جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی در نوشتاری آثار و فواید پیوند کارگزار با ارباب‌رجوع و نیز ویژگی‌های یک کارگزار مطلوب را تبیین کرده‌اند.

خبرگزاری حوزه متن نوشتار این مرجع تقلید را در راستای تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص شاخص‌های دولت مطلوب اسلامی را منتشر می‌کند.

‌بسم‌اللّه الرحمن الرحيم و اياه نستعين

اثر پيوند کارگزار با ارباب رجوع

انگيزه هر كار اجتماعي، پيوند مخصوصي است كه بين كارگزار و مراجعه‏كننده با وي برقرار مي‌شود و در تمام جهات، تابع همان پيوند خواهد بود؛ يعني اگر آن ارتباط سالم باشد، كار سالم صورت مي‌پذيرد و اگر آن پيوند نا سالم بود، كاري نا سالم به وجود مي‌آيد؛ همچنان‌كه اگر آن پيوند يك امر قراردادي و اعتباري باشد، سلامت كارهاي تابع آن، در محدوده سلامت اعتبار و قرارداد خواهد بود و اگر آن ارتباطْ يك پيوند تكويني بود، سلامت كارهاي تابع آن، در محور سلامت تكوين و تحقق آن قرار می‌گیرد.

بر اين اساس، رابطه بين كارگزار و مراجعه كننده در نظام اسلامي، تنها به قرارداد و اعتبار اداري مربوط نمی‌شود؛ چون انگيزه در اين نظام، صيانت پيوند با خداوند است و اگر مسائل ديگري مانند استخدام و رياست يا معاونت و... مطرح است، فقط ايجاد نظم صوري در جامعه مي‌باشد؛ و گرنه تنها عامل ارتباط بين افراد مسلمان در يك نظام اسلامي، همان حفظ پيوند بندگي با خداي سبحان است.

اين پيوند، در صورتي مقدس است که اصل كار مطابق با دستور وحي آسماني باشد؛ يعني كار حلال، عمل مشروع  و انجام آن براي تحصيل رضاي پروردگار باشد؛ همچنین هدفي غير از تقرّب به خداوند در قلب كارگزار راه پيدا نكند (حُسن فعلي و حُسْن فاعلي). اگر كاري مشروع نبود يا بر فرض مشروعيت آن، انگيزه كارگزار تحصيل خرسندي خداوند متعالي نبود، بلكه بر اساس روابط قراردادي صورت پذيرفت، همانند سرابي خواهد بود كه هرگز تشنه مقام و نيازمند به كمال را سيراب نمي‌كند.

در قيامت كه روز ظهور پيوند حقيقي و گسستن ارتباط قراردادي است، كارگزاراني كه پايه كارشان بر اساس مشروعيت آن و تحصيل رضاي الهي بوده، مسرورند ﴿و ينقلبُ إلي أهلهِ مسروراً﴾ [1] و كارمنداني كه كارشان نامشروع يا هدفشان رسيدن به مقام وهمي و حفظ پيوند قراردادي بوده، غمگين هستند؛ زيرا آنچه را كه حقّ و صواب بوده، فراهم نكرده‌اند تا بماند و سودمند باشد و اما آنچه که فراهم نموده‌اند، باطل و ناپايدار بود و با فرا رسيدن روز حقيقت، از بین رفته است؛ ﴿ما عِندكُمْ ينفدُ و ما عِندَ اللّهِ باقٍ... ﴾.[2]

از آنجا كه روابط اداري و پيوندهاي اجتماعي، از امور قراردادي بوده و مستقيماً در رديف ساير امور تكويني قرار نمي‌گيرد، در اثر اختلاف ملل، تفاوت نژادها، تغاير سرزمين‌ها و تغيّر عصرها و مانند آن، دگرگون مي‌شود؛ ليكن رابطه‌هاي اجتماعي در نظام الهي، به يك پيوند تكويني تكيه مي‌كند؛ لذا تشريع رابطه و تنظيم قراردادها در حكومت اسلامي، تنها به استناد وحي آسماني بوده و تنها از آن منبع کمک مي‌گيرد؛ زيرا انسان همان‌طور كه زندگي اجتماعي خود را با مسائل اعتباري و امور قراردادي تنظيم می‌کند، حيات انساني خود را نیز با وسايل تكويني و امور حقيقي تأمين مي‌كند.

