سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه باتوجه به ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و نامگذاری سال جاری با محوریت فرهنگ و اقتصاد از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ ضرورت و تاکید ایشان بر تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی؛ در گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین «سیدصمصامالدین قوامی» رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی، به واکاوی و بررسی بخش های مختلف فرمان رهبری پرداخته است.
اقتصاد مقاومتی از دیدگاه شما دارای چه تعریفی است؟
کلمه "مقاومت" از باب "مفاعله" است که به معنای "قیام در مقابل قیام" میباشد.
بطور کلی باید گفت؛ دشمن قیام کرده تا ما را ریشهکن و مستأصل کند و در مقابل نیز قیامی به قلب دشمن میزند که او را وادار به عقب نشینی میسازد. این دو قیام در برابر هم تبدیل به مقاومت میشود. مقاومت، بدون دشمن متصور نیست؛ کسی باید باشد تا کسی را تحریم و تهدید کند و او در مقابل تهدید بایستد. در این صورت، کلمه مقاومت معنا پیدا میکند.
مقاومت در عرصه نظامی
گاهی مقاومت در عرصه نظامی مطرح است که بروز آن چیزی شبیه به حزب الله و حماس میشود که در مقابل صیهونیست قرار دارند.
مقاومت در عرصه سیاسی
گاهی مقاومت همچون مقاومت هستهای در بُعد سیاسی است. امروزه اتحادیه اروپا و 5+1 میخواهد حق ما را ضایع کند و ما نیز در برابر آن بسیج میشویم و قیام میکنیم تا آنها را از هجوم بازداریم و به یک نقطه تعادل برسیم.
مقاومت در عرصه اقتصادی(اقتصاد مقاومتی)
یک کشور را شاید از لحاظ سیاسی، نظامی و فرهنگی نتوان شکست داد لکن در بُعد اقتصادی میتوان روزنهای برای آسیب پذیری کشف کرد. اقتصاد نقطه امید کشورهای غربی است که اگر کسی را از لحاظ سیاسی، نظامی و فرهنگی نتوانند شکست دهند؛ در عرصه اقتصادی امیدوارترند چرا که اقتصاد به معنای نان و آب مردم است و میتوان جلو توسعه یک ملت را گرفت.
آیا اقتصاد مقاومتی را می توان به عنوان یک نظریه جدید در عرصه اقتصاد معرفی کرد؟
آقاي «بوديانو» در جنبش غیرمتعهدها در تهران یکی از مسؤولان شرکت کننده از کشور اندونزی ـ معاون رئيس جمهور اندونزي ـ خدمت مقام معظم رهبری رسید و عرض کرد من اقتصاد دانم ولی ديدگاههای شما بسيار جالب و جديد است. خود همین نشان میدهد که این نوع اقتصاد با اقتصاد ریاضتی متفاوت است.
آیا نظریه اقتصاد مقاومتی نظریهای ثابت است یا مربوط به دوران بحران میشود؟
اقتصادمقاومتی چیزی نیست که ما به صورت انفعالی به آن رسیده باشیم، اسلام همیشه طرف مقابل دارد. اسلام هراسان همیشه وجود دارند لذا این اقتصاد، اقتصاد مقاومت است. دستورات آن دستورات مقاومتی است که در تولید، توزیع و مصرف نقش دارد. نبوغ اقتصاد اسلامی این است که هم برای تولید، هم برای توزیع و هم برای مصرف دستورات منحصر به فرد دارد.
اصلی ترین رکن اقتصاد چیست؟
اولین، اصلیترین و مهمترین رکن اقتصاد مقاومتی این باور است که ما همه چیز داریم و باید بر دارایی های خودمان تکیه کنیم. اگر این اتفاق بیفتد ما خواهیم دید که دو دریا، چندین رودخانه، معادن، نفت و گاز که از لحاظ مجموع ذخایر آنها از بالاترین ها هستیم. از لحاظ هوش بهترین هستیم، انقلاب یک سرمایه است، اهل بیت(ع) ثروتی وصف ناپذیرند. قرآن، حوزه و روحانیت، فقه و معارف دینی سرمایههایی هستند که ما از آنها بهره میبریم.
سرعت رشد بالای ما دشمنان را به وحشت انداخته که اگر جوان ایرانی بر علوم مسلط شود، حریفی نخواهند داشت و بدین ترتیب میخواهند مانع رشد و توسعه کشور شوند.
الگوی اقتصاد کشور را نیز باید مطابق با این اعتقاد تغییر داد و تکیه بر نفت که یک آرزوی همیشگی است کنار بگذاریم. محصولات نفتی همچون پتروشیمی خوب است اما تکیه باید بر صادرات غیر نفتی باشد؛ صادرات باید بیش از واردات باشد و واردات نباید به اقتصاد ضربه بزند. به عبارت دیگر، واردات میتواند مکمل صادرات باشد.
اقتصاد ریاضتی چه تفاوتی با اقتصاد مقاومتی دارد؟
اقتصاد ریاضتی ناشی از نداری است، همچون کشورهای یونان، اسپانیا، پرتقال و اخیراً ایتالیا و آمریکا که به نداری افتاده و از فرط آن به ریاضت دچار شده اند. این کشورها با بدهکاری و کسری بودجههای فراوانی روبرو شدهاند در نتیجه میگویند باید ریاضت کشید و سخت زندگی کرد تا بتوان دوام آورد.
اقتصاد مقاومتی ناشی از نداری نبوده بلکه ناشی از دارایی است و علت مقاومت، ضربات دشمن است. یعنی اگر دشمنی نباشد داراییها به اندازه ای هست که کفایت نماید و به توسعه همه جانبه کمک کند.
اقتصاد مقاومتی یعنی داشته هایمان را مدیریت کنیم، همچون مورچه ها و برخی دیگر از حیوانات. حیوانات اقتصاد مقاومتی خوبی دارند، خوب زندگی میکنند، منظم زندگی میکنند، ذخیره سازی آنها درست است، برای زمستان و تابستانشان برنامه دارند و میدانند که بدنشان چه غذاهایی نیاز دارد و به اندازه نیاز میخورند.
حضرت امیر(ع) میفرمایند: نباید دو نوع غذا بر سر سفره باشد چون معده را حیران میکند.
در اقتصاد ریاضتی دشمنی وجود ندارد به فرض مثال، هیچ اتحادیه و کشوری، اروپا را تحریم نکرده ولی مردمان این قاره درحال تحمل ریاضت اقتصادی هستند. ریاضت اقتصادی اروپا نتیجه سوء تدبیرها و پولهایی است که سران حکومت در جهت جنگافروزی و تشدید اختلافات در خاورمیانه خرج کردهاند.
اقتصاد مقاومتی تنها مختص کشورهای فقیر است؟
ماهیت اقتصاد مقاومتی مربوط به یک کشور فقیر نیست و یک کشور قوی نیز میتواند آن را اجرایی کند. شاید برخی کلمه "مقاومت" را که در "اقتصاد مقاومتی" میشنوند؛ تصور کنند این طرح راجع به کشورهای فقیر و ضعیف است. در صورتی که این طرح در کشورهای غنی نیز مصداق پیدا می کند تا به غنای اقتصادی آنها افزوده شود. محور اقتصاد مقاومتی بر غناست، نه بر فقر. از فقر پیش گیری میکند و عزت و پیشرفت را به ارمغان میآورد و کشور در مقابل هر تحریم و تهدیدی، ثبات پیدا می کند.
پس از اعمال تحریمها کدام بخش یا بخشهایی مورد آسیب قرار نگرفتند؟
امام صادق (ع) فرمودند: «کشت کنید و درخت بکارید. به خدا سوگند، مردم کاری پاکتر و نیکوتر از آن انجام نمی دهند؛ تهذیب، ج 2، ص 115». تمام بخشها بر اثر تحمیل مشکلات اقتصادی کشور آسیب دیدند جز بخش کشاورزی.
ما با وجود اینکه نفت داریم، وارد کننده بنزین نیز هستیم؛ مخصوصاً بنزین پاک را وارد میکنیم اما در کشاورزی صادر کننده هستیم. بنابراین اقتصاد مقاومتی اقتصاد اغنیاست، نه اقتصاد فقرا.
