پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

اصول امام خميني(ره) در سياست خارجي عبارت بود از ايستادگي در مقابل سياست‌هاي مداخله‌گر و سلطه‌طلب، برادري با ملت‌هاي مسلمان، ارتباط برابر با همة كشورها، به جز كشورهايي كه تيغ را به روي ملت ايران كشيده و دشمني مي‌كنند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، اخیرا شبکه لبنانی الایمان، در مصاحبه با آقای صحت سرپرست رایزنی فرهنگی ایران در بیروت به فقه سیاسی اسلام به ویژه آراء امام خمینی(ره) پرداخته است. خبرنگار این شبکه لبنانی پرسشهایی درباره خاستگاه فکری انقلاب اسلامی در فقه سیاسی اسلام، اهم اقدامات امام خميني(ره) در حوزه فقه و حكومت، نگاه جهاني امام خميني به انقلاب ايران، دست‌آوردهاي نهضت اسلامی در ایران و اصول سیاست خارجی امام(ره) مطرح کرده که حاصل پاسخ‌های آقای صحت به این شرح است:

* اولین واکنش سیاسی امام(ره)

شخصيت امام خميني(ره)، شخصيتي ذو ابعاد بود. ايشان هم فقيه، عارف و هم فيلسوف و شاعر و رهبري كاريزما بود. و از همه مهم‌تر اين كه بسيار توانا بود، و هر وقت و هر جا كه تكليف شرعي ایشان را وادار به حركتي مي‌كرد، بُعدي از ابعاد وجوديش آشكار مي‌شد.

از طرفي ديگر امام(ره) مظهر نوآوري علمي و متبحّر در فقه و اصول بود. و بسيار با تقوا. در حالي كه امام(ره) را در قبل از پيروزي انقلاب اسلامي فقط به‌عنوان يك مدرس فقه و اخلاق و تا حدودي فلسفه مي‌شناختند. در حالي كه به‌نظر من شجاعت امام در رأس تمام ويژگي‌هاي امام بود. اولين واكنش سياسي امام(ره) به حذف عبارت «مسلمان بودن و سوگند به قرآن براي منتخبين مجلس شوراي ملي بود». امام در نقش يك تئوريسين، نظامي را پایه مي‌ريزد كه تا آن وقت، نمونه‌اي در دنيا نداشت

* طرح اندیشه ولایت فقیه در نجف

ايشان در طي 14 سال توانست اين انديشه را با ارسال بيانيه‌ها و پيام‌های برای مردم ايران، در اذهان نفوذ دهه (نه به احزاب سياسي). امام در سال 1347 هـ. ش در نجف اشرف –كه مركز فقاهت آن زمان بود- فكر ولايت فقيه را با اتكاء به مايه‌هاي محكم فقهي مطرح مي كند. نظرية ولايت فقيه در فقه شيعه وجود داشت. فقط كاري كه حضرت امام(ره) كرد اين بود كه: توانست اين فكر را با توجه به آفاق جديد وسياست‌هاي روز و مكتب‌هاي امروزي، مدون کند و آن‌را مستدل سازد، يعني به‌گونه‌اي كه براي هر انسان صاحب نظري قابل فهم و قبول باشد.

* مهمترین ویژگی های امام خمینی

ما پس از پيروزي انقلاب اسلامي دو چهره ديگر از امام خميني(ره) را مشاهده كرديم:1-    رهبر و زمامدار 2-    زاهد و عارف

در طي ده سال رهبري امام، ملت ايران ديگر توانائي‌هاي امام(ره) را نيز ديدند: هوش بسيار بالا، شهامت، تدبير و مبتكر و دريا دل بودن.

ويژگي‌ بعدي امام(ره): باور مردم بود، امام (ره)اعتقاد عجيبي به راي مردم داشت. اول به فاصله كوتاهي در بارة اصل و كيفيت نظام رفراندوم برگزار كرد. انتخابات خبرگان قانون اساس را نيز در همان سال 58 سامان داد، چند ماه بعد انتخابات رياست جمهوري، بعد هم انتخابات مجلس يعني سال 58 (يك سال پس از پيروزي انقلاب ما چهار انتخابات برگزار كرديم).

مردم در چشم امام(ره)، عزيزترين بودند و دشمنان مردم در چشم امام(ره) منفورترين بودند. ويژگي ديگر امام(ره) كه ما را به ديد فقاهتي و حكومتي امام(ره) آشنا نمود؛ اين بود كه امام(ره) همه چيز را ناشي از خدا مي‌ديد: عباراتي نظير: انقلاب را خدا پيروز كرد، خرمشهر را خدا آزاد كرد، فاو را خدا آزاد كرد و . . سه باور در امام وجود داشت كه به امام قاطعيت مي‌داد:1-    باور به خدا  2-    باور به مردم 3-    باور خود

حسبنا الله ونعم الوكيل، را امام با تمام وجود درك كرده بود. و يقين كرده بود كه «إن تنصروا الله ينصروكم».

امام خود به «ما مي‌توانيم» يقين كرد و «ما مي‌توانيم» را به ملت ایران نيز تلقين نموده و تعليم داد. اين باورها را امام به ملت ايران ياد داده باورهاي ملت ايران را تغيير دادند. خداوند هم سرنوشت ملت ايران را تغيير داد.«ان الله لا يغيّر ما بقوم حتي يغيّروا ما بانفسهم» و در نتيجه ايران وابسته به ايران مستقل تبدیل شد.

در اصل امام تعاليم اسلام را همراه با معناي حكومت و معنای انسان بودن را برای مردم بيان کرده و تشریح نمودند.

شيوه امام شيوه پيامبران بود، يعني تزريق ايمان و باور عميق، همراه با بصيرت و آگاهي و تأمل و فكر در مخاطبان.

* اصول امام در سیاست خارجی

اصول امام خميني(ره) در سياست خارجي عبارت بود از ايستادگي در مقابل سياست‌هاي مداخله‌گر و سلطه‌طلب، برادري با ملت‌هاي مسلمان، ارتباط برابر با همة كشورها، بجز كشورهايي كه تيغ را به روي ملت ايران كشيده‌اند، و دشمني مي‌كنند. مبارزه با صهيونيستم مبارزه‌ براي آزادسازي  كشور فلسطين،‌كمك به‌مظلومين عالم و ايستادگي در برابر ظالمان، اين‌ها نقشه راه امام در سياست خارجي بود.

* دست‌آوردهاي نهضت اسلامی ایران

امام در اصل دو پرچم را بر افراشتند، يكي پرچم احياء اسلام، و ديگري پرچم عزت و سربلندي ايران و ايرانيان. پرچم دوم هم اگرچه مربوط به ايران و ايرانيان است. امام چون يك تجربة عملي از تحرك حيات‌بخشي اسلام است، براي كل امت اسلامي اميد آفرين است و تحرك بخش. در نتيجه ي برافراشتن پرچم اول، ملت‌هاي مسلمان هويت پيدا كردند، مثلاً ملت فلسطين در همین راستا انگيزه پيدا كرد، و اين بيداري اسلامي در منطقه نیز ناشي از همان برافراشتن پرچم اول از سوي امام خميني(ره) است.

با برافراشتن اين پرچم در داخل نيز حضرت امام(ره) احساس حقارت را از ملت ايران دور ساختند چرا که ملت ما، حدود 50 سال بود كه حس خود كم بيني داشت که این حس از زمان قاجار شروع شده بود و تا آخر پهلوي ادامه داشت. در مشروطه و برخی عرصه های دیگر شكست خورده بودند. ولي با وقوع انقلاب اسلامي در ايران به عزت رسيدند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha