خبرگزاری حوزه/ ماه مبارک رمضان، فرصتها و آثار و برکات فراوانی به همراه میآورد که از آن میان، شمیم دلانگیز «لیلةالقدر» است. قرآن کریم درباره این شب، تعبیر زیبا و معناداری نموده و آن را برتر از هزار ماه دانسته و فرمود« لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر، آیه 3) شب قدر، از هزار ماه، ارجمندتر است. واژه «قدر» و «تقدیر»،به معنای اندازه و اندازهگیری است1 و در اصطلاح قرآن، واژگان یاد شده به معنای ویژگی وجودی و چگونگی آفرینش موجودات هستی است2.
مراد از «قدر» در آیه مزبور، تقدیر است؛ چون خداوند، حوادث یک ساله عالم و آدم را در آن شب، تقدیر (اندازهگیری) می کند. از این رو، آن را «لیلةالقدر» نامیده است3؛ یعنی شبی که تجلیگاه فضیلت و رحمت است و آیینهای که حقایق بزرگی را در خود جلوهگر ساخته است. اگر چه درباره «لیلةالقدر» جای سخن بسیار بوده و از جنبههای مختلف قابل بازشناسی میباشد، ولی در این مجال کوتاه،در چند محور اساسی، به اختصار، برخی نکتههای بنیادین این شب مبارک را بررسی میکنیم.
- پیشینه شب قدر
یکی از پرسشهای مطرح درباره شب قدر، این است که آیا این شب مبارک، یک آموزه قرآنی است و تنها قرآن کریم از آن یاد نموده و یا اینکه قبل از آخرین وحینامه آسمانی، در آموزههای ادیان پیشین نیز مطرح بوده است؟
گرچه در کتاب مقدس درباره روزهداری سخن گفته شده4 ولی درباره شب قدر مطلبی ذکر نشده است؛ اما در روایات اهلبیت(ع) در این باره که «لیلةالقدر» قبل از اسلام نیز مطرح بوده، به روشنی سخن گفته شده است.
حضرت امام جواد(ع) فرمود: لقد خلق الله تعالی لیلةالقدر اول ما خلق الدنیا، و لقد خلق فیها اول نبی یکون، و اول وصی یکون5خداوند شب قدر را در آغاز خلقت جهان آفریده و در آن، اولین پیامبر(ص) و نخستین وصی را به وجود آورد» از این روایت به خوبی به دست میآید که شب قدر از اول خلقت عالم دنیا آفریده شده است چه این که از نوع بیان قرآن کریم نیز به دست میآید که شب قدر، قبل از نزول قرآن نیز وجود داشته و خدوند قرآن کریم را در آن شب نازل فرموده است؛ آنجا که فرموده:« إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» 6
گرچه ممکن است در این باره برداشتهای متفاوتی وجود داشته باشد، ولی از بیان آیه به آسانی میتوان فهمید که شب قدر، به عنوان یک ظرف زمانی از قبل بوده و خداوند فرموده که ما قرآن را در آن ظرف زمانی نازل کردیم؛ به خصوص این که در روایت یاد شده تصریح گردیده که شب قدر، از اول خلقت دنیا وجود داشته است.
گفتنی است، در برخی روایات آمده که رسول خدا(ص) فرمود:« ان الله وهب لامتی لیلةالقدر لم یعطها من کان قبلهم» 7 خداوند به امت من شب قدر را بخشید؛ در حالی که کسی از امتهای پیشین، از این موهبت برخوردار نبودند». برخی معاصران با استناد به این روایت گفتهاند که شب قدر قبلا نبوده است؛ ولی به روایت قبلی اشاره نکردهاند. معلوم میشود که روایت پیشین، مورد توجه ایشان واقع نشده و تنها با استناد به روایت دوم، نبود «لیلةالقدر» را مطرح کردهاند.
در هر صورت در مقام جمع میان این دو روایت، میتوان گفت اگر چه شب قدر به عنوان یک ظرف زمانی که امور عالم در آن مقدور میشود از قبل بوده و برخی آثار معنوی هم داشته است، ولی در پی نزول قرآن در آن شب، این ظرف زمانی،به برکت مظروف خود، یعنی قرآن کریم، فضیلتها و برکاتی پیدا نمود که قبلا نداشته است مثلا فضیلت و برتری این شب بر هزار ماه که در قرآن ذکر شده، به دنبال نزول قرآن، برای شب قدر ایجاد شده است8. ماه رمضان نیز از رهگذر این که ظرف نزول قرآن کریم است بر سایر ماهها برتری و فضیلت یافته است: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» 9ماه رمضان همان ماه است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است».
- تجلی شب قدر در افقهای مختلف
برخی بزرگان در این باره نکتههای سودمندی مطرح نمودهاند؛ از جمله گفتهاند: یکی از مسایل مطرح درباره «لیلةالقدر» این است که این شب، بر اساس افقهای مختلف در زمانهای متعدد ممکن است رخ دهد؛ مثلا در یک افق شرق مثل کشور هند، ممکن است شب یکشنبه 23 رمضان باشد که طبق روایات اهلبیت(ع) شب قدر است؛ ولی در یک افق غربی مثل کشور ایران، شب قبلش مثلا شنبه، شب 23 ماه بوده است؛ زیرا در افقهای غربی ممکن است رویت هلال ماه رمضان، یک شب زودتر صورت گرفته باشد. حال، پرسش این است که کدام یکی از این دو شب (مثلا شنبه و یکشنبه) «لیلةالقدر» محسوب میشود؟
در پاسخ میتوان گفت: که هر دو آن شب (شنبه و یکشنبه، بر اساس تعداد افقها)، «لیلةالقدر» است؛ چون «لیلةالقدر» حقیقی است که حسب زمانها ممکن است تجلی و ظهورات متعدد پیدا کند و در هر افقی، طبق رویت هلال همان افق، مصداق «لیلةالقدر» زمانی به حساب میآید10 از این رو، فقیه بزرگ آیتالله رفیعی قزوینی ضمن تحلیل مساله گفته است: شب قدر فرازمانی که از آن به «لیلةالقدر» دهری یاد میشود و روح زمان است، یکی است ولی شب قدر زمانی که در عالم طبیعت رخ میدهد، به اختلاف افقها متعدد است. باید توجه داشت که هر چند شبهای قدر، حسب افقهای مختلف از جهت زمانی بودن، متعدد و مختلف است، اما از حیث اتصال و ارتباط همه آنها به شب قدر دهری، متحد هستند؛ زیرا که همه سایهها و مظاهر حقیقت دهری، شب قدر میباشند.
خلاصه این که حقیقت فراطبیعی «لیلةالقدر» یکی است؛ چون حقیقتی است که وجود عقلانی و فرازمانی دارد و فقط تجلیات زمانی آن، بر اساس نوع افقها، متعدد خواهد بود 11
نهفته بودن شب قدر
یکی دیگر از مسایل مربوط به شب قدر، پاسخ دادن به این پرسش که «لیلةالقدر» کدام شب از شبهای ماه رمضان است و چرا زمان دقیق آن مشخص نگردیده است؛ می باشد.
مشهور بین اهل سنت، این است که شب 27 ماه رمضان «لیلةالقدر» بوده و شبی است که قرآن در آن نازل گردیده است؛ 12 ولی بر اساس روایات اهلبیت(ع) شب قدر، مردد بین یکی از سه شب:19، 21 و 23 ماه رمضان است از این رو، وقتی از حضرت امام صادق(ع) درباره «لیلةالقدر» سوال شد، حضرت فرمود:«اطلبها فی تسع عشرة، و احدی و عشرین و ثلاث و عشرین»؛ 13 آن را در شب 19، 21 و 23 ماه رمضان بجویید.»
در برخی روایات نیز آمده که امام صادق(ع) فرمود:«التقدیر فی لیلة تسع عشرة، و الابرام فی لیلة احدی و عشرین و الامضا فی لیلة ثلاث و عشرین»؛14 اندازهگیری و تقدیر امور عالم در شب نوزدهم، و تحکیم آنها در شب بیست و یکم، و امضا و تنفیذ آنها در شب بیست و سوم است».
در مجموع، از روایات شیعی به دست میآید که «لیلةالقدر» دایر مدار بین یکی از شبهای سه گانه یاد شده است و بیرون از آن سه شب نیست؛ ولی اینک باید به این پرسش پاسخ گفت که چرا به طور مشخص، بیان نشده که کدام یک از آن سه شب «لیلةالقدر» است؟
در جواب این سوال ابتدا باید گفت برای خود ائمه(ع) این موضوع کاملا روشن و مشخص بوده است؛ چنان که امام باقر(ع) فرموده«انا لا یخفی علینا لیلة القدر، ان الملائکة یطوفون بنا فیها؛ 15 بیتردید شب قدر بر ما پوشیده نیست؛ زیرا در آن شب فرشتگان (نزد ما فرود میآیند) و بر دور ما طواف میکنند» ولی بر اساس حکمت الهی و مصلحتهای نهفته که برای ما روشن نیست، ائمه(ع) گرچه خود میدانستهاند ولی به طور مشخص برای دیگران زمان دقیق شب قدر را بیان نکردهاند.
علامه طباطبایی ضمن اشاره به روایاتی که «لیلةالقدر» را بین دو شب «21 و 23» و سه شب «19، 21 و23»مطرح نموده، گفته است: این که شب قدر معین نشده برای تعظیم و پاس داشت بزرگی و حفظ شان و منزلت آن شب است؛ که مبادا بشر با انجام معصیت در آن شب مشخص، حرمت و منزلت آن را بشکند و عظمت آن را نادیده بگیرد16.
در مجموع، حکمت نهفته بودن «لیلةالقدر» بین شبهای سهگانه هر چه باشد، همه آن است که مقام و منزلت «لیلةالقدر» به اندازهای است که انسان برای درک آن، باید سه شب تلاش نماید تا جان او به طور کامل سیراب گردد و از زمزم زلال قدر، لبریز شود. مولوی در این باره بسیار زیبا گفته است:
حق شب قدر است در شبها نهان تا کند جان هر شبی را امتحان
نه همه شبها بود قدر این جوان نه همه شبها بود خالی از آن17
تجلی قرآن در شب قدر
یکی از ویژگیهای بینظیر «لیله القدر» که در نظام آفرینش، هیچ مقطع زمانی از آن ویژگی برخودار نیست، این است که آن شب ظرف نزول آخرین وحینامه آسمانی است.
خداوند درباره زمان تجلی قرآن فرموده: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْمبارکهِ 18ما آن قرآن را در شب فرخده نازل کردیم» و در سوره قدر میفرماید:« إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» 19 ما آن را در شب قدر نازل نمودیم»
جمع بین این دو آیه و برخی آیات دیگر، نشان میدهد که قرآن کریم به صورت دفعی در شب مبارک قدر نازل شده است؛ 20چه اینکه در جای دیگر به صراحت فرموده «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»21 ماه رمضان، همان ماه است که در آن، ظرف نزول تمام قرآن است. 22
مفسر حکیم علامه طباطبایی(ره) با اشاره به نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم گفته است: قرآن در دو مرتبه نازل شده؛ مرتبهای از آن بسیط، یکپارچه و مصون از تغییر است و مرتبه دیگر، به صورت تفصیلی و غیر بسیط و صلاحیت تغییر و تحول به گونه ناسخ و منسوخ و مانند آن را دارد. آنچه در شب قدر بر قلب مطهر رسول خدا(ص) نازل گردیده، مرتبه بسیط قرآن است و آنچه در طی دوران رسالت بر آن حضرت نازل شده، مرتبه تفصیلی قرآن کریم است؛ یعنی هر آیه، شان نزول مشخصی داشته و به تناسب رخدادها و در زمانهای خاصی نازل گردیده است. 23
بنابراین «لیله القدر» ظرف نزول و تجلی زمانی قرآن کریم است و فضایل فراوانی که برای این شب مطرح است، همه به برکت مظروف آن ظرف، یعنی قرآن است و در واقع، ظرف بلورین شب قدر، با کوثر آخرین وحینامه آسمانی صفا و جلا یا قداست و منزلت یافته است.
