به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، عادل عبدالمهدی با اشاره به شرایط فرهنگی و سیاسی عراق اظهار داشت: فرهنگ سیاسی موجود میان طبقات سیاسی کشور، منجر به انباشت نقاط سلبی و تخریب نقاط مثبت میشود؛ چرا که برخی سیاسیون بر این باورند که اعتراف به نقاط مثبت دیگران، موجب تقویت دشمنان میشود و از سویی اعتراف به اشتباهات و کاستی های خود را موجب ضعف میدانند.
وی ادامه داد: عراق کشور تمدنها است و از آغاز تاریخ تا چند قرن پیش، همواره پیشتاز امتها بوده اما ناگهان همه چیز خراب شد و هرچقدر برای پیشرفت تلاش کردیم موفقیتی حاصل نشد و رفته رفته مشکلات انباشته شد و نقاط قوت اندک شد. اما آیا مشکل عراق در سیاسیون و حاکمان است یا مردم؟ و این با صرف نظر از عوامل خارجی میباشد.
* مشکل در فرهنگ سیاسیِ موجود است
معاون رئیس جمهور پیشین عراق گفت: از نظر ما مشکل در فرهنگ سیاسی موجود است؛ چرا که طبقه سیاسی ما بر این باور میباشد که اعتراف به نقاط مثبت دیگران، موجب تقویت دشمنان بوده و ارزشهای مسلم خود را نادیده میگیرند و از سویی اعتراف به اشتباهات و کاستیهای خود را موجب ضعف تلقی میکنند، اما فرهنگ ملت ما این را نمیپذیرد و از این رو هرج و مرج ایجاد میشود و سره و ناسره با هم در میآمیزد و بدین ترتیب از حقیقت و حقایق دور میشویم در حالی که بدون نزدیک شدن به حقایق ما همچنان در خواب و خیال به سر خواهیم برد. برخی نقاط منفی و ضعف ها را بزرگ جلوه میدهند و دیگران هم نقاط مثبت را انکار میکنند، برخی طرفدار بازگشت به گذشته با تمام ویژگی های آن و برخی نیز آن را محکوم میکنند و بدین ترتیب حال و آینده ما توأم با یاس یا رؤیا یا برنامههای بیاساس است.
* چگونه میتوان به پیشرفت و تمدن رسید؟
وی افزود: برنامه و هدف ما شناخت حقیقت است که با نقاط قوت و ضعف دیگران آغاز میشود نه تخریب یا قبول کامل که این بر خلاف عملکرد تمدن ها و ادیان است؛ چرا که پیامبر ما به دانش و حقیقت توصیه نمود و بت ها را در هم کوبید و در مقابل، امنیت را گستراند پایههای عدالت، فضیلت و پیشرفت را تحکیم کرد و پس از ایشان بود که حکام مختلف روی کار آمدند و اهل عدالت یا ظلم بودند، اما حکامی که از معارف و دستاوردهای دیگران و تجربیات گذشتگان و معاصران مانند رومیان و فارس ها استفاده کردند، به تمدن پیشرفته تری دست یافتند. همچنین هنگامی شوروی و آمریکا آلمان نازی را شکست دادند، از تجارب و علمای این کشور استفاده کردند و از آنها در خدمت برنامه های خود بهره بردند پس انتقال از یک نظام کهنه و فرسوده به یک نظام پیشرفته، به وسیله گسستن از ضعف ها و بهره بردن از نقاط قوت حاصل میشود.
عادل عبدالمهدی ابراز داشت: کشتار و شکنجه و حذف دیگران، نتیجه عدم اعتراف حاکمان به اشتباهات و شکست خویش است و در نتیجه دیگران نیز نقاط قوت آنها را نخواهند دید و بدین ترتیب، حقایق و اهداف اصلی گم شده و اوهام رایج میشود، نقاط ضعف نیز انباشته و نقاط قوت تخریب میگردد اما واقعیت این است که دانش و تمدن و پیشرفت همواره توام با تجارب موفق و ناموفق است و این چنین نیز خواهد بود تا این که بدانیم اولین گام برای اصلاح امور و متوقف ساختن خود تخریبی، اعتراف با نقاط قوت دیگران و اشتباهات خویش است.
* قدرت در گرو شناخت واقعیت ها و استفاده از تجارب است
وی خاطر نشان کرد: قدرت به اعمال زور خشونت و دشنام دادن نیست، بلکه به شناخت واقعیت ها و تجارب و عمل طبق آنها و نیز تشخیص فرصتها و تهدیدها میباشد و این بالاترین قدرت و اعتماد به نفس است که در چنین صورتی است که حرکت رو به جلو آغاز میشود و رؤیاها به واقعیت میپیوندد و توهمات از بین میرود.