حجت الاسلام و المسلمین حسن صافی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه ضمن تشکر از اهتمام رسانه حوزه جهت پرداختن به ابعاد زندگانی مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی در آستانه برگزاری کنگره "فقیه آگاه" اظهار داشت: بنده نمی توانم آن طور که باید و شاید درباره این مرجع تقلید جهان شیعه سخن بگویم. بلکه باید بزرگان حوزه و علما و مراجع ما در این وادی وارد شده و درباره سجایا و مکارم اخلاقی ایشان و نیز علوم حوزوی این بزرگوار سخن بگویند.
وی همچنین افزود: ایشان در حد اعلای تبحر علمی بودند که لازمه کار یک فقیه است.
* سلمان زمان
مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی به راستی از مراجع موفق و موید من عندالله تعالی بودند که منشا خدمات بسیاری به حوزههای علمیه و جهان تشیع شدند، من گاهی خدمت دوستان عرض میکنم که ایشان به واقع سلمان زمان خود بودند.
زندگی ایشان برای همه به خصوص حوزویان، الگو و درس والای زندگی بود، در زمان حیات نورانی خویش به طور ویژه تاکید میکردند که طلاب و فضلای حوزه علمیه، هم و غمشان درس باشد به ویژه طلاب مبتدی را از کارهایی که مانع از پیشرفت درسی میشود را بر حذر میدانستند.
* بنیانگذار اولین مدرسه منظم حوزوی
آن عالم فرزانه، اولین مدرسه منظم را در حوزه علمیه قم بنیان گذاری کردند، البته این مدرسه در آغاز به این شکل نبود، بلکه جای این مدرسه، مدرسه دیگری بود ولی در کل مهم این است که حدود نیم قرن پیش ایشان نخستین مدرسه منظم حوزوی را ایجاد کردند.
* پدری مهربان برای طلاب
آقا، احساس میکرد طلابی که وارد حوزه میشوند باید پناهگاهی داشته و به خوبی حمایت شوند و در ضمن اگر مشکلی دارند به علما و مراجع مراجعه کنند تا مشکلشان حل شود.
بسیاری از بزرگان و فضلای حوزه علمیه امروز جزو شاگردان ابتدایی مدرسه آیتالله گلپایگانی بوده اند، ایشان حامی جدی طلاب بودند و تاکیدشان بر جدیت دوچندان کسب علم بود؛ به خصوص وقتی مشاهده میکردند، که طلبه ای درس خوان است و مشکل مالی دارد، حتما به او کمک میکردند تا این که مبادا مسایل مادی باعث شود وی از درس فاصله بگیرد.
بعد از این که به لطف الهی نظام جمهوری اسلامی ایجاد شد، بسیاری از شاگردان ایشان منصبهای مهم مملکتی را در دست گرفتند، گویا خود را برای چنین روزی آماده کرده بودند تا به نظام اسلامی خدمت نمایند. امروز هم خیلی از قضات برجسته و عالی رتبه کشور، تربیت یافته مکتب ایشان میباشند.
* اهتمام ویژه به نیازهای جامعه
بعد از انقلاب با توجه به این که امر قضاوت بر عهده حوزویان بود، ایشان با توجه به تحولات روز و اقتضائات زمان، درس مکاسب که از قبل داشتند را تعطیل کرده و اول انقلاب درس قضا را شروع نمودند تا به این وسیله طلاب و فضلا با مسایل قضایی اسلامی بیشتر آشنا شوند.
مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی همچنین دوست میداشتند که طلاب جامعیت داشته باشند یعنی، نه تنها در فقه و اصول، بلکه نسبت به مسایل تاریخی و اعتقادی اسلام نیز آشنا و متبحر باشند.
در همین راستا ایشان اساتید و صاحب نظران مباحث اعتقادی را به مدرسه علمیه خود برای تدریس دعوت میکردند تا به شبهاتی که از سوی اهل سنت و یا یهودیت و مسیحیت و به ویژه فرقههای ضاله و نوظهور مثل وهابیت، بهاییت و تصوف و ... مطرح میشد پاسخ دهند.