افزون بر این، آموزههای تربیتی، معنوی و قدسی قرآن و شب قدر نیز بسیار قابل توجه است بدین بیان که اگر چه انس و برقرار ارتباط با قرآن از طریق تلاوت، تدبر و آیات و تلاش برای درک مفاهیم و معارف قرآن کریم، همیشه و در هر زمان،لازم و پرخیر و برکت است، ولی آن امور در شب قدر،مزیتها و آثار بیبدیل دارد. در اینجا به نمونههایی از احادیث که بر تلاوت و انس با قران تاکید و سفارش دارند، اشاره میشود:
- یکی از آسانترین راه ارتباط با قرآن و استفاده از این مائده آسمانی، تلاوت آن است که برای همگان قابل دسترسی است. رسول خدا(ص) تلاوت قرآن را گفتگو با خداوند دانسته و فرمودند:« اذا احب احدکم ان یحدث ربه فلیقرا القرآن؛ 24 هر گاه کسی از شما دوست داشت با پروردگارش سخن بگوید، باید قرآن تلاوت نماید.»
طبق این حدیث، تلاوت قرآن در واقع یک نوع تجربه «کلیمالله» بودن است. از این رو، علمای بزرگ و عارفان سترگ، همواره مساله قرآن را در برنامه سولکی خود داشتهاند، به عنوان نمونه، در سلوک شخصی و برنامه روزانه امام خمینی(ره) تلاوت بخشهایی از قرآن کریم طی چند نوبت در روز وجود داشته است؛ به خصوص در ماه رمضان که هر روز ده جز قرآن تلاوت مینمود این برنامه، تا آخرین روز زندگی او ادامه داشته و حتی در روزها و ساعات آخر عمر که روی تخت بیمارستان بستری بود، برنامه روزانه تلاوت قرآن او ترک نشد 25
- رسول خدا(ص) فرمود «افضل عباده امتی قرائة القرآن» 26 برترین عبادت امت من تلاوت قرآن است.
- تلاوت قرآن، برای همگان حیاتبخش است؛ ولی برای جوانان، آثار و برکاتی خاص دارد؛ به خصوص اگر این کار در شب قدر انجام شود امام صادق(ع) فرمود: من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بحلمه و دمه؛ 27
- چنان که اشاره شد، تلاوت قرآن همواره چون زمزمی زلال، نهال جان آدمی را طراوت و نشاط میبخشد؛ ولی ماه رمضان و شب قدر، یک موقعیت مهم و بینظیر برای این فیض بزرگ است که آداب و آثار خاص خود را دارد؛ به عنوان نمونه امام باقر(ع) فرمود: در شب قدر قرآن را در جلو روی خود بگشایید و بگویید: اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل....، 28 خداوندا از تو میخواهم به حق کتاب فرستاده شده تو...»
و همچنین از امام صادق(ع) نقل شده که در شب قدر قرآن را بر سر بگذارید و بگویید «اللهم بحق هذالقرآن و بحق من ارسلته به...؛ 29 خداوندا! به حق این قرآن و به حق آن کسی که او را با این قرآن فرستادهای...» تفصیل اعمال قرآنی شب قدر را مرحوم شیخ عباس قمی در کتب گرانسنگ مفاتیح الجنان بیان کرده است. نکته زیبایی قرآن در اینباره این است که قرآن به سر گرفتن در شب قدر، چه بسا موجب میگردد که زمینهای در انسان به وجود بیاید که قرآن در قلب جای بگیرد و نورش در دل تجلی کند.
- ارتباط ولایت با شب قدر
یکی از مسایل درسآموز «لیلةالقدر» پیوند ناگسستنی آن با ولایت است. همانطور که ولایت به عنوان یک فیض مستمر تا قیام قیامت جریان دارد، شب قدر نیز حقیقتی همواره فروزان و چشمهای همیشه جوشان است در این باره به چند نکته مهم اشاره میگردد:
- امیر مومنان علی(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: ان الله تبارک و تعالی قدر فیها ما هو کائن الی یوم القیامة فکان فیما قدر عزو وجل و یا یتک و ولایته الائمه من ولدک الی یوم القیامة؛ 30 به درستی که خداوند متعال مقدر نموده در آن شب، تمام چیزهایی که تا روز قیامت به وجود میآید؛ از جمله چیزهایی که خداوند مقدر کرده ولایت شما و ولایت امامان از فرزندان شما تا روز قیامت است»
- در روایت دیگر، از امام صادق(ع) رسیده که با اشاره به آیه اول سوره قدر فرمود: «نزلت ولایة الامیرالمومنین(ع) فیها و قدرت ولایه امیرالمومنین(ع) فیها؛ 31 ولایت امیرمومنان در شب قدر نازل شد و ولایت آن حضرت در آن شب مقدر گردید.»
- امام باقر(ع) فرمود:«یا معشر الشیعه خاصمو بسوره انا انزلنا تفلجوا فوالله انها لحجه الله علی الخلق بعد رسولالله 32 ای گروه شیعه با مخالفانتان با سوره «انا انزلنا (سوره قدر)» مناظره نمایید پیروز میشوید. سوگند به خداوند! آن سوره بعد از پیامبر(ص)، حجت خدا بر مردم است»
گفتنی است که در فرازی از سوره مبارکه قدر آمده: « تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم؛ 33 در آن شب فرشتگان با روح،به فرمان پروردگارشان برای کاری که مقرر شده است فرود آیند».
استاد بزرگوار علامه حسنزاده آملی با اشاره به این بخش از سوره قدر گفته است: کلمه «تنزل» فعل مضارع استکه دلالت بر تجدد و زمان آینده و استمرار دارد و طبق آیه یاد شده، قرآن کریم به صراحت فرموده: ملائکه با روح القدس، به اذن پروردگارشان هر سال شب قدر در زمان رسول خدا(ص) بر آن حضرت نازل میگردیدند پس باید بعد از رحلت او نیز کسی نازل شوند که آن فرد داری صفات رسول خدا(ص) باشد چون خلیفه باید به صفت «مستخلف عنه» باشد.34
در مجموع،معلوم شد که به دلایل قرآنی و روایی،«لیلةالقدر» رابطه و پیوند استوار با ولایت دارد و همانطور که در زمان حیات رسول اکرم(ص) در شب قدر ملائکه بر او نازل میشدند،بعد از آن حضرت، بر امیر مومنان(ع) و امامان بعد از او نازل میشوند، و در عصر کنونی، ملائکه در شب قدر به حضور قلب دایره امکان، امام زمان(عج) تشریف پیدا میکنند و این به نوبه خود، دلیل بر وجود انسان کامل، حضرت مهدیموعود(عج) است؛ زیرا اگر آن حضرت نمیبود، فرود آمدن ملائکه در شب قدر بر روی زمین که در قرآن به صراحت مطرح شده، معنا پیدا نمیکند.
- شب قدر، طلاییترین زمان نیایش
دعا و نیایش، از زیباترین گفتگوهای محب با محبوب و نمایش نجوای دلبرانه عاشق با معشوق است. دعا، در واقع، تجلی عشق راستین انسان است؛ عشق به آن موجودی که آغاز همه از اوست، انجام همه به او است و هر چه هست، او است غیر او همه هیچ و فانی مطلق است.
چه این که دعا ممکن است یک توبهنامه و اعلام ندامت و اظهار شوق به بازگشت به سوی اصالت گمشده خویش باشد؛ توبهای که رجعت و عذرخواهی و طلب پوزش از آفریدگار و پروردگار و مولای خویش است. دعا،ممکن است پژواک دل انسان مظلوم باشد که از ظلم و ستمگر در پیشگاه داور عدلپرور، اظهار دادخواهی میکند. در مجموع دعا هر چه باشد و برای هر چیزی باشد، زیباترین گفت و گوی انسان با آفریدگار و پروردگارش است که در هر زمان برای این گفتمان آموزنده، شب قدر است.