*ضرورت پيوند و هماهنگي قوانين اعتباري با قواعد تکويني

اگر بين قوانين اعتباري و تكويني وي پيوندي نباشد و قوانين اعتباري از قواعد اصيل تكويني استمداد نکرده و با آنها هماهنگ نباشد و همت آنها را زير بناي حقوق اجتماعي خود قرار ندهد هرگز آن فروع اعتباري، عامل تأمين سعادت انسان نخواهد بود. بنابراين، در تدوين قوانين حقوقي و اجراي آنها، چاره‌اي جز اعتماد بر اصول زير بنايي انسان در اسلام وجود ندارد.

اگر در بسياري از حقوق اسلامي، رعايت حق جامعه مقدّم بر رعايت حق فرد است، نه براي آن است كه جامعه اصل است و فرْد تابع و يا اين كه هر دو اصل هستند، اما اصالت جامعه بر اصالت فرد تقدّم دارد و مانند آن؛ بلكه واقع امر اين است كه در كليّه موارد حقوق اسلامي، حق فرد ملحوظ شده و حقّ جامعه به عنوان فرع حقّ فرد، در نظر گرفته شده است.

توضيح اجمالي اين مسئله، آن است كه مقتضاي اصالت فرد و تقدم وي بر جامعه در مكتب‌هاي مادي، همان استئثار، خودكامگي، انحصار طلبي، رفاه خواهي، سلطه‌گري و مانند آن است و مقتضاي اصالت فرد و تقدّم وي بر جامعه در مكتب وحي، همان ايثار، نثار، عدل، احسان، رفع ستم، حمايت از مظلوم و عداوت با ظالم و مانند آن؛ ليكن همه اين مزاياي حقوقي و اخلاقي، نه براي آن است كه فرد فداي جامعه شود، بلكه براي آن است كه حقيقت فرد (كه همان جان مجرّد و روح جاودانه اوست)، با اين وسيله به سعادت ابدي خودْ نائل آيد و به وجه اللّه برسد.

پس احسان به جامعه، وسيله تكامل فرد است و هرگز فردْ قرباني جامعه نخواهد شد.

آنان كه انسان را در تنگناي طبيعت خلاصه كرده‌اند، چه فرد را اصيل بدانند و چه جامعه را، هرگز به مزاياي حقوق فرد آشنا نخواهند بود؛ زيرا هستي وي را نشناخته‌اند و توجه نكرده‌اند كه ايثار نسبت به ديگران و رنج خود و راحتِ ياران طلبيدن، براي رفاه ابدي خود است؛ و حتي مقام فنا كه از برجسته‌ترين مقام‌هاي سير و سلوك انساني است، براي آن است اعلام دارد که تا كمال هر فرد به جمال نامحدود الهي نگریسته و به كمال بيكران خدايي دل ببندد و به هيچ محدودي توجه نکرده و دل نبندد، حتي به خود.

بحث در پيرامون اصالت فرد و اصالت جامعه، از لحاظ وجود و عدم جامعه و از جهت نظم علّي و معلولي آنها، از حوصله اين مقدمه كوتاه بيرون است. منظور، فقط اشاره به اصالت فرد می‌باشد و اين كه فداكاري براي تأمين رفاه جامعه، وسيله تكامل فرد و رسیدن وي به سعادت ابدي است.

آنچه فعلاً مطرح است، آن است كه روابط اجتماعي انسان در نظام اسلامي بايد هماهنگ با قواعد تكويني وي بوده که برقراري اين انسجام، مستلزم آشنايي با تمام حقيقت انسان و تمام حقيقت جهان هستي است؛ زيرا جوامع انساني با تمام جهان آفرينش در شرايط گوناگون ارتباط دارند و آشنايي كامل به انسان و جهان، براي احدي جز آفريدگار آنها ميسّر نيست؛ لذا تنظيم روابط اجتماعي انسان‌ها كه بارزترين آنها به صورت خدمات اداري و كارگشايي كارگزاران نظام اسلامي ظهور مي‌يابد، فقط با هدايت الهي خواهد بود.

چون رعايت عواطف و اخلاق، همانند مراعات حقوق و احكام، در اسلام از اهمّيتي خاص برخوردار است و احترام به عواطف از بهترين چهره‌هاي حقوق معنوي انسان‌ها در نظام اسلامي به شمار مي‌آيد، لذا لازم است تا كارگزاران ارجمند اين نظام الهي، به آنها عنايت خاص داشته باشند. برای آشنایی بهتر با دستورات سودمند اسلامي، چه از لحاظ رعايت اصل تعهّد و ميثاق اداري و چه از جهت مراعات اصل تأدّب و سنّت انساني، بعضي از آيات الهي و نيز برخي از سخنان نوراني انسان‌هاي اسوه و ملكوتي، ذيلاً نقل مي‌شود:

*لزوم رعايت تعهّد و ميثاق

تعهّد ايجاب مي‌كند كه انسان متعهد، خود را وامدار عهد خويش دانسته و به آن کاملاً وفا كند؛ ﴿يا أيّها الذين امنوا أوفوا بالعقود... ﴾ [3]؛ اي كساني كه به خداوند ايمان آورديد! به عقد و عهد خود وفا كنيد؛ ﴿...و المُوفُون بِعهدِهِمْ إذا عاهَدوا... ﴾ [4]؛ «نيكان، كساني هستند كه به عهد خود وفا مي‌كنند و رعايت تعهدها راهمانند عبادت خداوند، گرامي مي‌دارند».

﴿...و أوفوا بالعهدِ إنّ العهدَ كانَ مسئولاً﴾ [5]؛ «به ميثاق خود عمل نماييد و به آن وفا كنيد؛ زيرا هنگام محاسبه الهي رعايت عهد مورد سؤال قرار مي‌گيرد»؛ و در اين جهت، فرقي بين عهد با خدا و عهد با بندگان وي نيست؛ پس كارگزار اسلامي كه متعهد به انجام خدمات صادقانه است، در قيامت مسئول خواهد بود.

* لزوم اداي امانت و حرمت خيانت

قبول مسئولیت به معنی پذيرش امانت جامعه است و اداي امانت، واجب و خيانت به آن حرام می‌باشد: ﴿إنّ اللّه يأمركم أن تُؤدّوا الأماناتِ إلي أهلها... ﴾ [6]؛ «خداوند به شما امر مي‌كند كه هرگونه امانتي را به صاحب آن برگردانيد»؛ خواه امانتهاي مادي باشد، خواه معنوي، خواه به شخصيتهاي حقيقي باشد، خواه به شخصيتهاي حقوقي؛ ﴿يا أيّها الذين امنوا لا تخونوا اللّه و الرسولَ و تخونوا أماناتكم... ﴾ [7]؛ «اي مؤمنين! به امانت خداوند و پيامبر خيانت نكنيد. همچنين به امانتهاي خودتان خيانت ننماييد».

﴿و الذين هُم لاَِماناتِهِم وَ عَهدهِم راعُونَ﴾ [8]؛ «مردان با ايمان، امانتها و عهدهاي خود را مراعات مي‌كنند».

*پرهيز از مال حرام و رشوه

هر كارگزاري در برابر تعهد معيّن مسئول است که كار مباح مخصوص به حوزه وظيفه خود را انجام داده و اگر عمداً از انجام آن امتناع نماید، حقوقي را كه دريافت مي‌كند، حرام است. همچنين اگر بخواهد براي تضييع حق ديگران يا احقاق باطل و ابطال حق، مالي را از مراجعه كننده بگيرد، كار حرامي كرده است: ﴿و لا تأكلوا أموالكم بينكم بالباطلِ و تدلوا بها إلي الحُكّامِ لتأكلوا فريقاً من أموال النّاسِ بالإثمِ و أنتم تعلمون﴾ [9]؛ «اموال خود را به باطل كه خارج از محور دين و قانون الهي است، مصرف نكنيد و آنها را عمداً به قاضيان و حاكمان ندهيد تا از رهگذر اين كار حرام، مقداري از اموال و حقوق ديگران را به چنگ آوريد».

*تذكر

كسي كه اهل رشوه است، درونش همانند چاهي است كه رشوه دهنده با مال حرام، دلوي در آن فرو مي‌برد (اِدلاء: دلو انداختن) و از درون آن مقداري لجن بيرون مي‌آورد. اين چاه بدبو در قيامت ظهور مي‌كند؛ ﴿يَومَ تُبْلَي السّرائرُ﴾.[10]

