به گزارش خبرگزاری حوزه، محمد اسفندیاری، در نشست نقد و بررسی کتاب "از عاشورای حسین(ع) تا عاشورای شیعه"، که شب گذشته در موسسه فرهنگی و پژوهشی فهیم برگزار شد با اشاره به اهداف خود از تالیف این کتاب، گفت: تحریف شناسی در واقعه عاشورا، قدمت زیادی در میان شیعیان ندارد و این رویداد نیز به دلیل بروز تحریفات گسترده ای بود که در دو سده به این فرهنگ وارد شد.
وی افزود: آسیب شناسی در حوزه تاریخ نگاری در اسلام و حوزه روایات، از جمله مفاهیم نو در حوزه است؛ به دلیل اینکه در قرن 12 و 13، شیعه در شرایط سختی بود و به همین دلیل آثار علمی که در این عصر بخصوص در حوزه فرهنگ عاشورا به رشته تحریر درآمد از قوام بالایی برخوردار نبود، مشکلاتی را به این فرهنگ وارد کرد.
اسفندیاری خاطرنشان کرد: از جمله این کتب پرحاشیه میتوان به کتاب "اسرارالشهاده" اشاره کرد که دارای مشکلات بسیاری بود و به بسیاری از تحریفات نیز دامن زد، همچنین میتوان به "تذکره الشهاده" اشاره کرد که مولف آن، دمای هوا در روز عاشورا را هفتاد برابر گرمتر از روزهای قبل عنوان کرده است؛ در برخی از این کتب، تعداد کشته شدگان لشکر دشمن را چندهزار نفر ذکر کرده بودند که البته این مطلب در کتب معتبرتر نقض شده است.
اسفندیاری ادامه داد: سه نفر ازعلمای شیعه یعنی میرزا حسین نوری، علامه سید محسن امین عاملی و شهید مطهری، علیه این جریان، دست به نگارش کتب پالایش زدند و برای بیان وقایع به پا خاستند؛ میرزای نوری علیه جریان تحریفی که در میان شیعیان در کشورهای مختلف در روضههای حضرت به راه افتاده بود، اقدامات موثری انجام داد و این کار را در سال 1319 قمری انجام داد؛ پس از وی علامه امینی، کتابی در رد اعتقادات و رفتارهای تحریفی در واقعه عاشورا از جمله قمه زنی به رشته تحریر درآورد که 15کتاب و مقاله در رد این کتاب، نوشته شد؛ شهید مطهری نیز بر علیه تاریخ نگاری و تحریف نگاری در واقعه عاشورا حرکتی نوین را آغاز کرد که این حرکت از سال 1347 تا 1356 انجام شد.
وی گفت: در بخش اول این کتاب به دو بخش حماسه و تراژدی پرداخته شده است؛ در قرن 14و15 به عنصر حماسی کربلا، بیشتر توجه شد در حالی که در دو قرن پیش از آن به عنصر تراژدی توجه بیشتری شده بود؛ در حادثه عاشورا، نزاع بین کفر و دین و عدالت و بی عدالتی بود؛ عنصر حماسی در عاشورا باعث شد تا بسیاری از چپیهای دهههای 30 و 40 در ایران با تمایل به این فرهنگ، آن را در مفاهیم چپ و مارکسیستی مطرح کنند که بزرگانی چون شهید مطهری تلاش بسیاری برای زدودن این تفکرات داشتند و سعی داشتند معارف اصیل عاشورا را به آنان منتقل کنند.
اسفندیاری خاطرنشان کرد: در خصوص هدف از شهادت امام حسین(ع) هفت نظریه در این کتاب بررسی شده است؛ در این زمینه، نظراتی از جمله امتناع امام از بیعت با یزید، شهادت عرفانی، شهادت تکلیفی، شهادت فدیه ای، شهادت سیاسی، اعاده خلافت و همچنین پذیرش شهادت پس از قطع نظر از تشکیل حکومت بیان شده است که طرفداران این نظریه نیز در این کتاب، عنوان شده است.
این محقق و پژوهشگر یادآور شد: شهید مطهری مقالاتی را با عنوان اسلام و نیازهای زمان(مقتضیات زمان)، منتشر کردند و عنوان می کنند که بسیاری از رویکردهای ائمه(ع) و پیامبران(ع) به حسب موقعیت زمانی و مکانی بوده و بر لزوم بهره گیری از تمام ظرفیت های دین برای ابلاغ پیام اسلام تاکید کرده است.
وی افزود: شهید مطهری بر توجه به صفحه سفید کربلا، حفظ حرمت ها، صیانت از حریم انسانیت و کرامت و همچنین زیبایی شناسی کربلا تاکید دارند؛ مسلم بن عقیل در کوفه می توانست ابن زیاد را ترور کند که اگر چنین کاری می کرد، روند جنگ برعکس می شد و امام فاتح این جنگ بود، ولی او این کار را انجام نداد؛ می توان گفت که اگر چنین می شد، شاید این رویداد چهارده قرن در میان ملت های آزاده، جوشش به پا نمی کرد.