اقتصاد مقاومتی «مدیریت سرمایه» است. در این سیاست باید سرمایه خود را به سودآورترین حالت تبدیل کنیم و کمترین خسارت را متحمل شویم. در اقتصاد ریاضتی سرمایه ای درکار نیست و از نداشتن سرمایه ضربه میخوریم اما ما در اقتصاد مقاومتی سرمایهها و داشته هایمان را مدیریت میکنیم.
سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که توسط رهبر انقلاب در سالروز قیام مردم تبریز در 29 بهمن سال 1392 ابلاغ شد چه ویژگی هایی دارد؟
اولا) بر تمامی مشکلات اقتصادی فائق میآید.
ثانیا) ایشان فرمودند دشمن با تمام صفآرایی های خود عقب نشینی میکند.
ثالثا) این سیاستها میتواند بصورت یک الگو دربیاید، یعنی نه تنها برای ما مفید باشد بلکه برای سایر ملتها نیز مفید واقع شود و یک الگوی الهام بخش باشد. از دیدگاه رهبری این سیاستها سه خصوصیت دارد: 1- این جنگ؛ یک جنگ تحمیلی اقتصادی است و اگر جنگ تحمیلی هشت سال طول کشید این جنگ ممکن است هشتاد سال طول بکشد، آن جنگ با پیروزی همراه بود و این جنگ نیز با پیروزی همراه خواهد بود. 2- موجب عقب نشینی دشمن است. 3- این سیاست ها می تواند الگویی برای دوستان ما باشد.
امکانات، منابع مالی و سرمایه های انسانی و علمی کشور چطور فعال میشود؟
اقتصاد مقاومتی به ما میگوید که 45 میلیون جوان ایرانی را فعال کنیم. فرمول فعال سازی را نیز در اختیار داریم: "جوانها مثل زه کمان هستند که صاف و مستقیم است و پیران جامعه مثل قوس کمان هستند که خمیده است". تیری که باید پرتاب شود با زه به تنهایی و با قوس به تنهایی قابل پرتاب نیست؛ بلکه تکیه اش به زه است و جهت دهی آن به قوس. این دو با هم به نتیجه میرسند.
ما باید از تجربه بزرگان استفاده کنیم و پُستها را به جوانترها بدهیم، این کار باعث فعال شدن آنها میشود. این که یک دولت تمام مسوولیتها را به عهده پیران یا فقط به عهده جوانان قرار دهد، افراط و تفریط است.
کابینه پیامبر اکرم(ص) کابینه بسیار جوانی بود، ایشان به جوانان اعتماد میکردند. حضرت امام(ره) وقتی روی کار آمدند، همکارانشان 50 سال جوانتر از خود ایشان بودند. سرلشگر ایشان آقای محسن رضایی بود که 26 سال سن داشت و امام راحل 80 سال.
رهبر معظم انقلاب در ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد فرمودند که بحث اقتصاد مقاومتی بایستی بصورت یک گفتمان در سطح نخبگان، مسؤولان و مردم تبدیل شود. حال، چگونه می توان این سیاست کلی را به صورت یک گفتمان در بین عموم مردم رواج داد؟ مردم در تحقق این سیاست های کلی چه جایگاهی دارند؟
گاهی گفتگوها در سطح مسؤولان و نخبگان باقی میماند و این کافی نیست، مخاطب اقتصاد مقاومتی مردم هستند که بایستی این نوع اقتصاد را تحمل کرده و به پیش ببرند. تا مردم نخواهند این کار انجام نمیشود و بحث اقتصاد مقاومتی نباید تنها در همایشها محدود و منحصر گردد.
حوزههای علمیه در تبیین و تبدیل این سیاست ها به گفتمان علمی و عمومی چه جایگاهی دارند؟
حوزه علمیه در مجموعه نخبگان قرار میگیرد و یک جمع نخبه اجتهادی است. ما میتوانیم کرسی های درسی و نشست های علمی و نظریه پردازی ایجاد کنیم؛ میتوانیم این سیاست ها را در گروه اقتصاد حوزه مطرح کنیم که اخیراً بسیار فعال بوده است.
رویکرد این طرح جهادی است، جهادی به این معنی که یک تلاش مخلصانه و در راه خدا بدون ساعت کار، ابتکاری، فرصت ساز، مولد، درونگرا میباشد.
حوزه علمیه بدلیل اینکه به نوعی پدر نظام اسلامی است، این پدر نسبت به فرزندش مسئولیت دارد و باید اقتصاد را به شکل مقاومتی طراحی و به فرزند خویش بیاموزد.
حوزه برای اقتصاد، انجمن اقتصاد دارد اما مرکز تخصصی اقتصاد ندارد. در حالی که در انجمن اقتصاد نیروهای بسیار ورزیده ای حضور دارند که شاید در تدوین این سیاستها هم نقش داشته اند. درنتیجه، چون خودش را آماده نمیکند دچار انفعال میشود.
حوزه نقش ترویجی دارد و فاقد نقش تولیدی است تا بتواند یک نظریه جدید ارائه دهد. مقام معظم رهبری خودشان یک شخصیت حوزوی هستند و این نظریه را به نمایندگی از طرف حوزه علمیه ارائه دادند، یعنی حوزه میبایست این کار را انجام میداد لکن رهبری از طرف حوزه این مسوولیت را به دوش کشیدند.
نظریه اقتصاد مقاومتی را حوزه ارائه داده و یک گام جلوتر هستیم. اکنون حوزه علمیه میبایست راجع به اقتصاد مقاومتی تبلیغ و گفتمان سازی کند، از تریبونهای مختلف، مردم را نسبت به این مبحث توجیه کنند و در تریبون نماز جمعه باید به این مبحث پرداخته شود.
همانطور که کمیتههای معارف، قرآن و حدیث یا فقه و اصول راه اندازی شده اند؛ باید کمیته اقتصاد نیز تشکیل شود تا دهها پایان نامه با محوریت یاد شده سیاهه گردد.
خبر گزاری و هفته نامه حوزه میتواند ستون مشخصی را به اقتصاد مقاومتی اختصاص دهد. الان کرسی فقه مدیریت آغاز شده است، آیت الله مؤمن درس ولایت فقیه را شروع کرده اند و بسیار خوب است. در اقتصاد نیز برخی از فقها که دید حکومتی دارند؛ داوطلب شوند و مبحث اقتصاد مقاومتی را با نگاهی مجتهدانه و فقیهانه تدریس کنند. میتوان کتابهای اقتصادی علمای سلف مانند کتاب "اقتصادنا" شهید صدر و کتب دیگران را احیا و منتشر نمود.
رهبر معظم انقلاب بعنوان یک متخصص فقیه که سی و پنج سال مدیریت کرده اند و تحریمها، اقتصاد جنگ، اقتصاد سازندگی، اقتصاد اصلاحات و اقتصاد اصولگرایان را دیدهاند؛ نازله ایشان مبحث اقتصاد مقاومتی شده است.
در صدر اسلام نیز نمونه هایی از مواجهه اهلبیت(ع) با چنین موضوعی وجود داشته است؟
یکی از بندهای 24گانه اقتصاد مقاومتی سیستم بانکی است که باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد. این نظریه مبتنی بر مبانی خاصی است که دائمی بوده و علت ایجاد آن، مقابله با دشمن است.
امروزه انقلاب ما دشمنان مختلفی همچون صهیونیست یا وهابیت دارد که اقتصاد را در چنگ خود گرفتهاند تا حکمرانی کنند و به انقلاب اسلامی ایران ضربه بزنند. مقاومت همواره در اسلام وجود داشته است، همانطورکه پیامبر اکرم(ص) را در صدر اسلام تحریم کرده و به شعب ابیطالب فرستادند.
اقتصاد مارکسیزم که شکست خورد و اقتصاد لیبرالی که مرکز آن وال استریت است، در برابر این اقتصاد اسلامی قرار دارد. نظریه پردازان غربی ازجمله «فوکویاما» و «تافلر» معتقدند که انقلاب اسلامی مانند سیل در حال پیشروی است. پس فرمایش حضرت آقا مبنی بر اینکه "دانش هسته ای بهانه است، عُمده خود انقلاب اسلامی است" بسیار استراتژیک و مدبّرانه بوده است.