* تاکید بر آمادگی حوزویان برای پاسخ به شبهات
مرحوم آقا بر لزوم آمادگی طلاب برای پاسخگویی به شبهات تاکید داشته و از همان دوران قبل از انقلاب حساسیت ویژه ای نسبت به این گونه مسایل و تحرکات فرقههای ضاله داشتند.
ایشان در زمان حکومت طاغوت، مخالفت جدی با تصوف و بهایی داشتند به ویژه آن که این فرقهها در تمام دستگاههای حکومتی و درباریان بهاییان و صوفیان رسوخ کرده بودند، لذا معظم له از این ناحیه به شدت برای اسلام و مسلمین احساس خطر میکردند و فتاوای ایشان مبنی بر این که شرکت در مجالس و خانقاههای صوفیان حرام است، هم اکنون در دست میباشد،
یا درباره بهاییت که به فرمایش آیتالله العظمی صافی، اساسا بهاییت دین نیست بلکه فرقه ای است که باید نام آن را بهایی گری خطاب کرد.
* تحریم کارخانه ای وابسته به بهاییان
استعمار برای این که شیعه را از عقاید حقه و اعتقاد به امام زمان منحرف کند، این فرقهها را ایجاد کرد. بنده در آن ایام یادم هست ایشان حکم تحریم خرید کالاهای کارخانههای آنها را دادند که از آن جمله پپسی کولا یا محصولات کارخانه ارج متعلق به بهاییان بود، این حکم نیز برای رژیم بسیار گران تمام شد؛ همچنین آن زمان از آن جا گوشت خارج میشد. آن هم بدون ذبح شرعی، ایشان فرمود؛ خرید و فروش این گوشت حرام است و این مساله برای شاه بسیار گران بود، چرا که بالاخره یک مرجعی در قم داشت با کارهای شاه و سلطنت مخالفت میکرد.
* واگنش رژیم به این فتوا
نیروهای رژیم کسانی که اعلامیه آیتالله العظمی گلپایگانی در مورد حرمت خرید و فروش گوشت را توزیع میکردند را دستگیر کردند که از آن جمله آیتالله کریمی جهرمی را به این عنوان دستگیر کردند و مدتها اصلا ما از ایشان اطلاعی نداشتیم و بعد متوجه شدیم که چقدر ایشان را شکنجه و اذیت کرده بودند.
* حافظ دین به معنای واقعی کلمه
همه این فشارها به خاطر آن بود که آن مرجع فقید شیعه هرگز حاضر نبود از موضع اسلامی خود دست بکشد و کوتاه بیاید؛ ایشان مرجعی بود که مصداق فرمایش امام زمان (عج) است که فرمود" من کان من الفقها، سائنا لنفسه، حافظا لدینه، مطیعا لامر مولا، مخالفا لهواء، فللعوام ان یقلدوه" ایشان به معنای واقعی کلمه حافظ دین خدا و از حدود و احکام الهی حراست میکردند.
* اهتمام خاص به احیای امر به معروف
یکی از امتیازات بزرگ زندگی ایشان اهتمام ویژه به مساله امربه معروف و نهی از منکر بود، به هیچ وجه حاضر نبود برای خوشایند کسی امر به معروف را کنار بگذارد؛ حالا فلان فرد میخواهد خوشش بیاید یا نیاید مهم نیست، مهم اصل اسلام و اجرای احکام دین مبین اسلام است.
مرحوم آیتالله گلپایگانی به طلاب نیز تاکید میکردند اصلا وظیفه مبلغ و روحانی، ابلاغ دین و امر به معروف و نهی از منکر است؛ لذا ما میبینیم که در سالیان طولانی، ایشان همواره به خدمت دین و تبلیغ دین و دفاع از آن و کمک به مستمندان مشغول بود.
