکی جامعةالمصطفی است و همچنین در حال حاضر نیز دانشجوی دکتری قرآن و بهداشت و سلامت المصطفی میباشد و در بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س)، به عنوان مشاور درحال خدمترسانی به زائران این بارگاه نورانی است.
این پزشک حوزوی در کنار پرداختن به امور پزشکی، در عرصه فقه پزشکی هم مطالعات و پژوهش های گسترده ای داشته است که منجر به طراحی رشته فقه پزشکی برای سطح 3 و 4 در المصطفی و دانشگاه باقرالعلوم(ع) شد.
بر این اساس همزمان با فرارسیدن روز پزشک، پیرامون فقه پزشکی؛ ظرفیت ها و بایستهها با وی به گفتگو نشستیم.
آنچه در پی می آید، حاصل این گفتگوست:
* ابتدا برای آشنایی خوانندگان، کمی درباره خود تان بگویید
عباسعلی واشیان، متولد 1351 هستم که بعد از اتمام تحصیلات متوسطه، در یکی از دبیرستانها منطقه شاهابراهیم قم، با معدل 25/19 فارغالتحصیل شدم و در سال 1370 با رتبه 24 کنکور سراسری، در رشته پزشکی، وارد دانشگاه علوم پزشکی ایران شدم. با توجه به علاقه فراوان به علوم حوزوی، همزمان با قبولی در دانشگاه، در حوزه نیز به تحصیل پرداختم؛ البته در حوزه، پذیرش دانشجو وجود نداشت؛ از این رو تصمیم گرفتم چند سالی به صورت آزاد درس و بحث طلبگی را داشته باشم که با توجه به نزدیک بودن حوزه علمیه چیذر تهران به دانشگاه محل تحصیلم، در این مدرسه علمیه مشغول فراگیری علوم حوزوی شدم.
با جدیتی که داشتم، در کنار درس و بحث دانشگاه، دروس حوزه را نیز مطالعه میکردم تا این که در زمان طرح پزشکی در مناطق محروم، به شهرستان محلات اعزام شدم؛ در این شهر با حجتالاسلام والمسلمین محمودی، مدیر مدرسه علمیه القائم(عج) آشنا شدم و زمانی که ایشان متوجه مطالعات حوزوی من شد، دعوت کرد که در کلاس خصوصی که خودشان برایم برگزار میکرد، شرکت کنم تا بتوانم خود را به دیگر طلاب برسانم. با برنامه فشردهای که داشتم، با روزی 12 الی 13 ساعت مطالعه، توانستم خود را از نظر علمی به دیگر طلاب برسانم و با شرکت در امتحان آزادی که در حوزه برگزار میشد، پایه 4 و 5 و 6 را همزمان امتحان دادم و با قبولی در این آزمون، به صورت رسمی وارد حوزه علمیه شوم.
* با توجه به نقش پایهای دروس مقدماتی حوزه، گذراندن دروس با این فشردگی، مشکلی برای شما به وجود نیاورد؟
اگر امکان داشت که مانند دیگر طلاب، تک تک درسها را در محضر استاد مطالعه و در کنار آن با طلاب مباحثه میکردم، از نظر علمی بنیه محکمتری داشتم، ولی به هر حال، چنین برنامه فشردهای که بتوانم خود را به دیگر طلبهها برسانم، سفرهای بود که خداوند برایم پهن کرده بود تا بتوانم با جدیت بیشتری در عرصه طلبگی حضور یابم.
* شما کارهای ارزشمندی در عرصه فقه پزشکی انجام دادهاید، چطور شد که وارد این عرصه شدید؟
با توجه به روایتی از پیامبر اسلام(ص) که علم را به دو بخش علم دین و علم بدن تقسیم کردند؛ لازم بود که برای رسیدن به علم، درس حوزه و پزشکی را در کنار هم ادامه دهم. با توجه به علاقه زیادی که به فقه پزشکی داشتیم، از سال 73 کار تخصصی فقه پزشکی را به صورت رسمی آغاز کردم. تلاشم بر این بود که خود را در عرصه فقه نیز قویتر کنم.
در کنار مضجع نورانی حضرت فاطمه معصومه(س)، بدون هیچ گونه هماهنگی قبلی با شخصی که از سوی حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا، رئیس وقت دانشگاه باقرالعلوم(ع) به دنبال کسی بود که در حوزه و در عرصه پزشکی تخصص داشته باشد، آشنا شدم و زمانی که نسبت به فعالیت من در عرصه حوزه و پزشکی آشنا شد، قرار شد در فقه پزشکی، کارهای علمی و پژوهشی خود را آغاز کنم. حاصل این کار، طراحی رشته فقه پزشکی برای سطح 3 و 4 شد که در نوع خود جدید و بدیع بود.
در ادامه، با توجه به روشنبینی حجتالاسلام والمسلمین اعرافی، رئیس جامعةالمصطفی، بر اساس ارائه درخواستی، تصمیم گرفته شد که رشته فقه پزشکی به صورت دانشگاهی نیز تدوین شود. تدوین سرفصلهای رشته فقه پزشکی نزدیک به دو سال طول کشید و این رشته از سال 88 در جامعةالمصطفی آماده ارائه شد که با استقبال خوب طلاب غیر ایرانی همراه خواهد بود.
* دلیل این استقبال چه بود؟
آنچه که در حوزه فقه پزشکی مهم میباشد، این است که تمام انسانها قبل از تولد تا بعد از فوت، نیاز به طب، بهداشت، درمان و سلامت دارند. آزمایشهای ژنتیک قبل از ازدواج والدین تا مسائل بهداشتی بعد از فوت، تمامی مکلفین متدین را در عرصه فردی و اجتماعی، نیازمند به فقه پزشکی نموده است.
از سوی دیگر، با توجه به این که نیمی از دانشآموختگان دانشگاهها، از دانشگاههای علوم پزشکی هستند. این تعداد گسترده افراد، با مباحث مختلفی در عرصه فقه روبرو هستند که نیازمند پاسخگویی دینی در این عرصه وجود دارد.
البته فقه پزشکی نه تنها در ایران، بلکه در خارج کشور نیز دغدغه بسیاری از افراد میباشد، به گونهای که در کنگرههای اخلاق پزشکی در اسلام و... مشاهده میشود که بسیاری در سراسر جهان نیازمند چنین مسائل فقهی هستند.
* بیشترین عرصهای که فقه پزشکی در آن ظهور و بروز دارد، کدام است؟
فقه پزشکی در سه محور اصلی مطرح است؛ "فقه معاینه"، "فقه درمان" و "فقه تحقیقات نوین پزشکی" که هر کدام دارای عرصهها و زیرشاخههای مختلفی هستند.
"فقه معاینه"، عرصه وسیعی از فعالیتهای پزشکی را شامل میشود که در تمامی رشتههای پزشکی مشترک است. "فقه درمان" هم گرایش دیگر در فقه پزشکی است که در این عرصه، روشهای درمانی تهاجمی و غیر تهاجمی مانند دارو درمانی، جراحی، یا رفتار درمانی قرار میگیرد.
"فقه تحقیقات نوین پزشکی" نیز شامل دستآوردهای جدید علم پزشکی مانند پیوند اعضا، سلولهای بنیادین و... است که به خصوص در این عرصه، مسائل جدید فراوانی پیش روی فقیه اسلامی باز شده است که باید به این نیازها پاسخ داده شود.
البته در سطح3، تنها رشته فقه پزشکی وجود دارد و سه گرایش مذکور، در سطح4 به طلاب ارائه میشود.
* ظرفیت امروز حوزه را برای آینده چنین رشتههایی چگونه میبینید؟
امروزه دنیا به سمت چند رشتهای شدن حرکت میکند که از جمله آن میتوان به رشته مکاترونیک که رشتههای مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر را شامل میشود؛ در عرصه فقه نیز لازم است که گرایشهای میانرشتهای ایجاد شود تا بتوان پاسخگوی نیازهای مختلف بشریت در عرصه مسئل فقهی که همواره با آن درگیر است، بود.
ظرفیتهای موجود در حوزه و حضور پژوهشگران مطرح در آن، نشان داده است که میتوان شاهد اتفاقات ارزشمندی در عرصه تشکیل رشتههای جدید برای پاسخگویی به نیازهای مختلف جامعه و حتی جهان بود که استقبال گسترده دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهها برای حضور در حوزه، گواه این مسئله است؛ آنها، با توجه به این که علوم آکادمیک را خواندهاند، در درون خود احساس نیاز به فراگیری علوم اسلامی میبینند. وجود چنین روحیهای، دانشگاه را به بدنه حوزه پیوند داده است که این وضعیت موجب بالندی حوزه و مخاطبان میشود.
این در حالی است که در گذشته، نه این حجم اقبال از سوی دانشجویان برای ورود به حوزه بود و نه حوزه برنامه خاصی برای پذیرش آنها داشت، به گونهکه در دهه 60، زمانی که میخواستم در کنار تحصیلات دانشگاهی، در حوزه نیز تحصیل کنم، مشکلات فراوانی در پیش رویم بود.
باید بدانیم که پیوند خوردن دانشگاه به بدنه حوزه میتواند موجب بالندی حوزه و خود مخاطبان شود. البته باتشکیل کارگروههای تخصصی و شناسایی استعدادهای موجود در میان دانشگاهیان، میتوان در بسیاری عرصهها ورود پیدا کرد و سؤالات و نیازهای مختلف را پاسخ داد.
* فقه پزشکی در گذشته با این گستردگی مطرح نبود و الگوی خاصی نیز پیش روی آن وجود نداشت؛ این کار شما بر اساس چه مباتنی فقهی در حال انجام است؟
رویکرد "فقهالطب"، رویکرد فقه مقارن است. علاوه بر این که فقه شیعه را رصد میکند، برای برطرف کردن نیازها، تلاش دارد که نظر مذاهب اسلامی و حتی ادیان دیگر را نسبت به موضوعات مختلف ببیند؛ بنابراین تلاش دارد که در سطح فراملی، تولیدات علمی، حتی دایرةالمعارفهایی که از صد سال گذشته در کشورهای غربی وجود دارد را رصد و از نزدیک بررسی کند؛ البته مبنای اصلی فقه شیعه است.
بیان این نکته ضرویری است که نباید انتظار داشته باشیم هرآنچه در عرصه فقه پزشکی مورد نیاز است، در آثار قدما وجود داشته باشد، یک سری مسائل مستحدثه وجود دارد که باید با قواعد فقهی استخراج شود.
* یعنی نسبت به این احکام اجتهاد صورت میگیرد؟
غالباً یک اجتهاد متجزی است، ولی ذهنیت بر این است که این خود به عنوان رشته مستقل نیست، بلکه به عنوان بازوی اجرایی و علمی فقاهت است. در این راستا، متخصص آن رشته، با توجه به نوع موضوعی که وجود دارد، موضوعشناسی میکند و منبع پاسخگویی را به دست آورده و آن را در اختیار مراجع علمی قرار میدهد.
* برای اطلاع از نظرات ارزشمند مراجع عظام در عرصه فقه پزشکی چه اقداماتی انجام داده اید؟
اگر قرار است نگاه به این موضوع، نگاه فقهمحور باشد، بدون تعامل با مراجع عظام تقلید، امکان انجام کار ممکن نیست. با دورنمای علمی که بسیاری از مراجع بزرگوار دارند، می بایست افرادی که در عرصه فقه پزشکی سالها به صورت تخصصی کار علمی کردهاند، از نظرات این بزرگان استفاده کنند.
* از جمله مباحثی که در فقه پزشکی مطرح میشود و پرسشهای زیادی را نیز به همراه دارد، تغییر جنسیت و بارداریهای خارج از رحم است، چه اقداماتی برای پاسخگویی به نیازهای این عرصه صورت گرفته است؟
با توجه به این که موضوع پایاننامهام «فقهالطب از منظر فقه معاینه و لقاح (انواع لقاح مصنوعی)» بود؛ مطالعات زیادی در این عرصه داشتم؛ در حال حاضر 28 روش حاملگی وجود دارد و یکی از آنها بارداری خارج از رحم است و میتواند راهبردی را برای تجدید نسل بشر ارائه نماید. این مسئله، یکی از مشکلات مهم مردم است، به گونهای که در مشاوره هایی که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) به زائران و مجاوران این بارگاه ملکوتی ارائه میدهم، بسیاری از پرسشها را شامل میشود.
البته بسیاری از مراجع با توجه آیندهنگریای که در این عرصه داشتند، بخشی از دروس خارج فقه خود را به این موضوعات اختصاص دادهاند، ولی این که چنین مباحثی به صورت رشتهای تخصصی در اختیار علاقهمندان قرار گیرد، وجود نداشت.
* چه افرادی باید به این عرصه ورود پیدا کنند؟
در ابتدای راه، با توجه به ظرافتهای خاصی که در این رشته وجود دارد، نمیتوان گفت که همه افراد اهل نظر هستند؛ بلکه باید پیریزی محکمی در این عرصه انجام شود تا اگر دانشآموختگان این رشته در معرض طوفان تهاجمات قرار گیرند، بتواند خود را حفظ نماید.
* در میان گرایشهای فقه پزشکی، بیشترین نیازی که مبتلابه جامعه است و پرسشهای زیادی پیرامون آن مطرح است، کدام میباشد؟
در هر سه عرصه فقه معاینه، فقه درمان و فقه تحقیقات نوین پزشکی نیاز به حضور جدی است. درست است که در برخی گرایشها، تعداد مخاطبان کم است، ولی پرسشهای تخصصی زیادی مطرح میشود ولی در بخشی گرایشها، هرچند تعداد مخاطبان زیاد است، ولی بیشتر سؤالات آنها عمومیت دارد.
* مهمترین چالشی که در عرصه مسائل مختلف فقهی وجود دارد، چیست؟
مهمترین نیاز و مشکل مطرح در حوزه فقه، عرصه موضوعشناسی است. باید به جایی برسیم که در عرصههای تخصصی کسانی که موضوعشناسی قویای دارند، به شکل علمی و عملی وارد شوند و نقطه قوت بیان حکم صاحبنظران و مراجع تقلید شوند.
* و اما نکته پایانی
لطف خدا بود که از حدود 20 سال قبل با ورود به عرصه حوزه، از حوزه بهداشت و درمان نیز جدا نشدم و با تجربهای که در این عرصه به دست آوردهام، این توان شناخت موضوعی برای من فراهم شده است؛ بنابراین، تا موضوع فقهی مطرح میشود، میتوانم درباره آن سخن بگویم؛ البته در عرصههای دیگری هم که در فقه مطرح است، مانند "فقه مدیریت"، "فقه الاقتصاد" و.. موضوعشناسی حرف اول را میزند" از این رو با باید در ابتدا موضوعشناسی و معرفتشناسی را داشته باشیم و بعد از آن بتوانیم احکام مربوطه را صادر نماییم.
313/15