فرهنگ دانش بنیان
اگر فرهنگ را مجموعهای از آداب و رسوم و معتقدات و ... تعریف کنیم که باورداشت بسیاری است، باید فاصلهای بین اندیشه و دانش از سویی و فرهنگ مردم از سوی دیگر ببینیم و بدینگونه بسیاری از عالمان و اندیشمندانی که در دریای دانش غوطهورند و به لوازم آن التزام دارند، تمایل زیادی برای برخورد با فرهنگ متداول مردم که گاه دانشبنیان نیست، ندارند و بر این اصل، مردم در انبوهی از مسایل اجتماعی، اموری را در میان خود متداول میسازند که شاید استناد علمی نداشته باشد، ولی دل بدان میبندند و آنرا عملاً در فرهنگ عامه تعریف مینمایند و از جهت دیگر، اندیشمندان دینی با نگاه به این فرآیند، مسایل را تنها با ساز و کار علمی تحلیل مینمایند و به دلیل تردید در میزان اثرگذاری تذکرات خود در فضای فرهنگ عمومی، مسیر علمی خویش را میپیمایند و داد و ستد بایسته بین دانش و فرهنگ به انجام نمیرسد و بدینقرار، راه، گاه دوراهه میشود، در موازات یکدیگر! امری که فرهنگ را در بخشهایی میتواند به ناکجاآباد ببرد و متأسفانه تا حدی هم برده است!
باید ها و نبایدهای علمی فرهنگ
البته در میان دانشمندان، برخی با لحاظ وظیفه علمی خویش، عرصه فرهنگ را عالمانه رصد میکنند و تیزبینانه بایدها و نبایدهای آنرا مییابند و علیرغم ناملایمات اجتماعی، آنها را با قلم و بیان، به جامعه انتقال میدهند. بازبینی زیباییهای شخصیت کمنظیر استاد شهید آیةالله مرتضی مطهری، جذبههای فراوانی را به ما مینماید که پرداخت به آنها در این کوتاه سخن نمیگنجد، اما یکی از نکات پرجاذبه این اندیشمند سترک معاصر، از بین بردن فاصله بین علم و فرهنگ در نگاه خود بود؛ بهگونهای که فرهنگ مردم را با نگاهی اندیشهنشان میدید و همه زیرشاخههای آنرا از نگاه علمی تحلیل میکرد و با جرأت و شجاعتی که او خود نماد آن بود، سخنش را با رسایی تمام به جامعه علمی و فرهنگی میرساند؛ صدایی که خامه خلوص، صفا و استناد و استحکام علمی، تار و پود آنرا برای اهل علم و نظر دلنشین میکرد و مهر تأیید بینظیر امام خمینی بر نظرات آن شهید دانش و اندیشه، گواه صادقی بر این گفته است.
لزوم بهره مندی از اندیشه های حکیم شهید
بررسی و تبیین انحراف روشنفکران و منافقین و...؛ و همچنین برخی مباحث فرهنگی- اجتماعی، از جمله خرافهبودن نحوست 13 با بیان عالمانه و دلسوزانه برای مردم و تأکید و اصرار بر آن، پرداختن به مسایل مبتلابه مانند جایگاه زن که از سویی مورد هجمه تفکرات غربگرایان بود و از دیگر سو مورد بیمهری برخی جوامع سنتی، بازبینی شیوهها و آداب مردم در مراسم مذهبی و عزاداریها و دهها مورد دیگر، از موضوعاتی هستند که شهید مطهری با احساس وظیفه علمی خویش، به آنها پرداخت و همه بیمهریها را به جان خرید؛ تکالیفی که دانشمندان دینی باید به آن بپردازند و هزینه آن را پرداخت نمایند.
بنابراین، شایسته است اهالی جامعه علمی با بهره از اندیشههای این بزرگمرد عرصه علم؛ نگاهی عالمانه به فرهنگ عمومی مردم داشته باشند و نگذارند فرهنگ و باورهای عمومی مردم، راهی غیر علمی و دینی پیشگیرد و بپیماید؛ که آنگاه، بازگرداندن جامعه از این بیراهه به راه، تنها با به خون غلتیدن عالمان شهیدی انجام میشود که این حکیم شهید یکی از آنها بود.
حسن مولایی