اسلام در بحث مصرف توصیه هایی دارد که «إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطينِ ؛ اسراء آیه 27»، پس شیاطین همیشه هستند و مقابله میکنند. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ ؛ بقره 268»، شیطان وعده فقر میدهد. بعد میگوید اگر از من اطاعت کنید شرایطتان بهتر میشود.
امروز شیطان آمریکاست. فرهنگ دینی ما دائما بر مقابله با دشمن تکیه دارد، این که خداوند متعال در قرآن می فرماید «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُون ؛ انفال 60».
قرآن کریم در آیه 60 سوره انفال بحث از مقاومت میکند، اقتصاد مقاومتی یک نظریه پشتیبان نسبت به اقتصاد اسلامی است. باید نظریه پردازی شود و مبانی آن مشخص گردد.
آیا بدون اصلاح ساختار نظام بانکی میتوان در اقتصاد مقاومتی به نتیجه مطلوب رسید؟
مشکل سیستم بانکی رباست و راه حلش قرض الحسنه است. جایی که بحث از اقتصاد بومی است، قرآن میفرماید «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُور ؛ زمین برای شما رام است، روی شانه های آن سوار شوید، و از معادن آن روزیتان را بیرون بیاورید و بخورید، وابسته به خودتان باشید (ملک 15)».
خداوند متعال در جایی دیگر پیرامون دریا میفرماید «وَ هُوَ الَّذي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ مَواخِرَ فيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون؛ ثروتها زیاد است سعی کنید به ثروت خودتان تکیه کنید(نحل 14)».
ضرورت توجه به جایگاه زن و مرد در اقتصاد مقاومتی چقدر احساس میشود؟
امروزه جنس زن به دلیل جذابیت، ارزان تر و فرمانبردارتر بودن بیشتر به کار گرفته میشود و این خیانت به کشور است. این موضوع موجب بالاتر رفتن سن ازدواج و آمار طلاق میگردد. اگر زن تحصیل کرد و از نظر مالی نیز مستقل شد، دم از جدایی می زند اما وقتی وابسته به مرد شد، دیگر به راحتی دنبال طلاق نمیرود.
در صورتی هم که زن و مرد هردو کار کنند، فرزندآوری کم میشود چون هیچ یک زمان تربیت فرزند را ندارند. بهترین راه برای فعال شدن سرمایه های انسانی این است که جابجایی درستی اتفاق بیفتد.
در بند اول اقتصاد مقاومتی فعال سازی سرمایه های انسانی آمده است: جوانی که بیکار و جویای کار است، میبیند کار او را خواهرش گرفته است. شخصی که همسرش نیز شاغل بوده، متوجه میشود که حقوق خانمش بیشتر است(!).
حتی امروزه اقشار متدین نیز به جذب نیروهایی از جنس مؤنث تمایل دارند چون فرمانبردارتر هستند، این کاملاً نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی است.
دربند اول این طرح که فعال سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه های انسانی آمده منظور همین است که وقتی بنده بیکار شدم افسرده و تحقیر میشوم. لذا دستور اسلام است که خانمها در رشته های مورد نیازشان تحصیل کنند.
خداوند مردها را قویتر آفریده است اما وقتی خانم میگوید من هم کار میکنم، نتیجه اش این است که نسل پیر میشود؛ چون فرزند جدیدی بوجود نمی آید. باید به دستورات اسلام پناه برد. دختری که به زحمت کارشناسی میخواند، یعنی حتماً همسرش باید کارشناس ارشد باشد، مهریه اش نیز بالا میرود و اینها نابهنجاری است.
خانمی که تا سی سالگی درس میخواند و ازدواج نمیکند؛ بدان معناست است که این سرمایه انسانی فعال نیست. سرمایه انسانی زن وقتی فعال میشود که همسری، مادری و خانه داری او فعال شود.
گفت و گو ؛حمید کرمی و علی شاکر