در باب نقش زمان در تاثیر دعا و اجابت آن، گفته برخی بزرگان اهل عرفان بسیار زیبا و درسآموز است که فرمودهاند: اوقات، در تاثیر دعا و احوال دعا کننده نقش بسزایی دارد؛ به خصوص شبها برای ذکر و خلوت و نیایش شانیت خاص دارد؛ چون «لیل» غیب است و انسان را به غیب و باطن میکشاند و میرساند؛ از این رو، در آیات و روایات بر تهجد شب و خلوتهای شبانه بسیار ترغیب و تشویق شده است. بیتردید، از بهترنی مناسبات زمانی، ماه مبارک رمضان است که برای نفوس مستعده،اثر تکوینی خاص دارد35.
به دلیل اهمیت و نقش بیبدیل زمان، به ویژه ماه رمضان و شبهای قدر است که در آموزههای اهلبیت(ع) دعاها و نیایشهای متعددی در منابع مربوطه ذکر شده که کتاب گرانسنگ مفاتیحالجنان با بیان روشن به تفصیل در این باره نموده است؛ از جمله، این دعای نورانی است.
«یا رب لیله القدر و جاعلها خیرا من الف شهر و رب اللیل و النهار،... و ان تجعل اسمی فی هذه اللیله معظمله السعدا و روحی مع الشهدا و احسانی فی علیین، و اسائتی مغفوره...؛ 36 ای پروردگار شب قدر که آن را از هزار ماه بهتر قرار دادی و ای پروردگار شب و روز! اسم مرا در این شب در زمره سعادتمندان، و روح مرا با شهدا، و احسان و نیکی مرا در بالاترین درجه قرار ده، و گناهان مرا بیامرز... .»
گفتنی است، در باب دعا در شبهای قدر، بلکه در همه زمانها، این نکته اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد که دعا هر چه باشد و برای هر امر مشروع از امور مربوط به زندگی دنیا و یا خواستهای اخروی انسان باشد، خداوند مهربان دعا کننده را دست خالی نمیگذارد. امام صادق(ع) فرمودهاند: «ما ابرز عبد یده الیالله العزیز الجبار الا استحیا الله عزوجل ان یردها صفرا حتی یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء» 37 هیچ بندهای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبرانکننده دراز نمیکند، مگر اینکه خداوند حیا میکند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که میخواهد در آن نگذارد».
بر اساس این گونه آموزههای متعالی،مولوی، ضمن قصهای درباره اجابت دعا چنین گفته است:
شخصی همواره مشغول دعا بود. شبی شیطان به او گفت ای مرد ساده دل! این همه د عا نمودی، اما خواستهات اجابت نشد پس چرا خود را به زحمت میاندازی و این کار را ادامه میدهی؟ آن شخص باورش آمد و دلش شسکت و سر بر زمین نهاد از غصه خوابش برد در عالم رویا جناب خضر را دید که از او پرسید ای مرد مومن چرا از ذکر و دعا و نیایش با خدای خود بازماندهای و چرا از آن دعا و درخواستهای خود پشیمان شدی؟
او جواب داد: این همه دعا نمودم، ولی لبیک و اجابتی نشنیدم شاید خداوند مرا از در رحمت خود رانده و دعای مرا اجابت نمیکند سپس از جانب حق تعالی به آن شخص گفته شده:
گفت آن الله تو، لبیک ماست و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یا رب تو لبیکهاست38
بنابراین، هرگز دعا، بدون اجابت نخواهد بود؛ به خصوص در شبهای قدر که خداوند متعال دعاها را قبول نموده، همان حاجت و یا حاجتهای بهتر از آن را،به او میدهد؛ هر چند ممکن است خود شخص متوجه اجابت دعایش نشود.