* قوّام به قسط و عدل بودن

گرچه بر هر مسلماني لازم است تا عادل باشد و به قسط قيام كند، اما كارگزاران نظام اسلامي، مخصوصاً عهده‌داران سمت قضا و داوري، بايد بيش از ديگران عادل باشند؛ لذا قرآن كريم درباره آنان چنين فرموده است: ﴿يا أيّها الذين امنوا كونوا قوّامين بالقسط شُهداءَ للّهِ و لو علي أنفسِكُم أو الوالدينِ و الأقربينَ إن يكُنْ غنيّاً أو فقيراً فاللّه أولي بهما فلا تتّبعوا الهوي أن تعدلوا و إن تَلْوُوا أو تُعرضوا فإنّ اللّه كانَ بِما تعملون خبيراً﴾ [11]؛ «اي مؤمنين! براي اقامه قسط و عدل، قوّام باشيد يعني شدت قيام و ايستادگي را رعايت نماييد و حتي اگر اقرار به حق يا شهادت به آن، به زيان شما يا پدر و مادر و نزديكان بود، به اقامه آن مبادرت كنيد. توانگري يا تهيدستي افراد، مانع اقامه عدل و داد نشود و رعايت حكم خدا درباره آنان اولي و سزاوارتر است و از پيروي هوس بپرهيزيد؛ مبادا از اجراي عدالت بازمانيد! و اگر از اداي شهادت سرپيچي كرديد، يا اعراض نموديد، خداوند همواره از كار شما با خبر بوده و هست».

غرض آن است كه در مسئولين نظام اسلامي، غير از آنچه در شهروندان متعارف معتبر است، چيز ديگري لازم است و آن اينكه قوّام به قسط و عدل داشته باشند، تا از گزند هرگونه تبعيض، اهمال و ندانم‌كاري و مانند آن مصون باشند.

*پرهيز از تشويق و پاداش ناروا

گرچه ترغيب خدمت‌گزاران راستين، لازم و تكريم كارگزاران امين و متعهد، سودمند است، اما توقّع نابجا و انتظار بي‌مورد كسي كه كاري انجام نداده و دوست‌دار تشويق و ستايش است، مايه عذاب وي خواهد بود: ﴿لا تحسبنَّ الَّذينَ يَفرَحُونَ بِما أتَوا وَ يُحِبّونَ أنْ يُحْمَدوُا بِما لَمْ يَفعَلوُا فَلا تَحسَبَنَّهُم بِمَفازةٍ مِنَ العَذابِ وَ لَهُم عَذابٌ أليمٌ﴾ [12]؛ «مي‌پنداريد كساني كه به آنچه كرده‌اند (كم‌كاري، نفاق، عدم حضور در صحنه و...) خوشحال‌اند و دوست مي‌دارند كه در قبال كارهاي نكرده، ستايش شوند و از عذاب الهي رهايي يابند!! بلكه براي آنان عذابي است دردناك!

* خطر جاه دوستي و مال خواهي

فرزانه كسي است كه وسيله را هدف نپندارد و غير از هستي محض و لقاي خداوند كه همان حقيقت هستي است هرچيز ديگر را وسيله دانسته و به چيزي كه گذراست، دل نبندد؛ زيرا خطر مال‌دوستي و جاه‌طلبي، به قدري زياد است كه اگر كسي به آن مبتلا شد، چيزي از ايمان او نمي‌ماند.

پيامبر اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) به ابوذر، صحابي نامور، مبارز نستوه، زاهد شب و شير روز، چنين فرمود: «يا أبا ذر! حُبُّ المال وَ الشرَف أذهَبَ لدينِ الرّجلِ مِن ذئبين ضاريين في زرْب الغنم فَأغارا فيها حتّي أصبحا فماذا أبقيا منها» [13]؛ «دوستي مال و جاه، دين مَرد را بيش از آن اندازه مي‌برند كه دو گرگ خون‌آشام شبانه به آسايشگاه گوسفندان حمله برند و در بامداد چيزي از آن رمه باقي نگذارند! اگر كارگزاري براي به دست آوردن جاه يا براي حفظ آن كوشش كند، از آسيب آن مصون نخواهد ماند. اميد است همگان از توفيق خدمت به بندگان خدا برخوردار و از لغزشهاي اخلاقي و اجتماعي بركنار باشيم.

شهر مقدس قم/آیت‌الله العظمی جوادي‌آملي

اول ماه مبارك رمضان 1407ق

٭ ٭ ٭

[1] ـ سوره انشقاق، آيه 9.

[2] ـ سوره نحل، آيه 96.

[3] ـ سوره مائده، آيه 1.

[4] ـ سوره بقره، آيه 177.

[5] ـ سوره اسراء، آيه 34.

[6] ـ سوره نساء، آيه 58.

[7] ـ سوره انفال، آيه 27.

[8] ـ سوره مؤمنون، آيه 8.

[9] ـ سوره بقره، آيه 188.

[10] ـ سوره طارق، آيه 9.

[11] ـ سوره نساء، آيه 135.

[12] ـ سوره آل‏عمران، آيه 188.

[13] ـ بحار الانوار، ج 74، ص 80.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha