به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» به نقل از پایگاه لبنانی العهد، جنبش انصار الله با اقدام به انقلاب در یمن آن را انقلاب مسالمت آمیز دوم نامید. گرچه تفاوت های زیادی میان انقلاب تغییر مسالمت آمیز فوریه 2011 و انقلاب سرنگونی نظام در آگست 2014 وجود دارد، اما از نظر این جنبش هردو یک معنا و یک هدف دارند.
استمرار و پافشاری ریاست جمهور و دولت بر ظلم و فقیر ساختن مردم و تبعیض میان آنها در حقوق و تکالیف و توطئه دولت علیه بخش وسیعی از مردم در جهت خدمت به منافع یک اقلیت بانفوذ... همه اینها سید عبدالملک الحوثی رهبر جریان انصار الله را بر آن داشت که از مردم تمام استان های یمن بخواهد با هم و یکصدا به خیابان بیایند و همه با هم شعار سرنگونی دولت را سر دهند و بدین ترتیب مردم به خیابان سرازیر شدند.
تبلیغات نخ نما از سوی جریانات معلوم الحال در یمن
در این میان رسانه های مخالف حوثی ها و برخی تحلیل های مطبوعاتی و شبکه های ماهواره ای عربی به تکرار این ادعا پرداختند که حوثی ها به دنبال اجرای برنامه های یکی از کشورهای غیر عربی منطقه در یمن هستند و منظور آنها از این کشور جمهوری اسلامی ایران بود و این اتهام را مطرح کردند که آنها به دنبال تخریب یمن و مانع تراشی بر سر راه اصلاح گری عبدربه منصور هادی رییس جمهور یمن هستند. همزمان با این ادعاها و تبلیغات منفی علیه حوثی ها حزب الاصلاح و کشورهای ده گانه نیز به تکرار همین مطالب پرداختند؛ همان کشورهایی که در طرح عربی و اخراج علی عبدالله رییس جمهور سابق یمن در سه سال پیش مشارکت داشتند.
یکی از مقامات مسؤول انصارالله در واکنش به اتهامات مطرح شده درباره انصارالله توجه ما را به روزنامه های معتدل یمنی یا روزنامه های نزدیک به احزاب چپ و لائیک یمنی جلب می کند. این مطبوعات از دو هفته پیش سید الحوثی توصیه کرده بودند که جنبشی مسالمت آمیز را آغاز کند و از سوی دیگر هجمه غیر منتظره ای را علیه رییس جمهور آغاز کردند. به عنوان مثال روزنامه اخبارالیوم نزدیک به جنبش جنوبی که تا کنون هیچ ائتلافی با حوثی ها ندارد در شماره اول آگست خود الهادی را رییس جمهور شکست خورده ای دانست که در اداره کشور ناتوان است و پس از شکست در جنگ با تروریست ها و القاعده و رویارویی با گروه های مسلح، به سیاست فقیر ساختن مردم و گسترش فقر و گرسنگی روی آورده که این روزها آمار آن به شکل مهیبی افزایش یافته است. در چنین شرایطی رییس جمهور باید بداند که آینده سیاسی و دوران محبوبیت او در استان های شمالی یا جنوبی پایان یافته است.
همچنین پایگاه اینترنتی یمن نیشن از قول سیاسیون چپ نقل کرده که خسارت های ناچیزی که رییس جمهور به پنج هزارنفر از نظامیان برکنار شده پرداخت کرده به نظر می رسد که همچون یک صدقه و توهین به حقوق آنها باشد و این در حالی است که رییس جمهور از خزانه دولت ده ها میلیون دلار برای راضی کردن و خریدن رهبران جنبش جنوب در داخل و خارج یمن خرج کرده است.
این مقام مسؤول انصارالله سپس میگوید: چرا این حمله رسانه ای علیه انصارالله صورت گرفته؟ معروف است که منشا این حملات داخلی است که نظر خود را بیان می کند اما همین ها ادعا می کنند که هرگونه درخواست مشابه از سوی انصارالله، نوکری بیگانگان خارجی و تلاش برای تخریب یمن است!!
پس از قیام انصارالله مسیر واقعی آینده یمن روشن خواهد شد
حمید رزق نویسنده و تحلیلگر سیاسی یمنی می گوید ویژگی ها و مختصات جنبش حوثی ها بسیار بزرگ تر از اتهام های مطرح شده درباره آنان است. تمام فضاهای ایجاد شده در یمن همگی بر یک مطلب دلالت دارد که برخی ها به دنبال از بین بردن یمنی های طالب وحدت یمن هستند تا پس از آن به تجزیه و تفسیم یمن به شش اقلیم بپردازند تا از این پس و برای همیشه یمن تاثیر منطقه ای خود را از دست داده و در جهت منافع سعودی آمریکایی داعشی و اسراییلی قرار گیرد.
رزق ادامه می دهد: گفتگوهای ملی یمن بر وحدت یمن و لزوم برابری و عدالت میان تمام شهروندان تاکید میکند اما اکنون روشن شده که آن گفتگو ها فقط همچون مخدری برای یمنی هایی بود که خون آنها در طول دو دهه بر زمین ریخته شده بود و مورد ظلم و انزوا قرار گرفته بودند در حالی که همان ظالمان و قاتلان اکنون میخواهند نقش منجی یمن را بازی کنند.
دولت کنونی یمن به توصیه بیگانگان بر کنار زدن حوثی ها از عرصه سیاسی پس از انقلاب التغییر اصرار دارد و در این راستا دشمنانی را نیز با عناوین مذهبی برای آنها دست و پا کرده است.
پس از اینها بود که سید عبدالملک الحوثی بارها و بارها به آنها هشدار داد که منش و روش سیاسی و اجتماعی و امنیتی خود را اصلاح کرده و با فساد مبارزه کنند اما این توصیه ها سودی نداشت.
و به تازگی تصمیم اقتصادی دولت در برداشتن یارانه مشتقات نفتی ضربه ای بزرگ به کرامت مردم یمن و موجب تحقیر بی سابقه انسانیت آنها شد. و در این هنگام بود که بار دیگر سید الحوثی این مظلومیت جدید مردم را محکوم کرد اما باز هم تاثیری نداشت. تنها واکنش دولت این بود که اقدامات امنیتی خود را در استان های یمن به ویژه خیابان های صنعا تشدید کرد و خود را از شنیدن صدای ناله و اعتراض مردم یمن به ناشنوایی زد؛ مردمی که دیگر حتی لقمه نانی برای سیر کردن کودکان خود نداشتند. دولت پس از این تصمیم و برای توجیه آن اعلام کرد که همزمان با برداشتن این یارانه ها حقوق کارمندان نیز افزایش می یابد، در حالی که این کارمندان همگی از دوستان و وابستگان دولت هستند و فقط یک سوم جمعیت یمن را تشکیل میدهند، پس تکلیف دو سوم دیگر جمعیت و مردم چه میشود؟
شاهد سرنگونی دولت خواهیم بود
رزق در پایان میگوید: انصارالله به صورت مسالمت آمیز به خیابان آمد و ناظران اتفاقات یمن به خوبی می دانند که انصارالله رغبتی به مانورها و بازی های کودکانه ندارد و پس از وارد شدن آنها به معرکه و تشدید تدریجی اعتراضات، در آینده نزدیک شاهد تحقق خواسته اصلی آنها یعنی سرنگونی دولت خواهیم بود.
این من را به یاد مطلبی می اندازد که ده سال پیش در صنعا شنیدم. در آن زمان از یک یمنی پرسیدم که نام خنجری که یمنی ها در لباس سنتی به کمر خود می بندند چیست؟ گفت: چیزی است که هرگاه بیرون بیاید جز با تحقق هدف خود و استشمام بوی خون باز نمیگردد.
و این چنین بود که حوثی ها به خیابان آمدند و بنا بر این جز با تحقق هدف خود باز نمی گردند و همه می دانند که بازی خون با خنجر حوثی ها هیچ فرصتی را برای آنان باقی نمی گذارد.
ترجمه: سیداحمد احمدزاده