شب قدر است و طی شد نامه هجر سلام هی حتی مطلع الفجر
رجامندیم از این ماه و از این شب ز دست بی بی خود خوشه اجر
از این که صاحب قرآن و قدر است از این که در شب اسرار بدر است
از این که روح فوج آسمان را ضیافتگاه و منزلگاه و صدر است
هلا ای لیلةالاسرار هستی تمام نور و شور و حقپرستی
به شانه رایت رمز الستی به فرق ما بکش یک خوب دستی39
حجتالاسلام والمسلمین محمد امین صادقی ارزگانی
پاورقی
1-(ر.ک: راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بیروت: دارالقلم، 1412ق، ص658.)
2-(ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم: نشر موسسه اسماعیلیان، 1412ق، ج12، ص143.)
3-(ر.ک: همان، ج20، ص331)
4-( ر. ک: مسترهاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران: انتشارات اساطیر، 1377ش، ص437-438)
5-(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت: نشر دار احیا التراث العربی، 1403ق، ج25، ص73، ح63.)
6-(قدر آیه 1)
7-(سیوطی، جلال الدین، الدر المنشور، قم: نشر کتابخانه مرعشی نجفی، بیتا، ج6، ص371)
8-(ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم: نشر مرکز نشر اسراء 1378 ش، ص77.)
9-(بقره، آیه 185)
10-(ر. ک: حسنزاده آملی، حسن، انسان و قرآن، تهران: انتشارات الزهرا، 1369ش، ص195)
11-(ر. ک: رفیعی قزوینی، مجموعه رسایل و مقالات فلسفی، تصحیح و مقدمه: غلامحسین رضانژاد، تهران: انتشارات الزهرا 1367ش، ص75)
12-(ر. ک: طباطبایی، المیزان، پیشین، ج20، ص333)
13- (طبرسی، مجمع البیان، بیروت: نشر دارالمعرفة، 1406ق، ج10، ص785)
14-(سید ابن طاووس اقبال الاعمال، قم: نشر مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1414 ق، ج1، ص341)
15-(صفار، محمدبن حسن، بصائرالدرجات، تهران: منشورات الاعلمی، 1374ش، باب 3، ص241، ح 5)
16-(ر. ک: المیزان،پیشین، ج20، ص333)
17-(مولوی، جلالالدین محمد، مثنوی معنی، تهران : نشر هرمس، 1385ش، دفتر دوم، ص 299)
18-(دخان، آیه 3)
19-(قدر آیه 1)
20- ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، پیشین، ص69-70)
21-(بقره، آیه 185)
22-(ر.ک: جوادی آملی، قرآن در قرآن، پیشین، ص72)
23-(ر. ک: طباطبایی، المیزان، پیشین، ج2، ص15 و 18)
24-(متقی، علی، کنزالعمال، بیروت: نشر موسسه الرسالة، 1413ق، ج1، ص510، ح2257)
25-( به نقل از: خرمشاهی، بهاالدین، دانشنامه قرآن، تهران: انتشارات دوستان،1377ش، ج1، ص1006)
26-(مجلسی، بحارالانوار، پیشین ج 89، ص19)
27-(کلینی، محمد بن یعقوب، شرح چهل حدیث نشر موسسه آثار امام خمینی(ره)، 1378 ش، ص498)
28-(سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، پیشین، ص186)
29- همان، ص187)
30-(صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، بیروت: نشر دارالمعرفة،1399ق، ص315)
31-(همان، ص316)
32- (کلینی، الکافی، پیشین، ج1، باب 97، ص249، ح6)
33-(قدرآیه 4)
34-(ر. ک، حسنزاده آملی، انسان و قرآن، پیشین، (ص) 244)
35-.(ر. ک: حسنزادهآملی، حسن،رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر ومذکور قم انتشارات حکمت 1407ق، ص56).
36-(کلینی، الکافی، پیشین، ج4، ص161)
37-(ابن بهد حلی، عده الداعی، تهران: نشر دارالکتاب الاسلامیه، 1407ق، ص97)
38-(مولوی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی، پیشین، دفتر سوم، ص349)
39=( علامه موحد بلخی، گلشن ناز (در دست انتشار)