یکی دیگر از خدمات ماندگار ایشان، تاسیس مراکز و بناهای مختلفی بود که در آنها مردم و طلاب به یاد خدا و امام زمان(عج) و اهل بیت(ع) باشند که این مراکز چه در قم و چه در دیگر شهرها و حتی خارج از کشور تاسیس گشت.
* تاسیس مجمع جهانی اسلامی در لندن
ایشان وقتی مجمع جهانی اسلامی را در لندن تاسیس کردند، هیچ موسسه اسلامی در این شهر وجود نداشت؛ در اینجا لازم میدانم که یاد و خاطره مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی گلپایگانی را گرامی بدارم که ایشان در این کارها بسیار کوشا بوده و مجمع جهانی اسلامی را ایشان تاسیس کرد و همین مدرسه علمیه مرحوم آیتالله گلپایگانی نیز نیز به همت و تلاش ایشان بنیان گذاشته شد که از برکات آن این است که روزانه دهها و صدها درس آزاد حوزه در آن برگزار میشود.
* ویژگیهای اخلاقی و خانوادگی
همان گونه که ائمه معصومین به کارهای بیرون و اجتماعی خود اشراف داشتند و مساله امامت و ابلاغ احکام الهی را بر عهده داشتند، ایشان نیز در عین حال که در بیرون از منزل بزرگترین کارهای اسلامی را انجام میدادند در خانه طوری بودند که در پیش همسر و فرزندان و خویشان آن قدر متواضع و خوش اخلاق بودند که فرزندان و نوادگان ایشان همه به ایشان عشق میورزیدند.
* ارتباط صمیمانه با خویشاوندان
این طور نبود که حالا بچهها بگویند بالاخره پدر ما یا پدربزرگ ما دارای منصب و جایگاهی هستند و ما نمی توانیم خدمت ایشان برویم؛ اکثر شبها خویشاوندان میآمدند خدمت ایشان و فیض میبردند. اگر مساله ای یا مشکلی داشتند، آن را صمیمانه با آقا در میان میگذاشتند.
در نشستهای خانوادگی و خویشاوندی، برای فرزندان و نوادگان خاطرات گذشته خود را میگفتند تا به این طریق فرزندان به یاد داشته باشند که با چه مشکلاتی این بزرگوار به این مقام عظیم مرجعیت رسیدهاند و این راه و مسیر برای همه الگو باشد و از سختیها خسته نشوند.
* زندگی بزرگمردی که بالاترین درسها داشت
زندگی ایشان عملا برای همه ما درس بود و این مساله واقعا مهم است، کسی با عمل خود دیگران را به صراط مستقیم دعوت کند. به عنوان مثال وقتی به ایشان نگاه میکردیم که با وجود همه کارها و اشتغالات، نماز اول وقت را میخواندند، این برای همه ما الگو و اسوه بود؛ ایشان همچنین بعد از نماز دقایقی قرآن میخواندند و بعد مشغول جواب به استفتائات میشدند.
* انس با اقوام و خویشان
این مرجع بزرگوار بعد از انجام کارهای علمی و مربوط به مرجعیت، به احوالپرسی با اقوام و خویشان که خدمت ایشان میرسیدند و با آنها صحبت و درددل میکردند، میپرداخته و از احوال آنها جویا میشدند.
حقیقتا روش عملی ایشان برای همه ما درس بود و از لحظه لحظه زندگی ایشان درس میگرفتیم. ایشان به ما عملا نشان دادند یک انسان مسلمان واقعی باید چگونه زندگی کند، مطابق با آن چه شرع مقدس فرموده است.
یک بخش مهم دیگر توصیههای گفتاری ایشان بود، هرکس خدمتشان میرسید، چه از اقوام و دیگران سخن از دین و رهنمودهای متعالی آن بود. همه اش سخن از خدا و پیغمبر و اهل بیت (ع) و راهکارها و درسهای زندگی حقیقی بود.
* عملا و قولاً الگو بودند
ایشان هم عملا و هم قولا درس میدادند، البته معتقدم اگر بهتر از این درس میگرفتیم قطعا وضعمان بهتر از این هم بود و شاید در این باره کوتاهی هم کرده ایم.
حوزه علمیه هنوز نتوانسته ایشان را به جوامع حوزوی، علما و طلابی که بعد از ایشان آمدند، بشناساند.
* دلسوخته خاندان آل الله
مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی نقش بسیارمهمی در رشد و شکوفایی حوزه علمیه و احیای امر اهل بیت (ع) بر عهده داشتند و اهمیت فراوانی به روضه خوانی و عزاداری میداد؛ در ایام شهادت ائمه اطهار(ع) در منزل خودشان مراسم برقرار بود و خود ایشان در مجالس عزای اهل بیت (ع)، حالت بکا و گریه داشتند.
در ایام جنگ یکی از سالها روز سوم جمادی الثانی بود که قم موشک باران شد و روز شهادت حضرت زهرا(س) در منزل ایشان روضه برقرار بود و در آن وضعیت معظم له فرمودند "به سمت حرم مطهر حرکت کنیم" که از آن سال راهپیمایی مردمی و طلاب به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) باب شد. ایشان خود در بین مردم در حرم مطهر نشسته و عزاداری کردند که پس از ارتحال ایشان، آیتالله العظمی صافی گلپایگانی همین روش و سیره را ادامه دادند.
* تاکید ویژه بر اعزام مبلغ
سالیان سال ایام محرم طلاب و فضلای زیادی از طرف مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی به تبلیغ میرفتند و در دوران قبل از انقلاب که سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغاتی نبود ایشان خودشان با وجود مخالفت رژیم به اقصی نقاط کشور روحانی اعزام میکرده و خودشان هم به مبلغان کمک مالی میکردند.
در ابقای بناها و آثار بزرگ برجای مانده از آن عالم بزرگ شیعی، حضرت آیتالله صافی با اشراف کامل نقش بسیار مهمی دارند و پس از ارتحال آیتالله العظمی گلپایگانی مانع از رکود مدرسه شده و خود، همه هزینههای این مدرسه را متقبل شده اند.
گویا خدا و امام زمان(عج) میخواستهاند بعد از ارتحال ایشان این آثار به دست آیتالله صافی حفظ شده و به دست نسل امروز برسد و اینک حوزههای علمیه از آنها بهره مند شوند.
یکی دیگر از آثار برجای مانده از ایشان، حوزه علمیه گلپایگان است که هماینک با اشراف آیتالله العظمی صافی اداره میشود و طلاب بسیاری را تربیت کرده است؛ کلیه هزینهها و مخارج این مدرسه نیز از سوی معظم له پرداخته میشود.
* اسوه و الگوی حوزههای علمیه
از حیث اخلاقی وجود آیتالله العظمی گلپایگانی چه در زمان حیات پربرکت ایشان و چه بعد از آن تا زمان حاضر برای حوزههای علمیه الگو و اسوه هستند، من گاهی در درس، خاطراتی از ایشان را برای طلبهها میگویم و به عینه میبینم که چقدر طلاب نسبت به شنیدن این مطالب شیفته هستند.
پدر این عالم بزرگوار گویا در دو سالگی و مادر ایشان هم در 8، 9 سالگی از دنیا رفتند و این مرد بزرگ با یتیمی بزرگ شد و این همه خدمات را برای شیعه وحوزههای مقدس آن از خود به یادگار گذاشت.
* عزتی که رنگ و بوی خدایی داشت
بیشک این عزت را خدا به ایشان داده؛ چرا که مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی همه هدفش کسب رضای خدا و گام برداشتن در مسیر الهی و خط اهل بیت (ع) بود و این را هم بگویم که ایشان علاقه و ارادتی عجیب به مولا و مقتدایش امام زمان(ع) داشت.